تحلیل پیش‌‌برندههای مشارکت و تأثیر آن‌ها بر عملکرد اقتصادی صندوق اعتبارات خُرد زنان روستایی: (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان جیرفت)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه جیرفت/ یاسوج

2 ریاست دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج،

چکیده

برنامه‌های اعتبارات خُرد از رهیافت‌های مهم فقرزدایی در سال‌های اخیر است که با ایجاد و گسترش فعالیت‌های درآمدزا به ویژه برای زنان کم درآمد، توسعه جوامع محلی را تسهیل می‌کند. نقش مشارکت و مؤلفه‌های پیش‌برنده‌ی آن، بر بهبود عملکرد صندوق اعتبارات خُرد غیر قابل انکار است. جامعه آماری پژوهش را اعضاء صندوق‌های اعتباری خُرد بخش مرکزی شهرستان جیرفت تشکیل دادند (125N=)، که با توجه به محدود بودن حجم نمونه به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامة محقق ساخته بود که روایی آن به وسیله متخصصان مربوطه و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفا‌ی کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت (71/0 تا 92/0). به ‏منظور بررسی و برازش متغیرهای نهفته و آزمون فرضیه‌های پژوهش، از روش مدل‏سازی معادله ساختاری با نرم‏افزار LISRELver8.54 استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی، پایایی و برازش متغیرهای نهفته پژوهش را تأیید کرد. نتایج مدل‌سازی معادله ساختاری، نیز نشان داد که، ضریب‌های مسیر استاندارد شده، بین مؤلفه‌های سیاستی-حمایتی (40/0,γ=13/4t=)، آموزشی (30/0,γ=70/3t=) و اجتماعی (32/0,γ=01/2t=) اثر مثبت و معنی‌داری بر عملکرد اقتصادی صندوق‌ها دارند. همچنین ضریب تبیین نشان داد که، 66 درصد از تغییرات واریانس دیدگاه زنان در مورد عمکلرد صندوق‌های اعتباری خُرد، توسط پیش‌برنده‌های مشارکت تبیین می‏شود. پیشنهاد می‌شود از همان ابتدای راه‌اندازی تا محله واگذاری امور صندوق به مردم محلی، از مشارکت و نظرات خبرگان، معتمدین محلی، تسهیلگران زن و کارآفرینان زن موفق کمک گرفته شود، تا بتوان عملکرد صندوق‌های اعتباری مورد مطالعه را در تمام ابعاد بهبود بخشید.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Analysis of participation accelerators and their influence on Economic performance of Micro-credit funds for Rural Women (The case of: Jiroft County)

نویسندگان [English]

  • saleh shahrokhi sardoo 1
  • saleh shahrokhi sardoo 2
1 university of jiroft
چکیده [English]

Micro-credits are one of the poverty alleviation strategies that utilize expansion of profitable activities especially for low-income women to accelerate the development of local societies. On the other hand the effect of participation and its accelerator factors on the improvement of Micro-credit funds performance is undeniable. The population of the study includes all the members of micro-credit funds who are in the central part of Jiroft (N=125). As the sample of the study was limited, it was investigated in the form of census. The tool of the research was a researcher-made questionnaire. The validity of the questionnaire was confirmed by the experts of the field and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha coefficient (0.71 till 0.92). Structural Equation Modeling using the software of LISRELver8.54 was utilized to investigate the fitness of latent variable and test the research hypothesis. The results of factor analysis, reliability, and fitness of latent factors confirmed the research. The results of structural equation modeling indicated that the coefficient of standardized path between political-support factors (t=4.13, γ=0.40), educational factors (t= 3.70, γ= 0.30) and social factors ( t=2.01, γ=0. 32) has a positive significant effect on the economic performance of credit funds. Also, the coefficient of determination showed that 66 percent of variance changes of women’s attitudes toward the performance of micro-credit funds is due to participation accelerators.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Micro-credit funds for rural women
  • participation accelerators
  • Jiroft County

زنان از مهم‌ترین عوامل اساسی در حفظ و رونق اقتصادی و نیز پایداری جوامع روستایی هستند (وفایی و ترکارانی، 1393، ص 120). از زنان روستایی به عنوان عناصر فعال روستا در جهان نام‌برده شده است. آمار و ارقام بالای مشارکت زنان در فعالیت‌های تولیدی گواهی بر این مطلب است که هر جا سخن از فعالیت تولیدی بوده نام زن روستایی نیز به دنبال آن آمده است (حیاتی و احمدی، 1392، ص 125). از طرفی، این واقعیت بر هیچ کس پوشیده نیست که بدون در نظرگرفتن زنان، دست‌یابی به توسعه‌ی واقعی میّسر نخواهد شد و فعالیت آن‌ها در توسعة روستایی و اقتصادی جامعه، واقعیتی غیر قابل انکار است (منصورآبادی و کرمی، 1385، ص 107؛ کرمی و همکاران، 1388، ص133). توجه به زنان روستایی در کشورهای در حال توسعه و نقش آنان در فرآیند توسعه عمدتاً مورد غفلت قرار گرفته است (خانی و چوپچیان، 1391، ص 141). فزون بر این، آمارهای موجود نشان از آن دارد که وضعیت این بخش از جامعه­ی انسانی در فرآیند توسعه نامساعد بوده و به آنان به عنوان یک عامل بنیادی توجه کافی نشده است. هم اینک 90 درصد کشورهای جهان دارای تشکیلاتی برای پیشرفت پایگاه اجتماعی زنان هستند (سعدی و عرب‌مازار، 1383). واقعیت موجود حاکی از آن است که زنان روستایی، با وجود مشارکت در بسیاری از فعالیت‌های روستایی، از جایگاه و مرتبة اجتماعی و اقتصادی خاص برخوردار نیستند. این در حالی است که،  دست‌یابی به توسعه­ی پایدار، بدون مشارکت فعال زنان در تمامی عرصه‌ها اعّم از عرصه­های خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی امکان­پذیر نیست (شعبانعلی فمی، 1383). شناخت بیشتر زنان روستایی نسبت به انواع یاریگری‌های موجود و ارتقاء سطح آگاهی آن‌ها نسبت به نقش‌های خود در خانواده و روستا ضمن ارائه اطلاعات مورد نیاز هر پژوهش در جامعه روستایی، زمینه ساز مشارکت آنان در فرآیند تصمیم‌گیری نیز می‌باشد (اسدی، 1381، ص 134). 

در اوایل دهه 1970 میلادی این عقیده به وجود آمد که، زنان می‌توانند در مدل­ها و الگوهای مناسب توسعه وارد شوند بدون اینکه نیاز به تغییر اساسی در ساختار فرآیند توسعه داشته باشند (زارع شاه‌آبادی، 1385، ص 44). در همین راستا، رویکردهای مشارکتی بویژه مشارکت زنان روستایی در توسعه در سطوح ملی و بین‌المللی مورد توجه قرار گرفت (بوذرجمهری و نایب‌زاده، 1388، ص 69). براساس گزارش‌های بانک جهانی، تجارت سازمان‌های دست اندرکار در زمینه بهبود جایگاه اقتصادی- اجتماعی زنان به ویژه در مناطق روستایی حاکی از آن است که مشارکت زنان روستایی در زمینه‌های اقتصادی پیش نیاز توانمندسازی، مشارکت همه جانبه آن‌ها در دیگر عرصه‌های اجتماعی است (اُتول و مک­گاروی[1]، 2003، ص 184؛ کریمی‌کمال‌آباد، 1390، ص 18)، هر چند نتایج برخی مطالعات حاکی از پایین بودن مشارکت اجتماعی زنان در مناطق روستایی می‌باشد (احمدوند و شریف‌زاده، 1390 ص  160). از طرفی، تحقیقات نشان می‌دهد که نواحی کشاورزی ایران از بالاترین نرخ مشارکت اقتصادی زنان روستایی برخوردار است در حالی که، در عمل تأثیر این مشارکت در توسعه روستایی و کشاورزی این مناطق بسیار کمرنگ و حاشیه‌ای است (حدادی، 1381، ص 186). فزون بر این، نتایج مطالعات حاکی از آن است که در حال حاضر مشکل عمده زنان روستایی، عدم دسترسی آنان به خدمات مؤسسات مالی به ویژه اعتبارات خُرد است (زرافشانی و همکاران، 1391، ص 106).

زنان روستایی در کشورهای در حال توسعه هیچ­گونه دسترسی به اعتبارات چه برای نیازهای کوتاه مدت و چه برای سرمایه گذاری بلند­مدت در کار و کسب محدودشان ندارند (شکوری، 1381، ص 69). یکی از راهکارهای مطرح شده در دو دهه اخیر، به منظور تسریع فرآیند سرمایه‌گذاری و تقویت بنیادهای مالی و پس‌انداز در مناطق روستایی، رفع فقر و توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی زنان روستایی نقش همین اعتبارات خُرد است که بر اساس آن توجه به زنان به عنوان جمعیت فعال روستاها مورد تأکید قرار می‌گیرد (طالب و نجفی اصل، 1386، ص 3؛ لی و همکاران[2]، 2011، ص 404). هر چند انگیزه­ی اصلی ایجاد چنین سازمان­هایی اغلب صرفاً جنبه­ی اقتصادی دارد، اما این سازمان­ها همچنین، استقلال زنان و توانایی­های آنها را برای اعمال کنترل بیشتر بر تصمیم­گیری­های اقتصادی و درآمدی افزایش می­بخشد (اژدری­فرد، 1390، 6). زنان روستایی با ایجاد صندوق اعتباری با استفاده از پس اندازهای ناچیزی که از پس اندازهای اندک، خرجی‌ خانه و یا از درآمدهای تولیدی مانند صنایع دستی، فروش تخم مرغ، کشک، روغن محلی و سبزیجات تولیدی به­دست می‌آورند، می‌توانند در این صندوق‌ها سرمایه‌گذاری کرده تا این مبلغ‌های ناچیز یکجا جمع شود و به صورت وام به متقاضیان پرداخت شود (کریمی‌کمال‌آباد، 1390، ص 16). ارائه خدمات مالی در مناطق روستایی اغلب به اعتبارات خُرد و صندوق‌های متشکل آن اشاره دارد، و هر چند نمی‌تواند همه مشکلاتی که به وسیله فقر برای آن‌ها ایجاد می‌شود را حل کند، ولی می‌تواند منابع و قدرت تصمیم‌گیری در امور را به روستاییان هدیه دهد (کالرا و همکاران[3]، 2015، ص 252).

اعتبارات خُرد به­عنوان یک استراتژی توسعه‌ی اقتصادی دیده می‌شود. این اعتبارات به­عنوان گزینه بلند مدت می‌تواند، بهتر از کمک‌های بشر دوستانه به روستاها باشد، زیرا ایجاد اشتغال و فرصت‌های اقتصادی را گسترش می‌دهد و به توسعه محلی نیز کمک می‌کند (داکی و همکاران[4]، 2005). بطور کلی، اعتبارات خُرد به تدارک خدمات مالی برای مخاطبان کم­درآمد در گروه­های مشترک اشاره دارد که شامل زنان و افرادی هستند که دسترسی محدودی به منابع مالی و خدمات بانکداری دارند (بدری­عثمان[5]، 2015، ص 1044؛ اندرسون و لوکر[6]، 2002، ص 98). طرح اعتبارات خُرد، یکی از عمومی­ترین راه­های توانمندسازی اقتصادی در سراسر دنیا می­باشد و  زنان را قادر می­کند به وسیله‌ی افزایش درآمد، دسترسی به بازار و اطلاعات، قدرت تصمیم­گیری خود را افزایش دهند تا عامل تغییر اقتصادی باشند (بانک جهانی[7]، 2005).

برخی از کشورها در این زمینه به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته­اند. اهمیت این دست‌آوردها، به گونه‌ای بوده است که بانک جهانی سال 2005 را سال اعتبارات خُرد نامگذاری کرد (حیدرزاده، 1391، ص 14) اهمیت اعتبارات خُرد در کاهش فقر و به خصوص در زنان روستایی، زمانی آشکار می‌شود که معمولاً اعتبارات بانکی به خصوص در کشورهای در حال توسعه به دلایل مختلف نصیب افراد فقیر و زنان به خصوص زنان روستایی نمی‌شود (طالب و نجفی اصل، 1386، ص 3).

نتایج بررسی (دِن­خوی و همکاران[8]، 2013، ص 1) نشان می‌دهد که مشارکت زنان روستایی در گروه‌های اعتبارات خُرد می‌تواند باعث تسهیل دسترسی به اعتبارات شود و جایگزین مناسبی برای اعتبارات رسمی باشد. اعطای وام و اعتبارات به زنان، از یک سو آنان را از نظر اقتصادی توانمند می‌سازد و از سوی دیگر، به آنان قدرت می‌بخشد تا نقش قوی‌تری را در خانواده ایفا کرده و در تصمیم‌گیری‌ها شرکت نمایند و زمینة مشارکت بیشتر آنان را در امور اقتصادی و اجتماعی فراهم می‌کند. بنابراین، اعتبارات روستایی برای زنان اقدام مهمی است که اهمیت آن با آموزش و اشتغال یکسان می‌باشد و یکی از راه‌های کاهش فقر در مناطق روستایی است که می‌تواند منجر به توسعه روستایی و بهبود رفاه خانوارها شود (خانی، 1381، ص 259؛ رویِن[9] و همکاران، 2012، ص 2250؛ سامر[10] و همکاران، 2015، ص 726).   

اعتبارات خُرد به عنوان راهبردی در قالب برنامه‌های اعتبار پس­انداز طرح­ریزی می‌شود. در کشور ما بعد از پیروزی انقلاب، نهادهای مختلفی همچون وزارت جهاد کشاورزی، بانک کشاورزی و کمیته امداد امام خمینی (ره)، اقدام به تشکیل صندوق اعتباری به این نام نموده‌اند. این طرح که توسط دفتر امور زنان روستایی و عشایری وزارت جهاد کشاورزی در روستاها اجرا شده است، برگرفته از تجربه "گرامین بانک بنگلادش" به عنوان الگویی موفق در جوامع روستایی از سال 1379 در روستاهای کشور به اجرا درآمد و هدف از اجرای آن توانمندسازی جامعه محلی؛ ارتقاء مهارت‌های فردی و اجتماعی زنان؛ تجهیز پس­انداز خانوار روستایی؛ افزایش درآمد؛ زمینه‌های اشتغال زنان روستایی؛ هدایت پس­اندازهای غیر مولد به سرمایه‌های مولد؛ افزایش سرمایه‌های اجتماعی و امکان دسترسی بیشتر زنان روستایی به منابع اعتباری می‌باشد (حیدرزاده، 1391، ص 3؛ احمدپور و همکاران، 1393، ص 26). برنامة صندوق اعتبارات خُرد زنان روستایی با استفاده از الگویی مبتنی بر شیوه­های بومی، در کشورها و برگزاری دوره‌های آموزشی، در توانمندسازی زنان شرکت کننده، موفق بوده است (پانتامونتزا[11] و همکاران، 2015، ص 2483؛ علاء‌الدینی و جلالی موسوی، 1389، ص 74).

ساختار صندوق اعتبارات خُرد زنان روستایی در ایران بدین صورت است که، هر صندوق حداکثر دارای پنجاه عضو است. ترکیب این صندوق‌ها به‌گونه‌ای است که هر صندوق به صورت مستقل از دیگر صندوق‌ها و تنها بر اساس تصمیم اعضاء عمل می‌کند. در ابتدای راه‌اندازی صندوق و  پیش از وام‌گیری اعضا، به آنها آموزش‌های گوناگون ارائه می‌شود. از اینرو، دفتر امور زنان روستایی کوشیده است تا آموزش‌های خود را به‌گونه‌ای طراحی و جهت‌دهی کند که، بهره‌وری زنان در فعالیت‌های آنها با استفاده از وام، افزایش یابد. پس‌اندازها به شکل اجباری و ماهانه بوده، نرخ کارمزد وام‌ها، هفت تا ده درصد است. اقساط وام‌ها نیز طی یک دورة ده تا دوازده‌ ماهه بازپرداخت می‌شود. از مهم‌ترین ویژگی‌ها­ی این صندوق‌ها، بازپرداخت 98 درصدی وام‌هاست که به نوبة خود در نظام پولی و بانکی کشور کم نظیر است (فقیری و همکاران، 1393، 3). امتیاز اصلی این منابع اعتباری خُرد، سهولت و قابلیت دسترسی و عدم نیاز به وثیقه رسمی می‌باشد (خانی، 1381، ص262). همچنین، چهار ویژگی مهم این صندوق‌ها عبارتند از: پرداخت وام به زنان روستایی، وجود مشارکت زنان در تأمین سرمایه صندوق و حسابداری آن، گرایش به سمت ایجاد اشتغال و تمرکز زدایی (خزایی، 1381، ص 284). بنابراین، بکارگیری روستاییان و به خصوص زنان در گسترش بانک روستایی به شیوه مشارکتی علاوه بر عرضه منابع، توانایی زنان برای تشکل و مشارکت و حس اعتماد به نفس آنان را افزایش می‌دهد و موجب می‌شود تا زنان کم­درآمد روستایی به­طور مستقیم در مسائل مربوط به خودشان تصمیم‌گیری کنند (یعقوبی، 1384، ص 144­؛ خزایی، 1381، ص 275؛  علاء‌الدینی و جلالی موسوی، 1389، ص 72؛ سلطانی و عباسی، 1390، ص 5). همچنین، اعتبارات خُرد واگذار شده به زنان در قالب گروه­های داوطلب، نگرش نسبت به مشارکت و انجام کار گروهی را در میان اعضای صندوق زنان تقویت کرده است که به نوبة­ خود عملکرد صندوق را بهبود داده است (رحمانی و همکاران، 1389، ص 87). از سویی، هر چه میزان رضایت از عمکلرد صندوق و مشارکت فکری و مالی اعضاء در آن بیشتر باشد، و دفعات جلسات آموزشی در مورد صندوق و میزان استفاده از مجراهای آموزشی نیز بیشتر باشد، دستیابی به اهداف مورد نظر نیز بیشتر می‌شود (فوائدی و همکاران، 1390، ص 62). از سویی، تأمین مالی خُرد می‌تواند با افزایش دارایی‌ها و قابلیت‌های زنان شرکت‌کننده، فرصت مشارکت و تصمیم‌گیری درباره مسائل زندگی و قدرت تأثیرگذاری بر محیط اطرافشان را فراهم کند. یعنی موجب توانمندسازی آنان می­شود که به نوبة خود، بر عملکرد و موفقیت صندوق مؤثر است (رحمانی و همکاران، 1389، ص 66).

مطالعه فقیری و همکاران (1393، ص 3) نشان داد که صندوق‌های اعتباری خُرد باعث توانمند شدن آنان از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی شده است و این اعتبارات امکان ایجاد کسب وکارهای کوچک را در اختیار زنان قرار داده است. نتایج بررسی بریمانی و همکاران (1391، ص 78)، حاکی از آن است که اعتبارات خُرد در توانمندسازی زنان روستایی مؤثر بوده است و از لحاظ اقتصادی و روانی (اعتماد به نفس) در آنان تأثیرات مثبتی گذاشته است. مطالعه (استیل[12] و همکاران، 1998)، نشان داد که افزایش مشارکت زنان در تصمیم‌گیری‌های خانواده و سلامت و تغذیه و آموزش مناسب فرزندان از نتایج عملکردی اعتبارات خُرد می‌باشد.

بررسی قلی‌نیا و همکاران (1384) حاکی از آن است که بالا بودن میزان شاخص‌های سابقه فعالیت، انگیزه دریافت وام، و زمینه فعالیت در روستا، از دلایل عملکرد موفق صندوق اعتبارات بوده است. نتایج  بررسی احمدپور و همکاران (1393، ص 42) نشان داد که ویژگی‌های عملکردی صندوق یکی از مهم‌ترین سازه‌ها در موفقیت صندوق اعتبارات می‌باشد. همچنین آثار تشکیل صندوق خُرد زنان روستایی، استفاده بهینه از پس­اندازهای کوچک در جهت ایجاد مشاغل خانگی برای زنان و در نتیجه کاهش فقر است. وجود مشارکت و پیش‌برنده‌های آن که یکی از ویژگی‌های صندوق می‌باشد، موجب بهبود عمکلرد و در نهایت موفقیت در صندوق‌های اعتباری خواهد شد (خزایی، 1381، ص 285). فزون بر این، نتایج مطالعه زارعی و میرباقری (1392) نشان داد که متغیر ویژگی‌های شخصیتی زنان، میزان هزینه­ - فایده ناشی از مشارکت و ویژگی‌های اجتماعی در گرایش زنان به تشکیل صندوق‌ها و عملکرد موفق آن‌ها، اثرگذار است.

نتایج مطالعه معظمی و همکاران (1384) نیز نشان داد که برنامه اعتبار خُرد در زمینه ایجاد اشتغال درآمدزا و پاره وقت عمکلرد موفقی داشته است. نتایج مطالعه کوشکی و همکاران، 1390، ص 26) نیز نشان داد که عوامل آموزشی- مدیریتی، اجتماعی- روانشناختی و اقتصادی- حمایتی، از مهم‌ترین عوامل پیش‌برنده بهبود مشارکت زنان در صندوق‌های اعتباری خُرد می‌باشند که بر فعالیت صندوق‌های اعتباری تأثیرگذار هستند. کنش اجتماعی مشارکتی زنان به طور گسترده مستلزم این است که اعضاء و افراد ذینفع از قدرت جمعی و مشترک برخوردار باشند که با تأسیس صندوق‌های اعتباری خُرد و ماهیت مشارکتی آن، این امکان برای زنان روستایی فراهم شده است (همان منبع، ص28).

با توجه به آنچه که گفته شد، گسترش دسترسی و مشارکت زنان در صندوق‌ اعتبارات خُرد، نتایج مثبتی را به دنبال دارد که در اقتصاد از آن به عنوان، مارپیچ مُحسنات یاد شده است. زیرا دسترسی آنان منجر به رفاه خود و خانواده خواهد شد (حیدرزاده، 1391، ص 14). مشارکت، وسیله افزایش و توزیع مجدد فرصت‌ شرکت کردن در تصمیم‌گیر‌هایی اجتماعی، اقتصادی و کمک و همکاری در توسعه و بهره‌مند شدن از تأثیرات آن قلمداد می‌شود (خانی و چوپچیان، 1391، ص 146)، که بر بهبود عملکرد صندوق اعتبارات خُرد روستایی تأ­­­­­­ثیرگذار است. از این رو، افزایش و بهبود مشارکت زنان در فعالیت‌های اقتصادی، از عمده‌ترین اهداف این‌گونه طرح‌ها و پروژه‌ها در سطح روستا است. علیرغم موفقیت نظام اعتبارات خُرد در جهان جهت ریشه‌کنی فقر و اشتغال‌زایی زنان و موفقیت‌های محدود آن (فقیری، 1390، ص 14)، در مناطق مختلف کشور ایران، لازم است این صندوق‌ها از نظر راه‌های جذب مشارکت زنان و تأثیر آن بر عمکلرد صندوق مورد تحلیل قرار گیرند، تا با استفاده از تجارب موفق در پی گسترش آنها در نقاط مختلف روستایی کشور باشیم. با توجه به اینکه عمر این صندوق‌ها در ایران به کمتر از پانزده سال می‌رسد و مشارکت زنان نیز در آن‌ها مناسب بوده است، ولی در حال حاضر در شهرستان جیرفت با توجه به تلاش دفتر امور روستایی زنان، فقط تعداد پنج صندوق‌ در روستاها­ی این شهرستان راه‌اندازی شده‌ است که مشارکت زنان در این صندوق‌ها در حد انتظار هم نبوده است، و از سویی، این تعداد صندوق نیز از دیدگاه­های مشارکتی و عملکردی تاکنون مورد بررسی و مطالعه قرار نگرفته‌اند[13] و مطالعات گذشتة سایر محققان در خصوص صندوق‌های مناطق دیگر، بیشتر در خصوص اثربخشی صندوق‌ها بوده است تا تحلیل سایر مؤلفه‌ها بر عملکرد اقتصادی صندوق‌های اعتباری. لذا، ضروری است با توجه به اهمیت و نقشی که مشارکت و مؤلفه‏های آن در موفقیت و بهبود عملکرد صندوق‌ اعتبارات خُرد دارند، مورد مطالعه قرار گیرند. از اینرو، پژوهش حاضر به منظور تحلیل تأثیر مؤلفه‌های پیش‌‌برندة‌ مشارکت زنان روستایی بر بهبود عملکرد اقتصادی صندوق‌ اعتبارات خُرد طراحی شد و در راستای نیل به آن، اهداف اختصاصی زیر نیز دنبال می‏گردد:

1- شناسایی ویژگی‏های فردی زنان روستایی مورد مطالعه؛

2-  بررسی رابطه بین مؤلفه‏های پیش‌برنده‌ی مشارکت و عملکرد اقتصادی صندوق‌ اعتباری خُرد؛ و

3- تعیین سهم مؤلفه‏های پیش‌برنده‌ی مشارکت در عملکرد اقتصادی صندوق خُرد اعتبارات زنان روستایی.

 

روش‏ پژوهش

این تحقیق از نظر ماهیّت از نوع تحقیقات کمّی است. با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ گردآوری داده‏ها، جزء تحقیقات توصیفی- همبستگی می‏باشد. جامعة آماری پژوهش را، اعضاء صندوق‌های اعتباری خُرد زنان روستایی بخش مرکزی شهرستان جیرفت تشکیل دادند که تعداد آن‏ها بر اساس آمار دفتر امور زنان روستایی و عشایری شهرستان جیرفت، پنج صندوق اعتباری بودند (125N=) که از سال 1385 تاکنون تشکیل شده­اند و در روستاهای (بلوک، حسین آباد، اسفندقه، عنایت آباد و هوکرد) مستقر می‌باشند. با توجه به کم بودن تعداد جامعه آماری، به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اصلی پژوهش برای جمع‏آوری داده‏ها، پرسشنامه‏ای متشکل از چندین بخش بود که قسمت اول مربوط به پیش‌برنده‌های مشارکت بود، که در ابعاد آموزشی (3 گویه)؛ حمایتی- سیاستی (3 گویه)؛ شخصیتی- روانشناختی (3 گویه) و اجتماعی (3 گویه) بود که در قالب طیف (هیچ=0، خیلی کم=1، کم=2، متوسط=3، زیاد=4 و خیلی زیاد=5) طراحی گردید. قسمت دوم، به سنجش عملکرد اقتصادی (5 گویه) اختصاص داشت که در قالب طیف (خیلی کم=1، کم=2، متوسط=3، زیاد=4 و خیلی زیاد=5) طراحی گردید. بخش بعدی، به سنجش وضعیت دموگرافیک زنان روستایی مورد مطالعه و سوالاتی در مورد سابقه عضویت در صندوق، تعداد وام دریافتی و میزان آن و مصرف آن وام در زمینه‌های مورد علاقه و کسب و کار پرسیده شد. در این پژوهش، منظور از اعتبارات خُرد، ارائه وام‌هایی با مبلغ متناسب بدون وثیقه و با نرخ بهره پایین به افراد کم درآمد است که این افراد در مدت زمان کوتاهی مبلغ یاد شده را بازپرداخت می‌کنند. برای تعیین روایی صوریو محتوایی پرسشنامه، از نظرها و مشورت‌های استادان گروه ترویج و توسعه کشاورزی بهره گرفته شد. برای تعیین پایاییپرسشنامه، آزمون پیش‌آهنگ در محدوده‌ی همسان جامعه‌ی آماری (در صندوق اعتباری روستای محمد­آباد، در بین 30 نفر از اعضاء) انجام شد که با توجه به نتایج آزمون آلفای کرونباخ (711/0 تا 922/0) می‌توان گفت، ابزار تحقیق پایایی مطلوبی داشته است.

 روش‏های آماری مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل همبستگی با استفاده از نرم‏افزار SPSSver20 و مدل‏سازی معادلات ساختاری[14] با استفاده از نرم‏افزار LISRELver8.50 بودند. مدل‏سازی معادلات ساختاری روشی است که برای نشان‏دادن، تخمین و آزمون فرضیه‏ها درباره روابط بین متغیرهای مشاهده شده و نهفته بکار می‏رود (زامپتاکیس و موستاکیس[15]، 2006، ص 413). مدل‏سازی معادلات ساختاری رویکردی است که شامل دو مرحله، یعنی مدل اندازه‏گیری و مدل ساختاری می‏باشد (اندرسون و گربینگ[16]، 1988، ص 411). در مرحله اول، یعنی مدل اندازه‏گیری به بررسی روایی (اعتبار) و پایایی (اعتماد) متغیرهای نهفته تحقیق با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی (CFA) پرداخته می‏شود. در این مرحله، از مقدار t و روایی سازه (AVE) برای بررسی روایی و از پایایی ترکیبی (CR) برای بررسی پایایی ابزارهای اندازه‏گیری استفاده می‏شود. چنانچه مقدار t  در سطح یک یا پنج درصد معنی‏دار باشد؛ مقدار AVE بالاتر از 5/0؛ مقدار CR بالاتر از 6/0 باشد، روایی و پایایی ابزارهای تحقیق مناسب و قابل قبول می‏باشد (کلانتری، 1388، ص 214؛ فورنِل و لارکِر[17]، 1981، ص 46؛ گِفِن[18] و همکاران، 2000، ص 15؛ زامبو[19] و همکاران، 2007، ص 21؛ رایکو[20]، 1998، ص 383­).

 در مرحله دوم، توسط مدل ساختاری به ارزیابی فرضیه‏ها در مورد روابط بین متغیرهای نهفته (سازه‏ها) پژوهش پرداخته می‏شود. برای ارزیابی برازندگی مدل‏ اندازه‏گیری و مدل ساختاری چندین شاخص برازندگی وجود دارد. در پژوهش حاضر، با استناد به پیشنهادهای (هومن، 1388، ص 40؛ بامگارت­نر و هامبرگ[21]، 1995، ص 157)، برای ارزیابی برازندگی مدل اندازه‏گیری و ساختاری پژوهش استفاده شده است که در جدول 1 مقادیر مناسب برای شاخص‌ها آورده شده است.

 

جدول1- شاخص‏های برازندگی مدل

شاخص

X2/df

RMR

GFI

NFI

NNFI

IFI

CFI

RMSEA

معیار

مقدار کای اسکوئر جدول، بر درجه آزادی، 3 و کم‏تر

بین صفر و یک (05/0˂)

0(عدم برازش) تا 1(برازش کامل)

کوچک‏تر از 08/0

      منبع:(هومن، 1388، ص 40؛ بامگارت­نر و هامبرگ، 1995، ص 157)

 

در مدل این پژوهش (نگاره‌ی 1)، چهار مؤلفة‏ نهفته، یعنی پیش‌برنده‌های آموزشی (EDU)؛ سیاستی- حمایتی (POL)؛ شخصیتی- روانشناختی (INDI) و اجتماعی (SOC) به ‏عنوان مؤلفه‏های مستقل برای پیش‏بینی عملکرد اقتصادی صندوق‌های اعتباری خُرد زنان روستایی (FUNC) به ‏عنوان مؤلفه‏ وابسته بکار برده شده است. لذا، این پژوهش چهار فرضیه دارد که عبارت­اند از:

H1: مؤلفه‏های پیش‌برنده‌‌ی آموزشی تأثیر مثبت و معنی‏داری بر عملکرد اقتصادی صندوق‌های خُرد روستایی دارد.

H2: مؤلفه‏های پیش‌برنده‌‌ی سیاستی- حمایتی تأثیر مثبت و معنی‏داری بر عملکرد اقتصادی صندوق‌های خُرد روستایی دارد.

H3: مؤلفه‏های پیش‌برنده‌‌ی شخصیتی- روانشناختی تأثیر مثبت و معنی‏داری بر عملکرد اقتصادی صندوق‌های خُرد دارد.

H4: مؤلفه‏های پیش‌برنده‌‌ی اجتماعی تأثیر مثبت و معنی‏داری بر عملکرد اقتصادی صندوق‌های خُرد روستایی دارد.

 

 

 

 

 

نتایج و یافته‌ها

ویژگی‌های فردی نمونه‌های مورد بررسی

 نتایج تحلیل توصیفی نشان داد که، میانگین سن افراد مورد مطالعه 34/36 سال با انحراف معیار 11/7 سال بود. بر اساس یافته‏ها، 102 نفر (6/81 درصد) متأهل و 23 نفر (4/18 درصد) مجرد بودند. فزون براین، اکثریت پاسخویان مدرک تحصیلی دیپلم دارند (46 نفر یا 8/36 درصد). همچنین 31 نفر (8/24 درصد) مدرک تحصیلی سیکل، 20 نفر (16 درصد) فوق دیپلم، 14 نفر (2/11 درصد) لیسانس و بالاتر دارند و 2/11 درصد (14 نفر) سواد در حد خواندن و نوشتن دارند. سابقه عضویت در صندوق­های اعتباری خُرد، در میان پاسخگویان 89/2 سال با انحراف معیار 22/2 می­باشد که اکثریت پاسخگویان کمتر از دو سال است که در صندوق­های اعتباری عضو شده­اند. حدود (8/32 درصد معادل با 41 نفر) از زنان مورد مطالعه، حداقل یک بار وام دریافت کرده­اند و 58 نفر (4/46 درصد) تا­کنون هیچ وامی دریافت نکرده­اند، ولی درخواست خود را جهت دریافت وام به صندوق اعلام نموده‌اند. میانگین مبلغ وام دریافت شده توسط اعضاء، 9380000 هزار ریال می­باشد. بالاترین میزان وام دریافتی 15000000 هزار ریال و کمترین وام دریافتی 5000000 هزار ریال می­باشد.

 

توصیف همبستگی بین مؤلفه‌های پیش‌برندة مشارکت با سازة عملکرد اقتصادی صندوق­های اعتباری

توصیف همبستگی مؤلفه‌های پیش‌برندة مشارکت، در جدول 2 نشان می‌دهد که تمامی مؤلفه‌های موجود در حد متوسط به بالایی قرار دارند. همچنین، مؤلفه‌های پیش­برنده مشارکت همگی با مؤلفه‌ی عملکرد اقتصادی رابطه مثبت و معنی‌داری دارند و این حاکی از آن است که، با توجه به این مولفه‌های مشارکت، می­توان عملکرد صندوق­های اعتباری مورد مطالعه را افزایش داد. از این میان، رابطه بین مؤلفه‌ اجتماعی با عملکرد اقتصادی، بیشترین (557/0r=) همبستگی در سطح  یک درصد را دارد. از سویی، میزان همبستگی بین مؤلفه‌ شخصیتی- روانشناختی و عملکرد اقتصادی، کمترین همبستگی در سطح یک درصد (407/0r=) را دارا است.

 

 

 

 

 

جدول 2- ماتریس همبستگی بین مؤلفه‌های پژوهش

مؤلفه‌های پژوهش

میانگین

انحراف معیار

آموزشی

سیاستی- حمایتی

شخصیتی- روانشناختی

اجتماعی

عملکرد اقتصادی صندوق

1- آموزشی

99/3

81/0

1

 

 

 

 

2- سیاستی- حمایتی

58/2

95/0

**329/0

1

 

 

 

3- شخصیتی- روانشناختی

10/3

87/0

**316/0

*215/0

1

 

 

4- اجتماعی

25/3

91/0

**469/0

**311/0

**677/0

1

 

5-عملکرد اقتصادی صندوق

99/2

68/0

**549/0

**473/0

**407/0

**557/0

1

  (منبع: یافته­های پژوهش حاضر، 1394­ )        ** معنی‏داری در سطح 1 درصد  و * معنی‏داری در سطح 5 درصد

 

ارزیابی برازش الگوی مورد بررسی پژوهش

برای ارزیابی مدل اندازه‏گیری متغیرهای نهفته پژوهش، از تحلیل عاملی تأییدی[22] استفاده شد. مدل اندازه‏گیری متغیرهای نهفته با نمایش بارهای عاملی استاندارد شده، معنی­داری و شاخص‏های برازندگی (نگاره‌ی2 و 3) و مقدار t و شاخص‏های روایی و پایایی متغیرهای نهفته (جدول، 3) حاصل تحلیل عاملی، پس از انجام اصلاح‌های مربوط به مدل در ادامه نمایش داده شده است. با توجه به نتایج، دیده می‏شود که مقدار t همه­ی ضریب­های مسیر بین نشانگرها و مؤلفه‌های نهفته پژوهش، بالاتر از 96/1 می‏باشند و برای همه­ی مؤلفه‌های پژوهش، مقادیر شاخص‏های (پایایی ترکیبی[23] و میانگین واریانس استخراج شده[24]) مقادیر بالا و مناسبی دارند. همچنین، مقدار کای دو بر درجه آزادی[25]، مقدار مناسبی دارد و از سوی دیگر مقدار شاخص برازندگی تطبیقی[26]، بالاتر از 90/0 هستند که مقدار مناسبی را دارند. همچنین مقدار ریشه میانگین مجذور خطای تخریب[27]،کمتر از 08/0 و شاخص میانگین مجذور باقی‏مانده‏ها[28]، کمتر یا برابر با 05/0 است و در مجموع می‌توان اذعان کرد که، برازش مدل مناسب و قابل پذیرش است.

 

 

 

(نگاره‌ی، 2- بارهای عاملی استاندارد شده، به­دست آمده از تحلیل عاملی تأییدی،پس از اصلاح مدل جهت برازش)

(منبع: یافته­های پژوهش حاضر، 1394­ )

 

(نگاره‌ی 3- بارهای عاملی معنی داری به­دست آمده از تحلیل عاملی تأییدی،پس از اصلاح مدل جهت برازش)

(منبع: یافته­های پژوهش حاضر، 1394­ )

 

در جدول 3، مدل اندازه­گیری مؤلفه‌های پژوهش و مقادیر ضریب استاندارد شده؛ خطای استاندارد؛ مقدار t ؛ نوع متغیر­ها؛ پایایی ترکیبی (CR) و روایی سازه (AVE) آورده شده است. همچنین برای راهنمایی بیشتر، نماد نشانگر در مدل و  نشانگرهایی که به عنوان مرجع ثابت (fix) در نظر گرفته شده­اند، آورده شده است.

 

جدول 3- خلاصه اطلاعات مدل‌های اندازه‏گیری مؤلفه‌های نهفته پژوهش

مؤلفه‌های نهفته

نشانگر و نماد آن در مدل

نوع متغیر

ضریب استاندارد شده

خطای استاندارد

t

CR

AVE

آموزشی  (education)

Edu1 آموزش مستمر اعضاء، هیات مدیره و مدیرعامل صندوق

مستقل

75/0

*-

-

95/0

87/0

Edu2 آشناسازی زنان عضو با مشاغل جدید و بازار

91/0

17/0

**10/7

Edu3 افزایش دانش بازاریابی اعضاء

99/0

17/0

**43/7

سیاستی-حمایتی  (policy)

Pol1 توجه به نظارت و کنترل در فعالیت‌های اعضاء

مستقل

82/0

*-

-

95/0

87/0

Pol2 ارائه وام به اعضاء با کارمزد کمتر

86/0

12/0

**48/9

Pol3 افزایش مبالغ وام

62/0

14/0

**03/7

شخصیتی-روانشناختی (individual)

Ind1 انگیزه و علاقه‌ی شخصی

مستقل

71/0

*-

-

93/0

84/0

Ind2 شجاعت در تصمیم‌ و مسئولیت پذیری

88/0

18/0

**78/7

ind3 نوآوری، خلاقیت و ابتکار عمل

47/0

096/0

**33/6

اجتماعی  (social)

Soc1 مشورت با اعضاء در امور صندوق برای تصمیم‌گیری‌ها

مستقل

87/0

*-

-

97/0

92/0

Soc2 تقویت روحیه‌ی همکاری و همیاری بین اعضاء برای مشارکت در جهت ارتقاء جایگاه زنان

92/0

085/0

**30/13

Soci3 برنامه­ریزی مشارکتی برای کیفیت بخشیدن به دوره­ها

69/0

077/0

**33/9

عملکرد اقتصادی صندوق های اعتباری (function)

Func1 کمک به ایجاد اشتغال در زمینه‌های صنایع دستی، دامداری، خدماتی و...

وابسته

50/0

*-

-

92/0

72/0

Func2 افزایش درآمد شما حاصل از فعالیت­های مربوط به اشتغال به کمک صندوق

73/0

26/0

**17/7

Func3 استقلال مالی شما در خرید و تأمین وسایل و مایحتاج زندگی

88/0

32/0

**47/5

Func4 مالکیت شما بر وسایل و اشیاء (از جمله وسایل زندگی و ....)

75/0

25/0

**33/5

Func5 اعطاء و برخورداری شما از وام از منابع صندوق

97/0

37/0

**24/5

     ** معنی‏داری در سطح 1 درصد                                                           (منبع: یافته­های پژوهش حاضر، 1394­ )

   *- این مسیر­ها به عنوان متغیر مرجع، ثابت (fix) شدند.

χ2/df= 1/12, P=0/19, RMR=0.05, GFI=0.91, NFI= 0/92, NNFI=0.98, IFI=0.98, CFI=0.98, RMSEA=0/03

Composit Relability = (Σλ) 2 / (Σλ) 2+ (Σδ).         Average Variance Extracted = Σλ2 /  Σλ2 + Σδ

 

ارزیابی مدل ساختاری پژوهش

پس از تأیید روایی (اعتبار)، پایایی (اعتماد) و برازش الگو از طریق تحلیل عاملی تأییدی، به‏منظور آزمون فرضیه‏های پژوهش، از روش مدلسازی معادلة ساختاری در قالب تحلیل مسیر استفاده شد. مدل ساختاری روابط بین متغیرهای نهفته پژوهش با نمایش بارهای عاملی استاندارد شده و شاخص‏های برازندگی پس از حالت اشباع و اصلاح  در (نگاره‌ی 3) نشان داده شده است. نتایج الگوی معادله­های ساختاری، مؤید این است که شاخص‌های نیکویی برازش نیز مدل را تأیید می‌کند. از سویی، مقدار کای دو بر درجه آزادی مقدار مناسبی دارد و از سوی دیگر،  مقدار شاخص برازندگی؛ شاخص نرم‏نشده‏ برازندگی؛ شاخص برازندگی فزآینده؛ شاخص برازندگی تطبیقی، بالاتر از 90/0 هستند که مقدار مناسبی را دارند. همچنین، مقدار ریشه میانگین مجذور خطای تقریب کمتر از 08/0 و شاخص میانگین مجذور باقی‏مانده‏ها کم‏تر از 05/0 است و در مجموع برازش مدل مناسب و قابل پذیرش است.

 

 

χ2/df= 1/41, P=0/004, RMR=0.05, GFI=0.89, NFI= 0/89, NNFI=0.95, IFI=0.96, CFI=0.96, RMSEA=0/06

(نگاره‌ی3- مدل ساختاری پژوهش با نمایش بارهای عاملی استاندارد شده و شاخص‏های برازندگی پس از اصلاح)

(منبع: یافته­های پژوهش حاضر، 1394)          

 

از سوی دیگر، نتایج ارائه شده در جدول 3 درباره آزمون فرضیه­ها نشان‏دهندة این است که ضریب مسیر استاندارد شده بین مؤلفه،‌ شخصیتی- روانشناختی و عملکرد اقتصادی صندوق 02/0 است که خیلی ضعیف و از لحاظ آماری معنی‏دار نیست، زیرا مقدار t آن کمتر از 96/1 می‌باشد (02/0,γ=14/0t=). فزون بر این، نتایج بیانگر این است که ضریب­های مسیر استاندارد شده، بین مؤلفه‌های سیاستی- حمایتی (40/0,γ=13/4t=)، آموزشی (30/0,γ=70/3t=) و اجتماعی (32/0,γ=01/2t=) با عملکرد اقتصادی صندوق اعتباری در سطح یک درصد معنی‏دار می‏باشند و مقدار t آن‌ها بالاتر از 96/1 است. مقدار ضریب تبیین (R2)، عملکرد اقتصادی صندوق اعتباری نیز برابر با 66/0 است، بدین معنی که 66 درصد از تغییرات واریانس دیدگاه زنان در مورد عمکلرد اقتصادی صندوق­های اعتباری خُرد مورد بررسی، توسط مؤلفه‌های مشارکت تبیین می‏شود.

 

جدول3- خلاصه اطلاعات مسیر

مؤلفه‌های مستقل

مؤلفه‌ی وابسته

ضریب استاندارد شده

T-Values

آزمون فرضیه‌ها

R2

آموزشی  (education)

عملکرد اقتصادی صندوق‌های اعتباری (function)

30/0

**70/3

66/0

سیاستی- حمایتی  (policy)

40/0

**13/4

شخصیتی-روانشناختی(individual)

02/0

ns14/0

×

اجتماعی  (social)

32/0

**01/2

(منبع: یافته­های پژوهش حاضر، 1394)                         ** معنی‏داری در سطح 1 درصد

 

به این ترتیب، از بحث­های بالا و  با توجه به معنی­داری مقدار T-Values و آزمون فرضیه‌ها  می‌توان چنین نتیجه گرفت که؛

ü      پیش‌برنده‌های آموزشی؛ سیاستی- حمایتی و اجتماعی تأثیر مثبت و معنی‏داری بر عملکرد اقتصادی صندوق‌های اعتباری خُرد مورد بررسی دارند. بنابراین، فرضیه‌های (H1)، (H2) و (H4) پژوهش، مورد تأیید قرار می‌گیرند.

ý     پیش‌برنده‌ی شخصیتی - روانشناختی تأثیر مثبت و معنی‏داری بر عملکرد صندوق‌های اعتباری خُرد مورد بررسی ندارد. بنابراین، فرضیه سوم (H3) پژوهش، مورد تأیید قرار نمی‌گیرد.

 

بحث و نتیجه‌گیری

برنامه‌ریزان روستایی ایران، در جستجوی مناسب‌ترین روش‌های جلب و جذب گروه‌های مختلف مردم به خصوص زنان به سوی مشارکت، همکاری و مداخله در تهیه و اجرای برنامه‌ها و پروژه‌های توسعه روستایی هستند. زنان روستایی، به عنوان یکی از دو بازوی اصلی تولید در فعالیت‌های واحد بهره‌برداری کشاورزی، در مراحل مختلف آن نقش اساسی دارند. اعتبار خُرد رهیافتی است که بر فقرزدایی تأکید دارد و این امر را از طریق عرضه خدمات اعتباری به افراد کم درآمد دنبال می‌کند. این خدمات عمدتاً، وام‌های کوچکی است که در اختیار واحدهای اقتصادی کوچک و خُرد قرار می‌گیرد. صندوق اعتباری خُرد در نواحی روستایی با به­کارگیری فنون و رهیافت‌های بدیل توان اقتصادی زنان روستایی را افزایش می‌دهند و مشارکت زنان را در توسعه برنامه‌های روستایی تسهیل می‌کنند. مشارکت، وسیله افزایش و توزیع مجدد فرصت‌ شرکت جستن در تصمیم‌گیر‌هایی اجتماعی، اقتصادی و کمک و همکاری در توسعه و بهره‌مند شدن از تأثیرات آن قلمداد می‌شود که بر بهبود عملکرد صندوق اعتبارات خُرد روستایی تأ­­­­­­ثیرگذار است. در همین راستا، در شهرستان جیرفت با توجه به تلاش دفتر امور روستایی و عشایری زنان جهاد کشاورزی، مشارکت زنان در راه‌اندازی این صندوق‌ها و پابرجا ماندن این مشارکت در حد انتظار نبوده است. از این رو، پژوهش حاضر به منظور تحلیل تأثیر مؤلفه‌های پیش‌‌برنده‌ مشارکت زنان روستایی بر بهبود عملکرد اقتصادی صندوق‌ اعتبارات خُرد طراحی شده است تا بتواند گامی در جهت ثبات و موفقیت این صندوق‌ها بردارد.

 نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که، مؤلفه‌های پیش برنده مشارکت همگی با مؤلفه‌ی عملکرد اقتصادی صندوق‌های اعتباری خُرد زنان رابطه مثبت و معنی‌داری دارند و این نشان دهندة این است که با توجه به این مولفه‌های مشارکت، می­توان عملکرد صندوق‌های اعتباری خُرد را نیز افزایش داد. از سویی، نتایج تحلیل عاملی تأییدی مدل اندازه‏گیری سازه‌های نهفته پژوهش، یعنی مؤلفه‌های پیش‌برنده و عملکرد اقتصادی صندوق حاکی از آن است که نشانگر‏های انتخابی در پژوهش، به درستی انتخاب شده‏اند و بر طبق شاخص‌های برازش، دارای روایی و پایایی مناسبی بودند. فزون بر این، نتایج مدل‌سازی معادله ساختاری نشان داد که از دیدگاه پاسخگویان مؤلفه‌ و سازه، شخصیتی- روانشناختی تأثیر معنی‌داری بر عملکرد اقتصادی صندوق‌های خُرد اعتباری ندارد (02/0,γ=14/0t=) که در این رابطه دلیلی که می­توان بدان اشاره کرد، شاید این است که زنان روستایی انگیزة کافی برای عضویت در صندوق­ها را ندارند و آن هایی که عضو هستند، نوآوری و خلاقیتی برای انجام امور و بهبود عملکرد اقتصادی صندوق‌های اعتباری ندارند. از سویی، ضریب­های مسیر استاندارد شده، بین مؤلفه‌های سیاستی- حمایتی (40/0,γ=13/4t=) معنی‌دار است که با مطالعه احمدپور و همکاران (1393) هم خوانی و مطابقت دارد. فزون بر این، مؤلفه‌ی آموزشی (30/0,γ=70/3t=) تأثیر مثبت و معنی‌داری بر عملکرد اقتصادی صندوق‌ها دارد که با نتایج مطالعه­ی فوائدی و همکاران، 1390، مطابقت دارد. همچنین، مؤلفه‌ی اجتماعی (32/0,γ=01/2t=) نیز تأثیر مثبت و معنی‌داری بر عملکرد اقتصادی صندوق­ها­ی اعتباری خُرد دارد، که با نتایج مطالعه زارعی و میرباقری (1392)؛ احمدپور و همکاران (1393) و رحمانی و همکاران ( 1389)  همراستا است. از سویی، مقدار ضریب تبیین (R2) نشان داد که 66 درصد از تغییرات واریانس دیدگاه زنان در مورد عمکلرد اقتصادی صندوق‌های اعتباری خُرد مورد بررسی توسط مؤلفه‌های مشارکت تبیین می‏شود. در پایان به­منظور بهبود عملکرد بهتر صندوق­های اعتباری خُرد مورد مطالعه، پیشنهاد­های زیر ارائه می­شوند:

ü   همانطور که در مبانی نظری پژوهش شرح داده شد، مدیریت صندوق­ها شامل دو مرحله "راه­اندازی و واگذاری" است، که مرحله راه‌اندازی ممکن است یکسال به طول بی­انجامد و در بعضی مواقع کارشناسان برای تشکیل صندوق در زمان کوتاه‌تر مبحث مشارکت محلی و کارهای تسهیلگری را نادیده می‌گیرند و یا کمتر اهمیت می‌دهند. لذا، پیشنهاد می‌شود از همان ابتدای راه‌اندازی تا محله واگذاری امور به مردم محلی، از نظرات خبرگان، معتمدین و ریش سفیدان محلی، تسهیلگران زن و کارآفرینان زن موفق نیز کمک گرفته شود تا هم مرحله راه‌اندازی زودتر طی شود و هم اثربخش‌تر باشد و در نهایت، زنان و مردم محلی توانمند شوند و در این امور بتوانند اظهار­نظر کنند.

ü   ارتقا مهارت‌های زنان روستایی از طریق برنامه­های آموزشی نیز از جمله پیش‌برنده‌های مشارکت در بهبود عملکرد صندوق‌های اعتباری خُرد می‌باشد. خدمات آموزشی، اعم از آموزش عمومی، تخصصی و آموزش برای مدیریت صندوق­ها به اعضاء ارائه خواهد شد اما بهتر آن است که توجه به انواع روش‌های آموزشی و استفاده از آموزشگران مجرب و زنان کارآفرین و موفق در آموزش، مد­نظر قرار گیرد. همچنین، استفاده از نظرات و تجارب اعضاء و مدیران صندوق‌های خُرد اعتباری موفق نیز می‌تواند الگوی آموزشی مناسبی برای سایر صندوق‌ها باشد.

ü   ایجاد کارگروه در صندوق اعتباری خُرد متشکل از نخبگان و مردم محلی و استفاده از نظرات کارشناسان و متخصصان روستایی برای تعیین ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های نواحی روستایی (مشاغل خانگی، صنایع دستی، کشاورزی، دامی، خدماتی و...) برای مصرف صحیح­تر وام‌های دریافتی در جهت اشتغال پایدارتر برای زنان روستایی، می‌تواند عملکرد موفقی را برای صندوق‌های اعتباری خُرد مورد مطالعه به بار آورد.

 



[1] -­ O’Toole and macgarvey

[2] ­ - Li and et al

[3] - Kalra and et al

[4] - Doocy and et al

[5]  - Badri Othman

[6] -Anderson and Locker

[7]  - world bank

[8] -­Dinh Khoi and et al

[9] - Rooyen

[10] - Samer

[11] - Panta Monteza

[12] - Steele

[13] .مصاحبه حضوری با دفتر امور زنان  روستایی و عشایری شهرستان جیرفت

[14] -Structural Equation Modeling (SEM)

[15] - Zampetakis and Moustakis

[16] - Anderson and Gerbing

[17] - Fornell and Larcker

[18] - Gefen

[19] - Zumbo

[20] - Raykov

[21] - Baumgartner and Homburg

[22] - Conformity Factor Analysis (CFA)

[23] - Composit Relability(CR)

[24] - Average Variance Extracted (AVE)

[25] - Chi-Square )X2/df (

[26] - Comparative Fit Index (CFI)

[27] - Root Mean Square Error of Approximation (RMSEA)    

[28] - Root Mean Square Residual (RMR)

 

احمدوند، م. و شریف زاده ، م. (1390). تعیین کننده‌های مشارکت اجتماعی زنان روستایی: مورد مطالعه شهرستان بویراحمد. مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان. 9(3): 166-139.
احمدپور، ا.، عبدی‌ترکامی، م. و سلطانی، ش. (1393). عوامل مؤثر بر موفقیت صندوق اعتبارت خرد زنان روستایی شهرستان قائم شهر. تعاون و کشاورزی. 3(12): 53-31.
اژدری‌فرد، ف. (1390). پیامدهای اجتماعی- اقتصادی طرح تسهیل­گران بر توسعه­ی زنان روستایی شهرستان بویراحمد: مطالعه­ی موردی دهستان سپیدار. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج.
اسدی، ع. (1381). شناخت زنان روستایی با کاربرد روش تحقیق کیفی. پژوهش زنان. 3: 136-111.
بریمانی، ف.، نیک‌منش، ز. و خداوردی، س. (1391). بررسی نقش اعتبارات خرد در توانمندسازی زنان روستایی نمونه موردی دهستان لکستان شهرستان سلماس. اقتصاد فضا و توسعه روستایی، 1(1): 82-69.
بوذرجمهری، خ. و نایب‌زاده، ف. (1388). ارزشیابی طرح تسهیل‌گران زن روستایی در ایجاد ارتباط دوسویه و افزایش مشارکت زنان روستایی در عرصه‌های مختلف توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان مازول از بخش مرکزی شهرستان نیشابور). پژوهش زنان، 7(3): 87-69.
حدادی، س. (1381). نقش تشکل‌های غیر دولتی در طراحی نظام بهینه اعتباری برای زنان روستایی. مجموعه مقالات همایش اعتبارات خرد و زنان روستایی. دفتر امور زنان روستایی. تهران. صص 204-185.
حیاتی، د. و احمدی، ش. (1392). سازه‌های مؤثر بر پایگاه طبقاتی زنان روستایی خانوارهای کشاورز: مورد مطالعه شهرستان روانسر استان کرمانشاه. مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان. 11(3): 132-103.
حیدرزاده، رقیه. (1391). بررسی اثربخشی صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی در تجهیز و هدایت پس انداز خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: شهرستان ارومیه). پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه پیام نور استان البرز.
خانی، ف. (1381). اعتبارات خرد برای زنان روستایی (ضرورت‌ها و موانع). مجموعه مقالات همایش اعتبارات خرد و زنان روستایی. دفتر امور زنان روستایی. تهران. صص 273-250.
خانی، ف. و چوپچیان، ش. (1391). مناسبات جنسیتی در فضاهای روستایی و تأثیر آن بر مشارکت زنان (مطالعه مقایسه‌ای دهستان مریدان شهرستان لنگرود و دهستان هولی شهرستان پاوه). پژوهش‌های روستایی، 3(3): 162-138.
خزایی، ع. (1381). تحلیلی بر تحولات ساختاری در نظام اعتبارات خرد و چگونگی تشکیل صندوق مشارکت زنان روستایی. مجموعه مقالات همایش اعتبارات خرد و زنان روستایی. دفتر امور زنان روستایی. تهران. صص 290-274.
رحمانی، م.، رفیع‌پور گاوگانی، س.، زند رضوی، س.، ادیبی، م. و ربانی، ع. (1389). اثر اعتبارات خرد بر مدیریت بحران: مطالعه موردی صندوق اعتبارات خرد زنان روستای پشت رود بم. فصلنامة روستا و توسعه. 13(3): 51-38.
زارع‌شاه‌آبادی، ع. (1385). تحلیل برنامه‌های آموزشی آموزشگران برنامه‌های آموزشی، ترویجی از نظر زنان روستایی استان یزد. ماهنامة جهاد. 272: 55-43.
زرافشانی، ک.، علی‌بیگی، ا. ح. و فقیری، م. (1391). رتبه‌بندی صندوق‌های اعتبارات خرد براساس توانمندسازی زنان روستایی استان کرمانشاه. زن در توسعه و سیاست، 10(1): 124-105.
سعدی، ح، و عرب مازار، ع, (1383). نقش اعتبارات خرد در توانمندسازی زنان روستایی. مجله علوم کشاورزی ایران، 3(5): 22-5.
سلطانی، ش. و عباسی، ا. (1390). بررسی گرایشات اخیر در زمینه اعتبارات خرد روستایی. مجموعه مقالات دومین همایش ملی توسعه پایدار روستایی، همدان، دانشگاه بوعلی سینا.
شعبانعلی فمی، ح, (1383). رهیافت­ها و فنون مشارکت در ترویج روستایی. چاپ اول. تهران: انتشارات مؤسسه توسعه­ی روستایی ایران.
شکوری، غ. (1381). دلایل اولویت بخشی به زنان روستایی. مجموعه مقالات همایش اعتبارات خرد و زنان روستایی. دفتر امور زنان روستایی. تهران. صص 82-65.
طالب، م. و نجفی اصل، ز. (1386). پیامد اعتبارات خرد روستایی بر توانمئدسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار: نگاهی به نتایج طرح حضرت زینب کبری (س) در روستاهای بویین زهرا. فصلنامة روستا و توسعه. 10(3): 26-1.
علاء‌الدینی، پ. و جلالی موسوی، ج. (1389). ارزیابی اثربخشی برنامه پشتیبانی خدمات مالی خرد و صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی در ایران. توسعه روستایی. 2(2): 76-61.
فقیری، م.، زرافشانی، ک. و علی بیگی، ا. ح. (1393). بررسی تأثیر صندوق‌های اعتبارات خرد بر توانمندسازی زنان روستایی استان کرمانشاه. فصلنامة روستا و توسعه. 17(3): 22-1.
فوائدی، ف، چهارسوقی امین، ح. و  علی پور، ح. (1390). عوامل تأثیرگذار بر موفقیت صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی: مطالعه موردی پروژه بین‌المللی ترسیب کربن. فصلنامة روستا و توسعه. 14(4): 65-49.
قلی‌نیا، م. ج.، فرید، ه. و فرجی، ا. (1384). عوامل مؤثر بر موفقیت صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی: مطالعه موردی استان‌های مازندران و کرمانشاه. مجموعه مقالات همایش اعتبارات خرد توسعه روستایی و فقرزدایی. تهران. صص 381-349.
کرمی، ش.، آگهی، ح. و پاپ‌زن، ع. (1388). ارزشیابی طرح آموزش، حمایت و سازماندهی زنان روستایی استان کرمانشاه به منظور تولید قارچ دکمه‌ای. فصلنامة روستا و توسعه. 12(2): 153-127.
کریمی‌کمال‌‌آباد، ص. (1390). بررسی جامعه شناختی تاثیر سیستم اعتبارات خرد بر اشتغال زنان روستایی در استان تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته جامعه‌شناسی، دانشکده علوم انسانی دانشگاه پیام نور.
کلانتری، خ. (1388). مدل‌سازی معادلات ساختاری در تحقیقات اجتماعی- اقتصادی. انتشارات فرهنگ صبا، تهران. 243ص.
کوشکی، ف.، ایروانی، ه. و کلانتری، خ. (1390). عوامل مؤثر بر بهبود مشارکت زنان در صندوق‌های اعتبارات خرد روستایی: مطالعه موردی استان کرمانشاه. فصلنامة روستا و توسعه، 14(1): 33-14.
معظمی، م.، رحیمی، ع. و طائفه حیدری، ا. (1384). بررسی پوشش و پایداری برنامه‌های اعتبار خرد: مطالعه موردی صندوق اعتبار خرد برای زنان روستایی. مجموعه مقالات همایش اعتبارات خرد توسعه روستایی و فقرزدایی. تهران. صص 329-309.
منصورآبادی، ا. و کرمی، ع. (1385). پیامدهای توسعه بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زنان روستایی: مطالعه موردی در استان فارس. مجلهعلوماجتماعیوانسانی، 24(2): 128-107.
وفایی، ا.، و ترکارانی، م. (1393). بررسی تأثیر نوع و میزان فعالیت زنان روستایی بر سطح حقوق اقتصادی- اجتماعی آن‌ها. مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان. 12(4): 148-119.
هومن، ح. ع. (1390). مدل‌یابی معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار لیزرل. انتشارات سمت، تهران، 339 ص.
یعقوبی، ج. (1384). بررسی اعتبارات خرد بر اشتغال زنان روستایی استان زنجان. پژوهش زنان. 3(1): 146-125.
Anderson, James. C. and Gerbing, David. W. 1988. Structural equation modeling in practice: A review and recommended two-step approach. Psychological Bulletin 103: 411–423.
Anderson., L. & Locker, L. (2002). Microcredit, social capital, and common pool resources. World Development. 30 (1):95-105.
Badri Othman, M. (2015). Role of women in achieving shared prosperity: An impact study of Islamic microfinance in Malaysia. Procedia - Social and Behavioral Sciences. 211:1043 – 1048
Baumgartner, H. and C, Homburg. (1996). Applications of structural equation modeling in marketing andconsumer research: a review. International Journal of Research in Marketing, 13: 139–161.
Dinh Khoi, P., Chritopher, G., Nartea, G., and Cohen, D. (2013). Formal and informal rural credit in the Mekong River Delta of Vietnam: Interaction and accessibility, Journal of Asian Economics. 26:1–13.
Doocy, S; S, Teferra, D, norell and G, Burnham. (2005). Credit program outcomes: coping capacity and nutritional status in the food insecure context of Ethiopia. Science Direct- Social Science and medicine. 60(10): 2371-2382.
Fornell, C. and D. F, Larcker. (1981). Evaluating structural equation models with unobservable variables and measurement error. Journal of Marketing Research, 48, 39–50.
Gefen, D., Straub, D., M, Boudreau. (2000). Structural equation modeling and regression: guidelines for research practice. Communications of the AIS, 4 (7): 1–70.
Kalra, v., Mathur, H.P. and  Rajeev, P. V. (2015). Microfinance clients’ awareness index:A measure of awareness and skills of microfinance clients. IIMB Management Review, 27:252–266
Othman, M. B. (2015). Role of women in achieving shared prosperity: An impact study of Islamic microfinance in Malaysia. Procedia- Social and Behavioral Sciences. 211:1043 – 1048.
Li,  X., Gan, C. and Hu, B. (2011). The welfare impact of microcredit on rural households in China. The Journal of Socio-Economics. 40 (4): 404–411.
O’Toole, K. and Macgarvey, A. (2003). Rural women and local economic development in. Journal of  Womens Rural. 40: 7-12.
Panta Monteza, M.d.P., Yague Blanco, J.L., and Valdivieso, M.R. (2015). The educational microcredit as an instrument to enable the training of women. Procedia - Social and Behavioral Sciences. 197: 2478 – 2483.
Raykov, Tenko. 1998. CoefficientAlphaandCompositeReliabilitywithInterrelatedNonhomogeneous Items.  Applied PsychologicalMeasurement 22(4): 375-385.
Rooyen, C., R. Stewart, and  T. de Wet. (2012). The impact of microfinance in Sub-Saharan Africa: A systematic review of the evidence. World Development. 40: 2249–62.
Samer, S, Majid,I., Rizal, S., Muhamad, M. R., Halim, S. and Rashid, N. (2015). The Impact of Microfinance on Poverty Reduction: Empirical Evidence from Malaysian Perspective. Procedia - Social and Behavioral Sciences. 195: 721 – 728.
Steele, F.; Amin, S., and Naved, R. (1998). The impact of an integrated micro-credit program on women’s empowerment and fertility behavior in rural Bangladesh. Population Council, Working Papers. 11(115): 1-43.
World bank. (2005). World development Report 2003. [on line], < Htpp:// go. Worldbank. Org/ CW20KZ6NYO>.
Zampetakis, Leonidas A, and Vassilis Moustakis. 2006. Linking creativity with entrepreneurial intentions: A structural approach. International Entrepreneurship and Management Journal  2(3): 413-428.
Zumbo, Bruno D, Gadermann, Anne M, and Zeisser Cornelia. 2007. OrdinalVersions of Coefficients Alpha and Theta for Likert Rating Scales.Journal of Modern Applied Statistical Methods 6: 21-29.