تحلیل رابطه سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل ازدواج و دلزدگی زناشویی زنان متاهل

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور

2 دانشگاه آزاد اسلامی

3 استادیار دانشگاه پیام نور

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل ازدواج و دلزدگی زناشویی زنان متأهل انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایش های توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری آن زنان متأهل ساکن شهر بابل بودند که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه پژوهش 384 نفر با شیوه نمونه‌گیری خوشه‌ای، پرسشنامه بین آن ها توزیع شده است.
نتیجه آزمون تفاوت میانگین متغیرهای سلامت معنوی بر حسب اشتغال نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین سلامت معنوی بر حسب اشتغال وجود دارد. بر این اساس، غیر شاغل ها نسبت به شاغلین میزان بیش‌تری از سلامت معنوی را در زندگی خود برخوردارند. در مقابل، بین میانگین متغیرهای دلزدگی زناشوئی و نگرش به ارتباط قبل از ازدواج بر حسب اشتغال، تفاوت معناداری نداشته است..
همچنین، نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مستقل سلامت معنوی و نگرش به ارتباط قبل از ازدواج بر متغیر وابسته(دلزدگی زناشوئی) تأثیر دارد. در معادلة رگرسیونی چند متغیره نشان داده شد که از بین متغیرهای مستقل واردشده به معادله تنها متغیر مستقل نگرش به ارتباط قبل از ازدواج (با ضریب تاثیر 26/0) معنادار بوده و اثر متغیر سلامت معنوی بر میزان دلزدگی زناشوئی معنادار نبوده است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Analyzing the relationship between spiritual health, attitude toward relationship before marriage and couple burnout in married women

نویسنده [English]

  • s.zahra hoseini dronkolaei 2
1
2
3
چکیده [English]

This study was performed with aim of investigating the relationship between spiritual health, attitude toward relationship before marriage and couple burnout in married women. The research was descriptive and correlational. The statistical society of this research composed of all practitioner and not practitioner married women in Babol. 384 persons were selected according on Cochran formula by clustering sampling method and Data was collected by questionnaire.
The results of mean difference test showed that, there was a significant difference between the mean of spiritual health in terms of employment, based on this, the spiritual health in not practitioner was more than practitioner. On the contrary, there was no significant difference between the mean of attitude toward relationship before marriage and couple burnout in terms of employment.
Regression analysis showed that the independent variables of spiritual health and attitude toward relationship before marriage had impact on dependent variable (couple burnout). Multivariate regression equation showed, attitude toward relationship before marriage was significant (impact factor = 0.26) but, the effect of spiritual health on couple burnout was not significant.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Spiritual health
  • attitude toward relationship before marriage
  • couple burnout
  • Married Women

سلامت زنان پایه سلامت خانواده و جامعه است و فراهم سازی آن، بدون توانمند سازی خانواده ها و بهبود روابط همسران، دشوار است. زنان به دلیل مشکلات اشتغال با خطراتی مواجه اند که سلامت آنان را تهدید می کند(پرویزی و همکاران، 1388).

از جمله متغیرهایی که پژوهشگران در بعد سلامت زنان بدان توجه داشته اند، سلامت معنوی است. سلامت معنوی به نظر ادلین[1] و همکاران (۱۹۹۹) یعنی حالت تعادل و نظم فرد با خود و دیگران و توانایی موازنه ساختن بین نیازهای درونی با خواسته­ها و تقاضاهای بقیه دنیا"(فلانلی[2]، ۲٠٠٤). در حقیقت، سلامت معنوی جدیدترین بعد سلامت می­باشد که در کنار ابعاد دیگر سلامتی همچون سلامت جسمی، روانی و سلامت اجتماعی قرار گرفته است (عصاررودی و همکاران، ۱۳٩۱). حتی برخی عقیده دارند که بدون سلامت معنوی، ابعاد دیگر سلامتی نمی توانند حداکثر عملکرد مورد نظر را داشته باشند و رسیدن به سطح بالای کیفیت زندگی امکان پذیر نیست(امیدواری، 1387). تاثیراتی که باورهای معنوی و دینی فرد بر چگونگی تعبیر و تفسیر وی از رویدادها می گذارد، فرایند سازگاری و پذیرش رویدادها را آسان می کند (کاتن[3]و همکاران، ۲٠٠۵). افرادی که نگرش ها و اعتقادات مذهبی و معنوی قوی دارند و به اصطلاح از سطح سلامت معنوی مطلوبی برخوردار هستند یا در جوامع مذهبی فعالیت دارند، رضایت مندی بالاتری از زندگی دارند (مارکوس و ماریتا[4]، ۲۰۰۳).

از سوی دیگر، از آن جا که دلزدگی زناشویی با احساساتی مانند خشم، نفرت، ناامیدی و سرخوردگی نسبت به همسر همراه است و انباشته شدن این احساسات دردناک به مرور زمان در زوج باعث بی میلی و ناخشنودی نسبت به همسر می­گردد و زندگی در کنار شریک زندگی را غیرقابل تحمل می­سازد، لذا توجه به این پدیده و اثرات مخرب آن و هم چنین درمان به موقع آن برای زنان متاهل بسیار مهم است (محمودی و همکاران، ۱۳٩۴).

هم­چنین، نگرانی دربارة مسائل زنان و تغییرات فرهنگی، عمری به درازای تاریخ بشر دارد. هنجارگریزی همسران، همیشه مساله­ای مهم و جذاب بوده است. یکی از مهم­ترین این هنجارگریزی ها که در جوامع شرقی اهمیت بیشتری دارد، پدیدة ارتباط و دوستی بین دختر و پسر پیش از ازدواج و نوع نگرش آن ها به این روابط بوده که با توجه به پیامدهای آن، نگرانی هایی را در سطوح مختلف جامعه و خانواده به وجود آورده است (وثوقی، ۱۳۸۸).

مرور تحقیقات داخلی و خارجی نشان می­دهد که سلامت معنوی با نگرش به ارتباط قبل ازدواج و دلزدگی زناشویی زنان متأهل رابطه معناداری دارند. موسوی مقدم و همکاران (۱٣٩۴) در پژوهشی به این نتیجه رسیده­اند که بین سلامت معنوی و رضایت زناشویی در پرستاران متاهل، رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد که جنسیت، پیش بینی کننده معنی­داری برای سلامت معنوی و رضایت زناشویی است؛ اما سن، مدت ازدواج، مدت اشتغال، پیش بینی کننده معنی­داری نیست. در مطالعه­ای دیگر، بهزادپور و همکاران (۱٣٩٣)، به این نتیجه رسیدند که میزان دین­داری و تاب آوری در زنان نابارور می­تواند دلزدگی زناشویی را کاهش دهد. یافته­های پژوهش ثناگویی و همکاران(۱۳٩٠) نشان داد که بین پای­بندی مذهبی و نوع الگوهای ارتباطی زوجین رابطه معناداری وجود دارد. هم­چنین تفاوت معناداری بین الگوهای ارتباطی زوجین در افراد پای­بند به مذهب در مقایسه با افراد ناپای­بند به مذهب تفاوت معناداری وجود دارد. و نهایتا؛ کرمی و همکاران(1394)، در تحقیق خود نشان دادند بین ویژگی های حساسیت میان فردی، افسردگی، پرخاشگری و روان پریشی با نگرش به روابط خارج از چارچوب زناشویی توسط خود فرد رابطه مثبت وجود دارد.

کینگ[5] و همکاران (۲۰۱٣) در مطالعه خود بیان کرده­اند که افراد دارای سلامت معنوی نسبت به افرادی که سلامت معنوی ندارند، سلامت فیزیکی بهتری دارند. در پژوهش های انجام شده توسط چن و یان[6] (۲٠۱۳)، کانست[7] و همکاران (۲٠۱۲) و ویلیامز[8] (۲٠۱٠)، جهت گیری مذهبی درونی، با سلامت معنوی رابطه مثبت و معنادار و جهت­گیری مذهبی بیرونی، با سلامت معنوی رابطه معناداری نداشت(عاشوری و همکاران، ۱۳٩۳). باری[9] و همکاران (۲۰۰۸) در تحقیق خود نشان دادند که تعارض زناشویی با سلب امکان موقعیت های صمیمانه در روابط، در تسریع فرآیند دلزدگی زناشویی موثر است. کوئنینگ[10] (٢۰٠۷) در تحقیقی نشان داد که سلامت روانی و جسمانی انسان با زندگی معنوی او رابطه مثبت دارد و افرادی که اعتقادات مذهبی قوی­تری دارند، سازگاری بهتری با موقعیت های زندگی نشان می­دهند. کیراگو[11] (۱۹۹٣) در تحقیق خود بر نوجوانان کنیایی نشان داد که مذهبی بودن و نگرش به روابط قبل از ازدواج نقش زیادی در فعالیت های جنسی قبل ازدواج در دوران مدرسه دارد.

از طرف دیگر، بابایی(1393) در پژوهش خود نشان داد که اگر شغل دارای ویژگی منفی مثل ساعات کاری طولانی، استرس و فشار های زیاد نباشد، تاثیرات مثبتی بر کاهش دلزدگی زنان از زندگی زناشویی شان دارد.

در یک جمع بندی از پژوهش های انجام شده می توان گفت، به واسطه کمبود پژوهش هایی که نقش سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل از ازدواج  بر دلزدگی زناشویی بررسی کرده باشد و از طرفی اغلب این پژوهش ها به صورت جداگانه این متغیرها را بررسی کرده اند. لذا، پژوهش حاضر سعی کرده است با رویکردی جامعه شناختی- روان شناختی، متغیرها را به صورت تلفیقی بررسی کند. هم چنین، پژوهش در زمینه مسائل زنان و به ویژه مسائل معنوی آنان همیشه تازگی داشته و لازمه جوامع دینی کشور است، لذا این تحقیق در قالب یک الگوی مفهومی سه سطحی بررسی شده تا دانش نظری و پژوهشی مربوط به موضوع در سطح خانواده های ایرانی افزایش یابد.

سلامت معنوی[12]: سلامت معنوى یکى از ابعاد چهارگانه سلامت در انسان است که در کنار ابعاد جسمى، روانى و اجتماعى قرار مى گیرد و باعث ارتقاء سلامت عمومى شده و سایر ابعاد سلامت را نیز هماهنگ مى کند. این کار باعث افزایش توان سازگارى و کارکرد روانى مى شود(کامیان و همکاران، ۱۳٩۳). سلامت معنوى با ویژگی هایى همچون ثبات در زندگى، صلح، احساس ارتباط نزدیک با خویشتن، خدا، جامعه و محیط، تناسب و هماهنگى، داشتن هدف و معنى در زندگى مشخص می شود (تهرانی[13] و همکاران، ۲۰۱۳). سلامت معنوی به حالتی از بودن اشاره دارد که در نتیجه شناخت و رفتار فرد نسبت به خود، دیگران، خداوند و طبیعت، مثبت شده و فرد سرشار از حس هویت، رضایت، شادی، قناعت، زیبایی، عشق، احترام، صلح و آرامش درونی، هماهنگی و هدفمندی در زندگی می شود (امجد و بخارئی[14]، ۲۰۱۴).

سلامت معنوی یکی از مفاهیم اساسی پیرامون چگونگی رویارویی با مشکلات و تنش های ناشی از شرایط مختلف زندگی محسوب می شود که به عنوانِ یکی از ابعاد سلامت، سبب یکپارچگی سایر ابعاد آن می شود. افرادی که از سلامت معنوی بالایی برخوردار هستند، می توانند با مسائل و مشکلات خود سازگاری بیشتری داشته باشند. وقتی سلامت معنوی با خطری جدی مواجه شود، فرد ممکن است دچار اختلالات روانی مثل احساس تنهایی، اضطراب و از دست دادن معنای زندگی شود(Craven & Hirnle, 2003). الیسون(1983) می­گوید که سلامت معنوی عنصری وجودی و مذهبی است. سلامت وجودی عنصری روانی- اجتماعی است که بیانگر احساس فرد است از این که کیست، کجاست و چه می کند. سلامت مذهبی به عنوانِ عنصری مذهبی بیانگر ارتباط با یک قدرت برتر یعنی خداست. بعد سلامت مذهبی ما را در رسیدن به خدا هدایت می کند درحالی که بعد سلامت وجودی ما را فراتر از خودمان و به سوی دیگران و محیط سوق می دهد.

نگرش ارتباط قبل از ازدواج: نگرش افراد به روابط پیش از ازدواج را عمق و شدت ارتباط بین دو جنس مخالف قبل از انجام پیوند زناشویی می دانند. از جمله دلایل شکل گیری این روابط، نیاز عاطفی، سهل انگاری و بی مبالاتی خانواده ها، فشار دوستان و همسالان، نیاز جنسی، آشنایی به قصد ازدواج و مشکلات ازدواج می باشد(زارع شاه آبادی و سلیمانی،1391). به باور بوئن(1978) آغاز فرایند همسری و نگرش به ازدواج، با در آمیختگی و امتزاج عاطفی شکل می گیرد( موسوی و رضا زاده، 1393).به اعتقاد مازلو، ناکامی در برآورده ساختن نیاز به عشق، علت اصلی ناسازگاری هیجانی است و این نیاز را در در یک رابطه صمیمی با فردی دیگر می توان ارضا کرد( شولتز و شولتز، 1385؛ به نقل از مرادی و همکاران، 1386).

دلزدگی زناشویی: بنا به تعریف دلزدگی، یک حالت خستگی و از پا افتادن جسمی، عطفی و روانی است که نتیجه درگیری های طولانی مدت در موقعیت هایی است که افراد از نظر عاطفی و احساسی مطالبات زیادی دارند. چنین موقعیت هایی معمولا به علت تفاوت زیاد بین توقعات و واقعیت بروز می کند و مهم ترین توقع آن ها این است که چیزی بیابند که به زندگی شان معنا بخشد. دلزدگی زمانی بروز می کند که زوجین متوجه می شوند، علیرغم تلاششان، رابطه آن ها به زندگی معنا نداده و نخواهد داد. در واقع، انباشته شدن سرخوردگی ها و تنش های زندگی روزمره، سبب فرسایش می شود و سرانجام به دلزدگی منجر می شود (پاینز[15]، ۱۹۹۶).

برخلاف عقیده اغلب رویکردهای بالینی که در زوج درمانی استفاده می شود، دلزدگی زوج ها به علت وجود اشکال در یک یا هر دو نفر نیست. دلزدگی از عشق یک روند تدریجی است و به ندرت به طور ناگهانی بروز می کند. در واقع، صمیمیت و عشق به تدریج رنگ می بازد و به همراه آن خستگی عمومی عارض می شود که در شدیدترین نوع آن دلزدگی با فروپاشی رابطه برابر است(برنشتاین[16] و برنشتاین، ١۹٩۶).

عوامل متعددی روابط زناشویی بین زوجین را در گذر زمان تهدید می کند و سبب فرسایش عشق و صمیمیت و در نتیجه ایجاد دلزدگی زناشویی در بین زنان می گردد. یکی از این عوامل میزان و تفاوت معنویات در طول زندگی زوجین و عامل دیگر، نگرش طرفین به ارتباط قبل از ازدواج می باشد. عدم آگاهی زنان از تأثیرات مخرب و اعتقاد به باورهای رایج اشتباه در مورد نگرش به ارتباط قبل از ازدواج و عوارض به جای مانده از آن در روابط زناشویی، عدم اطلاع رسانی مناسب دربارة نقش سلامت معنوی در زندگی زناشویی و در نهایت پیامدهای ناگوار ناشی از عوارض دلزدگی زناشویی، گویای اهمیت و ضرورت پرداختن به این پژوهش است. در همین مسیر نیز سوال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا بین سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل ازدواج و دلزدگی زناشویی زنان متأهل رابطه وجود دارد یا خیر؟

با توجه به مباحث ذکر شده، فرضیه های پژوهش به این شرح می باشند:

- بین سلامت معنوی و نگرش به ارتباط قبل از ازدواج زنان متاهل رابطه وجود دارد.

- بین نگرش به ارتباط قبل از ازدواج و دلزدگی زناشویی زنان متاهل رابطه وجود دارد.

 - بین سلامت معنوی و دلزدگی زناشویی زنان متاهل رابطه وجود دارد.

- بین سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل از ازدواج و دلزدگی زناشویی زنان متاهل رابطه وجود دارد.

- سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل از ازدواج و دلزدگی زناشویی در بین زنان متاهل شاغل و غیر شاغل متفاوت است.

 

روش پژوهش

روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری را زنان متأهل ساکن شهر بابل در سال 1394، تشکیل داده­اند که تعداد آن 54576 نفر بوده است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر تعیین گردید که با روش نمونه­گیری خوشه­ای از بین زنان متاهل انتخاب شده­اند. از حیث اشتغال، پاسخ گویان به دو دستة شاغل و غیرشاغل طبقه بندی شدند.

ابزارهای سنجش پژوهش عبارت بودند از:

مقیاس سلامتمعنوی: پالوتزین و الیسون[17] (۱۹۸۲) پرسشنامه ۲۰ سؤالیکه ۱۰ سؤال آن سلامت مذهبی و ۱۰ سؤال دیگر سلامت وجودی فرد را می سنجد، طراحی کردند و در پایان سلامت معنوی افراد به سه دسته پایین (٤٠-۲٠)، متوسط (٩٩-٤١) و بالا (١۲٠-١٠٠) تقسیم بندی می­شود، روایی پرسش­نامه سلامت معنوی پس از ترجمه به فارسی از طریق اعتبار محتوی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ ۸۲/٠ تعیین گردید. از جمله سوالات این مقیاس؛ 1- در دعا و خلوت با خداوند احساس رضایت زیادی نمی کنم. 2- ارتباط با خداوند در احساس سلامتی من نقش دارد. 3- من با خدا ارتباط معنوی خاصی دارم و ... است.

مقیاس نگرش ارتباط قبل از ازدواج: این مقیاس توسط عبدالله شفیع آبادی در سال ١٣۸۷ طراحی شده که نگرش و میزان موافقت افراد را برای ارتباطات خارج از چارچوب با دوستان غیر هم­جنس مورد سنجش قرار می­دهد. این آزمون، شامل 25 جمله است که جملات 1 تا 22 میزان نگرش فرد را بر روی یک مقیاس لیکرت 5 درجه ای( کاملا مخالفم= 5 و کاملا موافقم=1) اندازه گیری می­کند. جملات 23 تا 25 نیز میزان گرایش فرد را براساس پاسخگویی بله و خیر می سنجد. در این پرسشنامه، سؤالات 4،5 و 8 به صورت منفی نمره گذاری می شوند(دهقان تنها، آیتی و شهابی زاده، 1392). نتایج آزمون بیانگر پایایی ٩٣/٠ است. از جمله سوالات این مقیاس؛ 1- والدین نباید مانع روابط دوستی بین دختر و پسر باشند. 2- دوستی با جنس مخالف به فرد شخصیت می دهد. 3- باید روابط با غیر همجنس آنقدر آزاد باشد که امر عادی تلقی شود و .... می باشد.

مقیاس دلزدگی زناشویی (CBM[18]): مقیاس دلزدگی زناشویی یک ابزار خود سنجی است که برای اندازه گیری درجه دلزدگی زناشویی در بین زوج ها طراحی گردیده است. CBM از یک ابزار خودسنجی دیگری که برای اندازه گیری دلزدگی بکار می رود اقتباس شده است. CBM توسط پاینز (۱۹۹۶)ابداع گردید. این پرسشنامه ۲۱ ماده دارد که که شامل ٣ جزء اصلی خستگی جسمی(مثلا احساس خستگی، سستی و داشتن اختلالات خواب) از پا افتادن عاطفی (احساس افسردگی، ناامیدی، در دام افتادن) و از پا افتادن روانی (مثل احساس بی ارزشی، سرخوردگی و خشم به همسر) می باشد. تمام این موارد روی یک مقیاس هفت امتیازی پاسخ داده می شوند. سطح ١ معرف عدم تجربه عبارت موردنظر و سطح ۷ معرف تجربه زیاد عبارت موردنظر است(پانیز و نانز، ٢٠٠٣). ارزیابی ضریب اعتبار مقیاس دلزدگی زناشویی نشان داد که آن دارای یک همسانی درونی بین متغیرها در دامنه ۸۴/٠ و ٩٠/٠ است.

 

یافته های پژوهش

بررسی ویژگی های فردی جامعه آماری این پژوهش نشان می دهد:

1- توزیع سنی پاسخ گویان به این صورت بود؛ 13.7 درصد بیست سال و کمتر، 34 درصد در گروه سنی بین بیست و یک تا سی سال، 36.7 درصد در گروه سنی بین بین سی و یک تا چهل سال، 15.6 درصد در گروه سنی بیشتر از چهل سال را تشکیل داده اند.

2- توزیع پاسخ گویان از حیث شغل، 49.5 درصد شاغل و 50.5 درصد  غیرشاغل بوده اند.

3- از لحاظ تحصیلات، 28 درصد دیپلم، 20.4 فوق دیپلم، 31.9 درصد لیسانس، 15.8، 17.6درصد فوق لیسانس و 2.1 درصد در سطح دکتری بودند.

 

جدول 1) توزیع نسبی پاسخ گویان برحسب متغیرهای زمینه­ای

متغیر

طبقات

توزیع

فراوانی

درصد

شغل

شاغل

190

49.5

غیر شاغل

194

50.5

سن

20 سال و کمتر

53

13.7

21 تا 30 سال

130

34

31 تا 40 سال

141

36.7

40 سال و بالاتر

60

15.6

تحصیلات

دیپلم و پایین تر

107

28

فوق دیپلم

83

21.5

لیسانس

123

32

فوق لیسانس

63

16.4

دکتری

8

2.1

کل نهایی

384

100

آزمون فرضیه ها

برای تحلیل داده­های پژوهش، از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی با نمونه های مستقل و تحلیل رگرسیون استفاده شد. برای تعیین توزیع جامعه ( نرمال بودن داده ها) از آزمون کولموگروف- اسمیرنف استفاده شد، در آزمون­های انجام شده سطح معناداری P<0/05 معنادار در نظر گرفته شد.

برای بررسی رابطه بین متغیرهای سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل ازدواج و دلزدگی زناشویی از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد که نتایج آن در جدول 2 آمده است.

 

جدول 2: ضرایب همبستگی بین متغیرهای سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل ازدواج و دلزدگی زناشویی

متغیر

تعداد نمونه

 

میزان همبستگی

سطح معناداری

سلامت معنوی/ نگرش به ارتباط قبل از ازدواج

384

**239/٠-

٠٠٠/٠

دلزدگی زناشویی/ نگرش به ارتباط قبل از ازدواج

384

**314/٠

٠٠٠/٠

سلامت معنوی / دلزدگی زناشوئی

384

009/٠-

۸۶۵/٠

 

 

نتایج تحلیل نشان داد که بین سلامت معنوی و نگرش به ارتباط قبل از ازدواج نشان داد که رابطه آماری معنی­داری بین این دو متغیر در سطح خطای کوچک­تر از 01/0 و اطمینان 99/0 وجود دارد(000/0=P؛ 239/0- =r). هم چنین، بررسی رابطه متغیرها گویای این است که بین دو متغیر دلزدگی زناشویی و میزان نگرش به ارتباط قبل از ازدواج، همبستگی مستقیم و مثبت معناداری وجود دارد. لذا، می توان گفت که بین متغیر دلزدگی زناشویی و میزان نگرش به ارتباط قبل از ازدواج با احتمال اطمینان ۹۹ درصد رابطه  معناداری وجود دارد(314/0 =P؛ 000/0=r). در مقابل، رابطه بین متغیرهای سلامت معنوی و دلزدگی زناشوئی حاکی از این است که بین دو متغیر، همبستگی معناداری وجود ندارد. بنابراین، می توان گفت که بین متغیرهای سلامت معنوی و دلزدگی زناشوئی با احتمال اطمینان ۹۵ درصد رابطه معناداری وجود ندارد(865/0=P؛ 009/0- =r).

برای تحلیل متغیرهای سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل ازدواج و دلزدگی زناشویی بر حسب اشتغال، از آزمون تی با نمونه­های مستقل استفاده شد که نتایج آن در جدول 3 آمده است.

 

جدول 3 : آزمون متغیرهای سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل ازدواج و دلزدگی زناشویی بر حسب اشتغال با استفاده از آزمون تی با نمونه های مستقل

مقدار احتمال

مقدارT

انحراف معیار

میانگین

گروه

متغیرها

 

000/0

 

643/2

470/٠

63/٢

شاغل*

سلامت معنوی/وضعیت اشتغال

561/٠

71/۵

غیرشاغل**

342/٠

934/٠

417/٠

51/٣

شاغل

دلزدگی زناشوئی/ وضعیت اشتغال

346/٠

41/٣

غیرشاغل

132/0

918/0

583/٠

52/2

شاغل

نگرش به ارتباط قبل از ازدواج / وضعیت اشتغال

694/٠

۵۸/٢

غیرشاغل

*n= 190, **n= 194

نتیجه آزمون تفاوت میانگین متغیرهای سلامت معنوی بر حسب اشتغال نشان می­دهد که تفاوت معناداری بین میانگین سلامت معنوی بر حسب اشتغال با در سطح خطای کوچک­تر از 01/0 و اطمینان 99/0وجود دارد. بر این اساس، غیر شاغل ها نسبت به شاغلین میزان بیش­تری از سلامت معنوی را در زندگی خود برخوردارند. در مقابل، بین میانگین متغیرهای دلزدگی زناشوئی و نگرش به ارتباط قبل از ازدواج  در دو گروه شاغل و غیرشاغل، تفاوت معناداری به لحاظ آماری در سطح خطای کوچک­تر از 05/0 و اطمینان 95/0 وجود ندارد.

برای پیش بینی تاثیر متغیرهای سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل ازدواج بر دلزدگی زناشویی از تحلیل رگرسیون چند متغیری  استفاده شد که خلاصه نتایج آن در جدول 3 آمده است.

 

 

جدول 3 : رابطه میزان دلزدگی زناشوئی با متغیرهای مستقل  نگرش به ارتباط قبل از ازدواج و سلامت معنوی زنان متاهل با استفاده از آزمون  تحلیل رگرسیونی

ردیف

 

نام متغیر

B

SEB

Beta

t

P

١

Constant = عدد ثابت

352/۳

٠.235

-

١2.143

٠.000

٢

١x= نگرش به ارتباط قبل از ازدواج

١57/٠

٠.029

٠.263

4.157

٠.000

۳

٢x = سلامت معنوی

١26/٠-

٠.103

٠.055-

١.134-

٠.208

٠٠٠/٠P<        26/١2=F     ٠5/٠    A.R=٠6/٠=٢R      ٢5/٠=R

 

جدول شماره 3 تأثیر متغیرهای مستقل سلامت معنوی و نگرش به ارتباط قبل از ازدواج بر متغیر وابسته(دلزدگی زناشوئی) را در معادلة رگرسیونی چند متغیره نشان می­دهد که از بین متغیرهای مستقل واردشده به معادله تنها متغیر مستقل نگرش به ارتباط قبل از ازدواج (با ضریب تاثیر 26/0) معنادار است و اثر متغیر سلامت معنوی بر میزان دلزدگی زناشوئی معنادار نیست.

ضریب همبستگی چندگانه (R) نیز برابر ٢5/٠ بیان کنندة رابطة ضعیفی بین متغیرهای مستقل با وابسته است. ضریب تعیین تعدیل شده به میزان ٠6/٠ نشان دهندة درصد تغییرات تبیین شده توسط متغیرهای وارد در معادله است. شایان ذکر است و می توان چنین نتیجه گرفت که درصد واقعی و خالص میزان تبیین تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل٠6/٠ است و 94/99 نیز از عوامل خارج از قلمرو این پژوهش است که باید در پژوهش های دیگر معلوم شود.

 

بحث و نتیجه گیری

ازدواج هستۀ اول ایجاد خانواده و آن نیز به نوبۀ خود واحدی در سنگ بنای جامعۀ انسانی است. گرایش به ازدواج، نگرش و اظهار علاقه زن و مرد به یکدیگر نهایتا به پیوند سیستم های ارزشی آن ها، ویژگی های شخصی و ظرفیت آن ها در عشق ورزیدن و ورود به یک رابطه مشترک می انجامد. از طرف دیگر، زمانی که افراد پا به عرصۀ زندگی زناشویی می گذارند با انتظارات و توقعات خاصی، که از پیش در ذهن خود داشته اند، وارد این رابطه می گردند؛ اما زمانی که متوجه می شوند واقعیت چیزی دیگر است، به تدریج دچار نوعی احساس سرخوردگی و دلخوری و در نهایت دلزدگی از رابطۀ زناشویی خود می شوند. لذا، بررسی و مطالعه در زمینۀ دلزدگی زنان از روابط زناشویی و بررسی رابطۀ آن با متغیرهایی چون سلامت معنوی و نگرش به ارتباط قبل از ازدواج که به نوبۀ خود نقش مهمی در روابط زناشویی یک زن و رضایت او از این رابطه ایفا می­کنند، انجام چنین پژوهشی ضروری پیدا کرد.

همان طور که نتایج تحقیق نشان داد که بین دو متغیر سلامت معنوی و میزان نگرش به ارتباط قبل از ازدواج، همبستگی معکوس و منفی معناداری وجود دارد. این نتایج با نتایج پژوهش ثناگویی و همکاران (۱۳٩۰) که نشان دادند بین پای­بندی مذهبی و نوع الگوهای ارتباطی زوجین رابطه معناداری وجود دارد، همسویی دارد. پای بندی به آموزه های دینی و سلامت معنوی از یک طرف و الگوهای پیوستگی بین اعضای خانواده از طرف دیگر، عواملی در برابر نگرش افراد به ارتباط قبل از ازدواج در زندگی زناشویی است.

هم­چنین، بین دو متغیر دلزدگی زناشویی و نگرش به ارتباط قبل از ازدواج همبستگی مستقیم و مثبت معناداری وجود دارد. یعنی با افزایش نگرش مثبت به ارتباطات پیش از ازدواج و به دنبال آن افزایش این گونه ارتباطات در زنان متاهل موجب افزایش دلزدگی زناشویی در زندگی مشترک آینده آن­ها خواهد شد. این نتیجه با نتایج تحقیقات موسوی و همکاران (١۳9٤) همسویی ندارد زیرا که آن­ها در تحقیق نشان دادند که تعارضات زناشویی، کاهش همکاری زوجین، کاهش رابطه جنسی زوجین و میزان افزایش واکنش هیجانی در دانشجویانی که قبل از ازدواج رابطه داشته نسبت به افرادی که رابطه نداشته­اند کمتر است. از طرفی، تحلیل یافته­های پژوهش نشان داد که بین دو متغیر، دلزدگی زناشویی و میزان سلامت معنوی همبستگی معناداری وجود ندارد. نتایج این تحقیق با نتایج سایر محققین همسویی ندارد چرا که در نتایج تحقیقات مانند باری و همکاران (۲۰۰۸) بین سلامت معنوی و تعارضات زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. در تبیین نتایج به دست آمده، چنان چه سلامت معنوی را سازه­ای روانی به حساب آوریم که گرچه با سازه های روانی دیگر همچون دلزدگی زناشویی و نگرش ارتباط به قبل از ازدواج در ارتباط است اما از متغیرهای دموگرافیک تاثیرپذیری داشته و تفاوت چشمگیری دارد.

با توجه به اینکه در پژوهش حاضر سلامت معنوی عنصری روانی- اجتماعی محسوب شده است. بعد سلامت وجودی بیانگر احساس فرد است از این که کیست، کجاست، چه می کند و به کجا تعلق دارد. بعد سلامت وجودی، وجود ما را فراتر از خودمان و به سویِ دیگران و محیط مان سوق می دهد. درحالی که بعد سلامت مذهبی ما را در رسیدن به خدا هدایت می کند. به عبارت دیگر، بعد وجودی جنبۀ ظاهری سلامت معنوی است که در ارتباطات اجتماعی و در برخورد با دیگران نمود پیدا می کند. لذا این امکان وجود دارد که نقش­ها، صفات و رفتارهایی که از لحاظ اجتماعی به زنان نسبت داده می شود با برخی اصول و هنجارهای مذهبی سازگار نباشد. از این رو نتایج تحقیق نشان داد که بین سلامت معنوی با دلزدگی زناشویی همبستگی وجود ندارد.

نتیجه آزمون تفاوت میانگین نشان داد که غیرشاغل ها نسبت به شاغلین میزان بیش­تری از سلامت معنوی را در زندگی خود برخوردارند. در مقابل، بین میانگین متغیرهای دلزدگی زناشوئی و نگرش به ارتباط قبل از ازدواج در دو گروه شاغل و غیرشاغل، تفاوت معناداری وجود نداشت. سلامت معنوی آن ها وسیله­ای برای حفظ و رشد و تعالی اخلاقیات در زندگی می باشد. افراد دارای سلامت معنوی، دارای یک نظام ارزشی درونی شده هستند که با افت و خیزهای مقطعی، نگرش منفی به ارتباط پیش از ازدواج را پیش بینی می­کنند(عاشوری، 1393).

تحلیل رگرسیون نشان داد که تاثیر متغیر نگرش به ارتباط قبل از ازدواج بر میزان دلزدگی زناشویی زنان معنی­دار است. اما متغیر سلامت معنوی بر متغیر دلزدگی زناشویی زنان تاثیر نداشته است. در توجیه این یافته، می توان به نقش کلیدی باورهای دینی و سلامت معنوی در پرورش افرادی سالم و به دور از انحرافات اخلاقی توجه نمود. چنین افرادی محبت و هم صحبتی را در اعتقادات دینی جست وجو می­کنند و نیازی به برقراری ارتباطات خارج از چارچوب عرف و دوستی های خیابانی نمی بینند و نگرش منفی آن ها به این روابط را پیش بینی می کند. نتایج پژوهش بهزادپور و همکاران (۱٣٩٣) گویای این مطلب است که میزان دین­داری و تاب آوری در زنان می تواند دلزدگی زناشویی را کاهش دهد.

به طور کلی، می توان بیان کرد که سلامت معنوی و نگرش و درک انسان به خداوند و مفهوم و تصویری که از خداوند دارد بر سلامت و پایداری زندگی به خصوص زندگی زناشویی او تاثیر می گذارد. از آن جایی که براساس دستورات دین اسلام، هرگونه ارتباط با نامحرم حرام می باشد، این افراد نگرش منفی به این روابط دارند. نکته دیگر این که، نوع نگاه به خداوند و تصویری که فرد از خداوند دارد، تحت تاثیر جریان تعلیم و تربیت می باشد. نظام آموزش رسمی و غیر رسمی که بر استحکام خانواده و زندگی زناشویی تاکید دارند، می توانند سبب شکل گیری یک زندگی رضایت بخش را نوید دهند. از این رو، نتایج چنین پژوهش هایی می تواند به عنوان یک شیوه درمانی در دلزدگی زناشویی و یا نگرش مثبت به ارتباط قبل از ازدواج  مورد توجه قرار گیرد. دلزدگی زناشویی صرفاً شامل تنیدگی های شخصی و بین فردی نمی شود بلکه با مشکلات روانی- اجتماعی زندگی زنان که به طور محسوسی بر سلامتی آن ها تأثیر می گذارد، نیز مرتبط است.

مطابق یافته های فوق، می­توان به این نتیجه رسید که سلامت معنوی نقش مهمی در زندگی انسان دارد، به شرط آن که این سلامت معنوی به صورت نهادینه و درونی در خانواده باشد؛ افرادی که برخوردار از سلامت معنوی می باشند، از زندگی هدفمندتری برخوردارند و این سلامت معنوی مانند سد محکمی جلوی دلزدگی زناشویی را می گیرد و نگرش آن ها به ارتباط پیش از ازدواج نگرشی منفی نگه داشته و میزان این گونه ارتباطات و پیامدهای آن را کاهش می دارد. لذا، با افزایش میزان سلامت معنوی زنان متاهل، نگرش آن ها به ارتباط پیش از ازدواج نگرشی منفی شده و میزان این گونه ارتباطات کاهش می یابد. لذا، در جامعۀ مورد تحقیق این نتایج شاید به دلیل راه های اجتماعی متفاوت، تجارب زندگی، راهبردهای مقابله­ای، نقش­ها و خصوصیات متفاوت زنان و عدم سازگاری بیشتر آن­ها با اصول معنوی باشد. بر این اساس، مهم ترین پیشنهادهای زیر را می توان ارائه کرد:

با توجه به نتایج پژوهش و تاثیر سلامت معنوی بر بازداری نگرش زنان به ارتباط قبل از ازدواج، پیشنهاد می شود در جهت ارتقای سلامت معنوی زنان تلاش های لازم صورت گیرد و تقویت گرایش های معنوی در برنامه های آموزش مهارت های زندگی آنان گنجانده شود.

نتایج مطالعه حاضر نشان می­دهد زنان غیرشاغل از وضعیت سلامت معنوی مناسبی نسبت به زنان غیرشاغل برخوردارند؛ ضروری است که اقدامات گسترده ای به منظور آگاهی بخشی، پیشگیری، کنترل و بهبود وضعیت آنان صورت گیرد. همچنین، فراهم نمودن زمینه های مشارکت اجتماعی و اشتغال زائی متناسب با شان و منزلت زنان می تواند بر افزایش سلامت معنوی آنان موثر باشد. بر این اساس، به مسئولان و مدیران سازمان ها و دستگاه های اجرایی توصیه می شود سازکارهایی را به منظورِ بهبود و ارتقای سلامت معنوی در سازمان ها ایجاد کنند.

از جمله محدودیت­هایی که در این پژوهش با آن روبرو بودیم، انجام پژوهش بر روی گروه جنسی زنان است. به دلیل آن که این امر بر تعمیم پذیری نتایج اثر می گذارد، لذا پیشنهاد می گردد در تحقیقات آتی با در نظر گرفتن هر دو گروه جنسی ( زن و مرد) به صورت همزمان اجرا گردد.

محدودیت دیگر پژوهش این بود، از آن جایی که شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع متفاوت است، از این رو ضروری است در تحقیقات بعدی، ابزارها و سنجه­های سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل از ازدواج و دلزدگی زناشویی بومی شود تا اندازه گیری و بررسی این متغیرها مطابق با شرایط و ویژگی­های هر جامعه مورد مطالعه باشد.



[1] Edlin

[2] Flannelly

[3] Cotton

[4] Markos J & Marita M

[5] King

[6] Chen, P & Yan, L. N

[7] Kunst

[8] Williams

[9] Barry

[10] Koening

[11] Kiragu

[12] Spiritual Health

[13] Tehrani

[14] Faiza Amjad & Iram Zehra Bokharey

[15] Pines, A. M.

[16] Bernstein

[17] - Paloutzian & Ellison

[18] - Couple Burnout Measure

امیدواری، سپیده. (۱۳۸۷). سلامت معنوی؛ مفاهیم و چالش ها. فصلنامه تخصصی پژوهش های میان رشته ای قرآنی، (۱)۱، ۱۷-۵.
بابایی، رضا(1393). بررسی مقایسه بهزیستی روان شناختی و دلزدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت معلم، تهران: دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی.
برنشتاین، فیلیپ. چ و برنشتاین، مارسی. ت. (۱٩٩۶). روش های درمان مشکلات زناشویی. ترجمۀ حسن توزنده جانی و نسرین کمال پور، ۱۳۸۰. مشهد: نشر مرندیز.
بهزادپور، سمانه، وکیلی، مریم، مطهری، زهرا سادات و سهرابی، فرامرز. (۱٣٩٣). بررسی رابطه دلزدگی زناشویی با دینداری و تاب آوری در زنان نابارور و بارور. فصلنامه نسیم تندرستی، (۴)۲،  ۲۴-۱۷.
پاینز، آیالا مالاچ. (۱٩٩۶). دلزدگی از روابط زناشویی. ترجمۀ حبیب گوهری راد و کامران افشار، ۱۳۸٤. تهران: انتشارات رادمهر. ۱۱–۱۰.
پرویزی، سرور، سیدفاطمی، نعیمه، کیانی، کیان دخت.(1388). پویایی خانواده و سلامت زنان، فصلنامه مطالعات اجتماعی- روان شناختی زنان، سال 7، شماره 2، صص 57-45.
ثناگویی، محمد، جان بزرگی، مسعود و مهدویان، علیرضا. (۱۳۹٠). رابطه پای بندی مذهبی با الگوهای ارتباطی زوجین. فصلنامه روان شناسی و دین، (۴) ۴، ١۲۰-١۰۳.
دهقان تنها، ریحانه: آیتی، محسن: شهابی زاده، فاطمه(1392). کارکرد خانواده و جهت گیری مذهبی: ارائه الگوهای نگرش به ارتباط پیش از ازدواج و پیامدهای آن در دانشجویان دارای ارتباط و بدون ارتباط با جنس مخالف، فصلنامه روان شناسی و دین، سال ششم، شماره سوم، پاییز، صفحات 91-85 .
 زارع شاه آبادی، اکبر، سلیمانی، زکیه(1390). تبیین دوگانگی تصورات قالبی جنسیتی از نظر دانشجویان دانشگاه یزد، فصلنامة علمی  پژوهشی رفاه اجتماعی، سال یازدهم، شماره 41، صفحات 398-369 .
شفیع آبادی، عبدالله. (1387). مقدمات مشاوره و راهنمایی: مفاهیم و کاربردها. تهران: رشد.
عاشوری، جمال، صفاریان، محمد رضا و یوسفی، نورالله. (۱۳٩۳). رابطه جهت گیری مذهبی، خوش­بینی و هوش معنوی با سلامت معنوی مربیان قرآن. مجله روانشناسی و دین، (۲۶)۲، ۱۳۶-۱۲۵.
عصاررودی، عبدالقادر، جلیلوند، محمدرضا، عودی، داوود و اکابری، آرش. (۱۳٩۱). ارتباط سلامت معنوی و رضایت از زندگی در کارکنان پرستاری بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد. فصلنامه علمی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، (٢)٩، ۱۶۲-۱۵۶.
کامیان، شقایق، تقدیسی، محمد حسین، اعظم، کمال، استبصاری، فاطمه، رنجبران، سهیلا و گراوند، افسانه. (۱۳٩۳). اثربخشی آموزش سلامت معنوی بر افزایش امیدواری بیماران مبتلا به سرطان پستان. فصلنامه آموزش بهداشت و ارتقای سلامت، (۳)۲، ۲۱۴-۲۰۸.
کرمی، جهانگیر، زکی یی، علی، محمدی، امید، حق شناس، شریفه. (1394). نقش عوامل روانی اجتماعی در پیش بینی نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی در زنان متاهل و ارائه یک مدل بر اساس عوامل مرتبط، فصلنامه مطالعات اجتماعی- روان شناختی زنان، سال 13،  شماره 3.
محمودی، محمد جلال، ثنائی، باقر، نظری، علی محمد، داورنیا، رضا، بختیاری سعید، بهرام و شاکرمی، محمد. (۱۳٩۴). کارآیی درمان کوتاه مدت راه حل محور بر کاهش فرسودگی زناشویی و بهبود کیفیت زندگی زنان متاهل. مجله ارمغان دانش، (۱٠٠)۵، ۴۳۲-۴۱۶.
  مرادی، اعظم، کجباف، محمد باقر، قمرانی، امیر. (1386). بررسی رابطه نگرش های صمیمانه با سلامت روانی در زنان ناتوان جسمی زنان اصفهان، فصلنامه مطالعات اجتماعی- روان شناختی زنان، سال 5،  شماره 3.
موسوی مقدم، سید رحمت الله، اسمعیل چگنی، مهری و اشرفی حافظ، اصغر. (۱٣٩۴). بررسی رابطه سلامت معنوی و رضایت زناشویی و ویژگی های جمعیت شناختی در پرستاران بیمارستان نظام مافی شهرستان شوش. مجله پژوهش در دین و سلامت، (۴)۱، ۴۴-٣۸.
موسوی، سیده فاطمه، رضازاده، محمد رضا. (1393). بررسی نقش نگرش به عشق در پیش بینی طلاق عاطفی زنان و مردان متاهل شهر قزوین، فصلنامه مطالعات اجتماعی- روان شناختی زنان، دوره 12، شماره 3، صص 188-169.
وثوقی، منصور. (۱۳۸٤). عوامل اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر نگرش والدین نسبت به روابط میان نوجوانان دختر و پسر در شهر تهران. فصلنامه انسان شناسی، (۷)٤، ۱۸۸-۱۶۱.
Amjad, Faiza & Bokharey, Iram Zehra. (2014). The Impact of Spiritual Wellbeing and Coping Strategies on Patients with Generalized Anxiety Disorder. Journal of Muslim Mental Health, 8(1), 21-38.
Barry, R. A., Lawrence, E., & Langer, A. .(2008) Conceptualization and assessment of disengagement in romantic relationships. Personal Relationships, 3, 297-315.
Cotton, S. Larkin, E. Hoopes, A. cromer, B. A. & Rosenthal , S. L. (2005). The impact of adolescent spirituality on depressive symptoms and health risk behaviors. Journal of adolescent health, 36, 520-540.
Craven, R. F., Hirnle, C. J. (2003). Fundamental of nursing: human health and function, 4th ed. Philadelphia: Lippincott &Williams & Wilkins.
Edlin, G., Golanty, E., & Brown, K. M. (1999). Health and wellness: Web enhanced sixth edition. Sudbury, MA: Jones and Bartlett Publishers. Retrieved February 9.
Ellison, C.W. (1983). Spiritual well-being: Conceptualization and measurement, Journal of Psychology and Theology,Vol.11, No. 4, p. 330.
Flannelly, K. J. (2004). A systematic review of religion and spirituality in there palliative care journals/ 1990-1999. Journal of palliative care, 50-56, 20.
King M, Marston L, Mcmanus S & Brugha T. (2013). Religion, spirituality and mental health: results from a national study of English households. The British Journal of Psychiatry, 20(2), 68-73.
Kiragu, Z. (1993). The correlates of premarital sexual activity among school –age adolescents in Kenya. International Family Planning Perspectives, 19, 92-97.
Markos J & Marita M. (2003). The relationship between religion, spirituality, psychological adjustment and quality of life among people with multiple sclerosis. Journal of Religion and Health, 42(2), 143.
Paloutzian, R. F. & Ellison, C.W. (1982). Loneliness, spiritual well-being, and quality of life. In L. A. Peplau & D. Perlman (Eds.), Loneliness: A sourcebook of current theory, research and therapy. New York: Wiley.
Pines, A. M & Nunes, R. (2003). The relationship between career and couple burnout: implications for career and couple counseling. Journal of employment counseling, 2 (74), 50-64.
Tehrani, Hadi, Rakhshani, Tayebeh, Shojaee Zadeh, Davood, Hosseini, Seyed Mostafa & Bagheriyan, Samane. (2013). Analyzing the relationship between job stress to mental health, personality type and stressful life events of the nurses occupied in Tehran 115 emergency. The Iranian red crescent medical journal, 3(64), 272-273