نقش طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه، صفات شخصیت و سبک‌‌های دلبستگی در پیش‌بینی علائم نشانگان ضربه عشق دانشجویان دختر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه شهید مدنی آذربایجان

2 کارشناسی ارشد روانشناسی

3 دانشجوی دکتری روانشناسی کودکان استثنایی دانشگاه علامه طباطبایی

چکیده

  زمینه و هدف : تجربه عشق و سوگ عاشقانه در دانشجویان دانشگاه شایع است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش طرح­واره­های ناسازگار اولیه، صفات شخصیت و سبک­های دلبستگی در پیش­بینی نشانگان ضربه عشق بود.   روش : به این منظور تعداد 192 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شهید مدنی آذربایجان به روش نمونه­گیری هدفمند و با توجه به ملاک­های ورود انتخاب شدند و پرسشنامه­ طرح­واره های ناسازگار یانگ، پرسشنامه شخصیتی نئو و مقیاس دلبستگی بزرگسالان را تکمیل کردند. داده­ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه با روش همزمان تحلیل شدند.   یافته­ ها: نتایج پژوهش نشان داد که طرح­واره­های ناسازگار حوزه خودگردانی و عملکرد مختل و دیگرجهت­مندی، و همچنین صفات شخصیتی روان­رنجوری و باوجدان بودن، و در نهایت سبک دلبستگی ایمن توانستند نشانگان ضربه عشق را در دانشجویان پیش­ بینی نمایند.   نتیجه­گیری : طرح­واره­های ناسازگار اولیه، صفات شخصیت و سبک­های دلبستگی با نشانگان ضربه عشق ارتباط دارند و می­توانند آن را پیش­بینی نمایند.  

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Role of Early Maladaptive Schemas, Personality Traits and Attachment Styles in Prediction symptoms of Female Students Love Trauma Syndrome

نویسندگان [English]

  • Rahim yousefi 1
  • alham adhamahian 2
  • karim afnhglmhamane 3
1 associate professor of psychoogy at the university of civil martyr azerbaijan
2 master of science in psychology
3 master of science in psychology
چکیده [English]

 Background and Aim: Experience of love and romantic grief is prevalent in university students. The aim of this study was the study the role of early maladaptive schemas, personality traits and attachment in prediction of love trauma syndrome. Materials and Methods : For this propose 192 female student from Azarbaijan Shahid Madani University selected by Purposive sampling and according inclusion criteria. Then completed the YSQ, NEO-SF, and AAS. Data was analyzed by regression.  Results : Finding showed that Impaired Autonomy and Performance and Other-Directedness schema domains, neuroticism, Conscientiousness, and secure attachment style were able to predict love trauma syndrome.  Conclusion : Early maladaptive schemas, personality traits and attachment are related with love trauma syndrome, and can be predict them.
aa aa aa aa aa aa aa aa aa aa aa aa aa a a a a a a a a a a a a a a a a a a a  

کلیدواژه‌ها [English]

  • schema
  • Personality
  • Attachment
  • Love Trauma

یکی از موضوعات تأثیرگذار و قابل‌توجه در حوزه روان­شناسی مثبت، بحث عشق در روابط بین فردی است که منجر به ایجاد احساسات مثبت و شادی در افراد می­گردد (پترسن، 2006؛ بهرامی احسان، بهرامی احسان، صادقی و کارخانه، 2011). روابط رمانتیک و عاشقانه در دوره جوانی بسیار رایج هستند و نزدیک به 65 درصد از نوجوانان آن را تجربه می­کنند (اسمیت، ولش و فیت، 2010). روابط نزدیک بین انسان­ها به‌ویژه پدیده عشق بین دو جنس مخالف، تاثیر معناداری بر جنبه­های مختلف زندگی انسان به‌ویژه ابعاد روان‌شناختی دارد (واتسون،2004). آنچه سبب می­شودکسی عاشق دیگری شود ساختن تصورآرمانی از طرف مقابل و اغراق کردن در ویژگی­های مثبت او و انکار ویژگی­های منفی وی است. برخی روان­شناسان معتقدند افراد عاشق، من آرمانی خود را در فرد معشوق می­جویند (یعقوبی، 1389). کارالیس و هسلم (2004) و هیون، سیلوا، کری، هولن (2004) در بررسی ویژگی های شخصیتی و ارتباط آن با آمادگی برای تجربه عشق، دو ویژگی شخصیتی گشودگی نسبت تجربه و برون گرایی را بارز و برجسته معرفی می کنند.

ولی از سوی دیگر، به نظر می­رسد که هر رابطه عاشقانه موفقیت­آمیز نیست؛ به عبارت دیگر عشق و فقدان دو روی یک سکه هستند، بی­تردید هر رابطه­ای با مرگ یا جدایی خاتمه می­یابد و تجربه عشق به رویارویی اجتناب­ناپذیر با فقدان می­انجامد؛ به عبارت دیگر شکست و ناکامی در عشق می­تواند در خلال هر رابطه­ای اتفاق بیافتد (بهرامی احسان، بهرامی احسان، صادقی و کارخانه، 2011). امروزه به ندرت می­توان با افرادی روبه­رو شد که بی­وفایی یا شکست در عشق و رابطه عاطفی را تجربه نکرده باشند یا در زندگی دیگران شاهد آن نبوده باشند (صنم نژاد، پاشایی، افتاده­حال، استادحسنلو، خدایارفرد، آرین و فراهانی، 2011). در هر حال پدیدة عشق که تحت تأثیر فرآیند روانشناختی آرمانی­سازی است، در برخی موارد یکطرفه است. یعنی یک طرف به شدت به دیگری عشق می­ورزد و طرف مقابل ممکن است چنین احساسی نداشته باشد. گاهی نیز عشق و علاقه دوطرفه است، اما یکی از دو طرف علاقه بیشتری به طرف مقابل دارد و اگر این روابط درهم بشکند، طرفی که سرمایه­گذاری عاطفی بیشتری کرده­است، بیشتر آسیب خواهد دید. در هر صورت، جدایی و دل کندن بسیار دشوار است وانتظار اینکه فرد عاشق بتواند بدون تحمل رنج از فرد محبوب دل بکند، انتظاری بیهوده و غیر ممکن است. روابط مثبت بین فردی از جمله عشق تاثیرات معناداری بر ابعاد جسمانی و روان‌شناختی انسان دارد. به نظر می رسد شکست در عشق با واکنش های منفی مانند رفتار پرخاشگرانه، اضطراب و افسردگی همزمان می شوداگر عشق بتواند بر ابعاد مختلف سلامت تاثیر بگذارد، مطالعه شکست در عشق و پیامدهای حاصل از آن نیز اهمیت می یابد. (بهرامی احسان، بهرامی احسان، صادقی و کارخانه؛ 2011). درواقع، جدایی مانند سوگواری در غم از دست دادن یکی از نزدیکان است. شکست عشقی یک حالت ناکامی و حقارت است که یک فرد را پس از جدایی از شخص مورد علاقه و طرد شدن از جانب او، آزار می­دهد (یعقوبی، 1389). درد هیجای ناشی از فقدان عشق می­تواند وخیم­تر شده و به نشانگان ضربه عشق[1] منجر شود (دهقانی عاطف­وحید، غرایی، 1390). راس (1999) برای اولین بار نشانگان ضربه عشق را معرفی نمود. نشانگان ضربه عشق، مجموعه علائم و نشانه­های شدیدی است که پس از فروپاشی یک رابطه عاشقانه بروز می­کند، زمان زیادی به طول می­انجامد و عملکرد فرد را در زمینه­های متعدد (اجتماعی، تحصیلی و حرفه­ای) مختل می­کند و واکنش­های غیرانطباقی را به دنبال دارد. هنگامی که یک رابطه عاطفی نسبتاً پایدار به پایان می­رسد، احساسات بسیار متفاوتی می­توانند پدید آیند. اگر چه هر فردی منحصر به فرد است، اغلب افراد مراحل متفاوتی از پدیده فقدان را تجربه می­کنند. تجارب معمول پس از یک شکست عاطفی می­تواند شامل دامنه وسیعی از احساسات مانند احساسات خشم، غم و اندوه، افسردگی، تنهایی، اضطراب و بی­خوابی، علائم جسمانی و در نهایت فروپاشی اعتماد متقابل و مشکل در ایجاد مجدد رابطه با دیگران باشد (نلسن، اروین و دیلزر، 1999). به نظر می­رسد که عشق و بسیاری از جنبه­های سرمایه­گذاری عاطفی در روابط عاشقانه با خصوصیات بنیادی شخصیت انسان مرتبط باشند (وایت، هندریک و هندریک، 2004). اینگل، اولسون و پاتریک (2002) مطرح می­کنند که عوامل شخصیتی یکی از عوامل تأثیرگذار در پدیده عشق و روابط عاشقانه هستند. برای نمونه آنها در خصوص ارتباط بین مدل پنج عاملی شخصیت و مولفه­های سه­گانه عشق نشان دادند که عامل باوجدان بودن می­تواند به‌طور معنادار عشق و پیامدهای آن را در مردان و زنان درگیر در روابط عاشقانه پیش­بینی نماید. آنها همچنین اشاره می کنند که افراد با انگیزه استقلال بالا کمتر در روابط بین فردی عاشقانه درگیر می شوند و انگیزه استقلال در زنان کمتر از مردان می باشد. راس (1999) نیز اشاره می کند اینگونه زنان بیش از سایرین به روابط بین فردی مبتنی بر وابستگی گرایش دارند. همچنین به عقیده راس (1999) زنان بیش از مردان رابطه عاشقانه را بر مبنای تعهد و ایمنی تفسیر می کنند.

همچنین مطالعه اشمیت و همکاران (2009) حاکی از این بود که سطوح بالاتر برونگرایی و توافق­جویی با سطوح بالای سرمایه­گذاری عاطفی رابطه دارد. از چشم­انداز شناختی در روابط عاطفی نزدیک، طرح­واره­های ناسازگار، ماهیت، نگرش و عملکرد رابطه را تحت تاثیر قرار می­دهند، چرا که آنها بر اساس روابط ناسالم اوایل زندگی با افراد اصلی شکل گرفته­اند و در بزرگسالی روابط فرد را با دیگران تحت تأثیر قرار می­دهند (یانگ و گلوسکی،1997). یانگ معتقد است که طرحواره­های ناسازگار اولیه الگوهای ثابت و دیرپائی هستند که در دوران کودکی به وجود آمده­اند و تا زندگی بزرگسالی تداوم یافته­اند. افراد از طریق طرحواره­ها به جهان نگاه می­کنند. طرحواره­ها، باورها و احساسات مهمی در مورد خود و محیط می­باشند که افراد آنها را بدون چون و چرا پذیرفته­اند و در برابر تغییر مقاومت زیادی نشان می­دهند (رافائل، برن­استین و یانگ، 2011). یانگ، گلوسکی، ویشار (1386)، هجده طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه را اولیه را شناسایی کرده­اند که در پنج حوزه قرار می­گیرند. این حوزه­ها عبارتند از: بریدگی و طرد[2]؛ خودگردانی و عملکرد مختل[3]؛ محدودیت­های مختل[4]؛ دیگر جهت­مندی[5]؛ گوش­به زنگی افراطی و بازداری[6]. در این زمینه اسمیت، ولش و فیت (2010) مطرح می­کنند که طرحواره­های ناسازگار مرتبط با روابط نزدیک با تفسیرهای افراد از ناراحتی­های بین فردی مرتبط هستند. همچنین زنان و مردان دارای طرح­واره­های ناسازگار و آسیب­پذیر از راهبردهای مختلفی برای مقابله با ناایمنی و تهدید در روابط نزدیک استفاده می­کنند. درواقع مسائل مربوط به شریک زندگی و درگیری در رابطه عاطفی یکی از معمول­ترین ساز و کارهایی است که از طریق آن طرح­واره­ها خود را نشان داده و تداوم می­یابند (یانگ، گلوسکو و ویشار، 1386؛ یوسفی، 1389؛ یوسفی، عابدین، تیرگری، فتح­آبادی، 1389؛ ریسو، دوتویت، استین و یانگ، 1390). مکدرموت (2008) در پژوهش خود نشان داد که طرح­واره­های بی­اعتمادی/بدرفتاری، محرومیت هیجانی، استحقاق و خودانضباطی ناکافی رابطه معناداری با کاهش رضایت از روابط عاشقانه دارند. اکبری و همکاران (1391) نشان دادند که دانشجویان دارای شکست عشقی با نشانگان بالینی دارای طرح­واره­های ناسازگار اولیه فعال­تری هستند.

هازان و شیور (1987) نظریه دل‌بستگی را به حیطه­های عشق و روابط صمیمی نزدیک گسترش داده­اند. آنها معتقدند که کیفیت رابطه با موضوع­های عشقی نخستین، کیفیت روابط عاشقانه بعدی و چگونگی باز-فراخوانی و حل‌وفصل مجدد فرایند جدایی-تفرد را پس از هر فقدان مهم و معنادار تعیین می­کند (دهقانی، عاطف وحید، غرایی، 1390). از دیدگاه آنها تجربه عشق یک فرآیند دل‌بستگی است که به وسیله افراد مختلف، به گونه­های متفاوت تجربه می­شود، زیرا آنها در نوع دل‌بستگی با یکدیگر تفاوت دارند. دل‌بستگی ایمن با ویژگی­های ارتباطی مثبت مانند صمیمیت، خرسندی؛ دل‌بستگی اجتنابی با سطوح پایین­تر صمیمیت و تعهد و دل‌بستگی دوسوگرا با شور، هیجان و نگرانی در مورد روابط توأم با خرسندی کم مرتبط است (اولدربک، فیگوردو، 2009). امیری پیچاکلاهی و همکاران (1391) نشان دادند که سبک­های دل‌بستگی و طرح­واره­های ناسازگار اولیه با تداوم نشانگان بالینی شکست عاطفی در دانشجویان مرتبط هستند. بر این اساس، هدف عمده پژوهش حاضر بررسی نقش صفات شخصیت، طرح­واره­های ناسازگار اولیه و سبک­های دل‌بستگی در پیش­بینی شکست عاطفی دانشجویان بود. پژوهش در صدد پاسخ­گویی به سوال اصلی زیر بوده است: آیا طرح­واره­های ناسازگار اولیه، صفات شخصیت و سبک­های دل‌بستگی می­توانند شکست عاطفی را در دانشجویان پیش­بینی نمایند.

 

 

 

روش

پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-همبستگی بود که به شیوه مقطعی انجام گرفته است. جامعه پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بودند که در سال تحصیلی 93-92 شاغل به تحصیل بودند. از جامعه فوق و با روش نمونه­گیری هدفمند تعداد 192 نفر که اخیراً شکست عاطفی در جریان رابطه با جنس مخالف را تجربه کرده بودند بر اساس پرونده­های موجود در مرکز مشاوره دانشجویی که علت مراجعه و مشکل اصلی آنها شکست عاطفی بود و همچنین فراخوان برای جلب دانشجویان دختر دارای شکست عاطفی در یک بازه زمانی سه‌ماهه انتخاب شدند. ملاک­های ورود به پژوهش، دارا بودن تجربه شکست عشقی؛ گذشت حداقل3 ماه ازفروپاشی رابطه، عدم وجود اختلال­­های روانی و عدم درگیری در رابطه دیگر بودند. پس از اخذ رضایت آگاهانه گروه نمونه، تک تک افراد به‌منظور بررسی ملاک­های ورود به پژوهش توسط روان­شناس بالینی تحت مصاحبه قرار گرفتند و سپس پرسشنامه­های پژوهش را تکمیل نمودند. ابزارهای مورداستفاده در پژوهش عبارت بودند از:

پرسشنامه طرح‌واره یانگ[7] (فرم کوتاه): نسخه اصلی پرسشنامه طرح­واره­ها (YSQ)، توسط یانگ (1994) برای اندازه­گیری طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه ساخته شده است. همچنین شکل کوتاه پرسشنامه طرح­واره­ها (YSQ-SF) برای اندازه­گیری 15 طرح‌واره ناسازگار اولیه (یانگ،1998) بر اساس فرم اصلی تهیه شده است. فرم بلند دارای 205 سوال و فرم کوتاه 75 سوال دارد. هر سوال بر روی یک مقیاس 6 درجه­ای (کاملاً غلط=1، تقریباً غلط=2، بیشتر درست تا غلط=3، اندکی درست=4، تقریباً درست=5، کاملاً درست=6) نمره­گذاری می­شود. در فرم کوتاه، هر طرح‌واره توسط پنج سوال سنجیده می­شود. در این پرسشنامه، نمره بالا نشان­دهنده طرح‌واره‌های ناسازگارانه اولیه است. در پژوهش حاضر به‌منظور سنجش طرح­واره­های ناسازگار اولیه از فرم کوتاه (75 سؤالی) پرسشنامه طرح‌واره یانگ استفاده شده است که 15 طرح‌واره ناسازگار اولیه را در قالب 5 حوزه می­سنجد. این طرح­واره­ها عبارتند از: بریدگی و طرد (1-رهاشدگی/ بی­ثباتی،2- بی­اعتمادی/ سوءرفتار، 3- محرومیت هیجانی،4-نقص/شرم،5-انزوای اجتماعی/بیگانگی)، خودمختاری و عملکرد مختل (6-وابستگی/ بی­کفایتی،7- آسیب پذیری نسبت به ضرر/ بیماری، 8-خود تحول­نیافته،9- شکست)، محدودیت­های مختل (10-استحقاق/ بزرگ­منشی،11- خویشتن داری و خود-انضباطی ناکافی)، دیگر جهت­مندی (12- اطاعت،13-ایثار) و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری (14-بازداری هیجانی،15-معیارهای سرسختانه/عیب­جویی افراطی).

پژوهش­های اویی و بارانف (2007)، لی، تایلور و دان (1999)، ریج­کبور و واندربرگ (2006)، صدوقی، وفایی طباطبایی، اصفهانیان (1387)، آهی، محمدی‌تر و بشارت (1386) ساختار عاملی و روایی سازه آن را تأیید کرده­اند. ذوالفقاری، فاتحی­فر و عابدی (1387) فرم کوتاه پرسشنامه طرح‌واره یانگ را بر روی 70 نفر از زوجین اجرا کردند. در پژوهش آنها ضریب پایائی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 94/0 و برای پنج حوزه آن به این شرح به دست آمد: بریدگی و طرد 91/0، خودگردانی و عملکرد مختل 90/0، محدودیت­های مختل 73/0، دیگرجهت­مندی 67/0 و گوش­به­زنگی بیش از حد و بازداری 78/0. در پژوهش یوسفی (1389) ضریب پایائی پرسشنامه از طریق روش آلفای کرونباخ 88/0α= به دست آمد. این ضریب برای حوزه­های طرح­واره­ها در دامنه­ای از 55/0 تا 89/0 قرار داشت. همچنین ضریب پایائی پرسشنامه طرح‌واره یانگ از طریق بازآزمائی پس از دو هفته برابر با 76/0r= به دست آمد.

پرسشنامه شخصیتی نئو (60-FFI –NEO): برای سنجش ویژگی­های شخصیتی، از فرم کوتاه پرسشنامه 5 عاملی شخصیت نئو که شامل 60 سؤال است، استفاده شده است. این پرسشنامه بر اساس تحلیل عاملی نمرات فرم بلند پرسشنامه پنج عاملی شخصیت در سال 1986 اجرا شده بود، به دست آمده است و 5 بعد عمده شخصیت را اندازه می گیرد که عبارتند از روان نژندی (بعد N)، درون گرایی- برون گرایی (بعد E)، گشودگی (بعد O)، توافق­جویی (بعد A) و مسئولیت­پذیری (بعد C). برای هر عبارت پرسشنامه یک مقیاس درجه بندی پنج رتبه ای وجود دارد که دارای ارزش 0 تا 4 است. برای برخی از گویه­ها این نمره­گذاری به‌صورت معکوس انجام می­شود. نمرات مقیاس با جمع بستن 12 آیتم برای هر بعد به دست می آید (فتحی آشتیانی،1388). در خصوص ویژگی­های روان­سنجی این ابزار باید گفت که این پرسشنامه در ایران به‌طور وسیع در جریان پژوهش­های متعددی مورداستفاده قرار گرفته است. گروسی، مهریار، قاضی طباطبایی (1380) که گسترده­ترین بررسی را روی این ابزار انجام داده­اند، تائید کردند که نسخه کوتاه نئو از روایی و اعتبار خوبی در جمعیت ایرانی برخوردار است. آنها ضرایب پایائی از طریق آلفای کرونباخ را برای عامل­های روانجورخویی، برونگرایی، گشودگی، توافق­جویی و مسئولیت­پذیری به ترتیب 86/0، 73/0، 56/0، 68/0 و 87/0 به دست آوردند.

مقیاس دل‌بستگی بزرگسالان: مقیاس دل‌بستگی بزرگسالان که با استفاده از مواد آزمون دل‌بستگی هازن و شیور ساخته شده و در مورد دانشجویان دانشگاه تهران هنجاریابی شده است، یک آزمون 15 سوالی است و سه سبک دل‌بستگی ایمن، اجتنابی و دو سوگرا را در مقیاس 5 درجه ای لیکرت (کاملا مخالفم1، مخالفم 2، نظری ندارم 3، موافقم 4، کاملا موافقم5) می سنجد. حداقل و حداکثر نمره آزمودنی در خرده مقیاسهای آزمون به ترتیب 5 و 25 خواهد بود. بررسی ویژگی­های روان­سنجی این مقیاس در ایران نشان داد که از روایی و اعتبار بالایی برخوردار است (بشارت، 2011). ضریب پایائی از طریق آلفای کرونباخ پرسشهای خرده مقیاسهای ایمن، اجتنابی و دو سوگرا در مورد یک نمونه دانشجویی (1480 نفر شامل 860 دختر و 620 پسر) برای کل آزمودنیها به ترتیب 86/0، 84/0، 85/0 (برای دانشجویان دختر 86/0، 83/0، 84/0 و برای دانشجویان پسر 84/0، 85/0 و 86/0) محاسبه شد که نشانه همسانی درونی خوب مقیاس دل‌بستگی بزرگسال است. ضرایب توافق کندال (روایی) برای سبکهای دل‌بستگی ایمن، اجتنابی و دو سوگرا به ترتیب 80/0،61/0 و 75/0 محاسبه شد (حاتمی ورزنه، 1389).

پرسشنامه نشانگان ضربه عشق (LTSI): یک پرسشنامه خود-گزارش دهی محقق ساخته (دهقانی و همکاران،1389) با طیف نمره­گذاری لیکرتی که به‌منظور ارزیابی علائم سوگ ناشی از فروپاشی روابط رمانتیک تدوین شده است. این پرسشنامه 45 ماده دارد و شامل یک مقیاس کلی و سه خرده مقیاس در برگیرنده علائم شناختی، هیجانی و رفتاری سوگ است. آیتم های این پرسشنامه بر اساس واکنش های شناختی، هیجانی و رفتاری 30 نفر دانشجو پس از تجربه سوگ رومانتیک تنظیم شده است. ابتدا واکنش های شناختی، هیجانی و رفتاری یک به یک افراد ثبت شده و سپس آیتم­ها بر اساس مولفه های شناختی، هیجانی و رفتاری طبقه بندی شد. اولویت هر آیتم بر اساس فروانی و شدت آن در نظر گرفته شد و سپس آیتم­های مشابه و تکراری حذف گردید. ارزیابی روایی محتوای ابزار توسط سه نفر از همکارانی که در این زمینه کار می­کنند صورت گرفت و در نهایت شاخص آماری آلفای کرونباخ به‌منظور ارزیابی پایائی پرسشنامه در حد مناسبی بر روی یک نمونه دانشجویی 49 نفری 79/0 به دست آمد، ضریب پایایی از طریق بازآزمایی با فاصله یک هفته بر روی همین گروه 81/0 بدست آمد (دهقانی و همکاران،1389).

داده­های پژوهش پس از غربالگری اولیه با استفاده از روش­های آماری به‌ویژه تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان و توسط نسخه 18 نرم افزار آماری برای علوم اجتماعی مورد تحلیل قرار گرفت.

 

یافته­ها

پس از غربال­گری اولیه پرسشنامه­های تکمیل شده در نهایت داده­های مربوط به192 نفر وارد تحلیل شد. میانگین و انحراف استاندارد سن گروه نمونه به ترتیب برابر با 94/23 و 87/2 بود.

 

میانگین و انحراف استاندارد نمره­های گروه نمونه در متغیرهای پیش­بین و متغیر ملاک در جدول شماره یک ارائه‌شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول1: میانگین و انحراف استاندارد نمره­های گروه نمونه در متغیرهای پیش­بین و ملاک

متغیر

میانگین

انحراف استاندارد

بیشینه مقدار

کمینه مقدار

روان­رنجورخویی

02/26

64/8

46

112

برونگرایی

82/24

69/5

36

15

گشودگی

41/27

13/4

38

20

توافق­جویی

27/28

59/6

42

16

با وجدان بودن

52/31

70/6

46

15

بریدگی و طرد

34/56

58/12

99

38

خودگردانی و عملکرد مختل

50/36

82/10

70

20

محدودیت­های مختل

20/26

88/5

40

14

دیگر جهت­مندی

84/23

00/6

40

10

گوش­به زنگی افراطی و بازداری

55/25

39/7

41

10

دل‌بستگی ایمن

14/15

62/3

23

6

دل‌بستگی اجتنابی

48/11

42/3

19

5

دل‌بستگی دوسوگرا

20/14

58/3

20

6

سوگ رومانتیک

59/136

65/32

205

86

 

 

همان طور که در جدول شماره یک گزارش شده است میانگین و انحراف استاندارد نمره­های گروه نمونه به تفکیک متغیرهای پیش­بین و همچنین متغیر ملاک ارائه‌شده است. در جدول شماره دو ضرایب همبستگی محاسبه شده برای هریک از متغیرهای پیش­بین و متغیر ملاک نشان داده شده است.

 

 

 

 

 

جدول 2: ضرایب همبستگی متغیرهای پیش­بین و متغیر ملاک

عامل

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

روان­رنجورخویی

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برونگرایی

**54/0-

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گشودگی

**31/0-

*18/0

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توافق­جویی

**23/0-

02/0-

**60/0

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

با وجدان بودن

*17/0-

11/0-

**39/0

**32/0

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بریدگی و طرد

**36/0

**32/0-

*21/0-

*18/0-

09/0-

1

 

 

 

 

 

 

 

 

خودگردانی مختل

*18/0

13/0-

*18/0-

14/0-

*21/0-

11/0

1

 

 

 

 

 

 

 

محدودیت­هایمختل

14/0

**44/0

01/0

*17/0-

**37/0-

07/0

05/0

1

 

 

 

 

 

 

دیگر جهت­مندی

12/0

**31/0-

11/0

*24/0

11/0

*23/0

03/0

09/0

1

 

 

 

 

 

گوش­به زنگی افراطی

06/0

11/0-

11/0

02/0

11/0

08/0

04/0

07/0

**31/0

1

 

 

 

 

دل‌بستگی ایمن

**37/0-

**39/0

05/0

02/0-

03/0-

*23/0

11/0

12/0

13/0

02/0

1

 

 

 

دل‌بستگی اجتنابی

**34/0

16/0-

*21/0-

*23/0-

16/0-

**48/0

**32/0

11/0

06/0

**37/0

**46/0-

1

 

 

دلبستگیدوسوگرا

**31/0

*22/0-

01/0

**33/0-

*23/0-

**56/0

**41/0

**51/0

*23/0

*29/0

*23/0-

**43/0

1

 

سوگ رومانتیک

**44/0

**47/0-

01/0

11/0-

**34/0-

**31/0

**36/0

12/0

**41/0

*29/0

**36/0-

09/0

*26/0

1

* همبستگی­ در سطح 01/0 معنادار است.

 ** همبستگی در سطح 05/0 معنادار است.

 

آن گونه که در جدول شماره دو مشاهده می­شود علاوه بر همبستگی متوسط بین متغیرهای پیش­بین، بین متغیر ملاک و اغلب متغیرهای پیش­بین نیز همبستگی معنادار وجود دارد. از بین صفات شخصیت روان­رنجورخویی و برونگرایی؛ و از طرح­واره­ها، حوزه خودگردانی و عملکرد مختل و دیگر جهت­مندی؛ و از سبک­های دل‌بستگی، سبک ایمن قوی­ترین همبستگی را با سوگ رمانتیک دارند.

در راستای آزمون فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر قابلیت پیش­بینی شکست عاطفی بر اساس صفات شخصیت، طرح­واره­های ناسازگار اولیه و سبک­های دل‌بستگی از تحلیل رگرسیون چندگانه (روش همزمان) استفاده شد. پیش فرض­های عمده استفاده از تحلیل رگرسیون از طریق بررسی اندازه نمونه، داده­های پرت، خطی بودن ارتباط متغیرهای پیش­بین با ملاک، چند هم­خطی بودن، یکسانی پراکندگی و استقلال پس­ماندها در خصوص تمامی تحلیل­ها مورد تائید قرار گرفت. برای نمونه، بررسی مفروضه هم خطی بودن نشان داد که شاخص عامل تورم واریانس (VIF) در دامنه 24/1 تا 31/3 و شاخص تولرانس در دامنه 47/0 تا 93/0 قرار دارد. از این رو می توان پذیرفت که متغیرهای پیش بین از یکدیگر مستقل­اند و هم خطی بودن چندگانه اتفاق نیفتاده است. پس از تائید پیش فرض­ها، جهت پیش بینی سوگ رمانتیک از طریق متغیرهای پیش­بین، تحلیل رگرسیون انجام گرفت که نتایج آن در جداول سه، چهار و پنج گزارش شده است.

جدول3: شاخص ضریب همبستگی تعدیل شده متغییرهای پیش­بین

شاخص

مدل

همبستگی

مجذورهمبستگی

مجذورضریب همبستگی تعدیل شده

خطای استاندارد

1

53/0

27/0

23/0

43/8

 

بر اساس جدول سه چنین استنباط می­شود که همبستگی کلی متغییرهای پیش­بین با متغیر ملاک حدود 53/0 R= و ضریب تعیین این متغیرها برابر است با 23/0 R2=؛ به عبارت دیگر معادله رگرسیون روی این متغیرها (صفات شخصیت، طرح­واره­های ناسازگار اولیه و سبک­های دل‌بستگی) می توانند حدود 23% از واریانس سوگ رمانتیک را تبیین نمایند.

جدول چهار معناداری مدل رگرسیون را بر اساس تحلیل واریانس نشان می دهد.

 

 

جدول 4: شاخص­های تحلیل واریانس یکراهه جهت بررسی معناداری کل مدل رگرسیون تغییرات

 

مجموع مجذورات

درجه آزادی

میانگین مجموع مجذورات

F

سطح معناداری

رگرسیون

23/2612

11

47/237

86/3

032/0

باقیمانده

13/1426

27

85/52

 

 

کل

35/4038

38

 

 

 

 

تحلیل واریانس جدول چهار نشان می­دهد که رگرسیون متغییرهای پیش­بین به طرف میانگین متغییر ملاک از نظر آماری معنادار می باشد. چرا که F محاسبه شده 86/3 در سطح 05/0 > P از نظر آماری معنادار هست.

در جدول پنج ضرایب مربوط به تحلیل رگرسیون مربوط به هر یک از متغیر های پیش­بین گزارش شده­اند.

 

 

جدول 5: خلاصه نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام سوگ رمانتیک بر اساس متغیرهای پیش­بین

متغیر ملاک

متغیر پیش­بین

Beta

S.E

t

Sig

 

 

 

 

 

 

سوگ رمانتیک

 

 

طرح­واره­های ناسازگار اولیه

بریدگی و طرد

03/0

78/0

79/0

342/0

خودگردانی و عملکرد مختل

32/0

88/0

91/2

001/0

محدودیت­های مختل

04/0

99/0

91/0

293/0

دیگر جهت­مندی

31/0

71/0

06/3

001/0

گوش­به زنگی افراطی و بازداری

06/0

70/0

85/0

259/0

 

 

صفات شخصیت

روان­رنجورخویی

27/0

81/0

89/2

002/0

برونگرایی

01/0

73/0

17/0

744/0

گشودگی

09/0

95/0

39/0

483/0

توافق­جویی

04/0

69/0

77/0

339/0

با وجدان بودن

26/0

85/0

88/2

003/0

 

سبک­های دل‌بستگی

دل‌بستگی ایمن

28/0-

97/0

56/2-

001/0

دل‌بستگی اجتنابی

09/0

77/0

36/0

489/0

دل‌بستگی دوسوگرا

11/0

53/0

01/1

087/0

 

همان طور جدول فوق نشان می دهد بر اساس تحلیل رگرسیون متغیرهای پیش­بین شامل حوزه­های خودگردانی و عملکرد مختل و دیگرجهت­مندی از بین طرح­واره­های ناسازگار اولیه؛ روان­رنجورخویی و باوجدان بودن از بین صفات شخصیت و سبک دل‌بستگی ایمن از بین سبک­های دل‌بستگی در پیش بینی سوگ رمانتیک دانشجویان دختر سهم معناداری داشتند.

 

 

بحث و نتیجه­گیری

در یک نگاه کلی می­توان مطرح کرد که پژوهش­های محدودی بر روی فرایند فروپاشی روابط عشقی و علل و عوامل تأثیرگذار در آن و همچنین پیامدهای ناشی از آن انجام گرفته است. ادبیات پژوهشی سوگ، سوگواری و داغ‌دیدگی ناشی از فروپاشی ارتباط با یک موضوع عشقی بسیار محدود است، در حالی که این مسئله به‌طور فراوان، بخصوص در دوره نوجوانی و جوانی تجربه می­شود و پیامدهای وسیعی بر زندگی شخص دارد. تجربه عشق و سوگ عاشقانه در دوران تحصیل در دانشگاه نیز پدیده بسیار شایعی است و غالباً با پیامدهای مختلفی به‌ویژه مشکلات تحصیلی و افسردگی مرتبط است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی نقش صفات شخصیتی و عوامل شناختی-تحولی مرتبط با موضوع ضربه عشق انجام گرفت. نتایج نشان داد که متغیرهای پیش­بین پژوهش، یعنی طرح­واره­های ناسازگار اولیه، صفات شخصیت و سبک­های دل‌بستگی می­توانند نشانگان ضربه عشق را در دانشجویان پیش­بینی نمایند. اگرچه پژوهش­های مشابهی که ازلحاظ متغیرهای موردمطالعه و روش­شناسی همتا با پژوهش حاضر باشند، یافته نشد، ولی نتایج پژوهش حاضر با یافته­های پژوهشی اکبری و همکاران (1391) مبنی بر ارتباط بین حالات شخصیت و طرح­واره­های ناسازگار اولیه با شکست عشقی، امیری پیچاکلایی و همکاران (1391) مبنی بر ارتباط بین سبک دل‌بستگی، طرح­واره­های ناسازگار اولیه و شکست عشقی، اشمیت و همکاران (2009) مبنی بر ارتباط بین صفات شخصیت و مشکلات در روابط عاشقانه، اولدربک و فیگوردو (2009) در زمینه ارتباط سبک­های دل‌بستگی و روابط عاشقانه همسو و هماهنگ هست. نتایج نشان داد که از حوزه­های پنج‌گانه طرح­واره­های ناسازگار اولیه، حوزه خودگردانی و عملکرد مختل بالاترین سهم را در پیش­بینی نشانگان ضربه عشق داشت. طرح­واره­های ناسازگار اولیه به‌عنوان باورهای بنیادین و زیربنایی، نقش مهمی در تعبیر و تفسیر رویدادهای زندگی هر فرد دارند، به عبارت دیگر افراد دنیا و تجارب زندگی خودشان را از چشم­انداز طرح­واره­ می­نگرند. نگاهی به طرح­واره­های قرار گرفته در این حوزه می­تواند تبیین­های سودمندی را ممکن سازد. چهار طرح‌واره وابستگی، خود تحول نیافته، شکست و آسیب­پذیری، می­توانند فرد را مستعد تجربه نشانگان ضربه عشق نمایند. ممکن است طرح­واره­های وابستگی و خود تحول نایافته، علت عمده تمایز نایافتگی در روابط با افراد مهم زندگی باشند. همچنین طرح‌واره شکست باعث فاجعه پنداشتن یک قطع رابطه ناخواسته گردد و فرد را به‌سوی این نتیجه­گیری سوق دهد که تمام روابط بین فردی او این‌چنین خواهد شد و وی فردی محکوم به شکست در زندگی است. همچنین حوزه دیگرجهت­مندی که با دو طرح‌واره اصلی اطاعت و ایثار مشخص می­شود بازتابی از یک منبع کنترل بیرونی در فرد دچار نشانگان ضربه عشق باشد. ممکن است این دو طرح‌واره با نادیده انگاری نیازهای هیجانی فرد و تمرکز بر کسب رضایت دیگران فرد را دچار مشکل سازند. به‌ویژه این‌که یکی از تبعات مهم طرح‌واره ایثار این است که فرد سعی می­کند تا به هر صورت و شکل رابطه را تداوم دهد. در بین صفات شخصیت مرتبط با مسئله نشانگان ضربه عشق، عامل روان­رنجورخویی بالاترین سهم را در پیش­بینی متغیر ملاک داشت. پرواضح است که تیپ شخصیتی روان­رنجور استعداد و آسیب­پذیری بالایی به پدیده فقدان و پیامدهای ناشی از آن خواهد داشت. شخصیت­های روان­رنجور معمولاً در روابط بین فردی، به‌ویژه روابط نزدیک و صمیمی حالت­های نوسانی مختلفی را تجربه می­کنند. راس (1999) معتقد است که افراد روان­رنجور با حالاتی نظیر اضطراب، افسردگی و بدبینی به ضربه عشق واکنش نشان می­دهند و احتمالاً قطع رابطه و شکست عشقی را به‌عنوان بازتابی از بی­کفایتی خودشان تفسیر می­نمایند؛ اما نکته قابل‌توجه و تأمل ارتباط بین عامل باوجدان بودن و نشانگان ضربه عشق بود. عامل فوق با صفاتی نظیر مسئولیت­پذیری، نظم و انضباط مشخص می­شود و محتمل­ترین تبیین این می­تواند باشد که تعهد و التزام بسیار بالا به روابط بین فردی، به‌ویژه در رابطه با جنس مخالف، بازتابی از این عامل زیربنایی شخصیت باشد که هرگونه جدایی و فقدان را دال بر عدم تعهد و شکست تلقی می­نماید. احتمالاً یک فرد روان­رنجور با مسئولیت­پذیری بالا، دارای این تلقی نادرست از رابطه عاشقانه است که رابطه باید به هر قیمت و شرایطی حفظ گردد و تداوم یابد. سبک دل‌بستگی ایمن به‌صورت منفی با نشانگان ضربه عشق رابطه داشت و توانست آن را پیش­بینی نماید. به نظر می­رسد افرادی که دارای سبک دل‌بستگی ناایمن هستند، بیشتر از افرادی که دارای سبک ایمن هستند، دچار شکست­های عاطفی و عشقی می­شوند. چرا وضعیت این‌گونه است؟ صاحب‌نظران نظریه دل‌بستگی اعتقاد دارند که کیفیت تجربه فقدان، انعکاسی از کیفیت روابط دل‌بستگی اولیه فرد است (دهقانی و همکاران، 1390). افراد در سراسر زندگی خود عشق و فقدان را تجربه می­کنند. تجربه هر فقدانی را می­توان باز-فراخوانی و حل‌وفصل مجدد فرایند جدایی-تفرد دانست. درواقع، سوگ عاشقانه افراد دچار را به هسته­ی اصلی خودشان برمی‌گرداند و سناریو مهم و تأثیرگذار روابط با افراد مهم زندگی اولیه را زنده می­سازد. به نظر می­رسد هر چه قدر فرد از سبک دل‌بستگی ایمن فاصله می­گیرد، ناایمنی وی در روابط بین فردی، به‌ویژه در روابط نزدیک و صمیمی بیشتر می­شود. پژوهش­های متعددی وجود دارند که تائید کرده­اند سبک دل‌بستگی ناایمن با مشکلات و ناراحتی­ها در روابط عاشقانه مرتبط است (مک­کارتی و موگان، 2010؛ اولدربک و فیگوردو، 2009؛ امیری پیچاکلایی و همکاران، 1391). در یک چشم­انداز جامع از نتایج پژوهش حاضر می­توان جمع­بندی کرد که افراد روان­رنجوری که دارای سطوح بالای باوجدان بودن هستند و طرح­واره­هایی مانند وابستگی، خود تحول نیافته، ایثار و شکست در آنها فعال است در گستره یک سبک دل‌بستگی ناایمن، در برابر قطع روابط عاشقانه و تجربه نشانگان ضربه عشق آسیب­پذیر می­باشند. علی­رغم این‌که شکست عشقی مسئله‌ای رایج در محیط­های دانشگاهی هست، ولی اغلب دانشجویان مبتلا، برای دریافت خدمات تخصصی مشاوره مراجعه اندکی دارند و این موضوع یکی از علل پایین بودن حجم نمونه پژوهش حاضر است، به‌طوری‌که نمونه پژوهش حاضر در یک بازه زمانی سه‌ماهه و به شیوه در دسترس تأمین گردیده است. نتایج ارائه‌شده در قالب این پژوهش می­تواند به‌منظور فرمول­بندی نشانگان ضربه عشق در چارچوب نقش عوامل شخصیتی مورداستفاده قرار گیرد. تدوین نیمرخ شخصیتی مبتلایان ممکن است به درک بیشتر و عمیق­تر پویایی­های درونی این افراد کمک نماید و راه برای درک گره­های کور و پیچیده کار با این دسته از افراد و همچنین رهایی از چالش­ها و بن­بست­های درمانی هموار سازد. به‌ویژه این‌که پژوهش­هایی (حمید پور و اندوز، 1387؛ دهقانی و همکاران، 1389) وجود دارند که نشان می­دهند مداخلات طرح‌واره محور و همچنین روان پویشی می­توانند در بهبود وضعیت مبتلایان به نشانگان ضربه عشق اثربخش و سودمند باشد.

 



1-Love Trauma Syndrome

1- Disconnection and Rejection

2- Impaired Autonomy and Performance

3- Impaired Limits

4- Other-Directedness

5- Overvigilance and Inhibition

1-Young Schema Questionnaire (YSQ)

آهی، قاسم. محمدی فر، محمدعلی. بشارت، محمدعلی. (1386). پایایی و اعتبار فرم کوتاه پرسشنامه طرح‌واره یانگ. مجله روا­­ن­شناسی و علوم تربیتی،37(3):20-5.
اکبری، ابراهیم. محمودعلیلو، مجید. خانجانی، زینب. پورشریفی، حمید. فهیمی، صمد. امیری پیچاکلایی، احمد. عظیمی، زینب. (1391). مقایسه دانشجویان دارای شکست عشقی با و بدون نشانگان بالینی در طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه و الگوهای فرزند پروری. مجله روان‌پزشکی و روان­شناسی بالینی ایران. 18(3): 184-194.
 
امیری پیچاکلایی، احمد. خانجانی، زینب. پورشریفی، حمید. عظیمی، زینب. فهیمی، صمد. اکبری، ابراهیم. محمودعلیلو، مجید. قاسم پور، عبدالله. (1391). بررسی مقدماتی علل تداوم نشانگان بالینی شکست عاطفی دانشجویان با تأکید بر سبک‌های دل‌بستگی و طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه. مجله اندیشه و رفتار. 23(6): 21-30.
 
حاتمی ورزنه، ابوالفضل (1389). بررسی نقش واسطه‌ای سبک  دل‌بستگی در رابطه بین سبک فرزند پروری و تعهد زناشویی در دانشجویان متأهل دانشگاه علامه طباطبایی. پایان‌نامه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده، دانشگاه علامه طباطبایی.
حمید پور، حسن. اندوز، زهرا. (1387). بررسی مقدماتی اثربخشی طرح‌واره درمانی بر شکست عشقی. چهارمین سمینار بهداشت روانی دانشجویان. دانشگاه شیراز.
ریسو، لارنس. دوتویت، پیتر. استین، دان. یانگ، جفری. (1390). طرح­واره­های شناختی و باورهای مرکزی در مشکلات روان‌شناختی (چاپ اول). ترجمه حسن یعقوبی، رحیم یوسفی، مسعود قربانعلی پور. تبریز، انتشارات دانشگاه تبریز. (تاریخ انتشار به زبان اصلی 2007).
دهقانی، محمود. عاطف­وحید، محمدکاظم. غرائی، بنفشه. (1389). کارایی روان‌درمانی کوتاه‌مدت تنظیم­کننده اضطراب در بهبود نشانگان ضربه عشق. پایان‌نامه دکتری روانشناسی بالینی. انستیتو روان‌پزشکی تهران. دانشگاه علوم پزشکی تهران.
دهقانی، محمود. عاطف­وحید، محمد کاظم. غرائی، بنفشه. (1390). نشانگان ضربه عشق. فصلنامه سلامت روان. 5(8): 67-74.
ذوالفقاری، مریم. فاتحی زاده، مریم. عابدی، محمدرضا. (1387). تعیین رابطه بین طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه با ابعاد صمیمیت زناشویی زوجین. فصلنامه خانواده پژوهی. (4)3: 261-247.
صدوقی، زهره. آگیلار-وفایی، مریم. رسول­زاده طباطبایی، کاظم. اصفهانیان نامیه. (1386). تحلیل عاملی نسخه کوتاه پرسشنامه طرح‌واره یانگ در نمونه غیر بالینی ایرانی. مجله روان‌پزشکی و روان­شناسی بالینی ایران.4(2):219-214.
فتحی آشتیانی، علی. داستانی، محبوبه. (1388). آزمون­های روان‌شناختی: ارزشیابی شخصیت و سلامت روان. تهران: انتشارات بعثت.
گروسی فرشی، میرتقی. مهریار، امیر هوشنگ. قاضی طباطبایی، سید محمود. (1380). کاربرد آزمون جدید شخصیتی نئو (NEO) و بررسی تحلیل ویژگی ها و ساختار عاملی آن در بین دانشجویان دانشگاه های ایران. مجله علوم انسانی الزهرا.11(39): 173-198.
یانگ، جفری. کلوسکو، ژانت. ویشار، مارجوری. (1386). طرح‌واره درمانی: راهنمای کاربردی برای متخصصان بالینی (چاپ اول)، ترجمه حسن حمید پور و زهرا اندوز. تهران، انتشارات ارجمند. (تاریخ انتشار به زبان اصلی 2003).
یعقوبی، حمید. (1389). مشکلات شکست عاطفی. ماهنامه پیام مشاور: دفتر مرکزی مشاوره وزارت علوم و مرکز مشاوره دانشگاه تهران. شماره 76.
یوسفی، رحیم. (1389). بررسی اثربخشی و مقایسه دو مداخله آموزش گروهی طرح‌واره محور و سبک زندگی محور در افزایش رضایت زناشویی. پایان‌نامه دکتری روان­شناسی. دانشگاه شهید بهشتی، تهران.
یوسفی، رحیم. عابدین، علیرضا. تیرگری، عبدالحکیم. فتح­آبادی، جلیل. (1389). اثربخشی مداخله آموزشی مبتنی بر مدل طرح‌واره‌ها در ارتقاء رضایت زناشویی. مجله روانشناسی بالینی. 7: 25-37.
 
BahramiEhsan, Z. BahramiEhsan, H. Sadeghi, S.H. Karkhane, S. (2011). Relationship between consequences of love-failure and health’s dimensions.Procedia - Social and Behavioral Sciences;30:2405–2407.
 
Baranoff, J. Oei, T.P.S. (2007). Young Schema Questionnaire:Review of psychometric and measurement issues. Australian Journal of Psychology.59(2):78- 86.
 
Besharat, M. A. (2011). Development and validation of Adult Attachment Inventory.Procedia - Social & Behavioral Sciences, 30, 475-479.
 
Caralis, D. &Haslam, N. (2004). Relational tendencies associated with broadpersonality dimensions. Psychology and Psychotherapy: Theory, Research andPractice, 77, 397–402.
 
Engel, G. Olson, K.R. Patrick, C. (2002). The Personality of Love: Fundamental Motives and Traits Related to Components of Love. Personality and Individual Differences;32: 839–853.
 
Hazan, C. & Shaver, P. (1987). Romantic Love conceptualized as an attachment process. Journal ofPersonality and Social Psychology, 52(3), 511-524.
 
Heaven, P. C. L. Da Silva, T. Carey, C. &Holen, J. (2004). Loving styles: Relationshipswith personality and attachment styles. European Journal of Personality, 18,103–113.
 
Lee, C. W. Taylor, G. & Dunn, J. (1999).Factor structure of the SchemaQuestionnaire in a large clinical sample.Cognitive Therapy and Research, 23, 441-451.
 
McCarthy, G. Maughan, B. (2010). Negative childhood experiences and adult love relationships: The role of internal working models of attachment. Attachment & Human Development; 12(5): 445–461.
 
McDermott, N. (2008). Early maladaptive schemas, attachment, negative affect and relationshipsatisfaction. MA thesis, Rowan University.
 
Nelsen, J. Erwin, C. &Delzer, J. (1999). Positive discipline for single parents: Nurturing, cooperation, respect and joy inyour single-parent family. Rocklin, CA: Prima Publishing.
 
Olderbak, S. &Figueredo, A. J. (2009).Predicting romantic relationship satisfaction from life historystrategy. Journal of Personality and Individual Differences, 46, 604–610.
Peterson, C. (2006). A primer in Positive Psychology. Oxford university press.
 
Rijkeboer, M. M. & van den Bergh, H. (2006).Multiple group confirmatory factor analysis of the Young Schema-Questionnaire in a Dutch clinical versus non-clinical population. Cognitive Therapy and Research, 30, 263-278.
 
Rosse, R.B. (1999). The love trauma syndrome: freeyourself from the pain of a broken. PerseusPublishing, a Member of the Perseus Books Group.
 
Sanamnejad, G. Pashavi, G. Oftadehal, M.Ostadhasanloo, H. Khodayarifard, M. Aryan, K. Farahani, H. (2011). Emotional intelligence and self-concept in people with and without failure in love.Procedia - Social and Behavioral Sciences; (2011);30:1447–1451.
 
Schmitt, D.P. Youn, G. Bond, B. Brooks, S. Frye, H. Johnson, S. Klesman, J. Peplinski, C. Sampias, J. Sherrill, M. Stoka, C. (2009). When will I feel love? The effects of culture, personality, and gender on the psychological tendency to love. Journal of Research in Personality;43:830–846.
 
Smith, J.D. Welsh, D.P. Fite, P.J. (2010). Adolescents’ relational schemas and their subjective understanding of romantic relationship interactions. Journal of Adolescence.33:147–157
 
Watson, E. (2004). Attachment, Accommodation and the outcomes of Romantic Relationship.
 
White, J. K. Hendrick, S. S. &Hendrick, C. (2004). Big Five personality variables and relationship constructs. Personality and Individual Differences, 37, 1519–1530.
 
Young,J. Gluhoski, V. (1997). A schema-focused perspective on satisfaction in close relationships.In Sternberg RJ, Hojjat M. Satisfaction in close relationships. New York:Guilford Press.p.356-381.
 
Young, J. E. & Brown, G. (1994). Young Schema-Questionnaire (2nd ed.). In J. E. Young, Cognitive therapy for personality disorders: A schema-focused approach (Rev. ed. pp. 63-76). Sarasota, FL: Professional Resource Press.
 
Young, J. E. (1998). Young Schema Questionnaire Short Form. New York: Cognitive Therapy Center.