نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشگاه فردوسی مشهد
2 استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه فردوسی مشهد
3 استاد گروه جغرافیا، دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
The natural result of the application of modernization approach in developing countries is the formation and development of large-scale migration from rural to urban areas. This has changed the sex structure of population in a number of rural settlements in the country. As the current situation maintains, it is clear that women will be the main beneficiaries of the development plans in rural areas in the future. The present paper thus aims to identify and prioritize the strategies used for women's empowerment in a specific group of villages, that is, the migrant rural settlements due to their specific conditions and priorities. The research method used in the study is descriptive-analytic, which is of applied and developmental research type. The data were collected using documentary and field approaches through the instrument of a questionnaire. The statistical population of the study includes the villages with a low sex ratio (less than 95 males per 100 females). In the present study, optimal strategies used for women's empowerment in the migrant rural settlements were first identified, and then the strategies were prioritized through Quantitative Strategic Planning Matrix (QSPM). The results show that the offensive strategies (maximum-maximum) are optimized in order to empower women in the migrant villages. In addition, the most important strategy for empowering women in the rural areas in question is the increased attention to women in the development plans of rural areas at the highest levels of decision-making with a score of 4.29.
کلیدواژهها [English]
در دهه 70 میلادی پارادایم متعارف نوسازی در اغلب کشورهای در حال توسعه به نابرابری و فقر روستایی و سرانجام شکل گیری مهاجرت های گسترده روستا- شهری انجامید. باور کلی بر این بود که رشد اقتصادی از طریق نشت ثروت به طبقات پائین/ نواحی روستایی/ بخش کشاورزی انتقال می یابد. اما در گذر زمان منافع اقتصادی پارادایم رشد با افزایش هزینه های اجتماعی و اکولوژیکی مورد تردید قرار گرفت. در ایران نیز به تبع سایر کشورهای در حال توسعه با پیروی از پارادایم نوسازی، نواحی روستایی به سکونتگاههای کم توان تبدیل و نواحی شهری با تمرکز منابع، سرمایه ها، جریان ها و ... از موقعیت برتر و ویژه ای برخوردار شدند. نتیجه طبیعی این امر خروج نیروی کار فعال و جوان از سکونتگاههای روستایی بود(قاسمی، 1389: 5). از سویی دیگر نگاهی اجمالی به نتایج سرشماری های نفوس و مسکن سالهای 1335 تاکنون، حاکی از آن است که مهاجرت های روستا به شهر در کشور عمدتاً مردگزین بوده و همواره روندی افزایشی داشته است. بدیهی است مهاجرت های روستایی با توجه به ویژگی خاص خود (جوان و مردگزینی)، اثرات فراوانی از جنبه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر جمعیت زنان در مبدا (روستا) دارد. "این در حالی است که به طور معمول و با توجه به ماهیت کار کشاورزی، همواره فضای روستا مردانه محسوب می گردد و مردانگی در روستا از اهمیت و وزن ویژه ای برخوردار است"(علیرضا نژاد و بنی هاشم، 1391: 82 به نقل از کامبل و بل[1]، 2000: 533).
هرچند تاکنون مهاجرت مردان از روستا به شهر مورد توجه بوده و در مورد آن بررسی های گسترده ای انجام شده است، اما آثار و ابعاد جنسیتی مهاجرت به ویژه تاثیر آن بر مبداء و زنان و دختران مانده در روستا، تا حدود زیادی نادیده انگاشته شده است. از جمله آثار و نتایج منفی مهاجرت مردان روستایی در مبدا می توان به مواردی همچون: برهم خوردن ترکیب سنی و جنسی در روستا، وقوع مضیقه ازدواج، کاهش باروری و تقلیل جمعیت، برهم خوردن تقسیم کار جنسیتی و افزایش حجم کار زنان روستایی در زمینه کشاورزی و دامداری، افزایش سالخوردگان در جامعه روستایی، خروج نیروی کار فعال از روستاها، تغییر و تحول در نقش های اقتصادی و اجتماعی جنسیتی، کاهش و فروپاشی تدریجی کشاورزی و ... (عفتی، 1382: 259-258)، ورود افراد خردسال و مسن به کار کشاورزی و دامداری اشاره کرد. لذا توانمندسازی زنان در این روستاها که از شرایط ویژه و اولویت داری برخوردار هستند ضرورتی اجتناب ناپذیر است. با این حال تاکنون آنچنان که شایسته است به این امر توجه نشده و برنامه ریزان توسعه نیز همچنان بعد جنسیتی مهاجرت های روستا-شهری را نادیده گرفته اند.
محدوده مورد بررسی در تحقیق حاضر، سکونتگاههای روستایی شهرستان مشهد است. بر اساس مطالعات اکتشافی، این ناحیه به مرکزیت کلانشهر مشهد به دلایل گوناگون جمعیتی، اقتصادی، سیاسی، مذهبی و فرهنگی از شرایط ویژه و قابل تأملی به طور عام در سطح منطقه و به طور خاص در ارتباط با موضوع تحقیق برخوردار است. مطالعات اکتشافی تحقیق نشان می دهد در سال 1385، 87 روستا معادل 19.9 درصد روستاهای شهرستان، دارای نسبت جنسی پائین و در سال 1390، تعداد 92 روستا معادل 25.3 درصد دارای نسبت جنسی پائین بوده اند، لذا این روستاها طی 5 سال، به میزان 5.4 درصد افزایش داشته اند. بدیهی است با مهاجرت مردان از سکونتگاههای روستایی، مشکلات زیادی در نواحی روستایی در ارتباط با وضعیت زنان ایجاد خواهد شد که یکی از آلترناتیوهای کاهش آن، توانمندسازی زنان در نواحی روستایی دارای نسبت جنسی پائین است. با توجه به شرایط موجود در نواحی روستایی، خصوصا روستاهای مهاجرفرست، به نظر می رسد نقش زنان در توسعه روستایی نه به عنوان نیمی از جمعیت، بلکه به عنوان بخش عمده ای از جمعیت ساکن در نواحی روستایی روز به روز در حال افزایش بوده تا جایی که با استمرار شرایط موجود در آینده در تعدادی از روستاها، زنان مخاطبان اصلی برنامه های توسعه محسوب می شوند. لازم به ذکر است که در بخش سه دستور کار 21، "زنان به عنوان یکی از گروههای هدف مورد توجه قرار گرفته است. در این بخش دولتها که عمدتاً از مردان تشکیل شدهاند، تشویق شدهاند تا به زنان به عنوان نیمی از جامعه توجه ویژه نمایند، زیرا در صورت عدم مشارکت زنان، تحقق توسعه پایدار ممکن نیست"(کنفرانس بین المللی ریو، 1992: 11).
با توجه به مطالب مذکور نقش زنان در وضعیت کنونی و آینده نواحی روستایی خصوصا سکونتگاههای روستایی مهاجرفرست (دارای نسبت جنسی پائین)، حائز اهمیت زیادی است. بنابراین توانمندسازی زنان به عنوان سازوکاری برای کاهش مشکلات ناشی از مهاجرت مردان در نواحی روستایی دارای نسبت جنسی پائین مطرح است. توانمندسازی به عنوان یک فرایند پایین به بالا، قابلیت افراد را در بهبود بخشی به شرایط زندگی خود تقویت می کند و موجب کاهش فقر، ایجاد کارآفرینی، توسعه اقتصادی و عدالت می شود. بر این اساس توانمندسازی زنان روستایی به عنوان نیمی از جمعیت روستایی و تاثیرکذاران اصلی بر فرهنگ سازی جامعه، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. چراکه "باعث بالا بردن کیفیت زندگی، افزایش درامد، افزایش عزت نفس، بیشتر شدن تحرکات اجتماعی و تسری دست یابی به فرایند توسعه می شود"(سپهوند و همکاران، 1394: 1).
با توجه به مطالب ارائه شده در طرح مسئله سوال های اصلی تحقیق بدین گونه مطرح می شود: استراتژی توانمندسازی زنان در روستاهای دارای نسبت جنسی پائین چیست؟ و با توجه به ماتریس استراتژیک کمی راهبرد کانونی توانمندسازی زنان در این روستاها چیست؟
پیشینه تحقیق
تأکید بر توانمندسازی زنان عمدتا به دلیل اهداف توسعه ای و نقشی که در ارتقاء بهره وری و رشد اقتصادی جوامع دارد، صورت می گیرد. در ایران توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، تحت تأثیر فعالان فمینیستی و تحولات ساختاری در حوزه جنسیت و توسعه به ویژه از سال 1370 به بعد مورد توجه سازمان های دولتی و غیردولتی قرار گرفته است(جباری، 1384: 264). در ارتباط با توانمندسازی زنان به طور اعم، مطالعات بسیاری در داخل کشور ترجمه و نگارش شده است، در این زمینه می توان به کتاب هایی از قبیل؛ «توانمندسازی زنان» 1384 از لوئیس ال. هی، «توانمندسازی زنان در شهر تهران» 1392 از ضیایی، «توانمندسازی زنان، نقدی بر رویکردهای رایج» 1389 از نایلا کبیر و همکاران، «توانمندسازی زنان، قوانین و برنامه های کشوری» 1393 از اسعدی خلیلی و حق پرست اشاره نمود. در ارتباط با توانمندسازی زنان در نواحی روستایی مطالعات عمدتا در قالب مقاله یا پایان نامه یا طرح پژوهشی بوده است. جدول (1) ادبیات تحقیق را ارائه می دهد:
(جدول 1): ادبیات تحقیق پیرامون توانمندسازی زنان روستایی
نویسنده/سال |
عنوان |
یافته ها |
Ogunlela And Mukhtar 2009 |
مسائل جنسیتی در کشاورزی و توسعه روستایی در نیجریه: با تاکید بر نقش زنان |
با وجود همکاری و مشارکت 60-80 درصدی زنان در امور کشاورزی، آنها از حق بسیار اندکی در تصمیم گیری برخوردار هستند. تشکیل گروه ها (NGO) و سازمان های غیردولتی و جوامع مدنی موجب افزایش آگاهی، دسترسی به اعتبارات و شناخت بیشتر نقش زنان در توسعه کشاورزی شده است. |
Sharaunga, Mudhara and Bogale 2016 |
اثر توانمندسازی زنان در امنیت غذایی خانواده در مناطق روستایی استان کوازولو- ناتال |
امنیت غذایی در خانواده های روستایی بسیار مهم است. امنیت غذایی در خانواده هایی که سرپرستی آن ها بر عهده زنان می باشد بهتر است. زنان سرپرست خانوار از سطوح بالاتری از اقتصاد، توانمندسازی سرمایه فیزیکی، روانی و مهارت های مدیریتی برخوردارند. |
Verma 2016 |
جنسیت، کشاورزی و توسعه پایدار در هند: به حاشیه راندن زنان یا توانمندسازی |
با وجود بار اقتصادی سنگینی که بر دوش زنان در بخش های مختلف اقتصاد روستایی است، با محدودیت ها و موانعی که عمدتا ساختاری هستند روبرو می شوند، مانند تحرک، موانع ساختاری، کاهش فضای اجتماعی و... . |
Cunningham, Ploubidis, Menon, Ruel, Kadiyala, Uauy, and Ferguson 2015 |
توانمندسازی زنان در بخش کشاورزی و وضعیت تغذیه کودک در مناطق روستایی نپال |
این پژوهش به مطالعه ارتباط بین توانمندسازی زنان درکشاورزی و وضعیت تغذیه در میان کودکان زیر 2 سال در مناطق روستایی نپال پرداخته است. نقش بالقوه توانمندسازی زنان در بهبود تغذیه کودکان بسیار تاثیر گذار و قابل ملاحظه می باشد. |
Mahmud, Shah and Becker 2012 |
اندازه گیری توانمندسازی زنان در مناطق روستایی بنگلادش |
توانمندسازی زنان یک فرایند پویا است و بررسی آن از لحاظ کمی روش های گوناگونی دارد، مانند در دسترس بودن امکاناتی همچون ثروت خانواده، عزت نفس، آزادی تحرک و امکان درس خواندن. |
Garikipati 2012 |
قرضه های کوچک و توانمندسازی زنان از دریچه لنز زمان با استفاده از داده های روستایی هند |
این پژوهش به بررسی، تجزیه و تحلیل ارتباط بین اعتبارات کوچک و توانمندسازی زنان می پردازد. وام هایی که زنان می گیرند معمولا برای افزایش مالکیت مردان و دارایی های خانواده استفاده می شود و زن هایی که کنترل این منابع مالی در دست خودشان است قادر به خود اشتغالی و افزایش توانمندی خود می باشند. |
Baden 2013 |
اقدام جمعی زنان در بازارهای کشاورزی آفریقایی: از محدوده عمل توسعه در حال حاضر برای توانمندسازی زنان روستایی |
با وجود اینکه زنان طیف گسترده ای از بازیگران توسعه می باشند، اما از محدودیت ها و نابرابری های زیادی در مشارکت برخوردارند، که منجر به نتایج متفاوت و نابرابری برای زنان می شود. مشارکت زنان باعث توانمندسازی آنها می شود و تفاوت انگیزه برای مشارکت در بین زنان و مردان متفاوت است. |
آیت، اعظمیان 1390 |
تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توانمندسازی زنان روستایی |
فناوری اطلاعات به دلیل تعدد نقش هایی که در رویکرد توسعه دارد و با ایجاد شبکه گسترده ای که به ایفای این نقش ها می پردازد، می تواند سبب توانمندسازی و تاثیرگذاری آگاهانه بر زنان گردد، نتایج این مطالعه نشان می دهد که در ابعاد بررسی شده، زنان در سطوح بالای استفاده از فناوری، از توانمندی بیشتری برخوردار هستند. |
چرمچیان لنگرودی، علی بیگی 1392 |
بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی روانشناختی زنان روستایی |
بیشترین اثر بر توانمندسازی روان شناختی زنان روستایی شهرستان ساری، را اخذ وام از منابع گوناگون دارد بیشترین وام را زنان روستایی از زنان دیگر گرفته بودند. مفیدترین روش در ارائه خدمات ترویجی-آموزشی به زنان روستایی شهرستان، روش های گروهی مانند: برگزاری کارگاههای آموزشی و فراوری محصولات کشاورزی است. مهم ترین مانع توانمندسازی روان شناختی زنان روستایی شهرستان، عدم اعتماد زنان به یکدیگر و مهمترین راهکار دادن وام و اعتبارات به زنان روستایی می باشد. |
سعدی، جلیلیان، یعقوبی 1393 |
تاثیر کسب و کار های خانگی بر توانمندی اجتماعی زنان روستایی |
مدل طراحی شده معادلات ساختاری برای توانمندسازی زنان روستایی، منعکس کننده یک ارزش مطلوب و درحد انتظار می باشد. علاوه بر این، یافته های تحقیق حاکی از آن است که توانمندی اجتماعی63.3 درصد از زنان در حد بالایی است. همچنین توانمندی اجتماعی با نوع کسب و کار خانگی ارتباط معناداری دارد. |
برقی، قنبری 1393 |
بررسی و نظرسنجی درباره مولفه های توانمندسازی زنان روستایی و تبیین عوامل موثر بر آنها: مطالعه موردی روستاهای شهرستان اصفهان |
مهم ترین عوامل موثر بر توانمندسازی زنان روستایی همکاری در فعالیت های اقتصادی، پیوندهای خانوادگی، و آگاهی اجتماعی می باشد، و مقدار واریانس تجمعی تبیین شده از طریق این عوامل 80/55 است. مهم ترین موانع موثر بر توانمندسازی زنان نیز شامل مولفه های روانی- خصوصی، همکاری در فعالیت های اقتصادی، کالبدی- ارتباطی و فرهنگی- سازمانی بوده، که مقدار واریانس تجمعی تبیین شده از طریق این عوامل نیز 60/51 است. |
کلانتری، شعبانعلی فمی، سروش مهر 1389 |
بررسی عوامل تسهیل کننده و بازدارنده توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی (مطالعه موردی شهرستان همدان) |
مهمترین مولفه های تاثیرگذار بر تسهیل توانمندسازی اقتصادی زنان، سه عامل: (مشارکت اقتصادی، انسجام خانوادگی و آگاهی اجتماعی) است و مقدار واریانس تجمعی تبیین شده توسط این سه عامل، 55.87 می باشد. مهمترین موانع تاثیرگذار بر توانمندسازی اقتصادی زنان نیز شامل چهار مولفه: (فردی - روانشناختی، مشارکت اقتصادی، زیرساختاری، اجتماعی - نهادی) است که مقدار واریانس تجمعی تبیین شده توسط این چهار عامل نیز 51.60 می باشد. |
فرضی زاده، متوسلی، طالب 1392 |
بررسی جامعهشناختی توانمندی اجتماعی و اقتصادی، درک بومی از آن، عوامل مؤثر بر رشد آن و موانع در جامعه زنان روستایی |
از دید افراد بومی، مهمترین مؤلفه توانمندی اجتماعی زنان، ازدواج و مهمترین مؤلفه توانمندی اقتصادی، کار است تأثیر ساختار فرصت به ویژه نهادهای غیررسمی بر توانمندی بسیار تعیینکننده است. هنوز موانع بسیاری برای رشد توانمندی دختران و زنان روستایی وجود دارد که ریشه همه موانع مذکور، ضعف دانش و آگاهی (در سطح خرد و کلان جامعه) است. |
نجفی کانی، وصال 1394 |
نقش مدیریت محلی در توانمندسازی زنان روستایی (مطالعه موردی: دهستان استرآباد جنوبی شهرستان گرگان) |
مدیران محلی با عملکردهای خود تأثیر قابل توجهی در زمینه های مختلف اعم از ایجاد فرصتهای شغلی مناسب، افزایش درآمد، تقویت تعاونیها و تشکلهای زنان و همچنین توجه به مهارتهای زنان روستایی در دهستان استرآباد جنوبی داشته اند. |
بریمانی، نیک منش و خداوردی لو 1391 |
بررسی نقش اعتبارات خرد در توانمندسازی زنان روستایی نمونه موردی: دهستان لکستان شهرستان سلماس |
اعتبارات خرد در توانمندسازی زنان روستایی مؤثر می باشد و گروهی از زنانی که وام گرفته بودند نسبت به گروهی که وام دریافت نکرده بودند، از لحاظ اقتصادی توانمندتر شده و از نظر روانی(اعتماد به نفس) نیز در وضعیت بهتری قرار داشتند. |
کولایی، طاهری 1389 |
تاثیر توانمندسازی زنان بر توسعه روستایی در ایران |
نتایج این مطالعه نشان می دهد هرچه زنان توانمندتر می شوند، بر میزان مولد بودن، مشارکت سیاسی آن ها و همچنین نقش اجتماعی آن ها افزوده می شود، و این خود مستلزم بالا بردن سطح آموزش و تحصیلات زنان است که نیاز به مدیریتی با جهت گیری مثبت در مورد آموزش آنان در این زمینه آشکار است. |
مآخذ: یافته های تحقیق با استفاده از منابع در دسترس، 1394.
بررسی منابع خارجی نشان می دهد موضوع توانمندسازی زنان در نواحی روستایی از زوایای متفاوتی مورد بررسی قرار گرفته است. بخش زیادی از مطالعات انجام یافته به نقش توانمندسازی زنان روستایی در زمینه های مختلف مرتبط با کودکان؛ مانند شیوه های مراقبت از کودکان، تغذیه کودک، بهداشت کودک و امثالهم می پردازد. دسته ای دیگر به بررسی اثرات توانمندسازی زنان بر مسائل بهداشتی زنان مانند پیشگیری از باروری، بهداشت باروری، پیشگیری از ابتلا به ایدز و امثالهم می پردازند و دسته ای دیگر از مطالعات به بررسی اثرات عضویت در NGO ها و تعاونی ها در توانمندسازی زنان می پردازند. همچنین تحقیقات متعددی در مورد توانمندسازی زنان روستایی در داخل کشور صورت گرفته است که به بررسی عوامل موثر بر توانمندی زنان روستایی در ابعاد مختلف روانشناختی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و مسائلی مانند نقش صندوق ها و اعتبارات خرد، تشکل های غیردولتی مختلف و انواع آموزش ها برای توانمندسازی زنان روستایی و امثالهم پرداخته اند. با مرور پژوهش های داخلی و خارجی پیرامون موضوع تحقیق، مشخصاً در ارتباط با توانمندسازی زنان در نواحی روستایی مهاجرفرست با استفاده از ماتریسSWOT، مطالعه ای مشاهده نگردیده است.
مبانی نظری
مهاجرت یکی از سه عامل اصلی تغییر و تحول جمعیت است که به دلیل ماهیت خود می تواند علاوه بر تغییرات درازمدت و طولانی، آثار سریع و کوتاه مدتی را نیز در تعداد و ساختار جمعیت ایجاد کند و تعادل و عدم تعادل هایی را در جمعیت تحت تأثیر خود به وجود آورد(خوش فر و همکاران، 1392: 148). دیدگاه های متعددی در مورد مهاجرت و پیامد های آن ارائه شده است که به تبیین و تحلیل دلایل مهاجرت و آثار و پیامدهای آن می پردازد. به نظر می رسد یکی از دلایل اصلی ناموفق بودن پروژه های روستایی و برنامه های کاهش نرخ مهاجرت از نواحی روستایی، غفلت از نقش جنسیتی موجود در این فضاهای جغرافیایی است. چرا که از ویژگی های بارز نگاه سنتی توسعه، فراموشی جنسیت است. از این رو در تحقیق حاضر به نظریاتی به عنوان پشتوانه نظری تحقیق تکیه می شود که نخست آثار و پیامدهای مهاجرت را تبیین کرده باشند و دوم این آثار و پیامدها را در ارتباط با زنان و تفاوت های جنسیتی مطرح کرده باشند. در این زمینه می توان به "دو دیدگاه مشهور در جامعه شناسی یعنی فونکسیونالیسم[2] (کارکردگرایی) و تضاد (وابستگی)، اشاره کرد و درباره نظریات تبیین جنسیتی مهاجرت می توان به نظریات مربوط به رویکرد جنسیتی مهاجرت اشاره کرد. صاحبنظران این دیدگاه معتقدند؛ هر چند مهاجرت مردان از روستا به شهر در مطالعات بسیار مورد توجه بوده، اما ابعاد جنسیتی مهاجرت به ویژه تاثیر آن بر روی مبداء (خصوصا زنان خانوارهای مهاجر و زنان مانده در روستا)، تا حدود زیادی نادیده انگاشته شده است. طرفداران این رویکرد معتقدند که مهاجرت مردان به شهر و ماندن زنان در روستا دارای آثار متعددی بر مبدآ مهاجرت به ویژه از بعد جنسیتی است"(عفتی، 1382: 256)، که از جمله این آثار می توان به بر هم خوردن ترکیب سنی و جنسی روستا، افزایش اشتغال زنان، زنانه شدن فضای روستا، افزایش نرخ تجرد دختران و ... اشاره نمود.
نظریات مربوط به نقش زنان در توسعه، متأثر از نظریات فمینیستی و به طور عمده برخاسته از یافتههای بوزروپ[3] است. بوزروپ نشان داده است که برنامههای توسعه به کارگرفته شده در کشورهای جهان سوم، ناموفق بوده یا حتی در جهت عکس توسعه عمل کرده است(ازکیا، ایمانی، 1387: 160). یکی از حوزه های مورد توجه فمینیستها، آثار توسعه اقتصادی، اجتماعی بر زندگی زنان بوده است. به نظر تیانو سه دیدگاه در این زمینه با هم رقابت می کنند. الف: در نظریات ادغام گفته می شود که توسعه با درگیرکردن هرچه بیشتر زنان در اقتصاد و زندگی عمومی به رهایی زنان و برابری جنسیتی می انجامد. ب: در نظریه حاشیه ای شدن، گفته می شود که توسعه سرمایه داری، زنان را بیش از پیش از ایفای نقشهای تولیدی باز می دارد و به قلمرو خصوصی و خانه محدود می کند. در این نوع توسعه، زنان کنترل خود را بر امکانات مادی از دست می دهند و از نظر مالی به مردان وابسته می شوند. ج: در نظریه بهره کشی نیز گفته می شود که مدرنیزه شدن به پیدایش نوعی کار ارزان زنانه منجر می شود. زنان در بخش تولید صنعتی نقش مهم تری پیدا می کنند. اما از آنجا که نیروی کار درجه دوم محسوب می شوند، در معرض بهره کشی قرار می گیرند. برخی فمینیستهای دیگر نیز معتقدند، توسعه موقعیت زنان را وخیم تر کرده است زیرا ورود شکلهای تازه صنعت و برنامه های کمک رسانی، باور غربی درباره فمینیسم را تحمیل می کند، مردم برای کار ناچار به مهاجرت می شوند و ممکن است خانه را بطور کلی ترک کنند و مسئولیت عمده حفظ خانواده و تامین نیازهای اقتصادی آن، به علاوه زایش و پرورش فرزندان، به دوش زنان می افتد(ازکیا، ایمانی، 1387: 160 به نقل از بوت و والاس، 1380: 75-72). بووینیک[4] می گوید که موضوع زن و توسعه در اصل همان نظریه برابری است که منعکس کننده عقاید فمینیستها است. او معتقد است، راهبردهای توسعه به کار گرفته شده تاکنون آثار منفی بر امور زنان داشته است. زنان را باید از طریق استخدام و معرفی به بازار کار وارد فرایند توسعه کرد(ازکیا، ایمانی، 1387: 160).
در هر حال آنچه که در کشورهای درحال توسعه تحت تاثیر بد توسعه یافتگی[5] به وقوع پیوسته، مهاجرت های گسترده روستایی از نواحی روستایی به شهر است. این نوع مهاجرت به دلیل جوان و نخبه گزین بودن با آثار و پیامدهای گسترده خود، فرایند توسعه درونزا و روند بهبود شرایط زندگی در روستاها را مختل می کند. "با مهاجرت جوانان و اقامت در شهر، وظایف مختلف مربوط به منزل و همچنین فعالیت های خارج از منزل وی بر دوش جنس مونث خانوار می افتد. به مرور زمان این مسئله موجب تغییر در نقشهای جنسیتی خانوار می گردد"(عفتی، 1382: 245). علاوه بر این، طبق نظریه آسیب پذیری و فشار[6]، زنان در مقایسه با مردان، فشار روانی بیشتری را تجربه می کنند"(پارسافر، یزدخواستی، 1393: 70). در چنین شرایطی توجه به زنان به عنوان ساکنین پایدار و اصلی مناطق روستایی اهمیت بیشتری می یابد.
نظریه های توانمندسازی نیز بر مبنای تالیف فمینیستها و با تکیه بر تجارب کشورهای جهان سوم شکل گرفته اند. این نظریه ها خواستار قدرت دادن به زنان نه به معنای برتری یک فرد بر فرد دیگر، بلکه به معنای افزایش توان آن ها برای اتکا به خود و گسترش حق انتخاب در زندگی هستند(ازکیا، ایمانی، 1387: 161). در ساده ترین دیدگاه توانمندسازی به مثابه فرایندی تصور شده که در آن افراد، گروه ها و جوامع از وضعیت موجود زندگی خویش آگاهی یافته و برای تغییر این شرایط به شرایط مطلوب برنامه ریزی مناسب، آگاهانه و سازمان یافته انجام می دهند(وزارت رفاه و تامین اجتماعی، 1384: 1). در واقع توانمندسازی زنان ایده ای متداول محسوب می شود که به عنوان بخشی از زبان توسعه می تواند با بهبود عملکرد زنان بقای سکونتگاههای روستایی را تثبیت کند(زمانی و همکاران، 1391: 156).
سازمان ملل متحد در بحث توانمندسازی زنان به عواملی چون: حق تصمیم گیری، دسترسی به منابع و فرصت های برابر و توانایی برای تاثیرگذاشتن بر تغییرات اجتماعی، اقتصادی در سطح ملی و بین المللی تأکید می کند و عقیده دارد برای توانمندسازی زنان باید پنج مرحله را باید طی کرد از جمله:
- ایجاد رفاه نسبی: در این مرحله، رفاه مادی زنان مانند تغذیه، درآمد و رفع تبعیض بین زنان و مردان مد نظر قرار می گیرد.
- دسترسی به منابع: در مرحله دسترسی، زنان باید به عوامل تولید مانند سرمایه و یا حتی آموزش های مهارت زا که استخدام و تولید را ممکن می سازد دسترسی داشته باشند.
- آگاهی: در مرحله آگاهی، زنان باید تشخیص دهند که مشکلات آن ها ناشی از کمبودهای شخصی شان نیست بلکه نشأت گرفته از نقش های جنسیتی مربوط به فرهنگ ها است و به همین دلیل قابل تغییر است. آگاهی در این مفهوم به معنی باور داشتن به برابری است.
- مشارکت: در مرحله مشارکت، زنان در تمام برنامه های مربوط به خود و جامعه شرکت کنند و مشارکت آن ها باید با شمار آن ها در جامعه متناسب باشد.
- کنترل: در این مرحله، کنترل به معنی توازن قدرت بین زنان و مردان است (نجفی، 1394: 51، به نقل از لانگه، 1372: 24).
با توجه به اینکه مهاجرت "نیروی کار مرد از روستا به شهر به ایجاد جامعه ای با نرخ جنسیتی زنانه و افزایش تعداد خانوارهایی می انجامد که توسط زنان اداره می شود(خانی، 1383: 158)، جهت ساماندهی به وضعیت این زنان، کمک اصلی باید در چارچوب توانمندسازی آنان مورد توجه قرار گیرد(ولیئی،1390: 76). در واقع طی فرایند توانمندسازی، زنان قادر میشوند اتکاء به نفس خود را افزایش دهند، حق مستقل برای انتخاب کسب کنند، خود را ساماندهی کنند و منابع را کنترل کنند. این مجموعه به آنها برای کاهش فقر، حذف فرودستی و تحولهای نهایی کمک خواهد کرد. بدیهی است توانمندسازی زنان نیازمند اتخاذ راهبردهایی مناسب با درنظرگرفتن محیط درونی و بیرونی سکونتگاههای روستایی مهاجرفرست است و دستیابی بدان نیازمند انجام برنامه ریزی راهبردی و اولویت بندی راهبردها است.
روش شناسی
با توجه به ماهیت موضوع، پژوهش حاضر از نوع کمی- کیفی و کاربردی (از نظر نتیجه) و در عین حال اکتشافی (از نظر هدف و چگونگی جمع آوری داده ها و تولید اطلاعات) و توصیفی (از نظر تبیین ویژگی های جامعه) و تحلیلی از نظر (چگونگی روابط متغیرها) است. از این رو جمع آوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز به شیوه اسنادی و میدانی صورت گرفت. در ابتدا به کمک مطالعات اسنادی گسترده (بررسی مقالات، طرح های پژوهشی، کتب، و سایت های مختلف در ارتباط با توانمندسازی زنان)، تعداد 12 قوت داخلی در برابر 16 ضعف داخلی، و تعداد 5 فرصت خارجی در برابر 8 تهدید خارجی پیشروی توانمندسازی زنان در سکونتگاههای روستایی دارای نسبت جنسی پائین (مهاجرفرست) شناسایی گردید. موارد تعیین شده از طریق طراحی پرسشنامه اولیه به کمک تعدادی از خبرگان (خبرگان محلی عمدتا زن در نواحی روستایی) شهرستان سئوال گردید. سپس تعدیلهای لازم بر اساس استخراج مشترکات به عمل آمد. عوامل نهایی شده بهعنوان مهمترین عوامل محدودکننده یا مساعد در توانمندی زنان در سکونتگاههای روستایی مورد مطالعه، با استفاده از چهارچوب تحلیلی تدوین استراتژی در قالب پرسشنامه تدوین و در اختیار 77 نفر از زنان خبره محلی (زنان دهیار، زنان دارای تحصیلات دانشگاهی، زنان معلم و...) که آشنا به محیط داخلی و خارجی روستا در ارتباط با موضوع بودند، قرار گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ معادل 0.82 به دست آمد که بیانگر پایایی مطلوب ابزار تحقیق بوده است. با توجه به عدم وجود آمار مهاجرت روستا به شهر در کشور، در پژوهش حاضر جهت انتخاب روستاهای نمونه از نسبت جنسی استفاده گردیده است.
منطقه مورد مطالعه شهرستان مشهد در استان خراسان رضوی است، این شهرستان بر اساس تقسیمات سیاسی سال 1390، دارای 11 دهستان با 578 آبادی بوده است، با حذف آبادی های خالی از سکنه و کمتر از سه خانوار، جامعه آماری تحقیق شامل 364 آبادی گردید. از این تعداد 34.3 درصد معادل 125 روستا دارای نسبت جنسی بالا (بیش از 105 مرد به ازای 100 زن)، و 40.4 درصد، معادل 147 روستا، دارای نسبت جنسی متعادل یا ایستا (بین 95 تا 105 مرد به ازای 100 زن)، و 25.3 درصد، معادل 92 روستا دارای نسبت جنسی پائین (کمتر از 95 مرد به ازای 100 زن)، بوده اند.
با ملحوظ داشتن ارقام جدول، جامعه آماری تحقیق، شامل روستاهای دارای نسبت جنسی پائین (کمتر از 95 مرد به ازای 100 زن)، می باشد که معادل 92 روستای پراکنده در سطح شهرستان مشهد است. در این بررسی حدود 25 درصد از روستاهای مهاجرفرست به عنوان روستاهای مورد مطالعه انتخاب شده اند. حجم نمونه با خطای 18/0 درصد معادل 22 روستا تعیین گردیده است.
14n=(1.96)2أ—.5أ—.5أ—92(0.18)2أ—92-(0.18)2+(1.96)2 أ—.5أ—.5 =22">
لازم به ذکر است که انتخاب روستاهای نمونه به صورت تصادفی بوده است. روستاهای نمونه (تعداد 22روستا) که در جدول (2) قابل مشاهده می باشد در سال1390، دارای 6775 نفر جمعیت (3729 نفر زن و 3166 نفر مرد)، بوده اند. میانگین نسبت جنسی این روستاها در سال 1385، معادل 90 و در سال 1390، معادل 84.3 و در سال 1394، معادل 91.3 بوده است. با توجه به اینکه واحد تحلیل زنان روستایی هستند، به روش گلوله برفی با کمک 77 نفر از زنان خبره محلی در روستاهای مورد مطالعه پرسشنامه تحقیق تکمیل گردید.
(جدول 2): روستاهای نمونه تحقیق و ویژگی های جمعیتی هر یک در سالهای مختلف
|
بخش |
دهستان |
روستا |
نسبت جنسی 85 |
تعداد مرد 90 |
تعداد زن 90 |
جمعیت 90 |
نسبت جنسی 90 |
جمعیت 94 |
نسبت جنسی 94 |
تعداد نمونه |
1 |
مرکزئ |
کنویست |
خیراباد |
92 |
331 |
370 |
701 |
89 |
766 |
92 |
5 |
2 |
کنویست |
هندل آباد |
98 |
316 |
399 |
715 |
79 |
1446 |
102 |
5 |
|
3 |
کنویست |
هلالی |
92 |
133 |
152 |
285 |
88 |
346 |
97 |
3 |
|
4 |
میان ولایت |
جلالی |
98 |
302 |
337 |
639 |
90 |
464 |
49 |
6 |
|
5 |
کارده |
کارده |
96 |
214 |
241 |
455 |
89 |
540 |
101 |
4 |
|
6 |
کارده |
گوش |
86 |
178 |
224 |
402 |
79 |
381 |
92 |
3 |
|
7 |
کارده |
کوشک اباد |
83 |
123 |
151 |
274 |
81 |
283 |
90 |
3 |
|
8 |
کارده |
سیج |
93 |
216 |
257 |
473 |
84 |
466 |
98 |
4 |
|
9 |
تبادکان |
کلاته قاضی |
110 |
35 |
40 |
75 |
88 |
87 |
98 |
3 |
|
10 |
احمدآباد |
سرجام |
ده سرخ |
95 |
207 |
246 |
453 |
84 |
505 |
96 |
4 |
11 |
سرجام |
عبدالمجید |
80 |
53 |
63 |
116 |
84 |
185 |
76 |
3 |
|
12 |
سرجام |
بزوشک |
91 |
186 |
216 |
402 |
86 |
400 |
99 |
3 |
|
13 |
سرجام |
بررود |
76 |
60 |
73 |
133 |
82 |
127 |
92 |
3 |
|
14 |
پیوه ژن |
ابرش |
90 |
200 |
238 |
438 |
84 |
413 |
100 |
4 |
|
15 |
پیوه ژن |
زیارت |
108 |
129 |
150 |
279 |
86 |
331 |
101 |
3 |
|
16 |
پیوه ژن |
تکروک سفلی |
73 |
42 |
53 |
95 |
79 |
105 |
88 |
3 |
|
17 |
رضویه |
آبروان |
حسین آبادگزبند |
69 |
72 |
90 |
162 |
80 |
156 |
79 |
3 |
18 |
آبروان |
ماشوله |
89 |
64 |
74 |
138 |
86 |
128 |
106 |
3 |
|
19 |
آبروان |
بیاوند |
93 |
53 |
68 |
121 |
78 |
118 |
90 |
3 |
|
20 |
میامی |
ناربند |
109 |
58 |
69 |
127 |
84 |
153 |
90 |
3 |
|
21 |
پایین ولایت |
دهنه چهل |
79 |
97 |
109 |
206 |
89 |
191 |
89 |
3 |
|
22 |
پایین ولایت |
بوته گز |
81 |
97 |
109 |
86 |
87 |
87 |
85 |
3 |
|
جمع |
90 |
3166 |
3729 |
6775 |
84.3 |
7678 |
91.3 |
77 |
مآخذ: مرکز آمار ایران، مستخرج از نتایج عمومی نفوس و مسکن 1390.
یافته های تحقیق
با توجه به جدول (3)، کلیه پاسخگویان مطالعه حاضر زنان هستند. از نظر شغلی تمامی پاسخگویان، شاغل در بخش خدمات می باشند. اغلب پاسخگویان در رده سنی 31-40 سال که شامل 43 نفر (معادل 55.9%) می باشند قرار دارند. از نظر سطح تحصیلات بیشتر پاسخگویان(معادل 31.2%) را افرادی با تحصیلات دیپلم تشکیل می دهند و 19.5 درصد پاسخگویان را کسانی تشکیل می دهند که تحصیلاتی بالاتر از دیپلم دارند.
(جدول 3) ویژگی های فردی پاسخگویان در روستاهای مورد بررسی
تحصیلات |
تعداد |
درصد |
جنسیت و شغل |
تعداد |
درصد |
سن |
تعداد |
درصد |
ابتدایی |
18 |
23.4 |
زن |
77 |
100 |
30-20 سال |
14 |
18.2 |
راهنمایی |
20 |
26.0 |
مرد |
0 |
0 |
31-40 سال |
43 |
55.9 |
دیپلم |
24 |
31.2 |
کشاورز |
0 |
0 |
41-50 سال |
19 |
24.7 |
فوق دیپلم |
6 |
7.8 |
خدمات |
77 |
100 |
51-60 سال |
1 |
1.3 |
لیسانس |
8 |
10.4 |
صنعت |
0 |
0 |
جمع |
77 |
100 |
فوق لیسانس و بالاتر |
1 |
1.3 |
جمع |
77 |
100 |
- |
||
جمع |
77 |
100 |
|
|
منبع: یافته های تحقیق، 1394.
ماتریس [7] SWOT
ماتریس تحلیلی SWOT، یک ابزار مهم پشتیبان تصمیمگیری است و به لحاظ زمینه ذهنی از قدمتی به اندازه تمدن بشری برخوردار است(اکبری و همکاران، 1394: 88). "در تجزیه و تحلیل سوات عوامل داخلی و خارجی به چهار دسته؛ قوت، ضعف، فرصت ها و تهدید گروه بندی می شوند. هدف از استفاده تکنیک SWOT، توسعه و اتخاذ استراتژی مناسب بین عوامل داخلی و خارجی، در راستای اهداف تصمیم گیرندگان است"(کجانوس[8]، 2012: 1). در این مطالعه تحلیل سوات در 4 مرحله به ترتیب دنبال و اجرا می شود. مرحله اول ارزیابی عوامل خارجی (EFE) و داخلی (IFE)، مرحله دوم تطبیق و تعیین استراتژی ها، مرحله سوم تشکیل ماتریس داخلی و خارجی(IE) و اولویت های اجرایی، مرحله چهارم تهیه ماتریس راهبردهای کمی استراتژیک (QSPM)، (مرحله تصمیمگیری) می باشد.
مرحله اول: ارزیابی عوامل خارجی (EFE) و داخلی (IFE)
عوامل خارجی و داخلی در زمینه توانمندسازی زنان روستایی در روستاهای مهاجرفرست شهرستان مشهد با توجه به جدول (4) به شرح زیر، با استفاده از ماتریس ارزیابی محیط خارجی و داخلی مورد ارزیابی قرار گرفته است:
گام اول- تعیین عوامل خارجی و داخلی در زمینه توانمندسازی زنان روستایی در روستاهای مهاجرفرست: با انجام مطالعات اکتشافی و مصاحبه با خبرگان محلی(دهیاران، بهورزان، رابطین بهداشت، نخبگان روستایی و ...) در روستاهای دارای نسبت جنسی پائین، تعداد 12 قوت داخلی در برابر 16 ضعف داخلی، و تعداد 5 فرصت خارجی در برابر 8 تهدید خارجی، مورد شناسایی قرار گرفته است. بدین ترتیب در مجموع تعداد 17 نقطه قوت و فرصت به عنوان مزیت و 24 نقطه ضعف و تهدید به عنوان محدودیت و تنگنای پیش روی روستاهای دارای نسبت جنسی پائین (مهاجرفرست)، مورد بررسی قرار گرفته است.
گام دوم- تعیین میزان اهمیت عوامل خارجی و داخلی: در این گام به عوامل فهرست شده در ماتریس عوامل خارجی و داخلی، بر مبنای اهمیت هر کدام بر اساس روش تخصیص نقطه ای، وزنی از یک تا صفر داده شد. ضریب هر یک از عوامل داخلی و خارجی بر اساس پرسشنامه خبرگان محلی، استخراج شده است.
گام سوم- تعیین رتبه عوامل خارجی و داخلی: با تعیین رتبه بر اساس روش وزن نقطه ای، مطابق جدول زیر به قوت عالی و فرصت استثنایی رتبه 4، به فرصت و قوت خوب رتبه 3، به موانع و ضعف معمولی رتبه 2 و به موانع جدی و ضعف بحرانی رتبه 1 اختصاص داده شد. حاصل ضرب وزن استاندارد در رتبه، امتیاز نهایی می باشد.
جدول (4): ماتریس ارزیابی عوامل داخلی(IFE ) در زمینه توانمندسازی زنان در روستاهای مهاجرفرست
عوامل داخلی سیستم |
وزن نقطه ای |
وزن استاندارد |
رتبه |
امتیاز نهایی |
|
نقاط قوت(Strenght) |
.S1 اشتغال زنان در فعالیت های درآمدزا و بهبود درآمد زنان |
2.6 |
0.035 |
4 |
0.142 |
S2 . بهبود وضعیت غذایی و بهداشت خانواده |
2.77 |
0.038 |
3 |
0.113 |
|
.S3 افزایش مشارکت زنان در فعالیت های مختلف اقتصادی |
3.13 |
0.043 |
4 |
0.171 |
|
S4. افزایش مشارکت زنان در فعالیت های مختلف اجتماعی |
2.89 |
0.039 |
4 |
0.158 |
|
.S5 بهبود و تغییر موقعیت اجتماعی زنان به واسطه تحصیل، اشتغال و... |
2.31 |
0.032 |
3 |
0.095 |
|
.S6 افزایش قدرت تصمیم گیری زنان در مسایل مختلف |
3.03 |
0.041 |
4 |
0.165 |
|
.S7 کاهش تفاوت دستمزد بین زنان و مردان |
1.89 |
0.026 |
3 |
0.077 |
|
.S8 کاهش سنت های اجتماعی نادرست و محدود کننده نسبت به زنان |
3.5 |
0.048 |
3 |
0.143 |
|
.S9 افزایش مشارکت زنان در امور مختلف روستا |
2.84 |
0.039 |
4 |
0.155 |
|
.S10 افزایش استقلال و آزادی های اقتصادی زنان |
2.56 |
0.035 |
4 |
0.140 |
|
.S11 افزایش دسترسی زنان به منابع تولید(آب، زمین، دام و...) |
1.84 |
0.025 |
3 |
0.075 |
|
.S12 افزایش روحیه خوداتکایی و اعتماد به نفس |
3.31 |
0.045 |
4 |
0.181 |
|
نقاط ضعف(Weakness) |
W1. زنانه شدن محیط روستا |
2.61 |
0.036 |
2 |
0.071 |
W2. افزایش حجم کار زنان روستایی در زمینه کشاورزی، دامداری و... |
2.82 |
0.038 |
2 |
0.077 |
|
.W3 افزایش فقر و محرومیت خانواده |
1.68 |
0.023 |
1 |
0.023 |
|
.W4 افزایش اقتصاد معیشتی در روستا |
3.32 |
0.045 |
2 |
0.091 |
|
.W5 افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار |
1.76 |
0.024 |
2 |
0.048 |
|
.W6 افزایش افراد غیرمولد (کودکان و سالخوردگان) در خانواده |
2.87 |
0.039 |
2 |
0.078 |
|
.W7 افزایش آسیب های اجتماعی (ناامنی، بزهکاری و...) در روستا |
1.53 |
0.021 |
1 |
0.021 |
|
.W8 کم شدن فرصت ازدواج برای دختران و بالا رفتن نرخ تجرد دختران |
2.24 |
0.031 |
2 |
0.061 |
|
.W9 کاهش باروری در زنان و (تقلیل جمعیت روستا) |
2.71 |
0.037 |
2 |
0.074 |
|
.W10 کمرنگ شدن نقش خانه داری و فرزندپروری زنان |
1.53 |
0.021 |
1 |
0.021 |
|
.W11 برهم خوردن ترکیب سنی روستا (افزایش سالخوردگان) |
2.87 |
0.039 |
2 |
0.078 |
|
.W12 کمبود نیروی کارگر مرد در روستا و استفاده از نیروی کار زنان |
2.53 |
0.035 |
2 |
0.069 |
|
.W13 بلااستفاده ماندن منابع و امکانات (ادوات کشاورزی، عدم لایروبی قنوات و ..) |
2.94 |
0.040 |
2 |
0.080 |
|
.W14 ورود افراد مسن و خردسال به حوزه اشتغال (کشاورزی، دامداری و ...) |
2.76 |
0.038 |
2 |
0.075 |
|
.W15 راکدماندن فعالیت های کشاورزی و بهره برداری نامناسب از آب و زمین کشاورزی |
3.03 |
0.041 |
2 |
0.083 |
|
.W16 خروج جمعیت فعال روستا و خالی شدن روستا از نیروی کار جوان |
3.39 |
0.046 |
2 |
0.093 |
|
مجموع ماتریس داخلی |
73.26 |
1 |
- |
2.658 |
منبع: یافته های تحقیق، 1394.
طبق ماتریس عوامل داخلی، S12 یعنی «افزایش روحیه خوداتکایی و اعتماد به نفس»، با امتیاز نهایی 0.181، به عنوان مهم ترین نقطه قوت و S11 یعنی«افزایش دسترسی زنان به منابع تولید (آب، زمین و...»، با امتیاز نهایی 0.075، به عنوان کم اهمیت ترین نقطه قوت در روستاهای مهاجرفرست شهرستان مشهد مطرح می باشد. در نقاط ضعف W19 یعنی «خروج جمعیت فعال روستا و خالی شدن روستا از نیروی کار جوان»، با امتیاز نهایی 0.093، به عنوان مهمترین ضعف مطرح می باشد. همچنین W11 «کم رنگ شدن نقش خانه داری و فرزندپروری زنان»، به عنوان کم اهمیت ترین نقطه ضعف با امتیاز 0.021، در ماتریس عوامل داخلی مطرح است. از آنجا که مجموع امتیاز نهایی قوت 1.61، بیشتر از مجموع امتیاز نهایی ضعف با 1.04، بوده است، می توان گفت نقاط قوت نسبتا مناسبی پیش روی توانمندسازی زنان در روستاهای مهاجرفرست وجود دارد.
در زمینه عوامل خارجی مطالعات (جدول 5)، حاکی از آن است که تعداد 5 فرصت در برابر 8 تهدید، وجود دارد. مجموع امتیاز نهایی عوامل خارجی 2.60، به دست آمده است. همچنین امتیاز نهایی فرصت ها با 1.32، کمی بیش از تهدیدها با 1.28، است.
جدول (5): ماتریس ارزیابی عوامل خارجی(EFE ) در زمینه توانمندسازی زنان در روستاهای مهاجرفرست
عوامل خارجی سیستم |
وزن نقطه ای |
وزن استاندارد |
رتبه |
امتیاز نهایی |
|
نقاط فرصت (Opportunities) |
O1. اعطای تسهیلات و وام با سود کم به زنان خصوصا زنان روستایی |
2.57 |
0.061 |
3 |
0.183 |
O2. خرید تضمینی محصولات کشاورزی فارغ از جنسیت |
3.38 |
0.081 |
4 |
0.322 |
|
.O3 حمایت دولت از کارآفرینان زن روستایی در قالب وام های خود اشتغالی و... |
3.12 |
0.074 |
4 |
0.297 |
|
O4. افزایش توجه دولت به روستا نسبت به گذشته (اقشار آسیب پذیر مانند زنان سرپرست خانوار) |
3.70 |
0.088 |
4 |
0.353 |
|
O5. حمایت اداره تعاون روستایی از تعاونی های زنان روستایی |
2.36 |
0.056 |
3 |
0.168 |
|
نقاط تهدید (Threats) |
T1. کم رنگ بودن میزان به توجه زنان روستایی در برنامه های کلان توسعه |
2.68 |
0.064 |
2 |
0.128 |
T2. ضعف حمایت های دولتی و سازمانی در بازاریابی تولیدات روستایی |
3.58 |
0.085 |
2 |
0.171 |
|
T3. ضعف و نبود حمایت های مالی دولت از زنان روستایی شاغل |
3.22 |
0.077 |
2 |
0.153 |
|
T4. ضعف خدمات آموزشی و مهارت های شغلی برای زنان روستایی |
3.25 |
0.077 |
2 |
0.155 |
|
T5. بروز بحران های زیست محیطی(خشکسالی و ...) و به تبع آن ضعف اقتصاد روستایی |
3.75 |
0.089 |
2 |
0.179 |
|
T6. عدم وجود برنامه و سیاست مشخص جهت تقویت اقتصاد روستایی و کاهش مهاجرت های روستا |
3.68 |
0.088 |
2 |
0.175 |
|
T7. تداوم سیاست های نادرست ملی (محوریت توسعه صنعتی و توسعه شهری) و بی توجهی به نواحی روستایی و بخش کشاورزی |
3.55 |
0.085 |
2 |
0.169 |
|
T8. خطر تخلیه جمعیتی روستا |
3.18 |
0.076 |
2 |
0.152 |
|
مجموع ماتریس خارجی |
42.02 |
1 |
- |
2.603 |
منبع: یافته های تحقیق، 1394.
طبق نظرات پاسخگویان و محاسبات انجام شده O4یعنی «افزایش توجه دولت به روستا نسبت به گذشته»، با امتیاز نهایی 0.353، مهم ترین فرصت و O5 یعنی«حمایت اداره تعاون روستایی از تعاونی های زنان روستایی»، با امتیاز نهایی 0.183، کم اهمیت ترین فرصت پیش روی توانمندسازی زنان روستایی در روستاهای مهاجرفرست مطرح می باشد. در میان تهدیدات T5 یا «بروز بحران های زیست محیطی(خشکسالی و ...) و به تبع آن ضعف اقتصاد روستایی»، با امتیاز نهایی 0.179، مهمترین تهدید و T1 یا «کم رنگ بودن میزان به توجه زنان روستایی در برنامه های کلان توسعه»، به عنوان ضعیف ترین تهدید در زمینه توانمندسازی زنان روستایی در روستاهای مهاجرفرست شهرستان مشهد با امتیاز 0.128، مطرح است.
مرحله دوم: تطبیق و تعیین استراتژی ها
در این مرحله به تدوین استراتژی هایی پرداخته می شود که از نقاط قوت استفاده نموده، نقاط ضعف را از پیش رو برداشته و از فرصت ها بهره برداری می کند و به مواجهه با تهدیدها می پردازد. در این مرحله راهبردها در چهار گروه از راهبردهای بازنگری- محافظه کارانه و تدافعی، تهاجمی، تنوع- رقابتی، بر طبق جداول (6) و (7) تدوین می شوند.
- راهبردهای تهاجمی- رقابتی SO(مبتنی بر نقاط قوت و فرصت ها)، که یک راه حل کنشگر است(حداکثر-حداکثر).
- راهبردهای تنوع/ رقابتی ST (مبتنی بر مقایسه نقاط قوت داخلی و موانع بیرونی)، این راهبرد برپایه بهره گرفتن از قوت های سیستم برای مقابله با تهدیدات تدوین می شود و هدف آن به حداکثر رساندن نقاط قوت و به حداقل رساندن تهدیدات است(حداقل-حداکثر).
- راهبردهای بازنگری/ محافظه کارانه WO(مبتنی بر نقاط ضعف داخلی و فرصت های بیرونی)، که تلاش دارد با کاستن از ضعف ها حداکثر استفاده را از فرصت های موجود ببرد(حداکثر-حداقل).
-راهبردهای تدافعی WT(مبتنی بر مقایسه نقاط ضعف داخلی و موانع بیرونی) صورت می گیرد و می توان آن را «راهبرد بقا» نیز نامید. کاهش ضعف های سیستم برای کاستن و خنثی سازی تهدیدهاست(حداقل-حداقل) (قنبری و همکاران، 1393: 4، به نقل از گلکار، 1385).
در پژوهش حاضر هدف از به کارگیری تجزیه و تحلیل SWOT تعیین اولویت استراتژی های پیشنهادی و انتخاب بهترین استراتژی در ارتباط یا توانمندسازی زنان روستایی در روستاهای مهاجرفرست شهرستان مشهد است.
جدول (6): راهبردهای محافظه کارانه و تدافعی در زمینه توانمندسازی زنان در روستاهای مهاجرفرست
راهبردهای محافظه کارانه (WO) |
راهبردهای تدافعی (WT) |
WO1. اتخاذ سیاست های دقیق برای حل مشکل اشتغالW3, W4, W8, W13, W16, O1, O4) |
WT1. بازبینی نقادانه و اصلاح سیاست های کلان ملی در ارتباط با نواحی روستایی(W12, W13, W15, W16, T1, T8) |
WO2. ارائه وام های درازمدت و کم بهره در زمینه های مختلف تولیدی(کشاورزی و دامداری و ...)( W4, W16, O4) |
WT2. افزایش فرصت های شغلی در نواحی روستایی و احیای اقتصاد روستایی( W12, W13, W16, W8) |
WO3. جهت دهی سرمایه های کوچک روستایی به سمت سرمایه گذاری تولیدی( W16, W13, O3, O4) |
WT3. ارائه آموزش های کاربردی به روستائیان در زمینه راه اندازی فعالیت های مختلف اقتصادی(W13, W16, T4, T8) |
WO4. تأسیس صندوق های حمایتی و خرد روستایی به منظور توسعه کارآفرینی روستایی و حمایت از فعالیت های تولیدی( W16, O1, O2, O5 |
WT4. حمایت دولت از بخش کشاورزی و تقویت نهاده های مورد نیاز آن(W13, W16, T6, T7 ) |
WO5. کمک به شکل گیری و ایجاد تشکل ها (NGO) در حوزه کشاورزی و غیرکشاورزی( W3, W7, W13, W15, W16, O4 ) |
WT5. برانگیختن مشارکت روستائیان در زمینه احیای اقتصاد نواحی روستایی( W12, W13, W15, W16, T6) |
منبع: یافته های تحقیق، 1394.
جدول (7): راهبردهای تهاجمی و رقابتی در زمینه توانمندسازی زنان در روستاهای مهاجرفرست
راهبردهای تهاجمی (SO) |
راهبردهای رقابتی (ST) |
SO1. افزایش توجه به زنان در برنامه های توسعه نواحی روستایی در سطوح بالای تصمیم گیری (S1, S3, O1, O3, O4, O5) S10, |
ST1. گسترش حمایت از زراعت، دامداری و صنایع دستی از طریق بیمه، محصولات کشاورزی، حمایت اقتصادی( S3, S12, T6) |
SO2. تعیین نیازهای آموزشی زنان روستایی و برگزاری دوره های آموزشی لازم (کشاورزی- ترویجی، فنی و حرفه ای، بازاریابی، کارآفرینی، تکنولوژیکی و ...) (S1, S3, S4, S6, S9, S10, S12, O1) |
ST2. ایجاد زمینه های لازم برای توسعه صنایع روستایی در نواحی روستایی و بازاریابی برای تولیدات دستی روستایی(S1, S3, S5, S10, T2) |
SO3. افزایش دسترسی زنان روستایی به منابع مالی و اعتباری دولتی برای راه اندازی کسب و کارهای جدید( S1, S3, S10, S12, O1, O3, O5) |
ST3. ایجاد یا تقویت کارگاه های تولیدی متناسب با ظرفیت های محلی (کارگاههای کوچک فراوری و بسته بندی محصولات کشاورزی و ...)( S1, S3, S5, S10, S12, T1, T8) |
SO4. تشویق روستائیان و خصوصا زنان به ایجاد و تقویت صندوق های قرض الحسنه S1, S3, S4, S10, S12)) |
ST4. تقویت زیرساخت های تکنولوژیکی و ارتباطی جهت افزایش دسترسی به بازار مانند راه روستایی، تلفن، اینترنت و ...(S3, S7, S10, T2, T8) |
SO5. افزایش دسترسی زنان به منابع تولید با اصلاح قوانین و فرهنگ سازی S1, S3, S6, S10, S11, S12, O1, O3)) |
ST5. تلاش جهت استفاده از ظرفیت های دست نخورده محیطی مانند گیاهان دارویی و امثالهم(S2, S10, T5, T8) |
SO6. تقویت خودباوری زنان برای راه اندازی کسب و کارهای جدید S1, S3, S6, S10, S12, O1, O3)) |
ST6. تشویق به تنوع فعالیت های اقتصادی بخش کشاورزی(زنبورداری، پرروش کرم ابریشم، پرورش ماهی و ...)(S3, S5, S11, T8) |
SO7. حمایت از بنیه اقتصادی زنان روستایی در قالب تشکل ها، اتحادیه ها، شبکه ها و تعاونی های تولید (S1, S3, S4, S12, O3, O5) |
ST7. آگاه سازی روستائیان در زمینه ضرورت حفظ منابع پایه تولید (آب و خاک و مرتع و جنگل)( S9, S8, T5, T4) |
SO8. شناسایی و رشد استعدادها و خلاقیت های زنان روستایی و بهره گیری منطقی از آن(S1, S6, S12, O1) |
|
SO9. تشویق زنان به رفع نیازهای روزمره از طریق گسترش همیاری (O5, S4, S6, S12) |
|
SO10. تشویق زنان و دختران به ایجاد فرصت های شغلی غیرزراعی در روستا (S1, S3, S10, S11, S12, O1, O3, O5) |
منبع: یافته های تحقیق، 1394.
لازم به ذکر است در ماتریسSWOT، هدف این نیست که بهترین راهبردها مشخص گردد، بلکه هدف تعیین راهبردهای قابل اجرا است. بنابراین همه راهبردهایی که در ماتریسSWOT، ارائه میگردند، انتخاب و اجرا نخواهند شد.
مرحله سوم- تشکیل ماتریس داخلی و خارجی(IE) و اولویت های اجرایی
ماتریس استراتژی ها و اولویت های اجرایی دارای دو بعد اصلی و نه خانه است. جمع امتیازهای نهایی ارزیابی عوامل داخلی بر روی محور Xها به نمایش درآمده و جمع امتیاز نهایی ارزیابی عوامل خارجی بر روی محور Yها نوشته شده است. نقطه تلاقی جمع امتیازهای عوامل خارجی و داخلی بر روی محور Xها و Yها، تعیین کننده موقعیت این بخش در ماتریس استراتژی ها و اولویت های اجرایی است. با توجه به امتیاز نهایی در ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (IFE)، 2.65، و در ماتریس ارزیابی عوامل خارج (EFE)، 2.60، استراتژی منتخب در سلول (V) نمودار قرار گرفته و ماتریس «راهبردهای تهاجمی» را مشخص می کند. در واقع الگوی مناسب توانمندسازی زنان روستایی در روستاهای مهاجرفرست شهرستان مشهد، علی رغم وجود تهدیدها و ضعف های متعدد، دارای نقاط قوت و فرصت های نسبتا زیادی می باشد.
(شکل شماره 1): ماتریس استراتژی ها و اولویت های اجرایی
مرحله چهارم- تهیه ماتریس راهبردهای کمی استراتژیک (QSPM) (مرحله تصمیمگیری)
تصمیم گیری در مورد استراتژی های مناسب و قابل قبول، از طریق تجزیه و تحلیل علمی و قضاوت شهودی صورت می گیرد و با استفاده از ماتریس برنامهریزی راهبردی کمی (QSPM) امتیاز نهایی هر راهبرد مشخص میشود. در اجرای ماتریس برنامهریزی راهبردی کمی از تجزیه و تحلیلهای مرحله اول و نتیجه حاصل از مقایسه عوامل داخلی و خارجی در مرحله دوم استفاده میشود تا به وسیله آن شیوههای عینی راهبردهای قابل اجرا مشخص شوند با استفاده از این ماتریس می توان به صورت عینی راهبردهای گوناگون را که در زمره بهترین راهبردها هستند، مشخص نمود(ابراهیم زاده و همکاران،1390 :130). در واقع این تکنیک مشخص می کند که کدامیک از مولفه های استراتژیک انتخاب شده، امکان پذیر هستند. این تکنیک نیز مانند اکثر تکنیک ها و ابزارها نیازمند قضاوت خوب، خبرگی و آگاهی می باشد. روش کار به این صورت است که در مرحله اول فرصت ها و تهدیدات خارجی و قوت ها و ضعف های داخلی را در ستون سمت راست QSPM، فهرست شود.(این اطلاعات باید مستقیماً از ماتریس های EFE و IFE حاصل شوند). در مرحله دوم برای هر عامل بحرانی موفقیت (داخلی و خارجی)، امتیازی در نظر گرفته می شود. این امتیازات با توجه به ماتریس هایIFE و EFE می باشد و در ستون دوم در برابر عوامل بحرانی موفقیت قرار داده می شوند. در مرحله سوم با درنظر گرفتن مرحله دوم فرموله کردن، یعنی مرحله تلفیق و ترکیب، استراتژی های شدنی و قابل اجرا در نظر گرفته می شود و آنها را در ردیف بالای ماتریس QSPM، قرار می دهند. در مرحله چهارم امتیازهای جذابیت AS، تعیین می شود و آنها را به صورت مقادیر عددی که نشان دهنده جذابیت نسبی هر استراتژی می باشند، تعریف می کنند. امتیاز جذابیت با در نظر گرفتن هم زمان عوامل بحرانی و موفقیت و طرح این سوال حاصل می شود که «آیا این عامل در انتخاب استراتژی مذکور اثر می گذارد؟»، پاسخ داده شده اگر مثبت باشد، در یک کلاس بندی، بین عدم جذابیت تا بسیار جذاب از امتیاز 1 تا 4 قرار می گیرد. در مرحله پنجم جمع امتیازهای جذابیت را به دست آورده، این کار با ضرب امتیاز هر عامل در امتیاز جذابیت در هر ردیف حاصل می شود و نشان دهنده جذابیت نسبی آن استراتژی می باشد. امتیاز بالاتر به معنای جذابیت بیشتر آن استراتژی می باشد (فال سلیمان و صادقی، 1392: 153). جدول (8) ماتریس ارزیابی راهبردهای تهاجمی توانمندسازی زنان روستایی است.
راهبرد 10 |
راهبرد 9 |
راهبرد 8 |
راهبرد 7 |
راهبرد 6 |
راهبرد 5 |
راهبرد 4 |
راهبرد 3 |
راهبرد 2 |
راهبرد 1 |
ضریب |
عوامل کلیدی |
|||||||||||
جمع نهایی |
نمره جذابیت |
جمع نهایی |
نمره جذابیت |
جمع نهایی |
نمره جذابیت |
جمع نهایی |
نمره جذابیت |
جمع نهایی |
نمره جذابیت |
جمع نهایی |
نمره جذابیت |
جمع نهایی |
نمره جذابیت |
جمع نهایی |
نمره جذابیت |
جمع نهایی |
نمره جذابیت |
جمع نهایی |
نمره جذابیت |
|||
0.568 |
4 |
|
|
0.426 |
3 |
0.568 |
4 |
0.568 |
4 |
0.426 |
3 |
0.426 |
3 |
0.568 |
4 |
0.426 |
3 |
0.568 |
4 |
0.142 |
S1 |
نقاط قوت |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
0.113 |
S2 |
|
0.684 |
4 |
|
|
|
|
0.513 |
3 |
0.513 |
3 |
0.513 |
3 |
0.513 |
3 |
0.513 |
3 |
0.513 |
3 |
0.684 |
4 |
0.171 |
S3 |
|
|
|
0.474 |
3 |
|
|
0.474 |
3 |
|
|
|
0.316 |
2 |
|
0.316 |
2 |
|
0.158 |
S4 |
||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
0.095 |
S5 |
||
|
|
0.495 |
3 |
0.66 |
4 |
|
|
0.33 |
2 |
0.495 |
3 |
|
|
0.66 |
4 |
|
0.165 |
S6 |
||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
0.077 |
S7 |
|||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
0.143 |
S8 |
|||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
0.465 |
3 |
|
0.155 |
S9 |
||||
0.42 |
3 |
|
|
|
|
|
|
0.56 |
4 |
0.28 |
2 |
0.42 |
3 |
0.42 |
3 |
0.56 |
4 |
0.56 |
4 |
0.14 |
S10 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
0.3 |
4 |
|
|
|
|
|
|
0.075 |
S11 |
|||
0.362 |
2 |
0.724 |
4 |
0.724 |
4 |
0.543 |
3 |
0.543 |
3 |
0.543 |
3 |
0.543 |
3 |
0.543 |
3 |
0.543 |
3 |
|
0.181 |
S12 |
||
|
|
|
|
0.366 |
2 |
|
|
0.366 |
2 |
|
|
0.549 |
3 |
0.549 |
3 |
0.549 |
3 |
0.183 |
O1 |
نقاط فرصت |
||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
0.322 |
O2 |
||
1.188 |
4 |
|
|
|
|
0.891 |
3 |
0.891 |
3 |
|
0.594 |
2 |
1.188 |
4 |
|
0.891 |
3 |
0.297 |
O3 |
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
0 |
|
0.706 |
2 |
0.353 |
O4 |
|||||
0.336 |
2 |
0.336 |
2 |
|
|
0.504 |
3 |
|
|
|
|
0.504 |
3 |
|
0.336 |
2 |
0.168 |
O5 |
||||
3.558 |
2.029 |
2.176 |
3.493 |
3.771 |
2.557 |
2.812 |
4.285 |
4.032 |
4.294 |
جمع جذابیت |
جدول(8): ماتریس ارزیابی راهبردهای تهاجمی بر اساس روش کمی استراتژیک(QSPM)[9]
مآخذ: یافته های تحقیق، 1394.
بر اساس تجزیه و تحلیل های صورت گرفته استراتژی های ارائه شده در 10 مورد در جدول (9) گنجانده شده است. در این ماتریس اولویت اول، «افزایش توجه به زنان در برنامه های توسعه نواحی روستایی در سطوح بالای تصمیم گیری»، می باشد که بر اساس QSPM، بالاترین امتیاز یعنی 4.29، را کسب نموده است. راهبرد دوم «افزایش دسترسی زنان روستایی به منابع مالی و اعتباری دولتی برای راه اندازی کسب و کارهای جدید» است که امتیاز 4.28 را کسب نموده است.
جدول (9): اولویت بندی راهبرد های ارائه شده در زمینه الگوی مناسب توانمندسازی زنان روستایی در روستاهای مهاجرفرست
راهبردهای توانمندسازی زنان روستایی |
امتیاز |
رتبه |
|
SO1 |
افزایش توجه به زنان در برنامه های توسعه نواحی روستایی در سطوح بالای تصمیم گیری |
4.294 |
1 |
SO3 |
افزایش دسترسی زنان روستایی به منابع مالی و اعتباری دولتی برای راه اندازی کسب و کارهای جدید |
4.285 |
2 |
SO2 |
تعیین نیازهای آموزشی زنان روستایی و برگزاری دوره های آموزشی لازم |
4.032 |
3 |
SO6 |
تقویت خودباوری زنان برای راه اندازی کسب و کارهای جدید |
3.771 |
4 |
SO10 |
تشویق زنان و دختران به ایجاد فرصت های شغلی غیرزراعی در روستا |
3.558 |
5 |
SO7 |
حمایت از بنیه اقتصادی زنان روستایی در قالب تشکل ها، اتحادیه ها، شبکه ها و تعاونی های تولید |
3.493 |
6 |
SO4 |
تشویق روستائیان و خصوصا زنان به ایجاد و تقویت صندوق های قرض الحسنه |
2.812 |
7 |
SO5 |
افزایش دسترسی زنان به منابع تولید با اصلاح قوانین و فرهنگ سازی |
2.557 |
8 |
SO8 |
شناسایی و رشد استعدادها و خلاقیت های زنان روستایی و بهره گیری منطقی از آن |
2.176 |
9 |
SO9 |
تشویق زنان به رفع نیازهای روزمره از طریق گسترش همیاری |
2.029 |
10 |
منبع: یافته های تحقیق، 1394.
نتیجهگیری
بررسی ها نشان می دهد، تاکنون مواهب و دستاوردهای توسعه در جامعه روستایی، بیشتر نصیب مردان شده (نقدی، بلالی، 1389: 79) و زنان بیش از مردان از پیامدهای منفی تغییرات ناشی از توسعه (در چارچوب پارادایم نوسازی) آسیب و زیان دیده اند. ساختار اقتصادی ضعیف نواحی روستایی تحت تاثیر رویکرد نوسازی، مهاجرت های روستایی-شهری را به امری غیرقابل اجتناب مبدل ساخته است. این نوع"مهاجرت به دلیل ماهیت خود علاوه بر تغییرات درازمدت و طولانی، آثار سریع و کوتاه مدتی را نیز در تعداد و ساختار جمعیت ایجاد می کند و تعادل و عدم تعادل هایی را در جمعیت تحت تأثیر خود به وجود می آورد"(خوش فر و همکاران، 1392: 148). این پدیده در درازمدت علاوه بر کاهش جمعیت روستایی موجب برهم زدن نسبت جنسی و تغییر در نقشهای جنسیتی خانوار و روستا می گردد. به طوری که با مهاجرت مردان از روستا و اقامت در شهر، وظایف مختلف مربوط به منزل و همچنین فعالیت های خارج از منزل وی به جنس مونث خانوار واگذار گردیده است. این مسئله به مرور زمان موجب زنانه شدن سکونتگاههای روستایی، افزایش حجم کار زنان روستایی، ورود خردسالان و کهنسالان به کار کشاورزی و دامداری و امثالهم می گردد. علاوه بر این مهاجرت موجب پذیرش نقش های جدید، افزایش مسئولیت های روستایی در زمینه های مختلف، افزایش استقلال زنان، کسب قدرت و اقتدار زنان در خانواده، افزایش تحرک اجتماعی زنان و امثالهم گردیده است.
در چنین شرایطی توجه به زنان به عنوان ساکنین پایدار و اصلی این گونه سکونتگاههای روستایی اهمیت بیشتری می یابد. با تغییر ترکیب جمعیتی خصوصاً ترکیب جنسی جمعیت در روستا ضرورت برنامه ریزی برای زنان به طور مستقل و با درنظرگرفتن الزامات آن مطرح می گردد. از این رو توجه به بهبود موقعیت زنان نواحی روستایی مهاجرفرست امری است الزامی و برابر با توسعه.
در حال حاضر زنان به عنوان ساکنین اصلی سکونتگاههای روستایی دارای نسبت جنسی پائین، مسئولیت بهره برداری از امکانات و منابع موجود در روستاها را به عهده دارند، از این رو چنانچه به توانمندسازی آنان توجه کافی نشود، طبعا روند توسعه کشاورزی و روستایی با تاخیر و چالش های جدی در روستاهای مهاجرفرست دارای نسبت جنسی پائین، مواجه می شود. با توجه به اینکه تحولات جمعیتی امری مهم در ایجاد تغییرات اقتصادی- اجتماعی، خصوصا در نواحی روستایی محسوب می گردد باید گفت در سالهای آتی با جمعیت انبوهی از زنان و دختران(خانی، 1383: 169)، در تعدادی از سکونتگاههای روستایی (مهاجرفرست) مواجه خواهیم بود، که چه بخواهیم و چه نخواهیم توانمندسازی آنها ضرورتی اجتناب ناپذیر است، چرا که زنان طیف گسترده ای از بازیگران توسعه در سکونتگاههای روستایی محسوب می شوند. نتایج مطالعات مختلف نشان می دهد هرچه زنان توانمندتر می شوند، بر میزان مولد بودن، مشارکت آن ها و همچنین نقش اجتماعی آن ها افزوده می شود.
در حال حاضر زنان روستایی کمتر در برنامه های توسعه روستایی به حساب آمده و ایفای نقش می کنند. در این زمینه بالا بردن میزان آگاهی میان سیاستگذاران نسبت به نقش محوری زنان در اجتماع ضرورتی اجتناب ناپذیر است. نتایج بررسی ها نشان می دهد به منظور توانمندسازی زنان در روستاهای مهاجرفرست استراتژی های تهاجمی (حداکثر–حداکثر) بهینه هستند. اولین راهبرد ارائه شده بر اساس ماتریس استراتژیک کمی«افزایش توجه به زنان در برنامه های توسعه نواحی روستایی در سطوح بالای تصمیم گیری» است. همچنین از آنجا که توانمندسازی زنان، مستلزم بالا بردن سطح آموزش و تحصیلات است دومین راهبرد ارائه شده در این زمینه، «تعیین نیازهای آموزشی زنان روستایی و برگزاری دوره های آموزشی لازم (کشاورزی- ترویجی، فنی و حرفه ای، بازاریابی، کارآفرینی، تکنولوژیکی و...)»، است که نیاز به مدیریتی با جهت گیری مثبت این زمینه است. همچنین، سومین راهبرد ارائه شده به منظور توانمندسازی زنان در سکونتگاههای روستایی دارای نسبت جنسی پائین، «افزایش دسترسی زنان روستایی به منابع مالی و اعتباری دولتی برای راه اندازی کسب و کارهای جدید»، است. به نظر می رسد در این زمینه دسترسی زنان و دختران روستایی به منابع مالی و اعتباری، آموزش های ترویجی، مهارتی و تکنولوژی مناسب و مشارکت در تصمیم گیریهای مرتبط با امور اقتصادی و اجتماعی در سطح محلی و خانوار ضروری است.