نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
2 عضو هیات علمی و استادیار گروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
The purpose of this research is study of Effective factors on women motivations from watching serials Persian-language satellite channel of GEM (GEM TV). This research Depending on the type arrangement of variables and research goals in template of schemes correlation- comparative is foundation. The statistical population of this study is consisted of all women audience network series of Gem (GEM TV) in the Kamyaran city that through snowball sampling, 195 people as the sample were selected. The instrument used is questionnaire modified SHahabi and Jahangardi. In order to analysis of the data, correlation tests, t (t-test) and ANOVA were used. The quantitative results of this study also show that as age goes up, tendency of individuals to watching the series of the network Gem with educational motivation will be reduced and instead, they tend to watch TV series of Gem networks with facilitate social interaction motivation and increase the motivation to escape from everyday reality. The findings indicate that the educational motivation single people in the watching network TV series GEM more than married people. Also the results showed that in watching network TV series of GEM, motivation of acquire education and social prestige in higher economic classes, more than the lower classes but escape from everyday reality and facilitate social interaction motivation is more among people of the lower classes. In this regard, seems to be that class, age and marital status as a major component, have many influenced in the types of motivation women from watching the series.
کلیدواژهها [English]
امروزه با گسترش رسانهها و ورود آنها به ابعاد مختلف زندگی، تجربه انسانی بیش از هر چیز متکی به رسانههاست. در بین این رسانهها، تلویزیون عامهپسندترین جلوه قرن بیست و یکم است (بهار؛ حاجی محمدی، 1390: 43- 44). زمانی که تلویزیون آغاز به کار کرد، کسی گمان نمیکرد در حدود چند دهه عضوی از اعضای خانوادهها شود (فرجی؛ حمیدی، 1385: 160). گسترش تلویزیون رفته رفته ذهن محققان را به خود جلب کرد. اولین نظریههای ارائه شده در این زمینه به نظریه گلوله مشهور شدند. بر این اساس پیامهای ارتباطات جمعی بر همه مخاطبان که در معرض آنها قرار میگیرند، اثرهای قوی و کم و بیش یکسان دارد (سورین، تانکارد، 1390: 387). در حقیقت بسیاری از محققان ارتباطات بر سر این موضوع که رسانههای جمعی قدرتمندترین قصهگویان جامعه مدرناند، توافق دارند (yin، 2008: 36).
در مقابل این دیدگاهها، جامعهشناسی ایالات متحده در مطالعه اثرات رسانهای بر استفادههای شخصی از رسانهها تاکید کرد. در این رابطه، رسانهها به عنوان موضوع جامعه شناسی، با سوژههای روانی (ذهنی) افراد ارتباط داشت (Scannell، 2007: 82). جامعه شناسی ایالات متحده در واکنش به نظریه گلوله در دهه 1940، الگوی دو مرحلهای ارتباط را مطرح کرد. الگوی دو مرحلهای را اغلب نشانهای از انحطاط نظریه تزریقی درباره اثرات رسانههای جمعی دانستهاند (رزاقی، 1381: 157- 158). نظریه استفاده و رضامندی دیگر نظریهای بود که به نقد نظریه تزریقی پرداخت. مطابق این نظریه مخاطب، انسانی است با گرایشهای ویژه، تاثیرپذیرر از عوامل گوناگون و دارای نیازها و علایق مختلف که بسته به عوامل فردی و اجتماعی، آن بخش از مجموعه مضمون یا پیام رسانه را جذب میکنند که خود میخواهند، نه آن بخشی که پیامرسان در نظر دارد (متانی، 1394: 112). اصل اساسی رویکرد مزبور این است که زمانی که ما تلویزیون و یا فیلم تماشا میکنیم و یا کتاب و روزنامه میخوانیم؛ در واقع به درجات مختلف بعضی از نیازهایمان را ارضا و رفع میکنیم.
در این رابطه با توجه به نوع جامعه ایرانی، تفاوتی اساسی در خلقیات، علائق، انگیزه، نیازها و به طور کلی دیدگاههای زنان نسبت به مردان وجود دارد؛ به طوری که رواج گسترده تلویزیون در میان خانوادهها، بعضی برنامهها عموما زنانه یا عموما مردانه تلقی میشود. در حقیقت اصلیترین تفاوتی که در زمینه انتخاب برنامهها مشاهده میشود؛ تفاوتهای جنسیتی است. در این زمینه از جمله اصلیترین برنامههایی که زنان به عنوان مخاطبان اصلی آن در نظر گرفته میشوند؛ سریالها هستند. دانیل بلومنتال سریالها را به عنوان جریان داستانهای مردمی و مدرنی معرفی میکند که افراد جامعه را به صورت نمادین و سمبلیک به یکدیگر متصل میکنند؛ به اعتقاد وی، سریالها را اساسا برای زنان ساخته و نمایش دادهاند (ریاحی و همکاران، 1389: 53- 56). علاوه بر تفاوتهای جنسیتی در انتخاب برنامهها، از لحاظ شخصی نیز افراد تفاوتهای زیادی با هم دارند و این تفاوتهای شخصیتی میتواند در انتخاب نوع برنامه انتخابی [از جانب تماشاچی] تاثیر بسزایی داشته باشد. افراد دیدگاههای متفاوتی درباره امور مختلف دارند و این تفاوت دیدگاه میتواند منجر به انتخاب برنامههای متفاوتی از جانب آنها بشود. این تفاوتها[1] در نهایت به انگیزه انتخاب برنامهها از جانب افراد جهت میدهد و منجر به استفادههای متفاوتی از برنامهها از جانب زنان میشود. ورود ماهواره به ایران و [تقریبا] عمومی شدن آن باعث شد که فیلمها و سریالهای متنوع از خارج از مرزهای ایران به درون خانوادههای ایرانی راه یابد. این درحالی بود که پیش از آن چنین امکانی وجود نداشت. مخاطبان برنامههای ماهوارهای از اقشار گوناگون، با هدفها، انگیزهها و انتظارات متفاوتی به تماشای برنامههای آن میپردازند. با فراگیر شدن تماشای این برنامهها در ایران، به نظر میرسد که زنان اهداف و انگیزههای متفاوتی از تماشای این سریالها دارند. اهدافی که شاید به نوعی با خواستهها، امیال و شرایط زندگی زنان پیوند خورده باشد. در این رابطه به نظر میرسد که زنان شهر کامیاران مورد ویژهای از این امر باشند. زنان شهر کامیاران، سریالهای ماهوارهای، خصوصا سریالهای شبکه جم (GEM TV) را بیشتر دنبال میکنند.
شبکه جم (GEM TV) با پخش سریالهای متنوع توجه مخاطبان زیادی را به سمت خود جلب کرده است. شبکه ماهوارهای جم (GEM TV) در شهر کامیاران برخلاف بعضی از شبکههای ماهوارهای (مثل فارسی وان و فیس وان) فرکانس نسبتا مطلوبی دارد و سریالهایی که این شبکه پخش میکند در ساعات مناسب صبح یا بعداز ظهر مجدادا تکرار میشود و به این وسیله مخاطبان این سریالها در صورت ندیدن این سریالها در پخش اولیه، میتوانند آنها را سر فرصت ببینند. سریالهای این شبکه عمدتا عاشقانه هستند و موضوعات ملموس و روزمرهای را به نمایش میگذارند و از این رو موضوع مناسبی را برای صحبتهای زنان فراهم میکنند. به طور کلی سریالهای این شبکه در شهر کامیاران به طور ویژهای دنبال میشود و زنان در این شهر به مخاطب اصلی این سریالها بدل شدهاند. عموما زنان این شهر پس از انجام کارها، برای سرگرم شدن و ارتباط با یکدیگر به تماشای این برنامهها میپردازند.
زنان شهر کامیاران در ساعات وسط صبح (12-10) و عصر (ساعات8-5) در کوچه جمع میشوند و درباره مسایل گوناگون زندگی خود حرف میزنند که در این بین یکی از مصنوعاتی که به درون صحبتهای زنان راه مییابد؛ موضوع سریالهای شبکه جم است. زنان در مباحث روزمره خود با یکدیگر درباره این سریالها حرف میزنند و جریان این سریالها را -خصوصا سریالهای شبکه جم (GEM TV) که برای آنان جذابیت خاصی دارند- پیگیری میکنند. این امر در حالی است بسیاری از زنان این شهر با وجود سختگیریهای مردان خانواده، این سریال را دنبال میکنند. اکثر آنها دائما از طرف مردان خانواده (مرد خانواده و احتمالا پسر یا پسران خانواده) به خاطر تماشای این سریالها (که از نظر مردان، سریالهایی آبکی هستند) مورد تحقیر قرار میگیرند. این شرایط حتی در بعضی از خانوادهها به گونهای است که زنان در مجبور میشوند در خفا این برنامهها را بینند.
شرایط عمومی زندگی زنان در شهر کامیاران به گونهای است که به نظر میرسد انگیزه زیادی برای آنان جهت تماشای این سریالها ایجاد میکند. اکثر زنان شهر کامیاران خانه دار هستند و شغلی خارج از خانه و کارهای خانگی ندارند و این امر -در خانه بودن- فرصت و زمان کافی را برای تماشای این برنامهها برای آنها فراهم میکند. زنان این شهرستان آزادی کمی در رفت و آمد خارج از خانه دارند و -به دلیل کم درآمد بودن اکثر خانوادههای این شهر- تفریحات و سرگرمیهای محدودتری را دارند. همچنین به نظر میرسد وجود شکاف نسلی در بین زنان نسل جوان و مسن این شهر، تنوع دیدگاهها آنها را افزایش داده است. عموم زنان مسن این شهر متعلق به جامعه روستایی هستند که از حدود 20 تا 30 سال قبل به شهر کامیاران مهاجرت کردهاند و در مقابل زنان جوانتر این شهر اکثرا در کامیاران به دنیا آمدهاند و عموما تحصیلات بیشتری را نسبت به زنان مسنتر دارند. زنان دو دوره مذکور در شرایط اجتماعی متفاوتی بزرگ شدهاند. به نظر میرسد این شرایط دیدگاههای متنوعی را درباره تماشای این سریالها به وجود آورده باشد. در حقیقت دیدگاههای زنان درباره سریالهای ماهوارهای شبکه جم (GEM TV) با توجه به سن، وضعیت تاهل، میزان تحصیلات، درآمد و متغیرهای زمینهای از این دست تفاوتهای زیادی با هم دارد. بر این اساس ؛ هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر انگیزههای زنان از تماشای سریالهای شبکه ماهوارهای جم (GEM TV) است.
اهداف پژوهش
هدف اصلی
بررسی عوامل موثر بر انگیزههای زنان از تماشای سریالهای شبکه ماهوارهای جم (GEM TV)
اهداف فرعی
- بررسی انگیزههای زنان از تماشای سریالهای شبکه جم با توجه به سن و وضعیت تاهل آنها
- بررسی انگیزههای زنان از تماشای سریالهای شبکه جم با توجه به طبقه اقتصادی آنها
ضرورت و اهمیت موضوع پژوهش
مخاطبان برنامههای تلویزیونی هرکدام با هدفی برنامههای مورد نظر خود را انتخاب میکنند. عدهای از آنان برنامهها را به خاطر سرگرم شدن انتخاب میکنند، برخی به دنبال کسب اطلاع و آگاهی از امور مختلف جهان هستند و عدهای به دلیل استفاده از محتوای این برنامهها در ارتباطات روزمره مخاطب برنامهها میشوند. اقشار مختلف جامعه بنا به ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، جنسیتی، سیاسی و .... که دارند؛ انگیزههای متفاوتی در استفاده از برنامههای تلویزیون دارند. در بین اقشار مختلف جامعه، زنان به عنوان قشری آسیبپذیر که کمتر مورد توجه هستند، عموما مخاطب سریالهای مختلف تلویزیونی میشوند. همانطور که پژوهش ریاحی و همکاران (1389) نیز نشان میدهد مخاطبان سریالها عموما زنان هستند. در این رابطه به نظر میرسد که این امر ریشه در خواستها و انگیزههای متفاوت زنان در استفاده از این برنامهها داشته باشد.
همزمان با ورود و رواج ماهوارهها در ایران، زنان به مخاطبان اصلی سریالهای ماهوارهای شبکههای فارسی زبان بدل شدند. سریالهایی که شاید تناسب چندانی با فرهنگ داخلی کشور ندارند. با فهم انگیزههای زنان و درک شرایط عمومی زندگی آنان میتوان به ساخت سریالهایی متناسب با فرهنگ عمومی جامعه پرداخت.
در این رابطه انگیزههای زنان با توجه به مولفههای زمینهای از قبیل سن، وضعیت تاهل، میزان تحصیلات، درآمد خانواده و متغیرهایی از این دست تفاوتهای زیادی با هم دارد. در حقیقت درک عوامل موثر برانگیزههای زنان از تماشای سریالهای ماهوارهای شبکه جم (GEM TV) در شهر کامیاران میتواند شرایط عمومی زندگی زنان این شهر را روشن کند.
پیشینه پژوهش
در پژوهشی که رایلی و رایلی[2] (1959) انجام دادند، نتایج پژوهش نشان داد کودکانی که به خوبی در گروههای همالان ادغام شدهاند، از داستانهای ماجراجویانه در رسانهها برای بازیهای گروهی استفاده میکنند، حال آنکه کودکانی که به خوبی در گروه ادغام نشدهاند از همان ارتباطات برای خیالبافی استفاده میکنند. این نمونه، جنبه مهمی از رویکرد استفاده و خشنودی را نشان میدهد، یعنی افراد مختلف میتوانند از پیامهای ارتباط جمعی مشابعی برای اهداف خیلی متفاوت استفاده کنند (سورین، تانکارد، 1390: 421).
ریچارد کیلبورن[3] با به کار گیری نظریه استفاده و رضامندی، دلایل عمومی زیر را برای تماشای سریالها ارایه داد: سریالها یخشی از زندگی خانوادگی هستند و نوعی پاداش سرگرمکننده محسوب میشوند؛ نقطه شروعی برای تعامل شخصی و اجتماعیاند؛ تکمیل کننده نیازهای فردیاند (روشی برای تنها یودن یا تحمل تنهایی اجباری)؛ برای هویتیابی و همانندسازی یا شخصیتها استفاده میشوند؛ به منظور گریز از واقعیت یا خیالپردازی تماشا میشوند؛ بر روی موضوعات با اهمیت خاص تمرکز دارند و نهایتا یک نوع بازی انتقادی هستند که راجع به قواعد و قرارداهای ژانرهای خاص، به افراد آگاهی میبخشند (ریاحی و همکاران، 1389: 59). آبراهام جسیکا[4] (2010) نیز در پژوهشی با موضوع «فعالیتهای تلویزیونی آسیایی- آمریکاییها» به این نتیجه رسید که در بین اتباع آسیایی آمریکایی استفاده از تلویزیون برای سرگرمی و رفع بیحوصلگی مهمترین عامل است (متانی،1394: 114).
ردوی[5] (1984) در پژوهشی دریافت که برخی زنان خواننده رمان، رمانهایی را با زنهای قهرمان با روحیه شورشگری میپسندند. برای این زنان این طرح پسندیده نیست که زن قهرمان با قربانی کردن خود و رنج بردن به موفقیت نهایی (ازدواج) دست یابد، بلکه رشد تدریجی صفات زنانه را در مرد میپسندند: تنها زانی که سنگدلی مرد به نرمش گرایید، گوشهگیری سردش به گرما بدل شد و نسبت به زنان حساسیت بیشتری پیدا کرد، قهرمان زن به ازدواج با او رضایت خواهد دادو زمانی که ساختار رمانها ارزشهای مذکر را بر مونث ترجیح میداد، برخی خوانندگان با متن گفتگو میکردند تا خوانشهایی تولید کنند که ارزشهای مونث را بر ارزشهای مذکر برتری مینهد (فیسک، 1386: 228).
رابین[6] و بانتز [7] در مطالعهای (1989) راجع به استفاده از ویدئو، آشکارا رویکرد استفاده و خشنودی را اختیار کردند. این پژوهشگران پرسشنامهای را تنظیم کردند و اطلاعاتی راجع به 11 نوع استفاده از ویدئو و 95 گویه درباره انگیزه استفاده از 11 نوع مذکور درخواست نمودند. در تحلیل آماری، فهرست مذکور به 8 انگیزه برای استفاده از ویدئو تقلیل یافت که عبارت بودند از: (1) ذخیره کتابخانهای فیلمها و نمایشها، (2) گوش دادن به موسیقی، (3) استفاده از نوارهای ورزش ، (4) اجاره دادن فیلمها، (5) امکان تماشای بچهها، (6) استفاده به صورت شیفت زمانی، (7) اجتماعی شدن از راه تماشا به همراه دیگران و (8) تماشای انتقادی شامل تماشای مجدد و مطالعه نوارها. بیشتر این انگیزهها شامل استفاده ابزاری از ویدئو برای مقاصد خاص است، نه اینکه تماشا از روی عادت و یا برای پرکردن وقت باشد. این نتایج نشان میدهد استفاده کنندگان از ویدئو، از دستگاههای خود برای مقاصد متنوع و خاص به طور سنجیده استفاده میکنند، نتیجهای که به طور منطقی از رویکرد استفاده و خشنودی پیروی میکند (سورین، تانکارد، 1390: 435-436).
همچنین در پژوهشی که ریاحی، وردینیا و حقگویی (1389) با عنوان زنان و سریالهای تلویزیونی: انگیزههای تماشا و میزان رضامندی انجام دادند؛ به این نتیجه رسیدند که قویترین انگیزه زنان برای تماشای سریالهای تلویزیونی، کسب هویت شخصی است، در حالی که رضایتمندی حاصل از برقراری کنش متقابل اجتماعی، عنوان قویترین میزان رضایتمندی کسب شده از تماشا را به خود اختصاص داده است. نتایج همچنین نشان داد که زنان تمایل دارند که از طریق تماشای سریالها به تقویت ارزشهای فرهنگی و مذهبی، کسب ارزشهای مورد پسند جامعه، شناسایی و ارتقای جایگاه خود در عرصههای اجتماعی و خانوادگی و کشف واقعیتها بپردازند. گرچه قویترین انگیزه زنان برای تماشای سریالها کسب هویت شخصی است، اما آنها رضایتمندی اندکی از این بابت دارند (ریاحی و همکاران، 1389: 53). در پژوهشی نیز که میرانی (1376) انجام داد به این نتیجه رسید که در واقع، جنبه تفریح و سرگرمکنندگی و نمایش فیلم نزد دختران از اولویت بیشتری برخوردار است، در حالی که پسران بیشتر به جنبههای آموزشی، علمی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی برنامههای تلویزیون توجه نشان میدهند (ریاحی و همکاران، 1389: 56).
شهابی و جهانگردی (1387) نیز در پژوهشی با عنوان "خاستگاه اجتماعی الگوهای استفاده از تلویزیونهای ماهوارهای فارسی زبان در میان مخاطبان تهرانی" بر آن شدند تا الگوهای استفاده از تلویزیونهای ماهوارهای فارسی زبان در میان مخاطبان تهرانی را بررسی کنند و منشا یا خاستگاه این الگوها را بیابند. آنها برای پاسخ گویی به این سوالات از سنت پژوهشی «استفاده و رضامندی رسانهای» با رویکردی ساختاری- فرهنگی استفاده کردند. اعضای نمونه تحقیق آنها شامل (400 بیننده تلویزیون های ماهوارهای) بود. نتایج آزمون تحلیل عاملی به شناسایی 10 نوع انگیزه از 60 انگیزه مطرح شده در این مطالعه داشت. نتایج آزمون تحلیل عاملی این مطالعه حاکی از نزدیکی انگیزههای بدست آمده با مفهوم پردازی «بلامر» از انگیزههای استفاده از رسانه داشت. بر این اساس افراد مختلف با نقش های مختلف به این تلویزیونها روی می آورند و از آنها برای مقاصد مختلفی استفاده میکنند. در حقیقت نتایج این مطالعه حاکی از نزدیکی آن با الگوی اصلی نظریه استفاده و خشنودی است به این معنا که افراد به منظور برآورده شدن نیاز به رسانهها روی میآورند.
رحمانی فیروز جاه و سهرابی (1394) در پژوهشی با عنوان «خوانش و رمزگشایی مخاطبان زن از فیلمهای عامهپسند شبکههای ماهوارهای (مطالعه موردی زنان شهر ساری)» با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه در بین 400 زن شهر ساری به این نتیجه رسیدند که (85/.) درصد پاسخگویان با متغیر گریز از واقعیت به خوانش فیلمها اقدام کرده و شاخص کمبود عشق از این متغیر برای حل متنی خود به وفور عشق در سریالها روی آورده است. نتایج به طور کلی حاکی از آن بود که زنان با همذاتپنداری با بازیگران سریالها، بازنمایی هویت زنانه و گریز از واقعیت به خوانش آنها اقدام میکنند (رحمانی فیروزجاه، سهرابی، 1394: 7).
همچنین در این زمینه ربیعی و همکاران (1394) در پژوهشی که با عنوان «بررسی رابطه تماشای تلویزیونهای ماهوارهای با هویت جنسیتی دختران نوجوان شهر اصفهان به این نتیجه رسیدند که استفاده بیشتر دختران نوجوان از برنامههای تلویزیون ماهوارهای به فاصله گرفتن آنها از کلیشههای جنسیتی و تفکیک نقشهای جنسیتی منجر میشود؛ چیزی که آنها را از هویت جنسی خود دور میکند (ربیعی، عبداللهی، شیروی خوزانی، 1394: 99).
در مجموع بررسی پیشینه پژوهش در زمینه موضوع تحقیق نشان داد که پژوهشهای داخلی عمدتا بر انگیزههای اصلی نظریه استفاده و رضامندی، رضایتمندی کسب شده، همذاتپنداری، هویت جنسی و انگیزههای استفاده از برنامههای تلویزیونی و سریالها متمرکز است. همچنین در این زمینه نتایج پژوهشهای خارجی نشان داد که مخاطبان علاوه بر استفادههای مختلفی که از برنامههای تلویزیون بر مبنای الگوی اصلی نظریه استفاده و رضامندی میبرند از این برنامهها و سریالها برای همذاتپنداری، خیالبافی و نظارت بر محیط زندگی خود استفاده میکنند.
چارچوب نظری و مدل تحلیلی پژوهش
چارچوب نظری پژوهش حاضر، نظریه استفاده و رضامندی[8] است. این نظریه بر استفادههایی که مخاطبان از رسانهها میکنند، تاکید دارد. انگیزههایی که اکثر نظریه پردازان بر آنها تاکید دارند شامل موارد زیر است.
1- انگیزه آگاهی بخشی (خبر گیری، اطلاع یافتن، یادگیری) و اموری از این قبیل است که افراد به وسیله آن آموزش میبینند و از دنیای اطراف خود آگاه میشوند.
2- دسته دوم انگیزهها شامل انگیزههایی است که مخاطبان به وسیله آن میل به فراموشی دنیای واقعی و به قولی فراغت و گریز از تنش دارند. در این دسته از انگیزهها مخاطبان به وسیله آنها سعی در فراموشی دنیای واقعی و به دست آوردن نوعی آرامش دارند.
3- دسته سوم انگیزهها، انگیزههایی هستند که در آن شخص، میل به دست آوردن هویت را دارد. این دسته از انگیزهها باعث میشوند که فرد خود را متعلق به جامعه بزرگتری بداند و به قولی خلا اجتماعیاش را جبران کند.
4- دسته آخر انگیزهها، انگیزههایی هستند که در آن فرد خواهان ارتباط برقرار کردن با دیگران است. در این دسته، افراد از منابع رسانهای به منظور افزایش دانش مشترک استفاده میکنند تا زمینه ارتباط خود را با دیگران تسهیل کنند و به وسیله آن تعاملات خود را افزایش دهند و به نوعی خود را با دیگران مرتبط سازند.
انگیزههای مطرح شده در بالا ترکیبی از نظریههای الیو کاتز و دنیس مککوایل است. پژوهش حاضر نیز برای سنجش چهار انگیزه فوق و البته بیشتر انگیزههای آگاهی بخشی، فراغت و گریز از تنش و ارتباط برقرار کردن طراحی شده است.
نظریه استفاده و رضامندی نخستین بار در مقالهای از الهیو کاتز (1959) توصیف شد. از نظر او این نظریه متضمن تغییر کانون توجه از مقاصد ارتباطگر به مقاصد دریافت کننده است و میکوشد معلوم نماید ارتباط جمعی چه کارکردهایی برای افراد مخاطب دارد (سورین، تانکارد، 1390: 420).
نظریه استفاده و رضامندی ضمن فعال انگاشتن مخاطب، بر نیازها و انگیزههای وی در استفاده از رسانهها تاکید میکند و بر آن است که ارزشها، علایق و نقش اجتماعی مخاطبان مهم است و مردم بر اساس این عوامل آن چه را میخواهند ببینند و بشنوند، انتخاب میکنند (مهدیزاده، 1391: 71). در دیدگاه استفاده و خشنودی مصرفکنندگان پیامهای رسانهای را به صورت مستقیم و کلینگرانه جذب و دریافت نمیکنند. این رویکرد به جای تمرکز بر رجحان دادن به پیام ارسالی، ایده مخاطب منفعل و گیرنده را نمیپذیرد و درعوض به گیرندگان رسانههای جمعی قدرت میدهد (Ballard، 2001: 5- 6).
در این الگو نظراتی که مردم درباره فایده رفتارشان در قبال رسانه ابراز میکنند از الگوی تکرار شونده پیروی میکند که عناصر اصلی آن عبارتاند از یادگیری و اطلاعات، ادراک نفس و هویت شخصی، تماس اجتماعی، انحراف توجه، سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت (مک کوایل، 1388: 332- 333). این نظریه با اتخاذ رویکردی کارکردگرایانه به ارتباطات و رسانه، مهمترین نقش رسانهها را برآورده ساختن نیازها و انگیزههای مخاطب میداند. بنابراین، به هر میزان که رسانهها این نیازها و انگیزهها را برآورده سازند، به همان میزان موجبات رضایتمندی مخاطب را فراهم میکنند (مهدیزاده، 1391: 72 ). الگوی این رویکرد را بلامر و کاتز (1974) مطابق شکل زیر ارائه کردند.
ریشههای اجتماعی و روانشناختی باعث |
نیازهایی میشود که نتیجه آنها |
برآورده شدن نیازها میانجامد |
گوناگونی الگوهای عرضه رسانهها میشود و به |
انتظارات از رسانههای جمعی یا سایر منابع است که سبب |
پیامدهای دیگر نیز دارد(که اغلب ناخواستهاند). |
شکل1: الگویی از رویکرد استفاده و خشنودی
(کاتز و بلامر 1974)
بر طبق این نظریه، انگیزه از نیاز نشات میگیرد. هر قدر افراد بیشتر حس کنند که ارتباط، به طور مستقیم یا غیر مستقیم، موجب رفع نیاز میشود، تمایل بیشتری به استفاده از آن خواهند داشت (ویندال، سیگنایتزر، اولسون، 1387: 193).
مفاهیم اصلی نظریه استفاده و رضامندی
نیازها و انگیزهها
بحث فراگرد استفاده و خشنودی معمولا با نیازهای فرد شروع میشود. در تدوینهای اولیه این الگو، کم و بیش نیازها را با نیازهای اساسی برابر میدانستند. در این الگو انگیزهها از نیازها ناشی میشوند و جنبه کنشی آنها را تشکیل میدهند. در باب انگیزهها، طبقهبندیهای گوناگون پیشنهاد شده است. یکی از معروفترین آنها طبقهبندی مک کوایل و همکاران (1972) است که ابعاد زیر را در بر میگیرد:
1- آگاهی: مشورت خواهی، جهتگیری در مورد ریدادها در بخشهای مختلف محیط، یادگیری؛
2- هویت شخصی: کسب خودآگاهی، یافتن الگوهای رفتار، تقویت ارزشهای شخصی؛
3- یگانگی و کنش متقابل اجتماعی: آگاهی از شرایط دیگران، فراهم کردن امکان برقراری ارتباط با دیگران، آگاهی از چگونگی ایفای نقش خود و ایجاد پایهای برای کنش متقابل اجتماعی؛
4- فراغت: آرامش، دوری از مشکلات روزمره، پرکردن وقت و ارضای نیازهای جنسی
یکی از نتایجی که از اینگونه طبقهبندیها به دست میآید این است که انگیزههای گوناگونی برای استفاده از رسانهها وجود دارد. در این رابطه ممکن است خوانندهای جزوه ترویج بهداشت محلی را بخواند، نه به این دلیل که به پیام بهداشتی علاقهمند است، بلکه از آنرو که در مورد مشخصات پزشکان و پرستارهایی که عکسشان در جزوه آمده کنجکاو است. این نکته نشان میدهد که سنجش موفقیت ارتباط بر حسب عرضه صرف، کاری اشتباه است، زیرا انگیزههای شخصی ممکن است فرد مخاطب را به گزینش جنبهها و معناهایی وادارد که مورد نظر فرستنده نبوده است (ویندال، سیگنایتزر، اولسون، 1387: 283- 284).
خشنودی
نظریه چشمداشت ارزش در استفاده از رسانهها رویکرد جالبی برای فهمیدن این نکته است که برای کسب خشنودی باید در پی چه محتوایی بود. این رویکرد مبتنی بر نظریه روانشناسی اجتماعی فیشبن و آجزن[9] (1975) است که رفتار و مقاصد یا نگرشهای رفتاری را تابع دو عامل میدهند: چشمداشت و ارزشیابی.
چشمداشت: عقیده یا درک این نکته است که هر شیء ویژگی خاصی دارد و یا اینکه هر رفتاری نتایج معینی را خواهد داشت. مثلا وقتی کسی کتابچهای درباره ایدز دریافت میکند، ممکن است بپرسد آیا خواندن آن اطلاعات خاصی درباره مسائل بهداشتی این بیماری به دست میدهد.
ارزشیابی: ارزش منفی یا مثبتی که به ویژگی یا نتیجه مورد اتظار وابسته است. گیرنده جزوه مذکور ممکن است بپرسد آگاهی کامل از موضوع تا چه حد اهمیت دارد. بنابراین، برنامهریز ارتباطی باید بتواند به دو پرسش درباره مخاطب پاسخ گوید:
1- آیا گیرنده باور دارد که ارتباط منجر به نتیجه خاصی میشود؟
2- آیا گیرنده خشنودی ناشی از ارتباط را ارزشمند میداند؟
(ویندال، سیگنایتزر، اولسون، 1387: 284-286).
نمودار 3-1: مدل تحلیلی پژوهش
انگیزههای تماشای سریالهای شبکه جم |
انگیزه کسب پرستیژ |
انگیزه تسهیل تعامل |
انگیزه فرار از واقعیت |
انگیزه آموزشی |
متاهل |
مجرد |
افزایش یا کاهش |
بالا |
متوسط به بالا |
متوسط به پایین |
پایین |
پایگاه اقتصادی |
وضعیت تاهل |
سن |
تعریف نظری متغیرهای پژوهش
انگیزه: در این پژوهش منظور از انگیزه بررسی عوامل روانشناختی و فردی در استفاده از رسانههاست. افراد به صورت فعال، به دنبال محتوایی هستند که بیشترین رضایت را برای آنان فراهم سازد. میزان این رضایت بستگی به نیازها و علایق فرد دارد (مهدیزاده، 1391: 73).
متغیر انگیزه در این پژوهش شامل چهار انگیزه اصلی میباشد که شامل انگیزه آموزشی، انگیز تسهیل تعامل اجتماعی، انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی و انگیزه فرار از واقعیات روزمره[10] میباشد.
- انگیزه آموزشی: منظور از این انگیزه، این است که افراد به دلیل نقش آموزشی برنامهها از رسانهها استفاده میکنند. در این پژوهش منظور از انگیزه آموزشی این است که مخاطبان سریالهای شبکه جم به منظور یادگیری و با هدف آموزش دیدن به تماشای سریالهای شبکه جم میپردازند. در حقیقت این انگیزه، شامل استفاده از ماهواره با هدف یادگیری و دریافت اطلاعاتی است که اطلاعات فرد را درباره موضوع یا موضوعاتی افزایش دهد.
- انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی: منظور از این انگیزه این است که افراد با تماشای برنامه ماهوارهای به دنبال توسعه روابط شخصی خود با دیگر افراد جامعه هستند. این انگیزه با هدف افزایش ارتباطات میان فردی مخاطب با دیگر افراد جامعه (ارتباطات شخصی فرد با خانواده و دیگر آشنایان و دوستان) ارتباط دارد.
- انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی: این انگیزه ناظر بر استفاده از ماهواره با هدف اعتماد به نفس، هویت شخصی و احساس قدرت در مخاطب است. این انگیزه به طور خاص به این امر مربوط است که تا چه اندازه مخاطب از تماشای سریالهای ماهوارهای به منظور کسب تشخص استفاده میکند. به عبارت دیگر، مخاطبان این برنامه تا چه اندازه در فکر استفاده از این برنامهها به منظور نشان دادن خود در جامعه و کسب پرستیژ هستند.
- انگیزه فرار از واقعیات روزمره: این انگیزه ناظر بر جنبه سرگرمکنندگی ماهواره میباشد. در این انگیزه فرد مخاطب هدفی جز سرگرم شدن و غفلت از دنیای واقعی ندارد. این انگیزه ناظر بر فرار مخاطب از دنیای واقعی و پناه بردن به دنیای خیالی تلویزیون است.
طبقه اقتصادی: تعاریف متعددی از طبقه اقتصادی مطرح شده است که هر یک از آنها از بر وجههای از آن تکیه کردهاند. در این پژوهش مراد از طبقه اقتصادی میزان سرمایه اقتصادی -اعم از پولی و یا غیر نقدی شامل زمین و چیزی که درآمدزا باشد- در دسترسی است که خانوادهها با آن گذران معاش میکنند.
فرضیههای پژوهش
با توجه به مطالب مطرح شده فرضیههای پژوهش حاضر عبارتند از:
- به نظر میرسد که میان سن زنان پاسخگوی شهر کامیاران با انگیزه آنان برای تماشای سریالهای شبکه ماهوارهای جم (GEM TV) رابطه معناداری وجود دارد.
- به نظر میرسد که انگیزههای زنان پاسخگوی شهر کامیاران از تماشای سریالهای شبکه ماهوارهای جم (GEM TV) با توجه به وضعیت تاهل آنها متفاوت است.
- به نظر میرسد انگیزههای زنان پاسخگوی شهر کامیاران از تماشای سریالهای شبکه ماهوارهای جم (GEM TV) با توجه به طبقه اقتصادی آنها متفاوت است.
روش پژوهش
از آنجا که در این پژوهش از دادههای توصیفی استفاده شده است، می توان آن را از لحاظ گردآوری دادهها در زمره تحقیقات توصیفی- پیمایشی قرار داد. طرح تحقیق پژوهش حاضر برحسب نحوه گردآوری دادهها، توصیفی(غیرآزمایشی) و از نوع همبستگی- مقایسهای است و بر حسب هدف، می توان آنرا در زمره تحقیقات کاربردی قرارداد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مخاطب سریالهای ماهوارهای شبکه جم (GEM TV) شهر کامیاران است. روش نمونهگیری این پژوهش از نوع نمونهگیری غیر احتمالی میباشد. نمونهگیری غیر احتمالی نوعی نمونهگیری است که بنیان آن احتمال ورود برابر و مساوی همه واحدها در طرح نمونه نیست (محمدپور، 1390: 32). در پژوهش حاضر با توجه به محدودیت دسترسی به کسانی که مخاطب برنامههای شبکه ماهوارهای فارسی زبان جم (GEM TV) باشند و همچنین نبود اطلاعات جامع آماری از جامعه مورد نظر[11]، از روش نمونهگیری گلوله برفی استفاده شد. حجم نمونه مورد استفاده در این پژوهش 195 نفر است. علاوه بر پرسشنامه از روش کتابخانهای نیز به منظور تکمیل اطلاعات بهره گرفته شد.
به منظور سنجش متغیر وابسته انگیزهها، از پرسشنامه «انگیزههای تماشای تلویزیونهای ماهوارهای شهابی و جهانگردی» (1387) استفاده شد. این پرسشنامه در اصل به منظور سنجش انگیزههای تماشای تلویزیونهای ماهوارهای فارسی زبان طراحی شده است. این پرسشنامه در مجموع برای سنجش متغیر وابسته انگیزهها از 60 گویه استفاده کرده است که همه گویهها بر روی یک مقیاس 6 درجهای (که در آن به اصلا نمره 1، خیلی کم نمره2، کم نمره 3، متوسط نمره 4، زیاد نمره 5 و خیلی زیاد نمره 6 داده شد) سنجیده شدند. بنابراین هرچه نمره پاسخگو، در زمینه هر انگیزه به نمره 6 نزدیکتر باشد، به معنی شدت انگیزه یک فرد برای تماشای برنامههای تلویزیونی است (شهابی؛ جهانگردی، 1387: 37- 38). انگیزههای تماشای تلویزیون ماهوارهای ذکر شده در این پرسشنامه شامل: 1- انگیزه نارضایتی از تلویزیون ملی، 2- انگیزه کسب اطلاعات سیاسی، 3- انگیزه آموزشی، 4- انگیزه فرار از واقعیات زندگی روزمره، 5- انگیزه الگو گرفتن برای سبک زندگی، 6- انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی، 7- انگیزه آشنایی و لذت بردن از فرهنگ عامه ایرانی و خارجی، 8- انگیزههای مسافرتی- مهاجرتی، 9- انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی و 10- انگیزه دریافت اطلاعات ورزشی میباشد.
در پژوهش حاضر با توجه به تناسب با اهداف پژوهش، فقط از چهار انگیزه (انگیزه آموزشی، انگیز تسهیل تعامل اجتماعی، انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی و انگیزه فرار از واقعیات روزمره) ذکر شده در این پرسشنامه استفاده شد. از آنجایی که چهار انگیزه ذکر شده در پرسشنامه جدید مناسبت زیادی با الگوی اصلی استفاده و خشنودی در چهار بعد کسب آرامش و سرگرمی (مناسبت با انگیزه فرار از واقعیت)، برقراری کنش متقابل اجتماعی (مناسبت با انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی)، کسب هویت شخصی (مناسبت با انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی) و کسب آگاهی (مناسبت با انگیزه آموزشی) دارد؛ لذا از این 4 انگیزه که از پرسشنامه شهابی و جهانگردی (1387) برگرفته شده؛ استفاده شد. همچنین به منظور تطبیق بیشتر پرسشنامه با اهداف پژوهش، گویهها اصلاح شد و یک گویه نیز به انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی افزوده شد. در پرسشنامه جدیددر مجموع از 24 گویه استفاده شد که همه این گویهها بر روی یک مقیاس 6 درجهای (که در آن به اصلا نمره 1، خیلی کم نمره2، کم نمره 3، متوسط نمره 4، زیاد نمره 5 و خیلی زیاد نمره 6 داده شد) تنظیم شد. در این مقیاس هرچه پاسخ پاسخگو، به نمره 6 نزدیکتر باشد، نمره بیشتری دریافت میکند. پایایی پرسشنامه شهابی و جهانگردی بر اساس آزمون آلفای کرونباخ حدود (93/.) برآورد شده است. در پژوهش حاضر نیز پایایی پرسشنامه اصلاح شده شهابی و جهانگردی بر اساس آزمون آلفای کرونباخ (84/.) بدست آمد که ضریب آلفای قابل قبولی میباشد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز با توجه به نوع و آرایش متغیرها از آزمونهای تی، همبستگی و تحلیل واریانس بهره گرفته شد، که تحلیلهای آماری ذکر شده با استفاده از نرم افزار SPSS18 انجام شد.
یافتههای پژوهش
سیمای کلی پاسخگویان
جدول 1: اطلاعات عمومی مخاطبان
|
فراوانی |
درصد |
درصد تجمعی |
|
سن |
15- 19 سال |
62 |
31.8 |
31.8 |
20- 24 سال |
62 |
31.8 |
63.6 |
|
25- 29 سال |
39 |
20 |
83.6 |
|
30- 34 سال |
19 |
9.7 |
93.3 |
|
35 سال به بالا |
13 |
6.7 |
100 |
|
وضعیت تاهل |
مجرد |
107 |
54.9 |
54.9 |
متاهل |
88 |
45.1 |
100 |
|
میزان درآمد |
800هزار و کمتر |
136 |
69.7 |
69.7 |
900هزار الی1200 هزار |
28 |
14.4 |
84 |
|
1200 و بالاتر |
31 |
15.9 |
100 |
|
میزان تحصیلات |
فاقد تحصیلات |
7 |
3.6 |
3.6 |
تا ابتدایی |
39 |
20 |
23.6 |
|
راهنمایی و دیپلم |
94 |
48.2 |
71.8 |
|
فوق دیپلم |
24 |
12.3 |
84.1 |
|
لیسانس و بالاتر |
31 |
15.9 |
100 |
فرضیه اول پژوهش: « به نظر میرسد که میان سن زنان پاسخگوی شهر کامیاران با انگیزه آنان برای تماشای سریالهای شبکه ماهوارهای جم (GEM TV) رابطه معناداری وجود دارد». جهت بررسی این فرضیه بنا به ماهیت رابطهای آن، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج در جدول زیر آمده است:
جدول شماره 2: آزمون همبستگی پیرسون بین سن با انگیزههای تماشای سریالهای شبکه جم
روابط |
همبستگی پیرسون |
||
میزان همبستگی |
سطح معنیداری |
تعداد نمونه |
|
رابطه انگیزه آموزشی با سن تماشاگران سریالهای شبکه جم |
**0.228- |
001. |
195 |
رابطه انگیزه فرار از واقعیت با سن تماشاگران سریالهای شبکه جم |
*0.173 |
016. |
195 |
رابطه انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی با سن تماشاگران سریالهای شبکه جم |
*0.150 |
0.036 |
195 |
رابطه انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی با سن تماشاگران سریالهای شبکه جم |
0.047 |
0.518 |
195 |
**. معنیدار در سطح 0.01
*. معنیدار در سطح 0.05
با توجه به نتایج جدول آزمون همبستگی پیرسون میتوان گفت که با اطمینان (99/0) و در سطح خطای کوچکتر از (01/0)، بین سن و انگیزه آموزشی تماشاگران رابطه منفی معنی داری به میزان (0.228-) که رابطه نسبتا ضعیفی است؛ وجود دارد. بدین معنی که با بالارفتن سن تماشاگران، تمایل به تماشای سریالهای شبکه جم با انگیزه کسب آموزش کاهش مییابد و با پایین آمدن سن تماشاگران، تمایل به تماشای سریالهای شبکه جم با انگیزه آموزشی بالا میرود.
همچنین با توجه به نتایج جدول آزمون همبستگی پیرسون میتوان گفت که با اطمینان (95/0) و در سطح خطای کوچکتر از (05/0)، بین سن و انگیزه فرار از واقعیت تماشاگران و نیز بین سن و انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی تماشاگران رابطه مثبت معنیداری به میزان (0.173 ) «بین سن و انگیزه فرار از واقعیت» و (0.150) «بین سن و انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی» که روابط نسبتا ضعیفی هستند؛ وجود دارد. بدین معنی که با بالارفتن سن تماشاگران تمایل به تماشای سریالهای شبکه جم با «انگیزه فرار از واقعیت» و «انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی» افزایش مییابد و بالعکس. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین سن تماشاگران و انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی رابطه معنیداری وجود ندارد.
فرضیه دوم پژوهش: « به نظر میرسد که انگیزههای زنان پاسخگوی شهر کامیاران از تماشای سریالهای شبکه ماهوارهای جم (GEM TV) با توجه به وضعیت تاهل آنها متفاوت است». جهت بررسی این فرضیه بنا به ماهیت مقایسهای فرضیه، از آزمون تی مستقل (t test) استفاده شده است.
نتایج این آزمون در جداول زیر آمده است:
جدول شماره 3: آمار توصیفی آزمون t مستقل برای بررسی انگیزههای زنان با توجه به وضعیت تاهل آنها
انگیزههای تماشا |
وضعیت تاهل |
تعداد |
میانگین |
انگیزه آموزشی |
مجرد |
107 |
4.168 |
متاهل |
88 |
3.522 |
|
انگیزه فرار از واقعیت روزمره |
مجرد |
107 |
3.570 |
متاهل |
88 |
3.897 |
|
انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی |
مجرد |
107 |
3.093 |
متاهل |
88 |
3.454 |
|
انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی |
مجرد |
107 |
2.523 |
متاهل |
88 |
2.613 |
جدول شماره 4: آزمون t مستقل برای بررسی انگیزههای زنان با توجه به وضعیت تاهل آنها
|
آزمون لوین برای برابری واریانسها |
آزمون t برای برابری واریانس ها |
||||||
F |
سطح معنیداری(Sig.) |
t |
df |
سطح معنیداری(Sig.) |
تفاوت میانگین ها |
تفاوتخطای استاندارد |
||
انگیزه آموزشی |
واریانس برابر فرض شده |
381 |
0.538 |
3.705 |
193 |
.000 |
0.645 |
0.174 |
واریانس برابر فرض نشده |
|
|
3.740 |
191 |
.000 |
0.645 |
0.172 |
|
انگیزه فرار از واقعیت |
واریانس برابر فرض شده |
13.09 |
0.000 |
1.850- |
193 |
0.066 |
0.327- |
0.177 |
واریانس برابر فرض نشده |
|
|
1.804- |
161 |
0.073 |
0.327- |
0.181 |
|
انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی |
واریانس برابر فرض شده |
0.652 |
0.420 |
1.805- |
193 |
0.073 |
0.361- |
0.200 |
واریانس برابر فرض نشده |
|
|
1.811- |
188 |
0.072 |
0.361- |
0.199 |
|
انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی |
واریانس برابر فرض شده |
2.143 |
0.145 |
0.545- |
193 |
0.586 |
0.090- |
0.165 |
واریانس برابر فرض نشده |
|
|
0.551- |
191 |
0.582 |
0.090- |
0.163 |
برای برابری واریانسها آزمون لیون گرفته شده است. در جدول بالا انگیزههای آموزشی، تسهیل تعامل و کسب پرستیژ واریانسهای برابری داشته، بنابراین برای تفسیر نتایج آنها از ردیف اول سطح معنیداری(Sig) استفاده میکنیم. همچنین با توجه به نتایج جدول، انگیزه فرار از واقعیت واریانس نابرابری داشته و در نتیجه برای تفسیر آن از نتایج ردیف دوم جدول فوق استفاده میکنیم.
نتایج سطح معنیداری آزمون تی مستقل نشان داد که افراد متاهل و غیر متاهل فقط در انگیزه آموزشی تفاوت معنیداری با یکدیگر دارند (0.000Sig:) در این زمینه با توجه به نتایج جدول شماره 2 باید گفت که میانگین انگیزه آموزشی در زنان مجرد (4.168) به نسبت زنان متاهل (3.522) به میزان (0.645) میانگین بالاتر است. پس با توجه به نتایج آزمون تی انگیزه زنان مجرد از زنان متاهل بیشتر است. نتایج این آزمون نشان داد که در سایر انگیزهها زنان متاهل و غیر متاهل تفاوت معناداری بایکدیگر ندارند (انگیزه فرار از واقعیت (0.073Sig:)، انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی (0.073Sig:) و انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی(0.586sig: ).
فرضیه سوم پژوهش: « به نظر میرسد انگیزههای زنان پاسخگوی شهر کامیاران از تماشای سریالهای شبکه ماهوارهای جم (GEM TV) با توجه به طبقه اقتصادی آنها متفاوت است». به منظور ارزیابی فرضیه سوم با توجه به ماهیت آن، از تحلیل واریانس یکراهه استفاده شده است که نتایج حاصل از اجرای آزمون تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی[12] برای مقایسه انگیزههای تماشای سریالهای شبکه جم در میان طبقات اقتصادی مختلف در جداول زیر آورده شده است.
جدول شماره 5: تحلیل واریانس یکراهه برای مقایسه انگیزهها در بین طبقات اقتصادی
|
منبع تغییر |
Df |
میانگین مجذورات |
F |
Sig. |
|
انگیزه آموزشی |
بین گروهی درون گروهی کل |
107.768 195.278 303.046 |
3 191 194 |
35.923 1.022 |
35.136 |
0.000 |
انگیزه فرار از واقعیت |
بین گروهی درون گروهی کل |
34.094 263.393 297.487 |
3 191 194 |
11.365 1.379 |
8.241 |
0.000 |
انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی |
بین گروهی درون گروهی کل |
34.039 345.141 379.179 |
3 191 194 |
11.346 1.807 |
6.279 |
0.000 |
انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی |
بین گروهی درون گروهی کل |
67.525 188.424 255.949 |
3 191 194 |
22.508 0.987 |
22.816 |
0.000 |
برای تفسیر نتیجه آزمون نتیجه تحلیل واریانس مبنی بر معنیداری یا عدم معنیداری تفاوت میانگین متغیر مورد بررسی در بین گروهها، باید بر اساس معنیداری مقدار F عمل کنیم. یعنی موقعی که سطح معنیداری (Sig.) آزمون F کوچکتر از (05/0) باشد، در آن صورت فرض تفاوت میانگین گروهها تایید و در مقابل فرض یکسانی آماری آنها رد میشود. بر طبق جدول بالا هر چهار متغیر ذکر شده در جدول(انگیزه آموزشی، انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی، انگیزه فرار از واقعیت و انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی) با سطح معنی داری (Sig.) (01/0p<) تفاوت معنیداری را بین طبقات مختلف اقتصادی نشان داده است. یعنی مقدار آزمون فیشر در هر چهار متغیر ذکر شده در جدول(انگیزه آموزشی، انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی، انگیزه فرار از واقعیت و انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی)در سطح خطای کوچکتر از (01/0) و با اطمینان (99%) معنیدار است. اما این تفاوت در میانگینها مشخص نیست.
برای مشخص شدن تفاوت میانگینها در چهار انگیزه آموزشی، فرار از واقعیت روزمره، تسهیل تعامل اجتماعی و کسب پرستیژ اجتماعی، از آزمون تعقیبی توکی در جدول زیر استفاده شده است.
جدول شماره 6: آزمون تعقیبی توکی جهت بررسی تفاوت میانگینانگیزههای تماشای سریالهای شبکه جم در بین طبقات اقتصادی
|
طبقه اقتصادی |
تفاوت میانگینها |
انحراف استاندارد |
سطح معناداری |
انگیزه آموزشی |
طبقه متوسط به بالا طبقه پایین طبقه متوسط به پایین |
1.08 |
0.225 |
0.000 |
0.839 |
0.228 |
0.002 |
||
طبقه بالا طبقه پایین طبقه متوسط به پایین طبقه متوسط به بالا |
2.07 |
0.217 |
0.000 |
|
1.83 |
0.220 |
0.000 |
||
0.994 |
0.263 |
0.001 |
||
انگیزه فرار از واقعیت روزمره |
طبقه پایین طبقه متوسط به بالا طبقه بالا |
0.733 |
0.262 |
0.029 |
1.19 |
0.252 |
0.000 |
||
طبقه متوسط به پایین طبقه بالا |
0.849 |
0.256 |
0.006 |
|
انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی |
طبقه پایین طبقه متوسط به بالا طبقه بالا |
0.876 |
0.299 |
0.020 |
1.11 |
0.289 |
0.001 |
||
طبقه متوسط به پایین طبقه بالا |
0.805 |
0.293 |
0.033 |
|
انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی |
طبقه پایین طبقه متوسط به پایین |
0.553 |
0.170 |
0.008 |
طبقه متوسط به بالا طبقه متوسط به پایین |
0.903 |
0.224 |
0.000 |
|
طبقه بالا طبقه پایین طبقه متوسط به پایین طبقه متوسط به بالا |
1.20 |
0.213 |
0.000 |
|
1.75 |
0.216 |
0.000 |
||
0.852 |
0.258 |
0.006 |
با توجه به مقدار به دست آمده بر طبق جدول بالا در متغیرهای انگیزههای تماشای سریالهای ماهوارهای شبکه جم (GEM TV)؛ بین نمره این متغیرها در تمامی طبقات اقتصادی ذکر شده در جدول فوق تفاوت معناداری در میانگین نمرات مشاهده شده است و در بین سایر طبقات اقتصادی( ذکر نشده) تفاوت معناداری در میانگین مشاهده نشد. لذا از ذکر آنها -به دلیل طولانی شدن جدول- خودداری شد. با توجه به اطلاعات به دست آمده از جدول توکی فوق، بیشترین تفاوت در میانگین نمره انگیز آموزشی در بین طبقه پایین- طبقه بالا (0.000Sig:)، به میزان(2.07) و طبقه بالا- طبقه اقتصادی متوسط به پایین (0.000Sig:)، به میزان(1.83)، مشاهده شد که در آن طبقه اقتصادی بالا انگیزه آموزشی بیشتری در تماشای سریالهای شبکه جم نسبت به طبقه اقتصادی پایین و طبقه اقتصادی متوسط به پایین دارد. کمترین میزان تفاوت معنادار در انگیزه آموزشی از تماشای سریالها مربوط به طبقه متوسط به بالا- طبقه متوسط به پایین (0.000Sig:)، به میزان (0.839) است که در آن طبقه اقتصادی متوسط به بالا انگیزه آموزشی بیشتری از تماشای سریالهای شبکه جم دارد. تماشای سریالهای شبکه جم با هدف انگیزه آموزشی در بین سایر طبقاتی که ذکر نشد؛ تفاوت معناداری نداشت.
نمودار شماره 1: نمودار میانگین انگیزه آموزشی در طبقات مختلف اقتصادی
با توجه به نتایج آزمون توکی و همانگونه که شیب نمودار بالا نشان میدهد، هرچه طبقه اقتصادی بالاتر میرود، تمایل افراد آن طبقه به تماشای سریالهای شبکه جم با هدف کسب آموزش (انگیزه آموزشی) افزایش مییابد و برعکس، هر چه طبقه افراد در مرتبه پایینتری قرار داشته باشد، تماشای سریالهای شبکه جم با هدف انگیزه آموزشی کاهش مییابد.
نتایج جدول فوق نشان دهنده این است که، بیشترین تفاوت در میانگین نمره انگیز فرار از واقعیت در بین طبقه پایین- طبقه بالا (0.000Sig:)، به میزان(1.19) و طبقه متوسط به پایین- طبقه بالا (0.006Sig:)، به میزان(0.849)، است که در آن طبقات اقتصادی پایین و متوسط به پایین انگیزه فرار از واقعیت بیشتری در تماشای سریالهای شبکه جم نسبت به طبقه اقتصادی بالا دارند. کمترین میزان تفاوت معنادار در انگیزه فرار از واقعیت مربوط به طبقه پایین- طبقه متوسط به بالا (0.029Sig:)، به میزان (0.733) است که در آن طبقه اقتصادی پایین نسبت به طبقه اقتصادی متوسط به بالا انگیزه فرار از واقعیت بیشتری در تماشای سریالهای شبکه جم دارد. تماشای سریالهای شبکه جم با هدف انگیزه فرار از واقعیت در بین سایر طبقاتی که ذکر نشد؛ تفاوت معناداری نداشت.
نمودار شماره 2: نمودار میانگین انگیزه فرار از واقعیت در طبقات مختلف اقتصادی
با توجه به نتایج آزمون توکی و همانگونه که شیب نمودار بالا نشان میدهد، هرچه طبقه اقتصادی بالاتر میرود، تمایل افراد آن طبقه به تماشای سریالهای شبکه جم با هدف فرار از واقعیت (انگیزه فرار از واقعیت) کاهش مییابد و برعکس، هر چه طبقه افراد در مرتبه پایینتری قرار داشته باشد، تماشای سریالهای شبکه جم با هدف انگیزه فرار از واقعیت افزایش مییابد.
همچنین نتایج آزمون توکی بیانگر این امر است که بیشترین تفاوت در میانگین نمره انگیز تسهیل تعامل اجتماعی در بین طبقه پایین- طبقه بالا (0.001Sig:)، به میزان(1.11) است که با توجه به آن میتوان گفت طبقه اقتصادی پایین تمایل بیشتری به تماشای سریالهای شبکه جم با انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی دارد. کمترین میزان تفاوت در انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی مربوط به طبقه متوسط به پایین- طبقه بالا (0.033Sig:)، به میزان (0.805) و طبقه پایین- طبقه متوسط به بالا (0.020Sig:) به میزان(0.876) است که در آن طبقات اقتصادی پایین و متوسط به پایین انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی بیشتری در تماشای سریالهای شبکه جم نسبت به طبقه اقتصادی بالا و طبقه اقتصادی متوسط به پایین دارند. تماشای سریالهای شبکه جم با هدف انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی در بین سایر طبقاتی که ذکر نشد؛ تفاوت معناداری نداشت.
نمودار شماره 3: نمودار میانگین انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی در طبقات مختلف اقتصادی
با توجه به نتایج آزمون توکی و همانگونه که شیب نمودار بالا نشان میدهد، هرچه طبقه اقتصادی بالاتر میرود، تمایل افراد آن طبقه به تماشای سریالهای شبکه جم با هدف تسهیل تعامل اجتماعی (انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی) کاهش مییابد و برعکس، هر چه طبقه افراد در مرتبه پایینتری قرار داشته باشد، تماشای سریالهای شبکه جم با هدف انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی افزایش مییابد.
بیشترین تفاوت در میانگین نمره انگیز کسب پرستیژ اجتماعی نیز در بین طبقه بالا- طبقه متوسط به پایین (0.000Sig:)، به میزان(1.75) و بین طبقه بالا- طبقه پایین (0.000Sig:) به میزان (1.20) است که با توجه به آن میتوان گفت طبقه بالا نسبت به طبقات متوسط به پایین و پایین، تمایل بیشتری به تماشای سریالهای شبکه جم با انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی دارد. کمترین میزان تفاوت در انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی مربوط به طبقه متوسط به پایین -طبقه بالا (0.033Sig:)، به میزان (0.805) و طبقه پایین- طبقه متوسط به پایین (0.008Sig:) به میزان(0.553) است که در آن طبقه اقتصادی پایین انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی بیشتری در تماشای سریالهای شبکه جم نسبت به طبقه اقتصادی متوسط به پایین را دارد. تماشای سریالهای شبکه جم با هدف انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی در بین سایر طبقاتی که ذکر نشد؛ تفاوت معناداری نداشت. به طور کلی بر اساس یافتههای بالا باید گفت که فرضیه تایید میگردد.
نمودار شماره 4: نمودار میانگین انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی در طبقات مختلف اقتصادی
با توجه به نتایج آزمون توکی وهمانگونه که شیب نمودار نشان میدهد، هرچه طبقه اقتصادی بالاتر میرود، تمایل افراد آن طبقه به تماشای سریالهای شبکه جم با هدف کسب پرستیژ اجتماعی (انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی) افزایش مییابد (جز در مورد رابطه طبقه پایین با طبقه متوسط به پایین) و برعکس، هر چه طبقه افراد در مرتبه پایینتری قرار داشته باشد، تماشای سریالهای شبکه جم با هدف انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی کاهش مییابد.
نتیجهگیری
نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که مخاطبان سریالهای شبکه جم (GEM TV) بر حسب طبقه اقتصادی، وضعیت تاهل و شرایط سنی استفادههای مختلفی از رسانهها میبرند. بر اساس یافتههای پژوهش، هرچه سن افراد بالاتر میرود تمایل افراد به تماشای سریالهای شبکه جم با انگیزه آموزشی کاهش مییابد و در عوض تمایل آنها به تماشای سریالهای شبکه جم با انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی و انگیزه فرار از واقعیات روزمره افزایش مییابد. این امر احتمالا به این دلیل است که زنان مسنتر که به دوره سنی متفاوتتری نسبت به زنان جوانتر تعلق دارند؛ اهداف، امیال، شیوه تربیت و به طور کلی افکار متفاوتی نسبت به آنان دارند. در این رابطه زنان جوانتر که در حال کسب هویت و یادگیری هستند، احتمالا احساس میکنند برخی جنبههای فرهنگی و اجتماعی این سریالها که برایشان جذابیت دارد؛ قابل یادگیری و کاربرد در زندگی شخصی آنها را دارد. از این رو شاید انگیزه اصلی زنان جوانتر در تماشای سریالهای شبکه جم، انگیزه آموزشی باشد.
بر اساس یافتهها به نظر میرسد با افزایش سن، فعالیتهای بیرون از خانه زنان و سرگرمیهای آنان کاهش مییابد و احتمالا باید بیشتر به کارهای خانه مثل آشپزی، شستشو و غیره بپردازند و این امر باعث افزایش انگیزه فرار از واقعیت در تماشای سریالها میشود.همچنین با توجه به یافتهها میتوان گفت که احتمالا این سریالها و روابط موجود در آن برای زنان مسنتر تعجبآورتر و نامانوستر استو این امر باعث میشود که آنان بیشتر درباره این سریالها با دیگر زنان حرف بزنند و به این ترتیب انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی آنان از تماشای سریالها افزایش باشد. ضمن این که باید عنوان کرد که همبستگی صرف بین دو متغیر به هیچوجه نشانگر رابطه علی بین آن دو متغیر نیست.
یافتهها نشان داد که وضعیت تاهل نیز در نوع استفاده از رسانهها موثر است. بر اساس نتایج انگیزه آموزشی در تماشای سریالهای شبکه جم (GEM TV) در افراد مجرد نسبت به افراد متاهل بیشتر است و در سایر انگیزهها تفاوت معناداری بین زنان متاهل و مجرد وجود ندارد. بر اساس نتایج این یافتهها میتوان گفت که افراد مجرد -که معمولا سن پایینتری هم دارند- احتمالا با توجه به این که هویت آنها هنوز به طور کامل شکل نگرفته و احتمالا نسبت به افراد متاهل مستعد انگیزه یادگیری بیشتری هستند و بنابراین میزان انگیزه آموزشی در تماشای سریال-های شبکه جم بین آنان (نسبت به زنان متاهل) بیشتر است. همچنین نتایج نشان داد که در تماشای سریالهای شبکه جم با انگیزههای کسب آموزش و کسب پرستیژ اجتماعی در طبقات اقتصادی بالا نسبت به طبقات پایین بیشتر است و در عوض انگیزههای فرار از واقعیات روزمره و تسهیل تعامل اجتماعی در افراد طبقات پایین بیشتر است.
بر اساس این نتایج میتوان گفت که هنگامی که طبقات پایین و بالا اطلاعات یکسانی را دریافت کنند، طبقات بالا به واسطه دسترسی به منابع اطلاعاتی بیشتر -و همچنین اطلاعات از قبل کسب شده- استفاده بهتری از اطلاعات میکنند. در این رابطه میتوان گفت طبقات بالا وقتی سریالهای شبکه جم را نگاه میکنند، از اطلاعات دریافت شده از این سریالها با انگیزه آموزشی بیشتری استفاده میکنند. طبقات بالاتر ممکن است نسبت به این سریالها با دیدگاهی آزادانهتر نگاه کنند و مثلا زنان این طبقه جنبههای مثبت این سریالها را (روابط برابر زن و مرد، استقلال زن، کار کردن زن در خارج از خانه و...) بیشتر در نظر بگیرند و به این ترتیب انگیزه آموزشی آنها در تماشای سریالهای شبکه بیشتر باشد. همچنین با توجه به یافتهها به نظر میرسد که طبقات بالا با صحبت درباره جنبههای مثبت این سریالها (مثلا صحبت درباره روابط برابر زنان در آن، آزادی انتخاب و استقلال زنان و اموری از این قبیل) احتمالا صحبتهای مهمی را مطرح میکنند که دیگران را به تحسین وادار میکند. از این رو میتوان گفت که زنان طبقات بالاتر که احتمالا تحصیلات بالاتری هم دارند با صحبت درباره سریالها بیشتر مورد تحسین واقع میشوند و به نوعی احترام و شان آنها نسبت به طبقات پایینتر بالا میرود و همین امر انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی را در انها بالاتر میبرد.
بر اساس یافتههای بدست آمده میتوان استدلال کرد: از آنجایی که طبقات پایینتر احتمالا سرگرمی، تفریح و [به نسبت] آزادی کمتری نسبت به طبقات بالاتر دارند؛ با انگیزه فرار از واقعیات روزمره به سراغ این سریالها میروند تا به وسیله این سریالها خلا سرگرمی، تفریح و.... را که در زندگی شخصی خود کمتر احتمال رسیدن به آن را دارند، جبران کنند. همچنین بر اساس یافتههای بدست آمده میتوان استدلال کرد که احتمالا طبقات اقتصادی بالاتر به واسطه درآمد بیشتر و احتمالا تحصیلات بالاتر، موضوعهای متنوعی را در تعاملات بین فردی خودشان مطرح میکنند و روابط آنها به میزان کمتری حول محور موضوعات عمومی در بین زنان میچرخد. به نظر میرسد که زنان طبقات پایین، که احتمالا تحصیلات کمتری دارند و به طور کلی موضوعات محدودتری را برای تعامل بین فردی در اختیار دارند، از موضوعات جایگزین و عمومیتر برای تعامل بین فردی استفاده میکنند. از این رو سریالهای شبکه جم نیز که امروزه (مخصوصا در شهر کامیاران) به موضوعی عمومی بدل شدهاند، میتوانند به موضوع صحبتهای زنان طبقات پایین با هم بدل شوند و به این وسیله باعث تسهیل تعامل اجتماعی در بین زنان این طبقات تبدیل شوند. میتوان گفت که زنان طبقات پایینتر که سرگرمی و تفریحات کمتری نسبت به طبقات بالا در اختیار دارند از این حربه (صحبت درباره سریالهای شبکه جم) برای سرگرم کردن خود استفاده میکنند. به این ترتیب آنها با جایگزین کردن تفریحات خود با تفریحات در دسترستر و صحبت درباره این سریالها به نوعی کمبودهای خود را جبران میکنند.
[6] - Rubin.
[7] - Bantz.
[9] . Fishbein And Ajzen
[10] - چهار انگیزه مطرح شده در فوق تقریبا معادل چهار انگیزهای است که اکثر نظریه پردازان نظریه استفاده و رضامندی بر آن تاکید دارند. این انگیزهها شامل 1-انگیزه آموزشی که تقریبا معادل انگیزه آگاهی بخشی و کسب اطلاعات است. 2- انگیزه تسهیل تعامل اجتماعی که تقریبا معادل با انگیزه برقرار کردن ارتباط است. 3- انگیزه فرار از واقعیت روزمره که تقریبا معادل با انگیزه گریز از تنش و سرگرم شدن است. 4- انگیزه کسب پرستیژ اجتماعی که تقریبا معادل انگیزه کسب هویت شخصی است.
[11] - با توجه به اینکه در ایران تماشای ماهواره غیرقانونی میباشد، آمار صحیح و درستی از تعداد این تماشاگران در دسترس نیست، از اینرو امکان برآورد صحیح جمعیت و دسترسی به چارچوب نمونهگری عملا ناممکن است. در نتیجه در پژوهش حاضر از نمونهگیری غیراحتمالی گلوله برفی استفاده گردید. در حقیقت استفاده از نمونهگیری غیر احتمالی در پژوهش حاضر به دلیل در دسترس نبودن اطلاعات کامل از جمعیت و نبود چارچوب نمونهگیری است.
[12]- Tukey HSD