بررسی تفاوت‌های جنسیّتی در سرمایة اجتماعی در میان دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی تهران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه الزهرا

2 دانشجوی دکترای سیاست گذاری فرهنگی،پژوهشکده مطالعات فرهنگی واجتماعی

چکیده

سرمایة اجتماعی به پیوندها، ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع باارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می‌شود. اما از آنجا که افراد جامعه در برقراری ارتباط و کمّیت و کیفیّت آن یکسان نبوده، تفاوت‌هایی ازجنبه­های مختلف از جمله تفاوت‌های جنسیّتی بین آن‌ها وجود دارد. بدین­سان هدف از پژوهش حاضر بررسی جنسیّت به عنوان عاملی در تبیین تفاوت‌های سرمایة اجتماعی است. پژوهش حاضر با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. نمونة آماری شامل 160 نفر از دانشجویان رشتة علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی بود، که 80 نفر از آن‌ها مرد و 80 نفر دیگر زن بودند. پس از استخراج نتایج پرسشنامه‌ها، داده‌ها به‌وسیله آزمون تی( t) و با استفاده از نرم‌افزار spss تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که «اعتماد اجتماعی»، «هنجارهای همیاری و کمک متقابل» و «آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی» به عنوان سه بُعد از سرمایة اجتماعی، در بین مردان و زنان تفاوت معناداری ندارد و زنان و مردان تنها از لحاظ مشارکت­های رسمی با هم تفاوت معناداری در سطح 05/0دارند. طبق یافته‌های پژوهش موقعیت­ها و ساختار­هایی مانند سطح تحصیلات و پایگاه اجتماعی- اقتصادی شکل دهندة میزان سرمایة اجتماعی هستند، که جنسیّت نیز تحت تأثیر این موقعیت‌ها و ساختارها قرار می‌گیرد

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A Study on Gender Differences of Social Capital among Social Sciences Students of Tehran Kharazmi University

نویسندگان [English]

  • Zahra Rezaei Nasab 1
  • Sardar Fotuhi 2
چکیده [English]

Social capital refers to connections and communication between members of a network as a valuable source of norms and trust that will lead to the goal realization of members. But society is not unified in terms of communicating and its quality and quantity; therefore there are differences in different aspects such as gender difference. Thus, the purpose of current research is to study the gender as a factor which explains the differences in social capital. A survey was conducted using questionnaires. The sample population included 160 students from Department of Social Sciences at Kharazmi University including 80 males and 80 females. The data were analyzed using t-test (t) and SPSS software. The results of the study show that there are no significant difference between men and women in terms of "social trust," "norms of cooperation and mutual assistance" and "awareness and attention to the public sphere" as the three dimensions of social capital. Single men and women have significant difference (0/05) in formal participation. According to research findings situations and structures such as level of education and socio - economic status shape the amount of social capital and gender is  influenced by these situations and structures

کلیدواژه‌ها [English]

  • Social trust
  • social science students
  • Formal Participation
  • collaboration

چکیده

سرمایة اجتماعی به پیوندها، ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع باارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می‌شود. اما از آنجا که افراد جامعه در برقراری ارتباط و کمّیت و کیفیّت آن یکسان نبوده، تفاوت‌هایی ازجنبه­های مختلف از جمله تفاوت‌های جنسیّتی بین آن‌ها وجود دارد. بدین­سان هدف از پژوهش حاضر بررسی جنسیّت به عنوان عاملی در تبیین تفاوت‌های سرمایة اجتماعی است. پژوهش حاضر با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. نمونة آماری شامل 160 نفر از دانشجویان رشتة علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی بود، که 80 نفر از آن‌ها مرد و 80 نفر دیگر زن بودند. پس از استخراج نتایج پرسشنامه‌ها، داده‌ها به‌وسیله آزمون تی( t) و با استفاده از نرم‌افزار spss تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که «اعتماد اجتماعی»، «هنجارهای همیاری و کمک متقابل» و «آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی» به عنوان سه بُعد از سرمایة اجتماعی، در بین مردان و زنان تفاوت معناداری ندارد و زنان و مردان تنها از لحاظ مشارکت­های رسمی با هم تفاوت معناداری در سطح 05/0دارند. طبق یافته‌های پژوهش موقعیت­ها و ساختار­هایی مانند سطح تحصیلات و پایگاه اجتماعی- اقتصادی شکل دهندة میزان سرمایة اجتماعی هستند، که جنسیّت نیز تحت تأثیر این موقعیت‌ها و ساختارها قرار می‌گیرد.

واژگان کلیدی

اعتماد اجتماعی؛ دانشجویان علوم اجتماعی؛ مشارکت رسمی؛ همیاری

مقدمه و بیان مسأله

سرمایة اجتماعی دریک معنای عام نوعی سرمایه‌گذاری در روابط اجتماعی است که با بازده مورد انتظار در بازار تعریف می‌شود. البته بازار لفظی استعاره‌ای است و محدودة آن در تحلیل‌های گوناگون می‌تواند اقتصادی، سیاسی، اجتماعی یا بازارکار باشد. که درآن، افراد با درگیرشدن در تعاملات و شبکه‌های اجتماعی، منافع مورد انتظار را تولید می‌کنند(لین[1]، 2001: 21). اندیشة اصلی سرمایة اجتماعی این است که خانواده، دوستان، همکاران، دارایی بسیار مهمی را تشکیل می‌دهند که یک فرد در شرایط بحرانی آن‌ها را به‌کارگیرد، از آن‌ها بهره بگیرد یا برای منافع مادی استفاده کند. البته این مسئله برای گروه، بیش‌تر صدق می‌کند(پاتنام و گروس[2]، 2002: 9) سرمایة اجتماعی با متغیرهایی همچون اعتماد، آگاهی، مشارکت در مسائل عمومی و انسجام و همبستگی گروهی و همکاری ارتباط دارد. سرمایة اجتماعی چیزی است که در روابط یا شبکه‌های خود با دیگر افراد داریم. افراد جامعه در برقراری ارتباط و کمّیت و کیفیّت آن یکسان نیستند و  ازجنبه‌های مختلف بین آن‌ها تفاوت‌هایی وجود دارد. نظیر تفاوت‌های جنسیّتی که ناشی از عوامل اجتماعی، فرهنگی و ساختاری است که درطی جریان جامعه‌پذیری و در طی دورة زندگی همواره به جداشدن جهان اجتماعی مردان و زنان منجر شده است. به‌طوری­که تفکیک و تبعیض جنسیّتی در حوزه‌های مختلف جامعه مطرح می‌شود. این نابرابری‌های جنسیّتی میان زنان و مردان در عضویت ارتباطی واجتماعات آن‌ها نیز تأثیر می‌گذارد و زنان ومردان را به شبکه‌های اجتماعی متفاوتی سوق می‌دهد و بدین ترتیب باعث می­شود آن‌ها سرمایة اجتماعی متفاوتی داشته باشند. که در پژوهش‌های مختلف در داخل و خارج از کشور پشتوانة تجربی یافته است. نگاهی به پیشینه‌های انجام شده در این مورد به ما کمک بهتری می‌کند. در پژوهش مور(1990) این نتایج به‌دست آمد که زنان بیش‌تر تمایل دارند تا پیوندهای نزدیک و صمیمی‌تری با خویشاوندان و پیوندهای غیرخانوادگی کم‌تری داشته باشند و مردان گرایش دارند تا پیوندهای بیش‌تری در بیرون خانواده برقرار کنند. تیمبر‌لین شارون(2005) در مقاله‌ای، با استفاده از روش اسنادی-کتابخانه‌ای، سرمایة اجتماعی و جنسیّت در محیط کار را، به این گونه که رابطة سرمایة اجتماعی با توسعة مدیریت در محیط کاری و به طور خاص اهمیت جنسیّت در تشکیل سرمایة اجتماعی را بررسی می‌کند و منافع آن را توضیح می‌دهد؛ اگرچه ورود زنان به طور پیوسته به محیط کار در نیم قرن اخیر در حال رشد بوده است و گام‌های بلندی در به دست آوردن تساوی اقتصادی با مردان برداشته شده است، آمارها معلوم می‌کنند که زنان نسبت به مردان در پیشرفت شغلی، اکتساب پست و سطوح جبران خدمات از اولویت کم‌تری بهره‌مند هستند. همچنین برت در سال 1992، برای بررسی رابطة بین سرمایة اجتماعی و جنسیّت، مطالعة عمیقی در میان 300 مدیر در شرکت‌های بزرگ انجام داد. نتیجه این بود که مردان سرمایة اجتماعی را با حرکت در محیط‌های پر از شکاف‌های ساختاری و فرصت‌هایی برای مبادلة اطلاعات و قدرت ایجاد می‌کنند. در حالیکه زنان در شبکه‌های کوچک و محدودیت زیاد به موفقیت دست می‌یابند(به نقل از کیلربی و والیس[3]،2004، 241). باستانی پژوهشی تحت عنوان «سرمایة اجتماعی شبکه و جنسیّت: بررسی ویژگی‌های ساختی، تعاملی وکارکردی شبکة اجتماعی زنان و مردان در تهران» انجام داد؛ که در آن تأثیر جنسیّت و متغیرهای زمینه‌ای بر شبکة روابط را آزمون کرد که  نتایج پژوهش او نشان می‌دهد که شبکه‌های زنان و مردان از نظرساخت)اندازه و ترکیب شبکه) تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای ندارند، اما از نظر خصوصیات تعاملی و کارکردی متفاوت هستند. زنان انواع زنانه‌تر حمایت) عاطفی) و مردان انواع مردانه‌ترحمایت)مالی و اطلاعاتی) را فراهم می‌کنند و افراد شاغل و متأهل  سرمایة اجتماعی بالاتری دارند. آنچه که شبکة روابط زنان و مردان را از هم متمایز می‌کند، فرصت‌ها و محدودیت‌هایی است که زنان و مردان دارند و ناشی از نابرابری‌های جنسیّتی و عدم توزیع برابر امکانات و فرصت‌ها در جامعه است(باستانی و صالحی هیکویی،1386: 63). بنابراین، موقعیت‌ها، فرصت‌ها و محدودیت‌های متفاوت باعث تفاوت در سرمایة اجتماعی می‌شود که در این خصوص نقش جنسیّت در جامعة ما بارزتر به نظر می‌رسد و این تفاوت در میان زنان ومردان اثرات و پیامدهای خاصی به دنبال خواهد داشت. مدنی قهفرخی درسال1382، در پژوهشی باعنوان پیامدهای جنسیّتی تخریب سرمایة اجتماعی نشان می‌دهد که رشد و رواج آسیب‌های اجتماعی جمعیت، زنان را بیش از مردان در معرض خطر قرار داده است. علاوه بر این، نرخ شیوع اختلالات روانی در زنان ایرانی بیش از مردان است. با وجود شرایط حضور دو گروه زنان و مردان در جامعة واحد، آثار سوء نابسامانی‌های موجود، سلامت زنان را بیش از مردان در خطر قرار داده است. همچنین نتایج پژوهش خمرنیا و همکاران(1389) نشان داد که بین دو مؤلّفه سرمایة اجتماعی (اعتماد و بخشش و روحیة داوطلبی) با فرسودگی شغلی ارتباط معناداری وجود دارد و این بر اهمیت موضوع همبستگی بین ابعاد سرمایة اجتماعی و فرسودگی شغلی زنان و مردان اشاره دارد. همچنین خواجه نوری و مقدس(1388)، «جهانی شدن و سرمایة اجتماعی زنان» را بررسی قرار کردند. که نتایج پژوهش آن‌ها نشان می‌دهد که متغیرهای مرتبط با فرایند جهانی شدن ( نقش جنسیّتی‌، آگاهی نسبت به جهانی شدن، شیوة زندگی، آگاهی نسبت به قوانین و مقررات و استفاده از فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی ) با سرمایة اجتماعی زنان رابطة معناداری دارند. هر چه زنان بیش‌تر تحت تأثیر فرآیند جهانی شدن باشند‌، از سرمایة اجتماعی بیش‌تری بهره‌مند هستند‌. چنین به نظر می‌رسد که زنانی که تحت تأثیر این فرآیند هستند، بیش‌تر به دنبال منابع اطلاعاتی و ارتباطی و شبکه‌های اجتماعی به شکل انجمن‌ها و مانند آن‌ها هستند. همچنین بررسی رابطة میان سرمایة اجتماعی و مشارکت سیاسی زنان عنوان پژوهشی است که موحد و همکاران(1387) انجام داده‌اند. نتایج به‌دست آمده نشان می‌دهد رابطة معنادار میان سرمایة اجتماعی- ارتباطی زنان و نگرش آن‌ها نسبت به مشارکت سیاسی تأیید می‌شود. هر چه سرمایة اجتماعی زنان بالاتر باشد‌، میزان مشارکت سیاسی در ابعاد گوناگون افزایش می‌یابد. همچنین بر اساس یافته‌های پژوهش رفعت جاه و قربانی (1390 )زنانی که از سرمایة اجتماعی بیش‌تری بهره‌مند هستند، بهتر از دیگران توانسته‌اند در موقعیت شغلی خود ارتقاء یابند. همچنین پویا و همکارن (1393) پژوهشی تحت عنوان تأثیر سرمایة انسانی و اجتماعی کارکنان زن بر کسب پست‌های سازمانی انجام داده و به این نتیجه رسیده‌اند که سرمایة انسانی در کلیة سطوح سازمانی می‌تواند خانم‌ها را در کسب پست‌های سازمانی کمک کند و سرمایة اجتماعی بر کلیه سطوح سازمانی تأثیر یکسانی دارد و خانم‌ها پست‌های بالاتر را به دلیل داشتن سرمایة انسانی بیش‌تر به دست آورده‌اند. پژوهش‌های زیادی در داخل و خارج از کشور دربارة سرمایة اجتماعی انجام شده است، اما با تأکید بر جنسیّت، تحقیقات خارجی معدود و در داخل کشور نیز تاکنون پژوهشی انجام نشده است. یکی از دلایلی که این پژوهش در میان دانشجویان انجام شد این بود که در جامعة ما از یک سو با وجود یک بستر اجتماعی سنّتی و از سوی دیگر با ورود زنان به عرصه‌های اجتماعی مختلف، به ویژه کار دستمزدی درخارج از خانه و نیز حضور آن‌ها در سازمان‌ها و ادارات در قلب مادرشهرهای امروزی، شاهد این هستیم که این فرایند در میان دانشجویان بیش‌تر به چشم می‌خورد. در واقع این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤالات بود:

با توجه به محدودیت امکانات و منابع در اختیار زنان، سرمایة اجتماعی آن‌ها دارای چه ویژگی‌هایی است؟ و چه تفاوت‌هایی با مردان دارند؟ یا به عبارتی بین زنان و مردان چه تفاوت‌هایی در‌بارة متغیرهای اعتماد اجتماعی، هنجارهای همیاری و کمک متقابل، مشارکت‌های رسمی، آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی وجود دارد؟ آیا زنان و مردان در موقعیت‌ها و سمت‌های مشابه، سرمایة اجتماعی مشابهی داشته‌اند؟ ازجمله این موقعیت‌های مورد بررسی سطح تحصیلات(کارشناسی و کارشناسی ارشد)، وضعیت تأهل و پایگاه اجتماعی- اقتصادی است. بدین ترتیب به دو دلیل این پژوهش در میان دانشجویان اجرا شد:

اولاً دختران دانشجو تنها گروه در میان زنان هستند که درخارج از خانه و نیز در عرصه‌های عمومی تا حدودی همانند مردان حضور دارند. ثانیاً دانشجویان(دختر و پسر) در موقعیت و با منابع و امکانات تا حدی مشترک به دلیل سطح تحصیلات عالی، زندگی خوابگاهی، امکانات رفاهی و تفریحی و ... قرار دارند. و یکی از دلایل انتخاب دانشجویان علوم اجتماعی نیز بستر و موارد درسی مشابه در خصوص نگرش و آگاهی است و دلیل دیگر انتخاب دانشجویان علوم اجتماعی، همکاری گروه علوم اجتماعی با پژوهشگر برای نمونه‌گیری پژوهش بوده است.

بدیهی است که بررسی سرمایة اجتماعی در جامعة ما، بر حسب تفاوت‌های جنسیّتی، ما را به شناخت بهتر هدایت خواهد کرد و می­توان با برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری در جهت بهبود شرایط اجتماعی زنان و مردان کمک کرد. بر این اساس هدف نوشتار حاضر بررسی تفاوت‌های سرمایة اجتماعی و مؤلّفه‌های آن در میان دانشجویان (دختر و پسر) علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی تهران است.

سرمایة اجتماعی: ریشة استفاده از اصطلاح سرمایة اجتماعی به سال 1916 و به کاربرد اولیة آن توسط یک معلم جوان ترقی‌خواه به نام «هنیفن» بازمی‌گردد. که در بحث از مراکز اجتماعات روستایی، بر اهمیت احیای مشارکت‌های اجتماعی بر تداوم دموکراسی و توسعه تأکید کرد(پاتنام و گروس،2002: 5-4). به هرحال به این مفهوم، تنها در دهة 1980 بود که به‌شدت توجه شد. این امر عمدتاً مرهون «کلمن» جامعه‌شناس آمریکایی، و پژوهش او در زمینة مشارکت در امور مدرسه (شهرشیکاگو) بود. بعد از آن بوردیو در فرانسه ابعاد دیگری ازاین مفهوم را روشن کرد.از نظر بوردیو حوزه‌های گوناگون و متفاوت زندگی هنر، علم، دین، اقتصاد، سیاست و... مدل‌های کوچک متمایزی از قاعده‌ها، مقررات واشکال قدرت را شکل می‌دهد که بوردیو آن را میدان می‌نامد. میدان فضای ساخت‌مندی از جایگاه‌هاست. سرمایه هرگونه خاستگاه و سرچشمه در عرصة اجتماعی است که در توانایی فرد برای بهره‌مندی از منافع خاص به دست آمده در این صحنه مؤثر واقع می‌شود. سرمایه وابسته به عرصه‌ای است که شخص درآن عمل می‌کند و به سه شکل ظاهر می‌شود: 1)سرمایة اقتصادی که بی‌درنگ و مستقیماً قابل تبدیل به پول است و ممکن است به شکل حقوق مالکیت درآید؛ 2)سرمایة فرهنگی که با بعضی شروط، قابلیت تبدیل به سرمایة اقتصادی را دارد و ممکن است که به شکل مدارک تحصیلی درآیند؛ 3) سرمایة اجتماعی که ساخته شده از تکالیف و تعهدات اجتماعی(پیوندها و ارتباطات است) و در برخی شرایط به سرمایة اقتصادی قابل تبدیل است و چه بسا به شکل اصالت و اشرافیت درآید. تعریفی که او از سرمایة اجتماعی دارد به این صورت است: جمع منابع واقعی یا بالقوه‌ای است که حاصل از شبکة بادوامی از روابط کمابیش نهادینه شده آشنایی و شناخت متقابل (به بیان دیگر) با عضویت در یک گروه است. شبکه‌ای که هریک از اعضای خود را از پشتیبانی سرمایة جمعی بهره‌مند می‌کند و آن‌ها را مستحق«اعتبار» می‌سازد(تاجبخش،1384: 147). بدین سان حجم سرمایة اجتماعی مورد تملک یک فرد به اندازة شبکه پیوندهایی بستگی دارد که او می‌تواند به طور مؤثری بسیج کند و مضافاً وابسته به حجم سرمایة(اقتصادی، فرهنگی یا نمادین) در تصرف کسانی که او با آن‌ها مرتبط است(فیلد، 1388،17). از نظر بوردیو سرمایة اجتماعی دو مؤلّفه دارد: 1) منبعی است که ارتباط با آن از طریق عضویت در گروه و شبکه‌های اجتماعی امکان‌پذیر است؛ 2) حجم سرمایة اجتماعی است که به تملک یک کارگزار انسانی درمی‌آید، بر اندازه‌ای از شبکه‌های ارتباطاتی مبتنی است که او می‌تواند بسیج کند. انجمن‌های داوطلبانه، اتحادیه‌های تجاری، احزاب سیاسی‌ و انجمن‌های سری همگی نمونه‌هایی جدید از تجسم سرمایة اجتماعی به شمار می‌روند. بدین ترتیب عاملان اجتماعی در بعد اول براساس میزان کلی سرمایه‌ای که در شکل‌های متفاوت آن دارا هستند و دربعد دوم براساس ساختار سرمایه‌شان، یعنی براساس وزن نسبی هریک از انواع مختلف سرمایة اقتصادی، فرهنگی‌ توزیع می‌شود که جداگانه دارند. بوردیو بر مشارکت فرد در شبکه‌های اجتماعی تأکید می‌کند، زیرا به اعتقاد او این مشارکت سبب دسترسی او به منابع و امکانات گروه می‌شود. در دیدگاه بوردیو، سرمایة اجتماعی نوعی محصول اجتماعی است که ناشی از تعامل اجتماعی است. کاربرد سرمایة اجتماعی در نظر بوردیو براین درک استوار است که افراد چگونه با سرمایه‌گذاری بر روابط گروهی، وضعیت اقتصادی خود را در یک فضای اجتماعی سلسله مراتبی ( جامعة سرمایه‌داری) بهبود می‌بخشند(تاجبخش،1384 ).

جیمزکلمن: از نظر کلمن، سرمایة اجتماعی نوعی از سرمایه است که مانند دیگر اشکال آن موّلد بوده و امکان دست‌یابی به اهداف معینی را  فراهم می‌کند که در نبود آن دست نایافتنی هستند. به زعم او، سرمایة اجتماعی سبب می‌شود تا هزینه­های دست­یابی به اهداف معینی کاهش یابد، اهدافی که در نبود سرمایة اجتماعی دست‌یابی به آن‌ها تنها با صرف هزینه‌های زیاد امکان پذیر می‌شود.  به اعتقاد او، عوامل ایجاد‌کننده و گسترش‌دهندة سرمایة اجتماعی عبارت هستند از کمک، ایدئولوژی، اطلاعات  و هنجارها.

کمک :درخواست کمک افراد از یکدیگر مقدار سرمایة اجتماعی را بیش‌تر خواهد کرد. هرگاه عواملی مانند رفاه، فراوانی و کمک دولت سبب شود تا افراد نیازشان به یکدیگر کم‌تر شود، میزان سرمایة اجتماعی کم‌تر خواهد شد.

ایدئولوژی :اعتقاداتی مانند لزوم کمک به یکدیگر یا عمل به سود دیگری، سبب پدید آمدن سرمایة اجتماعی می‌شود.  از این رو، آن دسته از اعتقادات مذهبی که بر ضرورت کمک و عمل به نفع دیگران تأکید دارند، عامل مهمی در شکل‌گیری سرمایة اجتماعی محسوب می‌شوند.

اطلاعات :یک شکل مهم سرمایة اجتماعی ظرفیت بالقوه اطلاعات است که جزء ذاتی و جدایی‌ناپذیر روابط اجتماعی است، امّا به دست آوردن اطلاعات پرهزینه است، اطلاعات در واقع زمینه را برای کنش فراهم می‌کند. استفاده از روابط اجتماعی یکی از وسایل  است که از طریق آن، اطلاعات می‌تواند به دست آید و اطلاعات کسب شده از طریق این روابط ،کنش را تسهیل می‌کند.

هنجارها :اگر در درون گروه‌های اجتماعی، هنجارهای مؤثر و نیرومندی وجود داشته باشد، مبنی بر اینکه فرد باید منافع شخصی را رها کرده و به سود جمع عمل کند، سرمایة اجتماعی شکل خواهد گرفت(فوکویاما، 1379 ،474).

رابرتپاتنام:  از نظر او، سرمایة اجتماعی آن دسته از ویژگی‌های سازمان اجتماعی است که هماهنگی و همکاری را برای سود متقابل تسهیل می‌کند این ویژگی‌ها عبارت هستند از: شبکه‌ها، هنجارهای کمک متقابل و اعتماد اجتماعی.

شبکه‌ها :شبکه‌های رسمی و غیررسمی ارتباطات و مبادلات در هر جامعه‌ای اعم از مدرن و سنّتی، فئودالی یا سرمایه‌داری و... وجود دارد. این شبکه‌ها در دو نوع افقی و عمودی هستند. در شبکه­های افقی شهروندانی عضویت دارند که از قدرت و وضعیت برابری بهره‌مند هستند و در شبکه‌های عمودی هم شهروندانی عضویت دارند که در وضعیتی نابرابر نسبت به هم به سر می‌برند.

هنجارهای معامله متقابل: در هر گروه اجتماعی هنجارهایی هستند که مهم‌ترین سودمندی آن‌ها تقویت اعتماد، کاهش هزینه معاملات و تسهیل همکاری است. از نظر پاتنام مهم‌ترین این هنجارها، هنجارهای معامله متقابل هستند.او این هنجارها را از مولدترین اجزای سرمایة اجتماعی می‌داند. این هنجارها با شبکه‌های انبوهی از مبادلات اجتماعی مرتبط است و هر یک دیگری را تقویت می‌کند.

اعتماد اجتماعی: پاتنام اعتماد اجتماعی را ناشی از دو منبع یعنی هنجارهای معامله متقابل و شبکه‌های مشارکت مدنی می‌داند. از نظر او، اعتماد، همکاری را تسهیل می‌کند و هر چه سطح اعتماد در یک جامعه بالاتر باشد، احتمال همکاری هم بیش‌تر خواهد بود و باز این همکاری به نوبة خود اعتماد را ایجاد می‌کند.  به این ترتیب، هر چه سرمایة اجتماعی بیش‌تر استفاده شود به جای استهلاک و کاهش، بیش تر افزایش خواهد یافت. او اضافه می‌کند، نبود این ویژگی‌ها در برخی از جوامع عهدشکنی، بی‌اعتمادی، فریب و حیله، بهره‌کشی، انزوا، بی‌نظمی و رکود را به دنبال خواهد آورد(فوکویاما، 1379: 25). در یک جمع‌بندی از این نظریه‌پردازان می‌توان چنین گفت که سرمایة اجتماعی مفهومی دربرگیرندة ویژگی‌هایی مانند اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و هنجارها است. سرمایة اجتماعی از ویژگی خودزایی و خودمولدی بهره‌مند است، به این معنا که با استفادة مناسب از آن، زمینه برای تولید و تقویت آن فراهم می‌شود. کسی مانند بوردیو میزان و کیفیّت موجودی هریک از سرمایه‌های مدنظرش در دست افراد و گروه‌ها را بیان‌کنندة جایگاه اجتماعی آن‌ها در سلسله مراتب اجتماعی می‌داند. بنابراین، افراد سعی دارند با افزودن بر میزان سرمایه‌های مختلف خود از جایگاه و قدرت اجتماعی برتری بهره‌مند شوند و رقابت برای کسب سرمایه افزایش می‌یابد. سرمایة اجتماعی از نظر جیمز کلمن نیز بر پایه روابطی شکل می‌گیرد که میان اشخاص (حقیقی و حقوقی) برقرار می‌شود. سرمایة اجتماعی از تغییراتی در روابط میان اشخاص حاصل می‌شود که منش را تسهیل می‌کند.کلمن در مباحث خود دربارة سرمایة اجتماعی، از مفهوم اعتماد به عنوان برگ اعتباری در تعاملات میان اشخاص نام می‌برد که به طور کامل مشابه سرمایة مالی عمل خواهند کرد؛ یعنی فرد می‌تواند انتظار داشته باشد که اگر کاری را برای دیگری انجام داد، او در آینده جبران خواهد کرد. مفهوم سرمایة اجتماعی در تعاریف بوردیو و کلمن، بیش‌تر به سطح روابط بین فردی و گروهی (سطح خرد) اشاره دارد، اما آن‌ها با ذکر مثال‌هایی، اثرگذاری سرمایة اجتماعی در سطوح کلان‌تر مثل رابطة میان نهادها و ساختارهای سیاسی را نیز مدنظر قرار داده‌اند. پاتنام، سرمایة اجتماعی را بر اساس سه جزء اصلی آن یعنی اعتماد، هنجار‌ها و شبکه و نیز بر مبنای کارکرد این اجزا؛ یعنی تسهیل کنش‌های تصادفی در جامعه تعریف می‌کند. او در تعریف بعدی خود، سرمایة اجتماعی را بر مبنای همین سه عنصر تشکیل‌دهندة آن در جهت تعقیب مؤثرتر اهداف مشترک توسط مشارکت‌کنندگان تعریف می‌کند. پاتنام برخلاف دو متفکّر دیگر که رویکردهای خود را بر سرمایة اجتماعی در سطح افراد و خانواده‌ها متمرکز کرده و این مفهوم را در مقیاس کلان بررسی کرده‌اند.

جنسیّت و سرمایة اجتماعی

برای درک بهتر جامعه‌شناسی جنسیت باید تفاوت بین جنس و جنسیّت آشکار شود. اصطلاح جنس بر تفاوت‌های بیولوژیک میان زن و مرد دلالت دارد، حال آن‌که «جنسیّت» ناظر بر ویژگی‌های شخصی و روانی است که جامعه آن را تعیین می‌کند و با مرد یا زن بودن و به اصطلاح «مردانگی» و «زنانگی» همراه است. تفاوت‌های جنسی طبیعی هستند، اما تفاوت‌های جنسیّتی ریشه در فرهنگ دارند نه در طبیعت و از این رو تغییر‌پذیر هستند. تمایزهای جنسیّتی با تشکیل چهارچوبی بی‌چون و چرا، که جامعه از دریچه آن به زن و مرد می‌نگرد، جنبه‌های زندگی افراد را شکل می‌دهند(آبرکرابی و نیکلاس، 1367).  تمایز بین جنس و جنسیّت تمایزی اساسی است، زیرا بسیاری از تفاوت‌های میان زنان و مردان دارای منشأ بیولوژیکی نیستند و ازطریق یادگیری اجتماعی و در جریان جامعه‌پذیرشدن شکل می‌گیرند(گیدنز، 1384: 175). 

  به اعتقاد گرت، تفاوت‌های اجتماعی مبتنی بر جنسیّت کاملاً ساختة ذهن انسان است و تحلیل آن نیز از منظرهای گوناگون امکان‌پذیر است؛ تحلیلی مبتنی بر کنکاش در جنبه‌های مختلف زندگی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی. این نوع نگرش کاملاً در تقابل با دیدگاه‌های کسانی است که از عوامل زیست‌شناختی برای توجیه تبعیض جنسی بهره‌گرفته‌اند و برای‌ مثال می‌گویند اندازة کوچک‌تر مغز زنان نشان ضعف فکری آن‌ها نسبت به مردان است. و با چنین دیدگاهی رفتارهای نابرابر و اعطای فرصت‌های شغلی و تحصیلی به مردان را موجه جلوه داده‌اند. مقولة جنسیّت در حوزه‌های مختلف روان‌شناسی، علوم اجتماعی، سیاست، اقتصاد و.... جای خود را به خوبی باز کرده و ازهمین رو تأثیرات مختلفی دراین پژوهش‌ها برجای گذاشته و خواهد گذشت. پسر یا دختر به دنیا آمدن پیامد مهمی برای همة جنبه‌های زندگی خواهد داشت؛ از انتظاراتی که دیگران در جامعه از فرد دارند تا رفتار دیگران و رفتار خود فرد. این امر صرف نظر از جامعه‌ای که فرد درآن متولد می‌شود درهمه جا صادق است، هرچند در جوامع گوناگون تفاوت‌هایی ازاین نظر دیده می‌شود(گرت، 1379: 9).  نظام فرهنگی در هر جامعه‌ای با توجه به ارزش‌ها و هنجارهای موجود در جامعه، عملاً در جهت اعمال تبعیضاتی علیة زنان سازمان‌یافته است و با توجه به موانعی که بر سر راه زنان برای ورود به عرصه اجتماع قرار می‌دهد، آن‌ها را از بسیاری از موقعیت‌ها در جامعه محروم کرده و موجب می‌شود که زنان به زمینه‌های کم‌تر مهم و حاشیه‌ای جامعه سوق داده شوند و از آگاهی، فعالیت ارتباطی و مشارکتی آن‌ها در جامعه کاسته شود. در نتیجه سرمایه‌های اجتماعی آن‌ها از هم متفاوت شود(اریکسون[4]،2004: 29). مراحل متفاوت زندگی افراد و موقعیت‌های متفاوت به ویژه تحصیلات، ازدواج، بچه‌داری و درآمد و منزلت آن‌ها‌، تفاوت‌های سرمایة اجتماعی مردان و زنان را بیش‌تر افزایش می‌دهد.

با توجه به نظریات مطرح شده دربارة سرمایة اجتماعی، می‌توان ابعاد سرمایة اجتماعی را از تئوری نظریه‌پردازان مذکور(کلمن، بوردیو، پاتنام) استخراج کرد که شامل: «اعتماد اجتماعی»، «هنجارهای همیاری و کمک متقابل» ، «اطلاعات و توجه به حوزه‌های عمومی» و «‌مشارکت‌های رسمی» است. گیدنز و گرت معتقد هستند در واقع زنان و مردان به دلیل قرار گرفتن در موقعیت و محدودیت‌های متفاوت، سرمایة اجتماعی متفاوتی خواهند داشت که این موقعیت‌ها و محدودیت‌ها نیز نیاز به بررسی و آزمون تجربی دارند.

فرضیه‌های پژوهش

با توجه به آنچه که در مبانی نظری مطرح شد، می‌توان فرضیه‌های پژوهش را بدین گونه بیان کرد که :

فرضیه های مربوط به متغیرهای زمینه‌ای و سرمایة اجتماعی(برگرفته از نظریة گرت)

-         بین وضع تأهل پاسخگویان با میزان مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی آن‌ها تفاوت معناداری وجود دارد.

-         بین وضع سطح تحصیلات پاسخگویان(کارشناسی و کارشناسی ارشد) با میزان مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی آن‌ها تفاوت معناداری وجود دارد.

-         میزان مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی به تفکیک پایگاه‌های اجتماعی- اقتصادی متفاوت است.

فرضیة اصلی پژوهش: میزان سرمایة اجتماعی بین زنان و مردان متفاوت است(برگرفته از نظریة گیدنز و گرت).

فرضیات مربوط به تفاوت جنسیّت در هر یک از مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی

-         میزان اعتماد اجتماعی در میان زنان و مردان متفاوت است.

-         میزان هنجارهای همیاری و کمک متقابل در میان زنان و مردان تفاوت معناداری وجود دارد.

-         مشارکت‌های رسمی در میان مردان و زنان تفاوت معناداری دارد.

-         بین زنان و مردان نسبت به آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی تفاوت معناداری وجود دارد.

روش پژوهش

پژوهش حاضر با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد و از طریق نرم افزار SPSS محاسبات آماری و آزمون فرضیه­ها انجام شد. حجم نمونه که با استفاده از فرمول کوکران و بر مبنای نتایج آزمون مقدماتی محاسبه شد شامل 160 نفر از دانشجویان رشتة علوم اجتماعی در دانشگاه خوارزمی تهران در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بود که 80 نفر از آن‌ها مرد و 80 نفر دیگر زن بودند. چهارچوب جامعة آماری دانشجویان، با راهنمایی و همکاری گروه علوم اجتماعی انجام شد که 920 نفر بودند که از میان آن‌ها از طریق نمونه‌گیری تصادفی ساده به دلیل تسهیل مقایسة زنان و مردان 80 نفر از هر نوع جنس انتخاب شده‌اند. جهت انتخاب نمونه‌ها ابتدا تعداد مردان( 389 نفر) و زنان( 531 نفر) دانشجو مشخص شد. سپس با مشخص کردن  لیست اسامی از هر یک از جنسیّت‌ها، 80 نفر انتخاب شد.

تعریف عملیاتی متغیرها:

متغیر مستقل: در این پژوهش از آنجا که تفاوت‌های جنسیّتی در سرمایة اجتماعی بررسی شد، متغیر مستقل جنسیّت است که در قالب اسمی دوشقی مرد و زن تقسیم شد.

متغیر وابسته: سرمایة اجتماعی در نقش متغیر وابسته که در 4 بعد و 21 سنجه به صورت زیر بررسی شد:

  1. اعتماد اجتماعی: به صورت 7 سنجه که هر سنجه به صورت ترتیبی ( همیشه، اغلب اوقات، گاهی اوقات، به ندرت و هرگز) آزمون شده‌اند که سنجه‌های آن شامل: اعتماد به غریبه‌ها، اعتماد به خویشاوندان خود، اعتماد به افراد خانوادة خود، اعتماد به هم محله‌ای‌های خود، اعتماد به دوستان خود، فکر کردن به اینکه بیش‌تر افراد قابل اعتماد هستند، اعتماد به عهد و وفا و امانت‌داری دیگران است.
  2. هنجارهای همیاری و کمک متقابل: این بعد از سرمایة اجتماعی نیز با 7 سنجه به صورت ترتیبی پنج گزینه‌ای آزمون شده‌اند که سنجه­های آن: لذت بردن از کمک کردن به دیگران، کمک به دیگران جهت پیدا کردن وسایل مفقوده، اعتقاد به اینکه کمک به دیگران در درازمدت به خودتان کمک می‌شود، میانجی‌گری در مشکلات دیگران، کمک دوستان در صورت نیاز فرد، اعتقاد به کمک متقابل همسایه‌ها، کمک به نیازمندان در طول سال است.
  3. مشارکت رسمی: بعد مشارکت رسمی در دو سنجة ترتیبی ( همیشه، اغلب اوقات، گاهی اوقات، به ندرت یا هرگز) شامل عضو بودن فعال انجمن، اتحادیه و یا شورای صنفی – شرکت در مراسم‌های مذهبی بوده است.
  4. آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی: این بعد نیز با 5 سنجه به صورت ترتیبی سه گزینه­ای آزمون شده‌اند که سنجه‌های آن: دنبال کردن اخبار و رویدادهای کشور، در هنگام حضور در اجتماعات محلی، ایجاد احساس حضور در خانة خود، برداشتن زبالة دیگران از معابر و خیابان‌ها، میزان استفاده از منابع کسب خبر و شناخت تعداد دوستان خود است.

متغیرهای زمینه‌ای

-         سطح تحصیلات: از آنجا که جامعة آماری پژوهش دانشجویان رشتة علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی بوده‌اند که در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشجو می­پذیرد. در نتیجة این متغیر در سطح متغیر اسمی دوشقی(کارشناسی، کارشناسی ارشد) سنجیده شده است.

-         وضعیت تأهل: این متغیر نیز در سطح متغیر اسمی دوشقی(مجرد، متأهل ) سنجیده شده است.

-         پایگاه اجتماعی- اقتصادی: این متغیر بر اساس وضعیت خانوادگی دانشجویان اندازه‌گیری شده است. ویژگی­های اقتصادی و اجتماعی مثل هزینة خانواده، سطح تحصیلات و رتبه و منزلت شغلی[5] است که تعیین‌کنندة پایگاه فرد در جامعه است که از ترکیب سه شاخص شغل، تحصیلات و هزینه در سطح سنجش فاصله‌ای ساخته شد و بر این اساس، افراد در سه طبقه پایگاه پایین، متوسط و بالا قرار گرفتند.

اعتبار و پایایی

استفاده از گویه‌ها و پرسش‌های متعدد، مسئلة اعتبار داده‌ها را مطرح می‌کند. در تدوین پرسشنامه، اغلب از شاخص­های استفاده شده در پژوهش‌های پیشین بهره گرفته شده است. به این صورت که به گزینش معتبرترین شاخص‌های گردآوری شده از بین شاخص‌های موجود در پرسشنامه­های آزمون شدة قبلی اقدام کرده و برای حصول اعتبار قابل قبول، ماده‌های مربوط در اختیار صاحب‌نظران جامعه‌شناس قرار گرفته و پس از داوری ایشان و حصول اعتبار محتوایی، در این پژوهش به کار بسته شده است. برای اطمینان از پایایی ابزار پژوهش، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. در واقع تحلیل پایایی پاسخگوی این پرسش است که آیا مقیاس‌های مربوطه برای سنجش این متغیرها از ثبات و پایداری کافی بهره‌مند است یا خیر ؟ معمولاً در مطالعات اگر ضریب آلفای کرونباخ بیش از 50/0 با 60/0 باشد، پایایی نسبی گویه‌ها و لذا مفهوم مورد‌نظر را تصدیق می‌کنند. در واقع مقدار آلفای کرونباخ نشان‌دهندة انسجام درونی و همسازی داخلی گویه‌ها به شمار می‌رود و برای آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی، اعتماد اجتماعی، مشارکت همیارانه یا غیررسمی، مشارکت رسمی به ترتیب  64/0، 71/0، 78/0، 68/0 است[6].

یافته‌های پژوهش

برای توصیف داده‌ها، اطلاعات جمع‌آوری شده در نرم‌افزار spss طبقه‌بندی شد.

همان طور که در بخش روش‌شناسی ذکر شد کل نمونه‌های پژوهش 160 نفر بودند 50‌% مردان و 50% را زنان تشکیل دادند.

-           5/82‌% از نمونه­های پژوهش در مقطع کارشناسی و 5/17% کارشناسی ارشد بودند. در میان زنان 85% کارشناسی و 15% کارشناسی ارشد بوده‌اند که این نسبت در میان مردان 80% کارشناسی و 20% کارشناسی ارشد بوده‌اند.

-          5/12% از نمونه­های مورد بررسی متأهل  و 5/87% نیز مجرد بودند. در میان زنان 90% مجرد و 10% متأهل  بودند که این نسبت در میان مردان 85% مجرد و 15% متأهل  بودند.

-         چنانچه قبلاً ذکر شد سنجش پایگاه اجتماعی- اقتصادی از ترکیب سه شاخص شغل، تحصیلات و هزینه در سطح سنجش فاصله­ای ساخته شد و سپس به سه سطح مساوی(پایین، متوسط و بالا) که هر کدام 33% از کل نمونه‌های پژوهش را تشکیل می­دهند.

-         بنابر آنچه در تعریف عملیاتی متغیرها ذکر شد، سرمایة اجتماعی در 4 بُعد اعتماد اجتماعی، هنجارهای همیاری و کمک متقابل، مشارکت رسمی، آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی در مجموع در قالب 21 سنجه آزمون شدند. که در جدول 1 برای مردان و زنان به تفکیک بر حسب درصد نمونه‌های پژوهش توزیع شده است.

جدول1: توزیع نمونه‌های پژوهش در مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی به تفکیک جنسیّت، برحسب درصد

مؤلّفه­های سرمایه

شاخص‌های متغیرها

مردان(توزیع درصدی)

زنان(توزیع درصدی)

خیلی زیاد

زیاد

متوسط

کم

خیلی کم

خیلی زیاد

زیاد

متوسط

کم

خیلی کم

اعتماد اجتماعی

اعتماد به غریبه‌ها

5/2

5/12

5/42

35

5/7

0

5

50

5/42

5/2

اعتماد به خویشاوندان خود

75/8

75/38

45

5/7

0

5/2

25/41

50

25/3

5/2

اعتماد به افراد خانواده خود

5/62

30

5/2

5/2

5/2

70

30

0

0

0

اعتماد به هم محله‌ای‌ها

0

25

50

75/23

25/1

5/2

10

25/48

25/36

5/2

اعتماد به دوستان خود

5

5/47

40

7

0

5/7

45

5/42

75/3

25/1

قابل اعتماد بودن بیش‌تر افراد

75/3

25/26

45

5/22

5/2

75/8

75/23

5/57

10

0

اعتماد به عهد و وفای دیگران

 

 

5/2

5/27

5/37

5/27

5

0

25

25/61

75/13

0

 

هنجارهای همیاری

و کمک متقابل

لذت بردن از کمک به دیگران

25/36

75/53

10

0

0

45

5/42

5/12

0

0

کمک به یافتن وسایل مفقوده دیگران

0

75/13

75/43

5/17

25

5/2

5/52

5/32

5/7

5

میانجیگری در مشکلات دیگران

0

25

5/37

30

12

25/1

75/13

5/42

5/32

10

اعتقاد به بازتاب کمک،دیگران به خود

10

75/43

75/33

10

5/2

40

5/37

20

5/2

0

کمک دوستان به شما درصورت نیاز

5/7

55

5/27

10

0

5/7

5/57

30

5

0

اعتقاد به کمک متقابل همسایه‌ها

5/27

40

30

5/2

0

20

50

75/28

25/1

0

کمک به نیازمندان درطول سال

5/7

5/32

5/42

15

5/2

5/7

25

75/58

25/6

5/2

مشارکت رسمی

 

عضو انجمن،اتحادیه،شوراصنفی و ...

5

15

5/17

30

5/32

25/1

75/8

5/22

35

5/32

شرکت در مراسم‌های مذهبی

 

25/11

5/37

75/13

5/22

15

75/13

25

35

25/26

0

آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی

دنبال کردن اخبارو رویدادهای کشور

20

45

25/26

5/7

25/1

15

5/32

40

10

5/2

احساس یگانه حضوردرمحله وخانه خود

5/7

75/18

5/47

15

25/11

75/13

25/41

25

20

0

برداشتن زباله دیگران از معابر

0

75/28

25/51

5/12

5/7

75/6

20

5/52

5/17

75/3

میزان استفاده ازمنابع کسب خبر

5/2

75/43

25/41

10

5/2

20

35

25/41

25/1

0

میزان شناخت تعداد دوستان خود

10

45

35

10

0

5/7

5/52

5/22

5/17

0

 

در این مرحله از پژوهش با استفاده آزمون تی (t test) و تحلیل واریانس یکطرفه (oneway) ابتدا فرضیة متغیرهای زمینه­ای(وضعیت تأهل، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، تحصیلات) در ارتباط با مؤلّفه­های سرمایة اجتماعی و سپس با استفاده از آزمون t فرضیة تفاوت­های­جنسیّتی به تفکیک هر یک از مؤلّفه­های سرمایة اجتماعی و مجموع سرمایة اجتماعی آزمون شد.

فرضیه‌های مربوط به متغیرهای زمینه‌ای و سرمایة اجتماعی

1- بین وضع تأهل پاسخگویان با میزان مؤلّفه­های سرمایة اجتماعی آن‌ها تفاوت معناداری وجود دارد.

بررسی­های آماری نشان می­دهد میزان اعتماد اجتماعی افراد مجرد(برابر با 7/18 ) که با افراد متأهل (برابر با 6/19) چندان متفاوت نیست. یافته‌های به‌دست آمده حاکی از آن است که آماره t برابر 821/0- =t  و سطح معناداری حاصل(414/0 = sig) مطلوب نیست. همچنین میزان هنجارهای همیاری و کمک متقابل افراد مجرد(برابر با 7/17 ) که با افراد متأهل (برابر با 19) نیز چندان متفاوت نیست. یافته‌های به‌دست آمده حاکی از آن است که آماره t آن برابر 25/1- =t  و سطح معناداری حاصل(214/0 = sig) مطلوب نیست. همچنین مشارکت رسمی و آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی به عنوان دیگر مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی است که میانگین و میزان t و سطح معناداری آن در جدول2 نشان داده شده است. که به‌رغم تفاوت اندک میانگین مجردان و متأهل ان که متأهل ان دارای سرمایة اجتماعی بالاتری هستند، اما در هیچ یک از مؤلّفه­های سرمایة اجتماعی به تفکیک این تفاوت معنادار نیست. همچنین با استفاده از این آزمون(t) نیز وضعیت تأهل با مجموع سرمایة اجتماعی آزمون شد که آماره t آن برابر 00/2- =t  و سطح معناداری حاصل(061/0 = sig) دارای تفاوت معنادار نیست. لذا می‌توان گفت فرضیة مذکور رد شده و نشان می‌دهد که متغیرهای سرمایة اجتماعی و مؤلّفه‌های آن، در بین مجردها و متأهل ‌ها معنادار نیست.

 

جدول2: نتایج آزمون t پیرامون سرمایة اجتماعی بر حسب وضعیت تأهل

مؤلّفه­های سرمایة

تأهل

تعداد

میانگین

انحراف معیار

خطای معیار میانگین

مقدار t

معناداری(sig.)

اعتماد اجتماعی

مجرد

140

7/18

26/3

39/0

821/0-

414/0

متأهل

20

6/19

09/3

97/0

همیاری و کمک متقابل

مجرد

140

7/17

01/3

36/0

25/1-

214/0

متأهل

20

19

43/3

08/1

مشارکت رسمی

مجرد

140

6/6

87/1

22/0

615/0

54/0

متأهل

20

7

26/2

71/0

توجه‌به حوزه‌های عمومی

مجرد

140

51/13

59/2

31/0

03/1-

304/0

متأهل

20

4/14

95/1

61/0

مجموع سرمایة اجتماعی

مجرد

140

51/56

4/7

62/0

00/2-

061/0

متأهل

20

60

8/5

3/1

 

2- بین وضع سطح تحصیلات پاسخگویان(کارشناسی و کارشناسی ارشد) با میزان مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی آن‌ها تفاوت معناداری وجود دارد.

بررسی­های آماری نشان می‌دهد میزان اعتماد اجتماعی دانشجویان کارشناسی(برابر با 58/18 ) و دانشجویان کارشناسی ارشد(برابر با 98/19) و با آماره t برابر 6/1- =t  و سطح معناداری حاصل(071/0 = sig) دارای تفاوت مطلوب و معنادار نیست. ولی متغیرهای هنجارهای همیاری، مشارکت رسمی و آگاهی به حوزه‌های عمومی به ترتیب در سطح 001/0 ، 05/0 و 05/0معنادار است که در متغیر آگاهی و توجه به حوزه­های عمومی در دانشجوی کارشناسی(برابر با 33/13) با دانشجوی کارشناسی ارشد(برابر با 01/15) و با آماره t برابر 72/2- =t  و سطح معناداری حاصل(019/0 = sig) دارای تفاوت معنادار است. که جزئیات هر یک از مؤلّفه­های سرمایة اجتماعی در جدول3 تشریح شده است. بنابراین، در این فرضیه میزان تفاوت متغیرهای هنجارهای کمک متقابل، مشارکت رسمی و متغیر آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی در میان دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد تأیید قرار می‌شود، ولی فرض تفاوت دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد در متغیر اعتماد اجتماعی رد می‌شود.

برای سنجش فرض تفاوت مجموع مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی در میان دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد از آزمون t  نیز استفاده شد که این آماره بیان‌کنندة آن است که میزان این تفاوت 13/5- =t  و در سطح 000/0 معنادار بوده است. بنابراین، فرضیة پژوهش  تأیید می‌شود.

 

جدول3: نتایج آزمون t پیرامون سرمایة اجتماعی بر حسب سطح تحصیلات

مؤلّفه­های سرمایة

تأهل

تعداد

میانگین

انحراف معیار

خطای معیار میانگین

مقدار t

معناداری(sig.)

اعتماد اجتماعی

کارشناسی

132

58/18

13/3

38/0

6/1-

071/0

کارشناسی ارشد

28

98/19

09/3

82/0

همیاری و کمک متقابل

کارشناسی

132

33/17

96/2

36/0

57/3-

001/0

کارشناسی ارشد

28

35/20

37/2

63/0

مشارکت رسمی

کارشناسی

132

42/6

88/1

23/0

35/2-

021/0

کارشناسی ارشد

28

71/7

72/1

46/0

توجه به حوزه‌های عمومی

کارشناسی

132

33/13

71/2

33/0

72/2-

019/0

کارشناسی ارشد

28

01/15

38/1

37/0

مجموع سرمایة اجتماعی

کارشناسی

132

68/55

05/7

61/0

13/5-

000/0

کارشناسی ارشد

28

92/62

25/5

99/0

3- میزان مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی به تفکیک پایگاه‌های اجتماعی- اقتصادی متفاوت است.

برای آزمون این فرضیه از تحلیل واریانس یک‌طرفه به منظور مقایسة میزان مؤلّفه­های سرمایة اجتماعی در میان پایگاه­های اجتماعی- اقتصادی مختلف استفاده شد.

 نتایج حاصل نشان‌دهندة آن است که میانگین نمرة اعتماد اجتماعی کسانی که در سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین قرار دارند برابر با 12/18، و کسانی که در پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط قرار دارند میانگین نمرة اعتماد اجتماعی آن‌ها برابر با 36/18 و میانگین دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا 96/19 بوده است، که مقدار آزمونF  آن‌ها برابر با 22/5 و سطح معناداری برآورد آن قابل قبول است(016/0= sig). و نشان‌دهندة آن است که با افزایش سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی دانشجویان اعتماد اجتماعی آن‌ها نیز افزایش می‌یابد. بنابراین، فرضیه در این مؤلّفة سرمایة اجتماعی تأیید می‌شود.

میانگین متغیر همیاری و کمک متقابل دانشجویانی که در سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین قرار دارند، برابر با 58/16 و دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط برابر با 1/18 و میانگین دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا برابر با 76/18 بوده است که مقدار آزمونF  آن‌ها برابر با 12/7 و سطح معناداری برآورد آن مقبول است(011/0= sig). و نشان می‌دهد که دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا نسبت به دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط و پایین  به هنجارهای همیاری و کمک متقابل بیش‌تر پای‌بند هستند. بنابراین، در این مؤلّفة سرمایة اجتماعی نیز فرضیه تأیید می‌شود.

همچنین میانگین متغیر مشارکت رسمی کسانی که در سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین قرار دارند، برابر با 7/5، وکسانی که در پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط قرار دارند میانگین نمرة مشارکت رسمی آن‌ها برابر با 7/6 و میانگین دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا برابر با 4/7 بوده است که مقدار آزمونF  آن‌ها برابر با 22/5 و سطح معناداری برآورد آن مقبول است(000/0 =sig). و نشان‌دهندة آن است که با افزایش سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی دانشجویان مشارکت رسمی آن‌ها نیز افزایش می‌یابد. بنابراین، در این مؤلّفة سرمایة اجتماعی نیز فرضیه تأیید می‌شود.

همچنین میانگین آخرین مؤلّفة سرمایة اجتماعی(آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی) دانشجویان با پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین برابر با 79/12 و با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط میانگین توجه به حوزه‌های عمومی آن‌ها برابر با 35/13 و میانگین دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا برابر با 5/14 بوده است که با استفاده از آزمونF  میزان آن 48/11 و سطح معناداری برآورد آن 000/0 است که نشان می‌دهد دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا نسبت به دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین بیش‌تر به حوزه­های عمومی آگاهی و توجه دارند. بنابراین، در این مؤلّفة سرمایة اجتماعی نیز فرضیه تأیید می‌شود.

در نهایت مجموع مؤلّفه­های سرمایة اجتماعی دانشجویان با پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین برابر با 2/53، و با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط میانگین سرمایة اجتماعی آن‌ها برابر با 7/56 و میانگین دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا برابر با 65/60 بوده است که با استفاده از آزمونF  میزان آن 27/15و سطح معناداری برآورد آن 000/0 است که نشان می‌دهد دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا نسبت به دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین سرمایة اجتماعی بالاتری دارند. بنابراین، می‌توان از این فرضیه نتیجه گرفت که در میان پایگاه­های اجتماعی- اقتصادی مختلف میزان سرمایة اجتماعی متفاوتی وجود دارد. افراد با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا نسبت به دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط و پایین سرمایة اجتماعی بیش‌تری دارند، به عبارتی دیگر می­توان گفت با افزایش سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سرمایة اجتماعی (همة مؤلّفه‌های آن)آن‌ها نیز افزایش می‌یابد.

جدول4: نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه پیرامون مؤلّفه­های سرمایة اجتماعی و پایگاه­های اجتماعی- اقتصادی

 

منبع تغییرات

مجموع مجذورات

درجة آزادی

میانگین مربعات

مقدار F

معناداری

اعتماد اجتماعی

واریانس بین گروهی

26/103

2

6/51

22/5

016/0

واریانس درون گروهی

1553

157

89/9

واریانس کل

1656

159

-

همیاری و کمک متقابل

واریانس بین گروهی

6/124

2

3/62

12/7

011/0

واریانس درون گروهی

1374

157

75/8

واریانس کل

1489

159

-

مشارکت رسمی

واریانس بین گروهی

05/74

2

02/37

48/11

000/0

واریانس درون گروهی

3/506

157

22/3

واریانس کل

4/580

159

-

توجه به حوزه‌های عمومی

واریانس بین گروهی

6/73

2

8/36

15/6

013/0

واریانس درون گروهی

8/939

157

98/5

واریانس کل

5/1013

159

-

مجموع سرمایة اجتماعی

واریانس بین گروهی

1388

2

694

37/15

000/0

واریانس درون گروهی

7087

157

1/45

واریانس کل

8475

159

-

 

فرضیات مربوط به تفاوت جنسیّت در سرمایة اجتماعی و هر یک از مؤلّفه‌های آن

در این بخش با استفاده از آزمون t ابتدا فرضیة تفاوت‌های­جنسیّتی در سرمایة اجتماعی و سپس به تفکیک در هر یک از مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی آزمون شد.

بررسی‌های آماری نشان می‌دهد میزان سرمایة اجتماعی در میان زنان (برابر با 7/56 ) که با مردان (برابر با1/57) چندان متفاوت نیست. یافته‌های به‌دست آمده حاکی از آن است که آماره t برابر 389/0- =t  و سطح معناداری حاصل(689/0 = sig) مطلوب نیست. در نتیجه فرضیة پژوهش رد می‌شود. یعنی با ورود زنان به دانشگاه‌ها و قرار گرفتن در موقعیت اجتماعی و تحصیلات تقریباً مشابه با مردان، سرمایة اجتماعی آن‌ها تقریباً مشابه با مردان واقع می‌شود.

در قالب جدول 5 هر یک از مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی به تفکیک تفاوت‌های جنسیّت تلخیص شده، و در ادامه به تأیید یا رد فرضیه‌ها اقدام می‌شود.

جدول5: نتایج آزمون t پیرامون سرمایة اجتماعی بر حسب جنسیّت

مؤلّفه‌های سرمایة

جنسیّت

تعداد

میانگین

انحراف معیار

خطای معیار میانگین

مقدار t

معناداری(sig.)

اعتماد اجتماعی

زنان

80

72/18

81/2

314/0

342/0-

733/0

مردان

80

9/18

61/3

403/0

همیاری و کمک متقابل

زنان

80

55/17

06/3

343/0

28/1-

199/0

مردان

80

17/18

05/3

342/0

مشارکت رسمی

زنان

80

4/6

81/1

23/0

31/2-

029/0

مردان

80

61/7

7/1

46/0

توجه به حوزه‌های عمومی

زنان

80

8/13

51/2

281/0

876/0

382/0

مردان

80

45/13

53/2

283/0

مجموع سرمایة اجتماعی

زنان

80

7/56

69/6

748/0

389/0-

698/0

مردان

80

1/57

89/7

882/0

- میزان اعتماد اجتماعی در میان زنان و مردان متفاوت است.

بررسی‌های آماری نشان می­دهد میزان اعتماد اجتماعی در میان زنان (برابر با 72/18 ) با مردان (برابر با 9/18) چندان متفاوت نیست. یافته‌های به‌دست آمده حاکی از آن است که آمارة t برابر 342/0- =t  و سطح معناداری حاصل(733/0 = sig) مطلوب نیست. در نتیجه فرضیة پژوهش رد می‌شود. به نظر می‌رسد که با ورود زنان به تحصیلات آکادمیک و آزادی آن‌ها با ورود به شهرهای دیگر، اعتماد اجتماعی آن‌ها همانند مردان تا حدودی همسان باشد. و در بین زنان و مردان از لحاظ اعتماد به خانواده، غریبه، خویشاوندان، دوستان و ... چندان تفاوتی وجود نداشته باشد. هر چند در جامعة ما برای زنان ایجاب می‌کند که کم‌تر اعتماد داشته باشند زیرا بیش‌تر در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار دارند، اما زنان مهر و عطوفت بیش‌تری نسبت به مردان دارند که با توجه به این ویژگی‌ها باعث فقدان تفاوت معنادار مردان و زنان از لحاظ اعتماد اجتماعی می‌شود.

- میزان هنجارهای همیاری و کمک متقابل در میان زنان و مردان تفاوت معناداری وجود دارد.

نتایج آزمون نشان می‌دهد میزان هنجارهای همیاری و کمک متقابل در میان زنان (برابر با 72/18 ) و مردان (برابر با 9/18) ، با آماره t برابر 342/0- =t  و سطح معناداری حاصل(733/0 = sig) مطلوب نیست، در نتیجه فرضیة پژوهش رد می‌شود. پس می‌توان گفت بین زنان و مردان در «هنجارهای همیاری و کمک متقابل» در میان دختران و پسران دانشجو تفاوتی وجود ندارد.

-         مشارکت‌های رسمی در میان مردان و زنان تفاوت معناداری دارد.

نتایج آزمون این فرضیه نشان می‌دهد میزان مشارکت­های رسمی زنان (برابر با 4/6 ) با مردان (برابر با 61/7 ) ، با آماره t برابر 31/2- =t  و سطح معناداری حاصل(029/0 = sig) مطلوب بوده و دارای تفاوت­معناداری است. یعنی زنان نسبت به مردان مشارکت رسمی کم‌تری دارند، در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید می‌شود. که این نشان می­دهد زنان به‌رغم قرار گرفتن در موقعیت مشترک با مردان، با توجه به ساختارهای جامعه و اثرات فرهنگ سنّتی که زنان به درون خانه تعلق دارند، هنوز تا حدودی ماندگار بوده است. هر چند داده­های پژوهش نشان می­دهد با افزایش سطح تحصیلات این تفاوت کم‌تر می‌شود.

-         میان زنان و مردان نسبت به آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی تفاوت معناداری وجود دارد.

بررسی­های آماری نشان می‌دهد میزان آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی در میان زنان (برابر با 8/13 ) با مردان (برابر با 45/13) چندان متفاوت نیست. یافته‌های به‌دست آمده حاکی از آن است که آماره t برابر 876/0 =t  و سطح معناداری حاصل(382/0 = sig) مطلوب نیست، در نتیجه فرضیة پژوهش رد می‌شود. به عبارتی دربارة متغیر سطح آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی تفاوتی در بین مردان و زنان دیده نمی‌شود.

بحث و نتیجه‌گیری

سرمایة اجتماعی با متغیرهایی همچون اعتماد، آگاهی، مشارکت در مسائل عمومی و انسجام و همبستگی گروهی و همکاری ارتباط دارد. افراد جامعه در برقراری ارتباط و کمّیت و کیفیت آن یکسان نبوده و تفاوت­هایی ازجنبه­های مختلف بین آن‌ها وجود دارد. نظیر تفاوت‌های جنسیّتی که ناشی از عوامل اجتماعی، فرهنگی و ساختاری است که درطی جریان جامعه‌پذیری و درطی دورة زندگی همواره به جداشدن جهان اجتماعی مردان و زنان منجر شده است. به‌طوری­که تفکیک و تبعیض جنسیّتی درحوزه‌های مختلف جامعه مطرح می‌شود. این نابرابری­های جنسیّتی بین زنان و مردان درعضویت ارتباطی واجتماعات آن‌ها نیز تأثیر می‌گذارد و باعث تفاوت سرمایة اجتماعی در میان زنان ومردان می­شود.

این پژوهش درصدد بررسی تفاوت­های زنان و مردان در سرمایة اجتماعی با تأکید بر متغیرهای زمینه‌ای(سطح تحصیلات، وضعیت تأهل و پایگاه اجتماعی- اقتصادی) به عنوان موقعیت­ها در نظر گرفته­ شد و تأثیر متغیر جنسیّت و متغیرهای زمینه­ای بر سرمایة اجتماعی و ابعاد آن بررسی شد. لذا با بررسی تفاوت‌های جنسیّتی در سرمایة اجتماعی، ویژگی ­متغیرهای آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی، اعتماد اجتماعی، مشارکت همیارانه یا غیررسمی، مشارکت رسمی زنان و مردان بررسی قرار شد .

آنچه که از یافته‌های پژوهش حاصل می‌شود ای است که میان دانشجویان مجرد و متأهل  تفاوتی از لحاظ سرمایة اجتماعی وجود ندارد. زیرا دانشجویان متأهل  با قرار گرفتن در جوّ دانشگاه، امکانات و محدودیت­ها در وضعیت مشابه با دانشجویان مجرد قرار دارند. بنابراین، متأهل ­ها نیز همانند مجردها دارای آگاهی و توجه به حوزه­های عمومی، اعتماد اجتماعی، مشارکت همیارانه یا غیررسمی، مشارکت رسمی بوده‌اند. میزان تفاوت متغیرهای هنجارهای کمک متقابل، مشارکت رسمی و آگاهی و توجه به حوزه­های عمومی در میان دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد معنادار شده است. یعنی افراد با افزایش سطح تحصیلات بیش‌تر به هنجارهای همیاری و کمک متقابل پایبند هستند که این ویژگی نیز با آگاهی مرتبط بوده است. و با افزایش سطح تحصیلات مشارکت رسمی نیز افزایش یافته و افراد بیش‌تر به حوزه‌های عمومی جامعه آگاهی و توجه دارند. بنابراین، سطح تحصیلات یکی از متغیرهای مهم برای افزایش توجه و آگاهی به حوزه­های عمومی، مشارکت رسمی و پایبندی به هنجارهای همیاری و کمک متقابل است و لذا متغیری اساسی برای دفع نابرابری نسبت به زنان است. زیرا با افزایش سطح تحصیلات زنان سرمایة اجتماعی آن‌ها نیز افزایش می­یابد و در صورت کاهش یا عدم ورود زنان به دانشگاه­ها محدودیتی بزرگ برای سرمایة اجتماعی آن‌ها، و در نتیجه پیامدهای زیانباری مانند عهدشکنی، بی‌اعتمادی، انزوا، بی­نظمی و رکود را به دنبال خواهد داشت.

همچنین بر مبنای یافته‌های پژوهش تفاوت دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد در متغیر اعتماد اجتماعی معنادار نیست. و بر مبنای پژوهش‌های پیشین و پژوهش حاضر اعتماد اجتماعی  با سطح تحصیلات رابطه‌ای ندارد.

همچنین نتایج حاصل از آزمون‌های پژوهش نشان می‌دهد در بین پایگاه­های اجتماعی- اقتصادی مختلف میزان سرمایة اجتماعی متفاوتی وجود دارد. و با افزایش سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سرمایة اجتماعی آن‌ها نیز افزایش می‌یابد. متغیرهای آگاهی و توجه به حوزه های عمومی، اعتماد اجتماعی، مشارکت همیارانه یا غیررسمی، مشارکت رسمی در سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی مختلف، میزان متفاوتی دارند که این تفاوت در هر چهار مؤلّفة سرمایة اجتماعی صدق می‌کند. بنابراین، می‌توان گفت این نظریة جامعه‌شناسان تأیید می‌شود که تفاوت تمایل زنان و مردان بیش از آن‌که ذاتی باشد ناشی از تأثیرات ساختار اجتماعی است. ساختار اجتماعی، فرصت‌ها و محدودیت‌ها و شانس‌های برخورد و ارتباط با دیگران را در اختیار کنشگران قرار می‌دهد که شکل‌دهندة سرمایة اجتماعی آن‌ها است. اگر جامعه‌ای امکانات و فرصت‌های برابری را میان زنان و مردان توزیع کند و در حوزه‌های مختلف بدون توجه به جنسیّت فرد و بر مبنای توانایی و شایستگی‌های فردی عمل کند ما شاهد سرمایة اجتماعی یکسانی بین زنان و مردان خواهیم بود. پژوهش‌های پیشین مانند پژوهش­های مانند مور که نشان می­دهد زنان بیش‌تر تمایل دارند تا پیوندهای نزدیک و صمیمی با خویشاوندان و پیوندهای غیرخانوادگی کم‌تری داشته باشند و مردان گرایش دارند تا پیوندهای بیش‌تری در بیرون خانواده برقرار کنند یا شارون معتقد است که اگرچه ورود زنان به طور پیوسته به محیط کار در نیم قرن اخیر در حال رشد بوده است، آمارها معلوم می‌کنند که زنان نسبت به مردان در پیشرفت شغلی، اکتساب پست و سطوح جبران خدمات از اولویت کم‌تری بهره‌مند هستند. و همچنین پژوهش باستانی و صالحی هیکویی نیز نشان می­دهد زنان انواع زنانه‌تر حمایت) عاطفی) و مردان انواع مردانه‌ترحمایت)مالی و اطلاعاتی) را فراهم می‌کنند و افراد شاغل و متأهل  سرمایة اجتماعی بالاتری دارند. نتایج پژوهش حاضر نشان می­دهد در صورت قرار گرفتن زنان و مردان در موقعیت‌ها، فرصت‌ها و محدودیت‌های مشابه، این پژوهش‌ها رد می‌شود. و در صورت تأکید بر موقعیت­ها و فرصت­های متفاوت می­توان نتایج آن‌ها را تأیید کرد. زیرا یافته­های پژوهش­های پیشین مبتنی بر قرار گرفتن زنان در موقعیت­های متفاوت با مردان بوده است. همچنین در پژوهشی که موحد و همکاران(1387) انجام داده‌اند. هر چه سرمایة اجتماعی زنان بالاتر باشد، میزان مشارکت سیاسی در ابعاد گوناگون افزایش می‌یابد. و دانشجویان در صورت قرار داشتن در موقعیت و فرصت‌های برابر، سرمایة اجتماعی تقریباً برابر دارند. و بر اساس یافته­های پژوهش رفعت جاه و قربانی (1390 )زنانی که از سرمایة اجتماعی بیش‌تر و همانند مردان داشته­اند، همانند مردان توانسته‌اند در موقعیت شغلی خود ارتقاء یابند که پژوهش حاضر مهر تأییدی بر پژوهش­های مذکور است.

بنابراین، اگرچه امروزه ما شاهد حضور فعال‌تر زنان در فعالیت­های اجتماعی و تا حدی سیاسی هستیم ،اما هنوز رگه­هایی از تبعیض جنسیّتی میان زنان و مردان در موقعیت­ها و فرصت­ها مشاهده می‌شود. می‌توان عمده‌ترین دلایل آن را به موانع ساختاری مانند نبود مکان‌هایی برای مشارکت زنان و نبود امنیت در محیط جامعه و می‌توان به موانع خانوادگی از جمله کارهای خانه و نگاه‌داری از بچه‌ها اشاره کرد. که با توجه به اینکه در پژوهش حاضر جامعة آماری ما تا حدودی افراد مبرّا از این موانع بودند. بنابراین، در میان زنان و مردان از لحاظ سرمایة اجتماعی چندان تفاوتی دیده نمی‌شود. آنچه که از پژوهش حاضر به‌دست می‌آید: سه بعد از سرمایة اجتماعی که شامل «اعتماد اجتماعی»، «هنجارهای همیاری و کمک متقابل» و «آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی» در میان مردان و زنان تفاوت معناداری ندارد. و زنان و مردان تنها از لحاظ مشارکت­های رسمی با هم تفاوت معناداری دارند. که از جمله می‌توان دلیل آن را موانع سنّتی و فرهنگی جامعه ما اشاره کرد که باعث شده است تا زنان کم‌تر از مردان مشارکت‌های رسمی، به عنوان یکی از ابعاد مهم سرمایة اجتماعی داشته باشند.

 


منابع

آبرکرابی، نیکلاس(1367). فرهنگ جامعه‌شناسی، ترجمة حسن پریان، تهران، چاپخش.

باستانی، سوسن.، صالحی هیکویی، مریم (1386). سرمایة اجتماعی شبکه و جنسیّت: بررسی ویژگیهای ساختی، تعاملی، و کارکردی شبکه اجتماعی زنان و مردان درتهران، نامه علوم اجتماعی، شماره30، صص96-63.

پویا، علیرضا.، رحیم نیا، فریبرز و غیور، سید روح اله(1393). تأثیر سرمایه انسانی و اجتماعی کارکنان زن بر کسب پست‌های سازمانی، فصلنامه مطالعات اجتماعی-روان شناختی زنان، سال دوازدهم، شماره دوم، صص 30-7.

 تاجبخش، کیان(1384). سرمایة اجتماعی(اعتماد، دموکراسی وتوسعه افشین خاکباز و حسن پویان)، تهران، چاپ اول، شیرازه.

خمرنیا، محمد.، تورانی، سوگند و محمدی، رامین(1389). بررسی تأثیر ابعاد سرمایة اجتماعی بر فرسودگی شغلی در پرستاران بیمارستان هاشمی نژاد، مجله پزشکی هرمزگان، سال پانزدهم، شماره سوم ، صص154-136.

خواجه نوری، بیژن و مقدس، علی اصغر (1388). جهانی شدن وسرمایة اجتماعی زنان، مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات وعلوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد ،صص154-131.

رجب زاده، احمد(1380). رفتارهای فرهنگی ایرانیان. تهران: دفتر طرح‌های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

رفعت جاه، مریم و قربانی، سمیه،(1390). تأثیر سرمایة اجتماعی بر ارتقاء شغلی زنان، پژوهش زنان، دوره نهم، شماره10،  صص 146-117.

فیلد، جان(1388). سرمایة اجتماعی، ترجمة غلامرضا غفاری، حسین رمضانی، تهران، کویر.

فوکویاما، فرانسیس(1379). پایان نظم، سرمایة اجتماعی و حفظ آن، ،نشر جامعه ایرانیان.

گرت،استفانی(1379). جامعه‌شناسی جنسیّت، ترجمه کتایون بقایی، تهران، دیگر.

گیدنز، آنتونی(1384). جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نی.

مدنی قهفرخی، سعید(1382). پیامدهای جنسیّتی تخریب سرمایة اجتماعی، فصلنامه پژوهش زنان دوره اول، شماره 5، ، صص34-7.

موحد، مجید.، عنایت، حلیمه و پورنعمت، آرش( 1387). بررسی رابطة میان سرمایة اجتماعی و مشارکت سیاسی زنان، پژوهش‌نامه علوم انسانی و اجتماعی، صص 162- 188.

 

Erickson, B. H. (2004). The Distribution of Gendered Social Capital in Canada, Pp.27-50 in Creation and Returns of Social Capital. Henk Flap and Beate Volker (eds.), NewYork: Routledge.

Lin,Nan.(2001). Social capital: A Theory of Social Structure and Action, Cambridge University press.        

Moore, G. (1990). .Structural Determinants of Men’s and Women’s Personal Network, American Sociological Review, vol. 55, 726-735.

Putnam,Robert,D &  Goss,Kristin A.(2002). Introduction, In Putnam(ed), Democracies in flux, The Evolution of Social Capitalin contemporary Society,Oxford University press. 

Sharon,Timberlake.(2005). Social capital and gender in the workplace, Journal of Management Development, Vol. 24: 1, 34-44.

Wallis, J, & Killerby, P, & Dollery, B, (2004), Social economics and social capital, International Journal of Social Economics, Vol. 31, No. 3, 239-258.

 

 

 



[1]. Lin

[2]. Putnam & gross

[3]. Killerby & Wallis

[4]. Erickson

[5]. شایان ذکر است که رتبة شغلی از منبع (رجب‌زاده، 1380، 17) اخذ شده است.

شایان ذکر است گویه‌های مربوط به مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی در پژوهش‌های پیشین اعتبار آ‌ن‌ها نیز تأیید شده است که گویه­های این پژوهش از منبع (نوابخش و فدوی، 1387: 37) اخذ شده است.

چکیده

سرمایة اجتماعی به پیوندها، ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع باارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضاء می‌شود. اما از آنجا که افراد جامعه در برقراری ارتباط و کمّیت و کیفیّت آن یکسان نبوده، تفاوت‌هایی ازجنبه­های مختلف از جمله تفاوت‌های جنسیّتی بین آن‌ها وجود دارد. بدین­سان هدف از پژوهش حاضر بررسی جنسیّت به عنوان عاملی در تبیین تفاوت‌های سرمایة اجتماعی است. پژوهش حاضر با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. نمونة آماری شامل 160 نفر از دانشجویان رشتة علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی بود، که 80 نفر از آن‌ها مرد و 80 نفر دیگر زن بودند. پس از استخراج نتایج پرسشنامه‌ها، داده‌ها به‌وسیله آزمون تی( t) و با استفاده از نرم‌افزار spss تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که «اعتماد اجتماعی»، «هنجارهای همیاری و کمک متقابل» و «آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی» به عنوان سه بُعد از سرمایة اجتماعی، در بین مردان و زنان تفاوت معناداری ندارد و زنان و مردان تنها از لحاظ مشارکت­های رسمی با هم تفاوت معناداری در سطح 05/0دارند. طبق یافته‌های پژوهش موقعیت­ها و ساختار­هایی مانند سطح تحصیلات و پایگاه اجتماعی- اقتصادی شکل دهندة میزان سرمایة اجتماعی هستند، که جنسیّت نیز تحت تأثیر این موقعیت‌ها و ساختارها قرار می‌گیرد.

واژگان کلیدی

اعتماد اجتماعی؛ دانشجویان علوم اجتماعی؛ مشارکت رسمی؛ همیاری

مقدمه و بیان مسأله

سرمایة اجتماعی دریک معنای عام نوعی سرمایه‌گذاری در روابط اجتماعی است که با بازده مورد انتظار در بازار تعریف می‌شود. البته بازار لفظی استعاره‌ای است و محدودة آن در تحلیل‌های گوناگون می‌تواند اقتصادی، سیاسی، اجتماعی یا بازارکار باشد. که درآن، افراد با درگیرشدن در تعاملات و شبکه‌های اجتماعی، منافع مورد انتظار را تولید می‌کنند(لین[1]، 2001: 21). اندیشة اصلی سرمایة اجتماعی این است که خانواده، دوستان، همکاران، دارایی بسیار مهمی را تشکیل می‌دهند که یک فرد در شرایط بحرانی آن‌ها را به‌کارگیرد، از آن‌ها بهره بگیرد یا برای منافع مادی استفاده کند. البته این مسئله برای گروه، بیش‌تر صدق می‌کند(پاتنام و گروس[2]، 2002: 9) سرمایة اجتماعی با متغیرهایی همچون اعتماد، آگاهی، مشارکت در مسائل عمومی و انسجام و همبستگی گروهی و همکاری ارتباط دارد. سرمایة اجتماعی چیزی است که در روابط یا شبکه‌های خود با دیگر افراد داریم. افراد جامعه در برقراری ارتباط و کمّیت و کیفیّت آن یکسان نیستند و  ازجنبه‌های مختلف بین آن‌ها تفاوت‌هایی وجود دارد. نظیر تفاوت‌های جنسیّتی که ناشی از عوامل اجتماعی، فرهنگی و ساختاری است که درطی جریان جامعه‌پذیری و در طی دورة زندگی همواره به جداشدن جهان اجتماعی مردان و زنان منجر شده است. به‌طوری­که تفکیک و تبعیض جنسیّتی در حوزه‌های مختلف جامعه مطرح می‌شود. این نابرابری‌های جنسیّتی میان زنان و مردان در عضویت ارتباطی واجتماعات آن‌ها نیز تأثیر می‌گذارد و زنان ومردان را به شبکه‌های اجتماعی متفاوتی سوق می‌دهد و بدین ترتیب باعث می­شود آن‌ها سرمایة اجتماعی متفاوتی داشته باشند. که در پژوهش‌های مختلف در داخل و خارج از کشور پشتوانة تجربی یافته است. نگاهی به پیشینه‌های انجام شده در این مورد به ما کمک بهتری می‌کند. در پژوهش مور(1990) این نتایج به‌دست آمد که زنان بیش‌تر تمایل دارند تا پیوندهای نزدیک و صمیمی‌تری با خویشاوندان و پیوندهای غیرخانوادگی کم‌تری داشته باشند و مردان گرایش دارند تا پیوندهای بیش‌تری در بیرون خانواده برقرار کنند. تیمبر‌لین شارون(2005) در مقاله‌ای، با استفاده از روش اسنادی-کتابخانه‌ای، سرمایة اجتماعی و جنسیّت در محیط کار را، به این گونه که رابطة سرمایة اجتماعی با توسعة مدیریت در محیط کاری و به طور خاص اهمیت جنسیّت در تشکیل سرمایة اجتماعی را بررسی می‌کند و منافع آن را توضیح می‌دهد؛ اگرچه ورود زنان به طور پیوسته به محیط کار در نیم قرن اخیر در حال رشد بوده است و گام‌های بلندی در به دست آوردن تساوی اقتصادی با مردان برداشته شده است، آمارها معلوم می‌کنند که زنان نسبت به مردان در پیشرفت شغلی، اکتساب پست و سطوح جبران خدمات از اولویت کم‌تری بهره‌مند هستند. همچنین برت در سال 1992، برای بررسی رابطة بین سرمایة اجتماعی و جنسیّت، مطالعة عمیقی در میان 300 مدیر در شرکت‌های بزرگ انجام داد. نتیجه این بود که مردان سرمایة اجتماعی را با حرکت در محیط‌های پر از شکاف‌های ساختاری و فرصت‌هایی برای مبادلة اطلاعات و قدرت ایجاد می‌کنند. در حالیکه زنان در شبکه‌های کوچک و محدودیت زیاد به موفقیت دست می‌یابند(به نقل از کیلربی و والیس[3]،2004، 241). باستانی پژوهشی تحت عنوان «سرمایة اجتماعی شبکه و جنسیّت: بررسی ویژگی‌های ساختی، تعاملی وکارکردی شبکة اجتماعی زنان و مردان در تهران» انجام داد؛ که در آن تأثیر جنسیّت و متغیرهای زمینه‌ای بر شبکة روابط را آزمون کرد که  نتایج پژوهش او نشان می‌دهد که شبکه‌های زنان و مردان از نظرساخت)اندازه و ترکیب شبکه) تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای ندارند، اما از نظر خصوصیات تعاملی و کارکردی متفاوت هستند. زنان انواع زنانه‌تر حمایت) عاطفی) و مردان انواع مردانه‌ترحمایت)مالی و اطلاعاتی) را فراهم می‌کنند و افراد شاغل و متأهل  سرمایة اجتماعی بالاتری دارند. آنچه که شبکة روابط زنان و مردان را از هم متمایز می‌کند، فرصت‌ها و محدودیت‌هایی است که زنان و مردان دارند و ناشی از نابرابری‌های جنسیّتی و عدم توزیع برابر امکانات و فرصت‌ها در جامعه است(باستانی و صالحی هیکویی،1386: 63). بنابراین، موقعیت‌ها، فرصت‌ها و محدودیت‌های متفاوت باعث تفاوت در سرمایة اجتماعی می‌شود که در این خصوص نقش جنسیّت در جامعة ما بارزتر به نظر می‌رسد و این تفاوت در میان زنان ومردان اثرات و پیامدهای خاصی به دنبال خواهد داشت. مدنی قهفرخی درسال1382، در پژوهشی باعنوان پیامدهای جنسیّتی تخریب سرمایة اجتماعی نشان می‌دهد که رشد و رواج آسیب‌های اجتماعی جمعیت، زنان را بیش از مردان در معرض خطر قرار داده است. علاوه بر این، نرخ شیوع اختلالات روانی در زنان ایرانی بیش از مردان است. با وجود شرایط حضور دو گروه زنان و مردان در جامعة واحد، آثار سوء نابسامانی‌های موجود، سلامت زنان را بیش از مردان در خطر قرار داده است. همچنین نتایج پژوهش خمرنیا و همکاران(1389) نشان داد که بین دو مؤلّفه سرمایة اجتماعی (اعتماد و بخشش و روحیة داوطلبی) با فرسودگی شغلی ارتباط معناداری وجود دارد و این بر اهمیت موضوع همبستگی بین ابعاد سرمایة اجتماعی و فرسودگی شغلی زنان و مردان اشاره دارد. همچنین خواجه نوری و مقدس(1388)، «جهانی شدن و سرمایة اجتماعی زنان» را بررسی قرار کردند. که نتایج پژوهش آن‌ها نشان می‌دهد که متغیرهای مرتبط با فرایند جهانی شدن ( نقش جنسیّتی‌، آگاهی نسبت به جهانی شدن، شیوة زندگی، آگاهی نسبت به قوانین و مقررات و استفاده از فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی ) با سرمایة اجتماعی زنان رابطة معناداری دارند. هر چه زنان بیش‌تر تحت تأثیر فرآیند جهانی شدن باشند‌، از سرمایة اجتماعی بیش‌تری بهره‌مند هستند‌. چنین به نظر می‌رسد که زنانی که تحت تأثیر این فرآیند هستند، بیش‌تر به دنبال منابع اطلاعاتی و ارتباطی و شبکه‌های اجتماعی به شکل انجمن‌ها و مانند آن‌ها هستند. همچنین بررسی رابطة میان سرمایة اجتماعی و مشارکت سیاسی زنان عنوان پژوهشی است که موحد و همکاران(1387) انجام داده‌اند. نتایج به‌دست آمده نشان می‌دهد رابطة معنادار میان سرمایة اجتماعی- ارتباطی زنان و نگرش آن‌ها نسبت به مشارکت سیاسی تأیید می‌شود. هر چه سرمایة اجتماعی زنان بالاتر باشد‌، میزان مشارکت سیاسی در ابعاد گوناگون افزایش می‌یابد. همچنین بر اساس یافته‌های پژوهش رفعت جاه و قربانی (1390 )زنانی که از سرمایة اجتماعی بیش‌تری بهره‌مند هستند، بهتر از دیگران توانسته‌اند در موقعیت شغلی خود ارتقاء یابند. همچنین پویا و همکارن (1393) پژوهشی تحت عنوان تأثیر سرمایة انسانی و اجتماعی کارکنان زن بر کسب پست‌های سازمانی انجام داده و به این نتیجه رسیده‌اند که سرمایة انسانی در کلیة سطوح سازمانی می‌تواند خانم‌ها را در کسب پست‌های سازمانی کمک کند و سرمایة اجتماعی بر کلیه سطوح سازمانی تأثیر یکسانی دارد و خانم‌ها پست‌های بالاتر را به دلیل داشتن سرمایة انسانی بیش‌تر به دست آورده‌اند. پژوهش‌های زیادی در داخل و خارج از کشور دربارة سرمایة اجتماعی انجام شده است، اما با تأکید بر جنسیّت، تحقیقات خارجی معدود و در داخل کشور نیز تاکنون پژوهشی انجام نشده است. یکی از دلایلی که این پژوهش در میان دانشجویان انجام شد این بود که در جامعة ما از یک سو با وجود یک بستر اجتماعی سنّتی و از سوی دیگر با ورود زنان به عرصه‌های اجتماعی مختلف، به ویژه کار دستمزدی درخارج از خانه و نیز حضور آن‌ها در سازمان‌ها و ادارات در قلب مادرشهرهای امروزی، شاهد این هستیم که این فرایند در میان دانشجویان بیش‌تر به چشم می‌خورد. در واقع این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤالات بود:

با توجه به محدودیت امکانات و منابع در اختیار زنان، سرمایة اجتماعی آن‌ها دارای چه ویژگی‌هایی است؟ و چه تفاوت‌هایی با مردان دارند؟ یا به عبارتی بین زنان و مردان چه تفاوت‌هایی در‌بارة متغیرهای اعتماد اجتماعی، هنجارهای همیاری و کمک متقابل، مشارکت‌های رسمی، آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی وجود دارد؟ آیا زنان و مردان در موقعیت‌ها و سمت‌های مشابه، سرمایة اجتماعی مشابهی داشته‌اند؟ ازجمله این موقعیت‌های مورد بررسی سطح تحصیلات(کارشناسی و کارشناسی ارشد)، وضعیت تأهل و پایگاه اجتماعی- اقتصادی است. بدین ترتیب به دو دلیل این پژوهش در میان دانشجویان اجرا شد:

اولاً دختران دانشجو تنها گروه در میان زنان هستند که درخارج از خانه و نیز در عرصه‌های عمومی تا حدودی همانند مردان حضور دارند. ثانیاً دانشجویان(دختر و پسر) در موقعیت و با منابع و امکانات تا حدی مشترک به دلیل سطح تحصیلات عالی، زندگی خوابگاهی، امکانات رفاهی و تفریحی و ... قرار دارند. و یکی از دلایل انتخاب دانشجویان علوم اجتماعی نیز بستر و موارد درسی مشابه در خصوص نگرش و آگاهی است و دلیل دیگر انتخاب دانشجویان علوم اجتماعی، همکاری گروه علوم اجتماعی با پژوهشگر برای نمونه‌گیری پژوهش بوده است.

بدیهی است که بررسی سرمایة اجتماعی در جامعة ما، بر حسب تفاوت‌های جنسیّتی، ما را به شناخت بهتر هدایت خواهد کرد و می­توان با برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری در جهت بهبود شرایط اجتماعی زنان و مردان کمک کرد. بر این اساس هدف نوشتار حاضر بررسی تفاوت‌های سرمایة اجتماعی و مؤلّفه‌های آن در میان دانشجویان (دختر و پسر) علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی تهران است.

سرمایة اجتماعی: ریشة استفاده از اصطلاح سرمایة اجتماعی به سال 1916 و به کاربرد اولیة آن توسط یک معلم جوان ترقی‌خواه به نام «هنیفن» بازمی‌گردد. که در بحث از مراکز اجتماعات روستایی، بر اهمیت احیای مشارکت‌های اجتماعی بر تداوم دموکراسی و توسعه تأکید کرد(پاتنام و گروس،2002: 5-4). به هرحال به این مفهوم، تنها در دهة 1980 بود که به‌شدت توجه شد. این امر عمدتاً مرهون «کلمن» جامعه‌شناس آمریکایی، و پژوهش او در زمینة مشارکت در امور مدرسه (شهرشیکاگو) بود. بعد از آن بوردیو در فرانسه ابعاد دیگری ازاین مفهوم را روشن کرد.از نظر بوردیو حوزه‌های گوناگون و متفاوت زندگی هنر، علم، دین، اقتصاد، سیاست و... مدل‌های کوچک متمایزی از قاعده‌ها، مقررات واشکال قدرت را شکل می‌دهد که بوردیو آن را میدان می‌نامد. میدان فضای ساخت‌مندی از جایگاه‌هاست. سرمایه هرگونه خاستگاه و سرچشمه در عرصة اجتماعی است که در توانایی فرد برای بهره‌مندی از منافع خاص به دست آمده در این صحنه مؤثر واقع می‌شود. سرمایه وابسته به عرصه‌ای است که شخص درآن عمل می‌کند و به سه شکل ظاهر می‌شود: 1)سرمایة اقتصادی که بی‌درنگ و مستقیماً قابل تبدیل به پول است و ممکن است به شکل حقوق مالکیت درآید؛ 2)سرمایة فرهنگی که با بعضی شروط، قابلیت تبدیل به سرمایة اقتصادی را دارد و ممکن است که به شکل مدارک تحصیلی درآیند؛ 3) سرمایة اجتماعی که ساخته شده از تکالیف و تعهدات اجتماعی(پیوندها و ارتباطات است) و در برخی شرایط به سرمایة اقتصادی قابل تبدیل است و چه بسا به شکل اصالت و اشرافیت درآید. تعریفی که او از سرمایة اجتماعی دارد به این صورت است: جمع منابع واقعی یا بالقوه‌ای است که حاصل از شبکة بادوامی از روابط کمابیش نهادینه شده آشنایی و شناخت متقابل (به بیان دیگر) با عضویت در یک گروه است. شبکه‌ای که هریک از اعضای خود را از پشتیبانی سرمایة جمعی بهره‌مند می‌کند و آن‌ها را مستحق«اعتبار» می‌سازد(تاجبخش،1384: 147). بدین سان حجم سرمایة اجتماعی مورد تملک یک فرد به اندازة شبکه پیوندهایی بستگی دارد که او می‌تواند به طور مؤثری بسیج کند و مضافاً وابسته به حجم سرمایة(اقتصادی، فرهنگی یا نمادین) در تصرف کسانی که او با آن‌ها مرتبط است(فیلد، 1388،17). از نظر بوردیو سرمایة اجتماعی دو مؤلّفه دارد: 1) منبعی است که ارتباط با آن از طریق عضویت در گروه و شبکه‌های اجتماعی امکان‌پذیر است؛ 2) حجم سرمایة اجتماعی است که به تملک یک کارگزار انسانی درمی‌آید، بر اندازه‌ای از شبکه‌های ارتباطاتی مبتنی است که او می‌تواند بسیج کند. انجمن‌های داوطلبانه، اتحادیه‌های تجاری، احزاب سیاسی‌ و انجمن‌های سری همگی نمونه‌هایی جدید از تجسم سرمایة اجتماعی به شمار می‌روند. بدین ترتیب عاملان اجتماعی در بعد اول براساس میزان کلی سرمایه‌ای که در شکل‌های متفاوت آن دارا هستند و دربعد دوم براساس ساختار سرمایه‌شان، یعنی براساس وزن نسبی هریک از انواع مختلف سرمایة اقتصادی، فرهنگی‌ توزیع می‌شود که جداگانه دارند. بوردیو بر مشارکت فرد در شبکه‌های اجتماعی تأکید می‌کند، زیرا به اعتقاد او این مشارکت سبب دسترسی او به منابع و امکانات گروه می‌شود. در دیدگاه بوردیو، سرمایة اجتماعی نوعی محصول اجتماعی است که ناشی از تعامل اجتماعی است. کاربرد سرمایة اجتماعی در نظر بوردیو براین درک استوار است که افراد چگونه با سرمایه‌گذاری بر روابط گروهی، وضعیت اقتصادی خود را در یک فضای اجتماعی سلسله مراتبی ( جامعة سرمایه‌داری) بهبود می‌بخشند(تاجبخش،1384 ).

جیمزکلمن: از نظر کلمن، سرمایة اجتماعی نوعی از سرمایه است که مانند دیگر اشکال آن موّلد بوده و امکان دست‌یابی به اهداف معینی را  فراهم می‌کند که در نبود آن دست نایافتنی هستند. به زعم او، سرمایة اجتماعی سبب می‌شود تا هزینه­های دست­یابی به اهداف معینی کاهش یابد، اهدافی که در نبود سرمایة اجتماعی دست‌یابی به آن‌ها تنها با صرف هزینه‌های زیاد امکان پذیر می‌شود.  به اعتقاد او، عوامل ایجاد‌کننده و گسترش‌دهندة سرمایة اجتماعی عبارت هستند از کمک، ایدئولوژی، اطلاعات  و هنجارها.

کمک :درخواست کمک افراد از یکدیگر مقدار سرمایة اجتماعی را بیش‌تر خواهد کرد. هرگاه عواملی مانند رفاه، فراوانی و کمک دولت سبب شود تا افراد نیازشان به یکدیگر کم‌تر شود، میزان سرمایة اجتماعی کم‌تر خواهد شد.

ایدئولوژی :اعتقاداتی مانند لزوم کمک به یکدیگر یا عمل به سود دیگری، سبب پدید آمدن سرمایة اجتماعی می‌شود.  از این رو، آن دسته از اعتقادات مذهبی که بر ضرورت کمک و عمل به نفع دیگران تأکید دارند، عامل مهمی در شکل‌گیری سرمایة اجتماعی محسوب می‌شوند.

اطلاعات :یک شکل مهم سرمایة اجتماعی ظرفیت بالقوه اطلاعات است که جزء ذاتی و جدایی‌ناپذیر روابط اجتماعی است، امّا به دست آوردن اطلاعات پرهزینه است، اطلاعات در واقع زمینه را برای کنش فراهم می‌کند. استفاده از روابط اجتماعی یکی از وسایل  است که از طریق آن، اطلاعات می‌تواند به دست آید و اطلاعات کسب شده از طریق این روابط ،کنش را تسهیل می‌کند.

هنجارها :اگر در درون گروه‌های اجتماعی، هنجارهای مؤثر و نیرومندی وجود داشته باشد، مبنی بر اینکه فرد باید منافع شخصی را رها کرده و به سود جمع عمل کند، سرمایة اجتماعی شکل خواهد گرفت(فوکویاما، 1379 ،474).

رابرتپاتنام:  از نظر او، سرمایة اجتماعی آن دسته از ویژگی‌های سازمان اجتماعی است که هماهنگی و همکاری را برای سود متقابل تسهیل می‌کند این ویژگی‌ها عبارت هستند از: شبکه‌ها، هنجارهای کمک متقابل و اعتماد اجتماعی.

شبکه‌ها :شبکه‌های رسمی و غیررسمی ارتباطات و مبادلات در هر جامعه‌ای اعم از مدرن و سنّتی، فئودالی یا سرمایه‌داری و... وجود دارد. این شبکه‌ها در دو نوع افقی و عمودی هستند. در شبکه­های افقی شهروندانی عضویت دارند که از قدرت و وضعیت برابری بهره‌مند هستند و در شبکه‌های عمودی هم شهروندانی عضویت دارند که در وضعیتی نابرابر نسبت به هم به سر می‌برند.

هنجارهای معامله متقابل: در هر گروه اجتماعی هنجارهایی هستند که مهم‌ترین سودمندی آن‌ها تقویت اعتماد، کاهش هزینه معاملات و تسهیل همکاری است. از نظر پاتنام مهم‌ترین این هنجارها، هنجارهای معامله متقابل هستند.او این هنجارها را از مولدترین اجزای سرمایة اجتماعی می‌داند. این هنجارها با شبکه‌های انبوهی از مبادلات اجتماعی مرتبط است و هر یک دیگری را تقویت می‌کند.

اعتماد اجتماعی: پاتنام اعتماد اجتماعی را ناشی از دو منبع یعنی هنجارهای معامله متقابل و شبکه‌های مشارکت مدنی می‌داند. از نظر او، اعتماد، همکاری را تسهیل می‌کند و هر چه سطح اعتماد در یک جامعه بالاتر باشد، احتمال همکاری هم بیش‌تر خواهد بود و باز این همکاری به نوبة خود اعتماد را ایجاد می‌کند.  به این ترتیب، هر چه سرمایة اجتماعی بیش‌تر استفاده شود به جای استهلاک و کاهش، بیش تر افزایش خواهد یافت. او اضافه می‌کند، نبود این ویژگی‌ها در برخی از جوامع عهدشکنی، بی‌اعتمادی، فریب و حیله، بهره‌کشی، انزوا، بی‌نظمی و رکود را به دنبال خواهد آورد(فوکویاما، 1379: 25). در یک جمع‌بندی از این نظریه‌پردازان می‌توان چنین گفت که سرمایة اجتماعی مفهومی دربرگیرندة ویژگی‌هایی مانند اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و هنجارها است. سرمایة اجتماعی از ویژگی خودزایی و خودمولدی بهره‌مند است، به این معنا که با استفادة مناسب از آن، زمینه برای تولید و تقویت آن فراهم می‌شود. کسی مانند بوردیو میزان و کیفیّت موجودی هریک از سرمایه‌های مدنظرش در دست افراد و گروه‌ها را بیان‌کنندة جایگاه اجتماعی آن‌ها در سلسله مراتب اجتماعی می‌داند. بنابراین، افراد سعی دارند با افزودن بر میزان سرمایه‌های مختلف خود از جایگاه و قدرت اجتماعی برتری بهره‌مند شوند و رقابت برای کسب سرمایه افزایش می‌یابد. سرمایة اجتماعی از نظر جیمز کلمن نیز بر پایه روابطی شکل می‌گیرد که میان اشخاص (حقیقی و حقوقی) برقرار می‌شود. سرمایة اجتماعی از تغییراتی در روابط میان اشخاص حاصل می‌شود که منش را تسهیل می‌کند.کلمن در مباحث خود دربارة سرمایة اجتماعی، از مفهوم اعتماد به عنوان برگ اعتباری در تعاملات میان اشخاص نام می‌برد که به طور کامل مشابه سرمایة مالی عمل خواهند کرد؛ یعنی فرد می‌تواند انتظار داشته باشد که اگر کاری را برای دیگری انجام داد، او در آینده جبران خواهد کرد. مفهوم سرمایة اجتماعی در تعاریف بوردیو و کلمن، بیش‌تر به سطح روابط بین فردی و گروهی (سطح خرد) اشاره دارد، اما آن‌ها با ذکر مثال‌هایی، اثرگذاری سرمایة اجتماعی در سطوح کلان‌تر مثل رابطة میان نهادها و ساختارهای سیاسی را نیز مدنظر قرار داده‌اند. پاتنام، سرمایة اجتماعی را بر اساس سه جزء اصلی آن یعنی اعتماد، هنجار‌ها و شبکه و نیز بر مبنای کارکرد این اجزا؛ یعنی تسهیل کنش‌های تصادفی در جامعه تعریف می‌کند. او در تعریف بعدی خود، سرمایة اجتماعی را بر مبنای همین سه عنصر تشکیل‌دهندة آن در جهت تعقیب مؤثرتر اهداف مشترک توسط مشارکت‌کنندگان تعریف می‌کند. پاتنام برخلاف دو متفکّر دیگر که رویکردهای خود را بر سرمایة اجتماعی در سطح افراد و خانواده‌ها متمرکز کرده و این مفهوم را در مقیاس کلان بررسی کرده‌اند.

جنسیّت و سرمایة اجتماعی

برای درک بهتر جامعه‌شناسی جنسیت باید تفاوت بین جنس و جنسیّت آشکار شود. اصطلاح جنس بر تفاوت‌های بیولوژیک میان زن و مرد دلالت دارد، حال آن‌که «جنسیّت» ناظر بر ویژگی‌های شخصی و روانی است که جامعه آن را تعیین می‌کند و با مرد یا زن بودن و به اصطلاح «مردانگی» و «زنانگی» همراه است. تفاوت‌های جنسی طبیعی هستند، اما تفاوت‌های جنسیّتی ریشه در فرهنگ دارند نه در طبیعت و از این رو تغییر‌پذیر هستند. تمایزهای جنسیّتی با تشکیل چهارچوبی بی‌چون و چرا، که جامعه از دریچه آن به زن و مرد می‌نگرد، جنبه‌های زندگی افراد را شکل می‌دهند(آبرکرابی و نیکلاس، 1367).  تمایز بین جنس و جنسیّت تمایزی اساسی است، زیرا بسیاری از تفاوت‌های میان زنان و مردان دارای منشأ بیولوژیکی نیستند و ازطریق یادگیری اجتماعی و در جریان جامعه‌پذیرشدن شکل می‌گیرند(گیدنز، 1384: 175). 

  به اعتقاد گرت، تفاوت‌های اجتماعی مبتنی بر جنسیّت کاملاً ساختة ذهن انسان است و تحلیل آن نیز از منظرهای گوناگون امکان‌پذیر است؛ تحلیلی مبتنی بر کنکاش در جنبه‌های مختلف زندگی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی. این نوع نگرش کاملاً در تقابل با دیدگاه‌های کسانی است که از عوامل زیست‌شناختی برای توجیه تبعیض جنسی بهره‌گرفته‌اند و برای‌ مثال می‌گویند اندازة کوچک‌تر مغز زنان نشان ضعف فکری آن‌ها نسبت به مردان است. و با چنین دیدگاهی رفتارهای نابرابر و اعطای فرصت‌های شغلی و تحصیلی به مردان را موجه جلوه داده‌اند. مقولة جنسیّت در حوزه‌های مختلف روان‌شناسی، علوم اجتماعی، سیاست، اقتصاد و.... جای خود را به خوبی باز کرده و ازهمین رو تأثیرات مختلفی دراین پژوهش‌ها برجای گذاشته و خواهد گذشت. پسر یا دختر به دنیا آمدن پیامد مهمی برای همة جنبه‌های زندگی خواهد داشت؛ از انتظاراتی که دیگران در جامعه از فرد دارند تا رفتار دیگران و رفتار خود فرد. این امر صرف نظر از جامعه‌ای که فرد درآن متولد می‌شود درهمه جا صادق است، هرچند در جوامع گوناگون تفاوت‌هایی ازاین نظر دیده می‌شود(گرت، 1379: 9).  نظام فرهنگی در هر جامعه‌ای با توجه به ارزش‌ها و هنجارهای موجود در جامعه، عملاً در جهت اعمال تبعیضاتی علیة زنان سازمان‌یافته است و با توجه به موانعی که بر سر راه زنان برای ورود به عرصه اجتماع قرار می‌دهد، آن‌ها را از بسیاری از موقعیت‌ها در جامعه محروم کرده و موجب می‌شود که زنان به زمینه‌های کم‌تر مهم و حاشیه‌ای جامعه سوق داده شوند و از آگاهی، فعالیت ارتباطی و مشارکتی آن‌ها در جامعه کاسته شود. در نتیجه سرمایه‌های اجتماعی آن‌ها از هم متفاوت شود(اریکسون[4]،2004: 29). مراحل متفاوت زندگی افراد و موقعیت‌های متفاوت به ویژه تحصیلات، ازدواج، بچه‌داری و درآمد و منزلت آن‌ها‌، تفاوت‌های سرمایة اجتماعی مردان و زنان را بیش‌تر افزایش می‌دهد.

با توجه به نظریات مطرح شده دربارة سرمایة اجتماعی، می‌توان ابعاد سرمایة اجتماعی را از تئوری نظریه‌پردازان مذکور(کلمن، بوردیو، پاتنام) استخراج کرد که شامل: «اعتماد اجتماعی»، «هنجارهای همیاری و کمک متقابل» ، «اطلاعات و توجه به حوزه‌های عمومی» و «‌مشارکت‌های رسمی» است. گیدنز و گرت معتقد هستند در واقع زنان و مردان به دلیل قرار گرفتن در موقعیت و محدودیت‌های متفاوت، سرمایة اجتماعی متفاوتی خواهند داشت که این موقعیت‌ها و محدودیت‌ها نیز نیاز به بررسی و آزمون تجربی دارند.

فرضیه‌های پژوهش

با توجه به آنچه که در مبانی نظری مطرح شد، می‌توان فرضیه‌های پژوهش را بدین گونه بیان کرد که :

فرضیه های مربوط به متغیرهای زمینه‌ای و سرمایة اجتماعی(برگرفته از نظریة گرت)

-         بین وضع تأهل پاسخگویان با میزان مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی آن‌ها تفاوت معناداری وجود دارد.

-         بین وضع سطح تحصیلات پاسخگویان(کارشناسی و کارشناسی ارشد) با میزان مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی آن‌ها تفاوت معناداری وجود دارد.

-         میزان مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی به تفکیک پایگاه‌های اجتماعی- اقتصادی متفاوت است.

فرضیة اصلی پژوهش: میزان سرمایة اجتماعی بین زنان و مردان متفاوت است(برگرفته از نظریة گیدنز و گرت).

فرضیات مربوط به تفاوت جنسیّت در هر یک از مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی

-         میزان اعتماد اجتماعی در میان زنان و مردان متفاوت است.

-         میزان هنجارهای همیاری و کمک متقابل در میان زنان و مردان تفاوت معناداری وجود دارد.

-         مشارکت‌های رسمی در میان مردان و زنان تفاوت معناداری دارد.

-         بین زنان و مردان نسبت به آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی تفاوت معناداری وجود دارد.

روش پژوهش

پژوهش حاضر با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد و از طریق نرم افزار SPSS محاسبات آماری و آزمون فرضیه­ها انجام شد. حجم نمونه که با استفاده از فرمول کوکران و بر مبنای نتایج آزمون مقدماتی محاسبه شد شامل 160 نفر از دانشجویان رشتة علوم اجتماعی در دانشگاه خوارزمی تهران در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بود که 80 نفر از آن‌ها مرد و 80 نفر دیگر زن بودند. چهارچوب جامعة آماری دانشجویان، با راهنمایی و همکاری گروه علوم اجتماعی انجام شد که 920 نفر بودند که از میان آن‌ها از طریق نمونه‌گیری تصادفی ساده به دلیل تسهیل مقایسة زنان و مردان 80 نفر از هر نوع جنس انتخاب شده‌اند. جهت انتخاب نمونه‌ها ابتدا تعداد مردان( 389 نفر) و زنان( 531 نفر) دانشجو مشخص شد. سپس با مشخص کردن  لیست اسامی از هر یک از جنسیّت‌ها، 80 نفر انتخاب شد.

تعریف عملیاتی متغیرها:

متغیر مستقل: در این پژوهش از آنجا که تفاوت‌های جنسیّتی در سرمایة اجتماعی بررسی شد، متغیر مستقل جنسیّت است که در قالب اسمی دوشقی مرد و زن تقسیم شد.

متغیر وابسته: سرمایة اجتماعی در نقش متغیر وابسته که در 4 بعد و 21 سنجه به صورت زیر بررسی شد:

  1. اعتماد اجتماعی: به صورت 7 سنجه که هر سنجه به صورت ترتیبی ( همیشه، اغلب اوقات، گاهی اوقات، به ندرت و هرگز) آزمون شده‌اند که سنجه‌های آن شامل: اعتماد به غریبه‌ها، اعتماد به خویشاوندان خود، اعتماد به افراد خانوادة خود، اعتماد به هم محله‌ای‌های خود، اعتماد به دوستان خود، فکر کردن به اینکه بیش‌تر افراد قابل اعتماد هستند، اعتماد به عهد و وفا و امانت‌داری دیگران است.
  2. هنجارهای همیاری و کمک متقابل: این بعد از سرمایة اجتماعی نیز با 7 سنجه به صورت ترتیبی پنج گزینه‌ای آزمون شده‌اند که سنجه­های آن: لذت بردن از کمک کردن به دیگران، کمک به دیگران جهت پیدا کردن وسایل مفقوده، اعتقاد به اینکه کمک به دیگران در درازمدت به خودتان کمک می‌شود، میانجی‌گری در مشکلات دیگران، کمک دوستان در صورت نیاز فرد، اعتقاد به کمک متقابل همسایه‌ها، کمک به نیازمندان در طول سال است.
  3. مشارکت رسمی: بعد مشارکت رسمی در دو سنجة ترتیبی ( همیشه، اغلب اوقات، گاهی اوقات، به ندرت یا هرگز) شامل عضو بودن فعال انجمن، اتحادیه و یا شورای صنفی – شرکت در مراسم‌های مذهبی بوده است.
  4. آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی: این بعد نیز با 5 سنجه به صورت ترتیبی سه گزینه­ای آزمون شده‌اند که سنجه‌های آن: دنبال کردن اخبار و رویدادهای کشور، در هنگام حضور در اجتماعات محلی، ایجاد احساس حضور در خانة خود، برداشتن زبالة دیگران از معابر و خیابان‌ها، میزان استفاده از منابع کسب خبر و شناخت تعداد دوستان خود است.

متغیرهای زمینه‌ای

-         سطح تحصیلات: از آنجا که جامعة آماری پژوهش دانشجویان رشتة علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی بوده‌اند که در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشجو می­پذیرد. در نتیجة این متغیر در سطح متغیر اسمی دوشقی(کارشناسی، کارشناسی ارشد) سنجیده شده است.

-         وضعیت تأهل: این متغیر نیز در سطح متغیر اسمی دوشقی(مجرد، متأهل ) سنجیده شده است.

-         پایگاه اجتماعی- اقتصادی: این متغیر بر اساس وضعیت خانوادگی دانشجویان اندازه‌گیری شده است. ویژگی­های اقتصادی و اجتماعی مثل هزینة خانواده، سطح تحصیلات و رتبه و منزلت شغلی[5] است که تعیین‌کنندة پایگاه فرد در جامعه است که از ترکیب سه شاخص شغل، تحصیلات و هزینه در سطح سنجش فاصله‌ای ساخته شد و بر این اساس، افراد در سه طبقه پایگاه پایین، متوسط و بالا قرار گرفتند.

اعتبار و پایایی

استفاده از گویه‌ها و پرسش‌های متعدد، مسئلة اعتبار داده‌ها را مطرح می‌کند. در تدوین پرسشنامه، اغلب از شاخص­های استفاده شده در پژوهش‌های پیشین بهره گرفته شده است. به این صورت که به گزینش معتبرترین شاخص‌های گردآوری شده از بین شاخص‌های موجود در پرسشنامه­های آزمون شدة قبلی اقدام کرده و برای حصول اعتبار قابل قبول، ماده‌های مربوط در اختیار صاحب‌نظران جامعه‌شناس قرار گرفته و پس از داوری ایشان و حصول اعتبار محتوایی، در این پژوهش به کار بسته شده است. برای اطمینان از پایایی ابزار پژوهش، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. در واقع تحلیل پایایی پاسخگوی این پرسش است که آیا مقیاس‌های مربوطه برای سنجش این متغیرها از ثبات و پایداری کافی بهره‌مند است یا خیر ؟ معمولاً در مطالعات اگر ضریب آلفای کرونباخ بیش از 50/0 با 60/0 باشد، پایایی نسبی گویه‌ها و لذا مفهوم مورد‌نظر را تصدیق می‌کنند. در واقع مقدار آلفای کرونباخ نشان‌دهندة انسجام درونی و همسازی داخلی گویه‌ها به شمار می‌رود و برای آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی، اعتماد اجتماعی، مشارکت همیارانه یا غیررسمی، مشارکت رسمی به ترتیب  64/0، 71/0، 78/0، 68/0 است[6].

یافته‌های پژوهش

برای توصیف داده‌ها، اطلاعات جمع‌آوری شده در نرم‌افزار spss طبقه‌بندی شد.

همان طور که در بخش روش‌شناسی ذکر شد کل نمونه‌های پژوهش 160 نفر بودند 50‌% مردان و 50% را زنان تشکیل دادند.

-           5/82‌% از نمونه­های پژوهش در مقطع کارشناسی و 5/17% کارشناسی ارشد بودند. در میان زنان 85% کارشناسی و 15% کارشناسی ارشد بوده‌اند که این نسبت در میان مردان 80% کارشناسی و 20% کارشناسی ارشد بوده‌اند.

-          5/12% از نمونه­های مورد بررسی متأهل  و 5/87% نیز مجرد بودند. در میان زنان 90% مجرد و 10% متأهل  بودند که این نسبت در میان مردان 85% مجرد و 15% متأهل  بودند.

-         چنانچه قبلاً ذکر شد سنجش پایگاه اجتماعی- اقتصادی از ترکیب سه شاخص شغل، تحصیلات و هزینه در سطح سنجش فاصله­ای ساخته شد و سپس به سه سطح مساوی(پایین، متوسط و بالا) که هر کدام 33% از کل نمونه‌های پژوهش را تشکیل می­دهند.

-         بنابر آنچه در تعریف عملیاتی متغیرها ذکر شد، سرمایة اجتماعی در 4 بُعد اعتماد اجتماعی، هنجارهای همیاری و کمک متقابل، مشارکت رسمی، آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی در مجموع در قالب 21 سنجه آزمون شدند. که در جدول 1 برای مردان و زنان به تفکیک بر حسب درصد نمونه‌های پژوهش توزیع شده است.

جدول1: توزیع نمونه‌های پژوهش در مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی به تفکیک جنسیّت، برحسب درصد

مؤلّفه­های سرمایه

شاخص‌های متغیرها

مردان(توزیع درصدی)

زنان(توزیع درصدی)

خیلی زیاد

زیاد

متوسط

کم

خیلی کم

خیلی زیاد

زیاد

متوسط

کم

خیلی کم

اعتماد اجتماعی

اعتماد به غریبه‌ها

5/2

5/12

5/42

35

5/7

0

5

50

5/42

5/2

اعتماد به خویشاوندان خود

75/8

75/38

45

5/7

0

5/2

25/41

50

25/3

5/2

اعتماد به افراد خانواده خود

5/62

30

5/2

5/2

5/2

70

30

0

0

0

اعتماد به هم محله‌ای‌ها

0

25

50

75/23

25/1

5/2

10

25/48

25/36

5/2

اعتماد به دوستان خود

5

5/47

40

7

0

5/7

45

5/42

75/3

25/1

قابل اعتماد بودن بیش‌تر افراد

75/3

25/26

45

5/22

5/2

75/8

75/23

5/57

10

0

اعتماد به عهد و وفای دیگران

 

 

5/2

5/27

5/37

5/27

5

0

25

25/61

75/13

0

 

هنجارهای همیاری

و کمک متقابل

لذت بردن از کمک به دیگران

25/36

75/53

10

0

0

45

5/42

5/12

0

0

کمک به یافتن وسایل مفقوده دیگران

0

75/13

75/43

5/17

25

5/2

5/52

5/32

5/7

5

میانجیگری در مشکلات دیگران

0

25

5/37

30

12

25/1

75/13

5/42

5/32

10

اعتقاد به بازتاب کمک،دیگران به خود

10

75/43

75/33

10

5/2

40

5/37

20

5/2

0

کمک دوستان به شما درصورت نیاز

5/7

55

5/27

10

0

5/7

5/57

30

5

0

اعتقاد به کمک متقابل همسایه‌ها

5/27

40

30

5/2

0

20

50

75/28

25/1

0

کمک به نیازمندان درطول سال

5/7

5/32

5/42

15

5/2

5/7

25

75/58

25/6

5/2

مشارکت رسمی

 

عضو انجمن،اتحادیه،شوراصنفی و ...

5

15

5/17

30

5/32

25/1

75/8

5/22

35

5/32

شرکت در مراسم‌های مذهبی

 

25/11

5/37

75/13

5/22

15

75/13

25

35

25/26

0

آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی

دنبال کردن اخبارو رویدادهای کشور

20

45

25/26

5/7

25/1

15

5/32

40

10

5/2

احساس یگانه حضوردرمحله وخانه خود

5/7

75/18

5/47

15

25/11

75/13

25/41

25

20

0

برداشتن زباله دیگران از معابر

0

75/28

25/51

5/12

5/7

75/6

20

5/52

5/17

75/3

میزان استفاده ازمنابع کسب خبر

5/2

75/43

25/41

10

5/2

20

35

25/41

25/1

0

میزان شناخت تعداد دوستان خود

10

45

35

10

0

5/7

5/52

5/22

5/17

0

 

در این مرحله از پژوهش با استفاده آزمون تی (t test) و تحلیل واریانس یکطرفه (oneway) ابتدا فرضیة متغیرهای زمینه­ای(وضعیت تأهل، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، تحصیلات) در ارتباط با مؤلّفه­های سرمایة اجتماعی و سپس با استفاده از آزمون t فرضیة تفاوت­های­جنسیّتی به تفکیک هر یک از مؤلّفه­های سرمایة اجتماعی و مجموع سرمایة اجتماعی آزمون شد.

فرضیه‌های مربوط به متغیرهای زمینه‌ای و سرمایة اجتماعی

1- بین وضع تأهل پاسخگویان با میزان مؤلّفه­های سرمایة اجتماعی آن‌ها تفاوت معناداری وجود دارد.

بررسی­های آماری نشان می­دهد میزان اعتماد اجتماعی افراد مجرد(برابر با 7/18 ) که با افراد متأهل (برابر با 6/19) چندان متفاوت نیست. یافته‌های به‌دست آمده حاکی از آن است که آماره t برابر 821/0- =t  و سطح معناداری حاصل(414/0 = sig) مطلوب نیست. همچنین میزان هنجارهای همیاری و کمک متقابل افراد مجرد(برابر با 7/17 ) که با افراد متأهل (برابر با 19) نیز چندان متفاوت نیست. یافته‌های به‌دست آمده حاکی از آن است که آماره t آن برابر 25/1- =t  و سطح معناداری حاصل(214/0 = sig) مطلوب نیست. همچنین مشارکت رسمی و آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی به عنوان دیگر مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی است که میانگین و میزان t و سطح معناداری آن در جدول2 نشان داده شده است. که به‌رغم تفاوت اندک میانگین مجردان و متأهل ان که متأهل ان دارای سرمایة اجتماعی بالاتری هستند، اما در هیچ یک از مؤلّفه­های سرمایة اجتماعی به تفکیک این تفاوت معنادار نیست. همچنین با استفاده از این آزمون(t) نیز وضعیت تأهل با مجموع سرمایة اجتماعی آزمون شد که آماره t آن برابر 00/2- =t  و سطح معناداری حاصل(061/0 = sig) دارای تفاوت معنادار نیست. لذا می‌توان گفت فرضیة مذکور رد شده و نشان می‌دهد که متغیرهای سرمایة اجتماعی و مؤلّفه‌های آن، در بین مجردها و متأهل ‌ها معنادار نیست.

 

جدول2: نتایج آزمون t پیرامون سرمایة اجتماعی بر حسب وضعیت تأهل

مؤلّفه­های سرمایة

تأهل

تعداد

میانگین

انحراف معیار

خطای معیار میانگین

مقدار t

معناداری(sig.)

اعتماد اجتماعی

مجرد

140

7/18

26/3

39/0

821/0-

414/0

متأهل

20

6/19

09/3

97/0

همیاری و کمک متقابل

مجرد

140

7/17

01/3

36/0

25/1-

214/0

متأهل

20

19

43/3

08/1

مشارکت رسمی

مجرد

140

6/6

87/1

22/0

615/0

54/0

متأهل

20

7

26/2

71/0

توجه‌به حوزه‌های عمومی

مجرد

140

51/13

59/2

31/0

03/1-

304/0

متأهل

20

4/14

95/1

61/0

مجموع سرمایة اجتماعی

مجرد

140

51/56

4/7

62/0

00/2-

061/0

متأهل

20

60

8/5

3/1

 

2- بین وضع سطح تحصیلات پاسخگویان(کارشناسی و کارشناسی ارشد) با میزان مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی آن‌ها تفاوت معناداری وجود دارد.

بررسی­های آماری نشان می‌دهد میزان اعتماد اجتماعی دانشجویان کارشناسی(برابر با 58/18 ) و دانشجویان کارشناسی ارشد(برابر با 98/19) و با آماره t برابر 6/1- =t  و سطح معناداری حاصل(071/0 = sig) دارای تفاوت مطلوب و معنادار نیست. ولی متغیرهای هنجارهای همیاری، مشارکت رسمی و آگاهی به حوزه‌های عمومی به ترتیب در سطح 001/0 ، 05/0 و 05/0معنادار است که در متغیر آگاهی و توجه به حوزه­های عمومی در دانشجوی کارشناسی(برابر با 33/13) با دانشجوی کارشناسی ارشد(برابر با 01/15) و با آماره t برابر 72/2- =t  و سطح معناداری حاصل(019/0 = sig) دارای تفاوت معنادار است. که جزئیات هر یک از مؤلّفه­های سرمایة اجتماعی در جدول3 تشریح شده است. بنابراین، در این فرضیه میزان تفاوت متغیرهای هنجارهای کمک متقابل، مشارکت رسمی و متغیر آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی در میان دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد تأیید قرار می‌شود، ولی فرض تفاوت دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد در متغیر اعتماد اجتماعی رد می‌شود.

برای سنجش فرض تفاوت مجموع مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی در میان دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد از آزمون t  نیز استفاده شد که این آماره بیان‌کنندة آن است که میزان این تفاوت 13/5- =t  و در سطح 000/0 معنادار بوده است. بنابراین، فرضیة پژوهش  تأیید می‌شود.

 

جدول3: نتایج آزمون t پیرامون سرمایة اجتماعی بر حسب سطح تحصیلات

مؤلّفه­های سرمایة

تأهل

تعداد

میانگین

انحراف معیار

خطای معیار میانگین

مقدار t

معناداری(sig.)

اعتماد اجتماعی

کارشناسی

132

58/18

13/3

38/0

6/1-

071/0

کارشناسی ارشد

28

98/19

09/3

82/0

همیاری و کمک متقابل

کارشناسی

132

33/17

96/2

36/0

57/3-

001/0

کارشناسی ارشد

28

35/20

37/2

63/0

مشارکت رسمی

کارشناسی

132

42/6

88/1

23/0

35/2-

021/0

کارشناسی ارشد

28

71/7

72/1

46/0

توجه به حوزه‌های عمومی

کارشناسی

132

33/13

71/2

33/0

72/2-

019/0

کارشناسی ارشد

28

01/15

38/1

37/0

مجموع سرمایة اجتماعی

کارشناسی

132

68/55

05/7

61/0

13/5-

000/0

کارشناسی ارشد

28

92/62

25/5

99/0

3- میزان مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی به تفکیک پایگاه‌های اجتماعی- اقتصادی متفاوت است.

برای آزمون این فرضیه از تحلیل واریانس یک‌طرفه به منظور مقایسة میزان مؤلّفه­های سرمایة اجتماعی در میان پایگاه­های اجتماعی- اقتصادی مختلف استفاده شد.

 نتایج حاصل نشان‌دهندة آن است که میانگین نمرة اعتماد اجتماعی کسانی که در سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین قرار دارند برابر با 12/18، و کسانی که در پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط قرار دارند میانگین نمرة اعتماد اجتماعی آن‌ها برابر با 36/18 و میانگین دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا 96/19 بوده است، که مقدار آزمونF  آن‌ها برابر با 22/5 و سطح معناداری برآورد آن قابل قبول است(016/0= sig). و نشان‌دهندة آن است که با افزایش سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی دانشجویان اعتماد اجتماعی آن‌ها نیز افزایش می‌یابد. بنابراین، فرضیه در این مؤلّفة سرمایة اجتماعی تأیید می‌شود.

میانگین متغیر همیاری و کمک متقابل دانشجویانی که در سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین قرار دارند، برابر با 58/16 و دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط برابر با 1/18 و میانگین دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا برابر با 76/18 بوده است که مقدار آزمونF  آن‌ها برابر با 12/7 و سطح معناداری برآورد آن مقبول است(011/0= sig). و نشان می‌دهد که دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا نسبت به دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط و پایین  به هنجارهای همیاری و کمک متقابل بیش‌تر پای‌بند هستند. بنابراین، در این مؤلّفة سرمایة اجتماعی نیز فرضیه تأیید می‌شود.

همچنین میانگین متغیر مشارکت رسمی کسانی که در سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین قرار دارند، برابر با 7/5، وکسانی که در پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط قرار دارند میانگین نمرة مشارکت رسمی آن‌ها برابر با 7/6 و میانگین دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا برابر با 4/7 بوده است که مقدار آزمونF  آن‌ها برابر با 22/5 و سطح معناداری برآورد آن مقبول است(000/0 =sig). و نشان‌دهندة آن است که با افزایش سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی دانشجویان مشارکت رسمی آن‌ها نیز افزایش می‌یابد. بنابراین، در این مؤلّفة سرمایة اجتماعی نیز فرضیه تأیید می‌شود.

همچنین میانگین آخرین مؤلّفة سرمایة اجتماعی(آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی) دانشجویان با پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین برابر با 79/12 و با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط میانگین توجه به حوزه‌های عمومی آن‌ها برابر با 35/13 و میانگین دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا برابر با 5/14 بوده است که با استفاده از آزمونF  میزان آن 48/11 و سطح معناداری برآورد آن 000/0 است که نشان می‌دهد دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا نسبت به دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین بیش‌تر به حوزه­های عمومی آگاهی و توجه دارند. بنابراین، در این مؤلّفة سرمایة اجتماعی نیز فرضیه تأیید می‌شود.

در نهایت مجموع مؤلّفه­های سرمایة اجتماعی دانشجویان با پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین برابر با 2/53، و با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط میانگین سرمایة اجتماعی آن‌ها برابر با 7/56 و میانگین دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا برابر با 65/60 بوده است که با استفاده از آزمونF  میزان آن 27/15و سطح معناداری برآورد آن 000/0 است که نشان می‌دهد دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا نسبت به دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین سرمایة اجتماعی بالاتری دارند. بنابراین، می‌توان از این فرضیه نتیجه گرفت که در میان پایگاه­های اجتماعی- اقتصادی مختلف میزان سرمایة اجتماعی متفاوتی وجود دارد. افراد با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا نسبت به دانشجویان با سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی متوسط و پایین سرمایة اجتماعی بیش‌تری دارند، به عبارتی دیگر می­توان گفت با افزایش سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سرمایة اجتماعی (همة مؤلّفه‌های آن)آن‌ها نیز افزایش می‌یابد.

جدول4: نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه پیرامون مؤلّفه­های سرمایة اجتماعی و پایگاه­های اجتماعی- اقتصادی

 

منبع تغییرات

مجموع مجذورات

درجة آزادی

میانگین مربعات

مقدار F

معناداری

اعتماد اجتماعی

واریانس بین گروهی

26/103

2

6/51

22/5

016/0

واریانس درون گروهی

1553

157

89/9

واریانس کل

1656

159

-

همیاری و کمک متقابل

واریانس بین گروهی

6/124

2

3/62

12/7

011/0

واریانس درون گروهی

1374

157

75/8

واریانس کل

1489

159

-

مشارکت رسمی

واریانس بین گروهی

05/74

2

02/37

48/11

000/0

واریانس درون گروهی

3/506

157

22/3

واریانس کل

4/580

159

-

توجه به حوزه‌های عمومی

واریانس بین گروهی

6/73

2

8/36

15/6

013/0

واریانس درون گروهی

8/939

157

98/5

واریانس کل

5/1013

159

-

مجموع سرمایة اجتماعی

واریانس بین گروهی

1388

2

694

37/15

000/0

واریانس درون گروهی

7087

157

1/45

واریانس کل

8475

159

-

 

فرضیات مربوط به تفاوت جنسیّت در سرمایة اجتماعی و هر یک از مؤلّفه‌های آن

در این بخش با استفاده از آزمون t ابتدا فرضیة تفاوت‌های­جنسیّتی در سرمایة اجتماعی و سپس به تفکیک در هر یک از مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی آزمون شد.

بررسی‌های آماری نشان می‌دهد میزان سرمایة اجتماعی در میان زنان (برابر با 7/56 ) که با مردان (برابر با1/57) چندان متفاوت نیست. یافته‌های به‌دست آمده حاکی از آن است که آماره t برابر 389/0- =t  و سطح معناداری حاصل(689/0 = sig) مطلوب نیست. در نتیجه فرضیة پژوهش رد می‌شود. یعنی با ورود زنان به دانشگاه‌ها و قرار گرفتن در موقعیت اجتماعی و تحصیلات تقریباً مشابه با مردان، سرمایة اجتماعی آن‌ها تقریباً مشابه با مردان واقع می‌شود.

در قالب جدول 5 هر یک از مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی به تفکیک تفاوت‌های جنسیّت تلخیص شده، و در ادامه به تأیید یا رد فرضیه‌ها اقدام می‌شود.

جدول5: نتایج آزمون t پیرامون سرمایة اجتماعی بر حسب جنسیّت

مؤلّفه‌های سرمایة

جنسیّت

تعداد

میانگین

انحراف معیار

خطای معیار میانگین

مقدار t

معناداری(sig.)

اعتماد اجتماعی

زنان

80

72/18

81/2

314/0

342/0-

733/0

مردان

80

9/18

61/3

403/0

همیاری و کمک متقابل

زنان

80

55/17

06/3

343/0

28/1-

199/0

مردان

80

17/18

05/3

342/0

مشارکت رسمی

زنان

80

4/6

81/1

23/0

31/2-

029/0

مردان

80

61/7

7/1

46/0

توجه به حوزه‌های عمومی

زنان

80

8/13

51/2

281/0

876/0

382/0

مردان

80

45/13

53/2

283/0

مجموع سرمایة اجتماعی

زنان

80

7/56

69/6

748/0

389/0-

698/0

مردان

80

1/57

89/7

882/0

- میزان اعتماد اجتماعی در میان زنان و مردان متفاوت است.

بررسی‌های آماری نشان می­دهد میزان اعتماد اجتماعی در میان زنان (برابر با 72/18 ) با مردان (برابر با 9/18) چندان متفاوت نیست. یافته‌های به‌دست آمده حاکی از آن است که آمارة t برابر 342/0- =t  و سطح معناداری حاصل(733/0 = sig) مطلوب نیست. در نتیجه فرضیة پژوهش رد می‌شود. به نظر می‌رسد که با ورود زنان به تحصیلات آکادمیک و آزادی آن‌ها با ورود به شهرهای دیگر، اعتماد اجتماعی آن‌ها همانند مردان تا حدودی همسان باشد. و در بین زنان و مردان از لحاظ اعتماد به خانواده، غریبه، خویشاوندان، دوستان و ... چندان تفاوتی وجود نداشته باشد. هر چند در جامعة ما برای زنان ایجاب می‌کند که کم‌تر اعتماد داشته باشند زیرا بیش‌تر در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار دارند، اما زنان مهر و عطوفت بیش‌تری نسبت به مردان دارند که با توجه به این ویژگی‌ها باعث فقدان تفاوت معنادار مردان و زنان از لحاظ اعتماد اجتماعی می‌شود.

- میزان هنجارهای همیاری و کمک متقابل در میان زنان و مردان تفاوت معناداری وجود دارد.

نتایج آزمون نشان می‌دهد میزان هنجارهای همیاری و کمک متقابل در میان زنان (برابر با 72/18 ) و مردان (برابر با 9/18) ، با آماره t برابر 342/0- =t  و سطح معناداری حاصل(733/0 = sig) مطلوب نیست، در نتیجه فرضیة پژوهش رد می‌شود. پس می‌توان گفت بین زنان و مردان در «هنجارهای همیاری و کمک متقابل» در میان دختران و پسران دانشجو تفاوتی وجود ندارد.

-         مشارکت‌های رسمی در میان مردان و زنان تفاوت معناداری دارد.

نتایج آزمون این فرضیه نشان می‌دهد میزان مشارکت­های رسمی زنان (برابر با 4/6 ) با مردان (برابر با 61/7 ) ، با آماره t برابر 31/2- =t  و سطح معناداری حاصل(029/0 = sig) مطلوب بوده و دارای تفاوت­معناداری است. یعنی زنان نسبت به مردان مشارکت رسمی کم‌تری دارند، در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید می‌شود. که این نشان می­دهد زنان به‌رغم قرار گرفتن در موقعیت مشترک با مردان، با توجه به ساختارهای جامعه و اثرات فرهنگ سنّتی که زنان به درون خانه تعلق دارند، هنوز تا حدودی ماندگار بوده است. هر چند داده­های پژوهش نشان می­دهد با افزایش سطح تحصیلات این تفاوت کم‌تر می‌شود.

-         میان زنان و مردان نسبت به آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی تفاوت معناداری وجود دارد.

بررسی­های آماری نشان می‌دهد میزان آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی در میان زنان (برابر با 8/13 ) با مردان (برابر با 45/13) چندان متفاوت نیست. یافته‌های به‌دست آمده حاکی از آن است که آماره t برابر 876/0 =t  و سطح معناداری حاصل(382/0 = sig) مطلوب نیست، در نتیجه فرضیة پژوهش رد می‌شود. به عبارتی دربارة متغیر سطح آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی تفاوتی در بین مردان و زنان دیده نمی‌شود.

بحث و نتیجه‌گیری

سرمایة اجتماعی با متغیرهایی همچون اعتماد، آگاهی، مشارکت در مسائل عمومی و انسجام و همبستگی گروهی و همکاری ارتباط دارد. افراد جامعه در برقراری ارتباط و کمّیت و کیفیت آن یکسان نبوده و تفاوت­هایی ازجنبه­های مختلف بین آن‌ها وجود دارد. نظیر تفاوت‌های جنسیّتی که ناشی از عوامل اجتماعی، فرهنگی و ساختاری است که درطی جریان جامعه‌پذیری و درطی دورة زندگی همواره به جداشدن جهان اجتماعی مردان و زنان منجر شده است. به‌طوری­که تفکیک و تبعیض جنسیّتی درحوزه‌های مختلف جامعه مطرح می‌شود. این نابرابری­های جنسیّتی بین زنان و مردان درعضویت ارتباطی واجتماعات آن‌ها نیز تأثیر می‌گذارد و باعث تفاوت سرمایة اجتماعی در میان زنان ومردان می­شود.

این پژوهش درصدد بررسی تفاوت­های زنان و مردان در سرمایة اجتماعی با تأکید بر متغیرهای زمینه‌ای(سطح تحصیلات، وضعیت تأهل و پایگاه اجتماعی- اقتصادی) به عنوان موقعیت­ها در نظر گرفته­ شد و تأثیر متغیر جنسیّت و متغیرهای زمینه­ای بر سرمایة اجتماعی و ابعاد آن بررسی شد. لذا با بررسی تفاوت‌های جنسیّتی در سرمایة اجتماعی، ویژگی ­متغیرهای آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی، اعتماد اجتماعی، مشارکت همیارانه یا غیررسمی، مشارکت رسمی زنان و مردان بررسی قرار شد .

آنچه که از یافته‌های پژوهش حاصل می‌شود ای است که میان دانشجویان مجرد و متأهل  تفاوتی از لحاظ سرمایة اجتماعی وجود ندارد. زیرا دانشجویان متأهل  با قرار گرفتن در جوّ دانشگاه، امکانات و محدودیت­ها در وضعیت مشابه با دانشجویان مجرد قرار دارند. بنابراین، متأهل ­ها نیز همانند مجردها دارای آگاهی و توجه به حوزه­های عمومی، اعتماد اجتماعی، مشارکت همیارانه یا غیررسمی، مشارکت رسمی بوده‌اند. میزان تفاوت متغیرهای هنجارهای کمک متقابل، مشارکت رسمی و آگاهی و توجه به حوزه­های عمومی در میان دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد معنادار شده است. یعنی افراد با افزایش سطح تحصیلات بیش‌تر به هنجارهای همیاری و کمک متقابل پایبند هستند که این ویژگی نیز با آگاهی مرتبط بوده است. و با افزایش سطح تحصیلات مشارکت رسمی نیز افزایش یافته و افراد بیش‌تر به حوزه‌های عمومی جامعه آگاهی و توجه دارند. بنابراین، سطح تحصیلات یکی از متغیرهای مهم برای افزایش توجه و آگاهی به حوزه­های عمومی، مشارکت رسمی و پایبندی به هنجارهای همیاری و کمک متقابل است و لذا متغیری اساسی برای دفع نابرابری نسبت به زنان است. زیرا با افزایش سطح تحصیلات زنان سرمایة اجتماعی آن‌ها نیز افزایش می­یابد و در صورت کاهش یا عدم ورود زنان به دانشگاه­ها محدودیتی بزرگ برای سرمایة اجتماعی آن‌ها، و در نتیجه پیامدهای زیانباری مانند عهدشکنی، بی‌اعتمادی، انزوا، بی­نظمی و رکود را به دنبال خواهد داشت.

همچنین بر مبنای یافته‌های پژوهش تفاوت دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد در متغیر اعتماد اجتماعی معنادار نیست. و بر مبنای پژوهش‌های پیشین و پژوهش حاضر اعتماد اجتماعی  با سطح تحصیلات رابطه‌ای ندارد.

همچنین نتایج حاصل از آزمون‌های پژوهش نشان می‌دهد در بین پایگاه­های اجتماعی- اقتصادی مختلف میزان سرمایة اجتماعی متفاوتی وجود دارد. و با افزایش سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سرمایة اجتماعی آن‌ها نیز افزایش می‌یابد. متغیرهای آگاهی و توجه به حوزه های عمومی، اعتماد اجتماعی، مشارکت همیارانه یا غیررسمی، مشارکت رسمی در سطح پایگاه اجتماعی- اقتصادی مختلف، میزان متفاوتی دارند که این تفاوت در هر چهار مؤلّفة سرمایة اجتماعی صدق می‌کند. بنابراین، می‌توان گفت این نظریة جامعه‌شناسان تأیید می‌شود که تفاوت تمایل زنان و مردان بیش از آن‌که ذاتی باشد ناشی از تأثیرات ساختار اجتماعی است. ساختار اجتماعی، فرصت‌ها و محدودیت‌ها و شانس‌های برخورد و ارتباط با دیگران را در اختیار کنشگران قرار می‌دهد که شکل‌دهندة سرمایة اجتماعی آن‌ها است. اگر جامعه‌ای امکانات و فرصت‌های برابری را میان زنان و مردان توزیع کند و در حوزه‌های مختلف بدون توجه به جنسیّت فرد و بر مبنای توانایی و شایستگی‌های فردی عمل کند ما شاهد سرمایة اجتماعی یکسانی بین زنان و مردان خواهیم بود. پژوهش‌های پیشین مانند پژوهش­های مانند مور که نشان می­دهد زنان بیش‌تر تمایل دارند تا پیوندهای نزدیک و صمیمی با خویشاوندان و پیوندهای غیرخانوادگی کم‌تری داشته باشند و مردان گرایش دارند تا پیوندهای بیش‌تری در بیرون خانواده برقرار کنند یا شارون معتقد است که اگرچه ورود زنان به طور پیوسته به محیط کار در نیم قرن اخیر در حال رشد بوده است، آمارها معلوم می‌کنند که زنان نسبت به مردان در پیشرفت شغلی، اکتساب پست و سطوح جبران خدمات از اولویت کم‌تری بهره‌مند هستند. و همچنین پژوهش باستانی و صالحی هیکویی نیز نشان می­دهد زنان انواع زنانه‌تر حمایت) عاطفی) و مردان انواع مردانه‌ترحمایت)مالی و اطلاعاتی) را فراهم می‌کنند و افراد شاغل و متأهل  سرمایة اجتماعی بالاتری دارند. نتایج پژوهش حاضر نشان می­دهد در صورت قرار گرفتن زنان و مردان در موقعیت‌ها، فرصت‌ها و محدودیت‌های مشابه، این پژوهش‌ها رد می‌شود. و در صورت تأکید بر موقعیت­ها و فرصت­های متفاوت می­توان نتایج آن‌ها را تأیید کرد. زیرا یافته­های پژوهش­های پیشین مبتنی بر قرار گرفتن زنان در موقعیت­های متفاوت با مردان بوده است. همچنین در پژوهشی که موحد و همکاران(1387) انجام داده‌اند. هر چه سرمایة اجتماعی زنان بالاتر باشد، میزان مشارکت سیاسی در ابعاد گوناگون افزایش می‌یابد. و دانشجویان در صورت قرار داشتن در موقعیت و فرصت‌های برابر، سرمایة اجتماعی تقریباً برابر دارند. و بر اساس یافته­های پژوهش رفعت جاه و قربانی (1390 )زنانی که از سرمایة اجتماعی بیش‌تر و همانند مردان داشته­اند، همانند مردان توانسته‌اند در موقعیت شغلی خود ارتقاء یابند که پژوهش حاضر مهر تأییدی بر پژوهش­های مذکور است.

بنابراین، اگرچه امروزه ما شاهد حضور فعال‌تر زنان در فعالیت­های اجتماعی و تا حدی سیاسی هستیم ،اما هنوز رگه­هایی از تبعیض جنسیّتی میان زنان و مردان در موقعیت­ها و فرصت­ها مشاهده می‌شود. می‌توان عمده‌ترین دلایل آن را به موانع ساختاری مانند نبود مکان‌هایی برای مشارکت زنان و نبود امنیت در محیط جامعه و می‌توان به موانع خانوادگی از جمله کارهای خانه و نگاه‌داری از بچه‌ها اشاره کرد. که با توجه به اینکه در پژوهش حاضر جامعة آماری ما تا حدودی افراد مبرّا از این موانع بودند. بنابراین، در میان زنان و مردان از لحاظ سرمایة اجتماعی چندان تفاوتی دیده نمی‌شود. آنچه که از پژوهش حاضر به‌دست می‌آید: سه بعد از سرمایة اجتماعی که شامل «اعتماد اجتماعی»، «هنجارهای همیاری و کمک متقابل» و «آگاهی و توجه به حوزه‌های عمومی» در میان مردان و زنان تفاوت معناداری ندارد. و زنان و مردان تنها از لحاظ مشارکت­های رسمی با هم تفاوت معناداری دارند. که از جمله می‌توان دلیل آن را موانع سنّتی و فرهنگی جامعه ما اشاره کرد که باعث شده است تا زنان کم‌تر از مردان مشارکت‌های رسمی، به عنوان یکی از ابعاد مهم سرمایة اجتماعی داشته باشند.

 


منابع

آبرکرابی، نیکلاس(1367). فرهنگ جامعه‌شناسی، ترجمة حسن پریان، تهران، چاپخش.

باستانی، سوسن.، صالحی هیکویی، مریم (1386). سرمایة اجتماعی شبکه و جنسیّت: بررسی ویژگیهای ساختی، تعاملی، و کارکردی شبکه اجتماعی زنان و مردان درتهران، نامه علوم اجتماعی، شماره30، صص96-63.

پویا، علیرضا.، رحیم نیا، فریبرز و غیور، سید روح اله(1393). تأثیر سرمایه انسانی و اجتماعی کارکنان زن بر کسب پست‌های سازمانی، فصلنامه مطالعات اجتماعی-روان شناختی زنان، سال دوازدهم، شماره دوم، صص 30-7.

 تاجبخش، کیان(1384). سرمایة اجتماعی(اعتماد، دموکراسی وتوسعه افشین خاکباز و حسن پویان)، تهران، چاپ اول، شیرازه.

خمرنیا، محمد.، تورانی، سوگند و محمدی، رامین(1389). بررسی تأثیر ابعاد سرمایة اجتماعی بر فرسودگی شغلی در پرستاران بیمارستان هاشمی نژاد، مجله پزشکی هرمزگان، سال پانزدهم، شماره سوم ، صص154-136.

خواجه نوری، بیژن و مقدس، علی اصغر (1388). جهانی شدن وسرمایة اجتماعی زنان، مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات وعلوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد ،صص154-131.

رجب زاده، احمد(1380). رفتارهای فرهنگی ایرانیان. تهران: دفتر طرح‌های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

رفعت جاه، مریم و قربانی، سمیه،(1390). تأثیر سرمایة اجتماعی بر ارتقاء شغلی زنان، پژوهش زنان، دوره نهم، شماره10،  صص 146-117.

فیلد، جان(1388). سرمایة اجتماعی، ترجمة غلامرضا غفاری، حسین رمضانی، تهران، کویر.

فوکویاما، فرانسیس(1379). پایان نظم، سرمایة اجتماعی و حفظ آن، ،نشر جامعه ایرانیان.

گرت،استفانی(1379). جامعه‌شناسی جنسیّت، ترجمه کتایون بقایی، تهران، دیگر.

گیدنز، آنتونی(1384). جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نی.

مدنی قهفرخی، سعید(1382). پیامدهای جنسیّتی تخریب سرمایة اجتماعی، فصلنامه پژوهش زنان دوره اول، شماره 5، ، صص34-7.

موحد، مجید.، عنایت، حلیمه و پورنعمت، آرش( 1387). بررسی رابطة میان سرمایة اجتماعی و مشارکت سیاسی زنان، پژوهش‌نامه علوم انسانی و اجتماعی، صص 162- 188.

 

Erickson, B. H. (2004). The Distribution of Gendered Social Capital in Canada, Pp.27-50 in Creation and Returns of Social Capital. Henk Flap and Beate Volker (eds.), NewYork: Routledge.

Lin,Nan.(2001). Social capital: A Theory of Social Structure and Action, Cambridge University press.        

Moore, G. (1990). .Structural Determinants of Men’s and Women’s Personal Network, American Sociological Review, vol. 55, 726-735.

Putnam,Robert,D &  Goss,Kristin A.(2002). Introduction, In Putnam(ed), Democracies in flux, The Evolution of Social Capitalin contemporary Society,Oxford University press. 

Sharon,Timberlake.(2005). Social capital and gender in the workplace, Journal of Management Development, Vol. 24: 1, 34-44.

Wallis, J, & Killerby, P, & Dollery, B, (2004), Social economics and social capital, International Journal of Social Economics, Vol. 31, No. 3, 239-258.

 

 

 



[1]. Lin

[2]. Putnam & gross

[3]. Killerby & Wallis

[4]. Erickson

[5]. شایان ذکر است که رتبة شغلی از منبع (رجب‌زاده، 1380، 17) اخذ شده است.

شایان ذکر است گویه‌های مربوط به مؤلّفه‌های سرمایة اجتماعی در پژوهش‌های پیشین اعتبار آ‌ن‌ها نیز تأیید شده است که گویه­های این پژوهش از منبع (نوابخش و فدوی، 1387: 37) اخذ شده است.

آبرکرابی، نیکلاس(1367). فرهنگ جامعه‌شناسی، ترجمة حسن پریان، تهران، چاپخش.
باستانی، سوسن.، صالحی هیکویی، مریم (1386). سرمایة اجتماعی شبکه و جنسیّت: بررسی ویژگیهای ساختی، تعاملی، و کارکردی شبکه اجتماعی زنان و مردان درتهران، نامه علوم اجتماعی، شماره30، صص96-63.
پویا، علیرضا.، رحیم نیا، فریبرز و غیور، سید روح اله(1393). تأثیر سرمایه انسانی و اجتماعی کارکنان زن بر کسب پست‌های سازمانی، فصلنامه مطالعات اجتماعی-روان شناختی زنان، سال دوازدهم، شماره دوم، صص 30-7.
 تاجبخش، کیان(1384). سرمایة اجتماعی(اعتماد، دموکراسی وتوسعه افشین خاکباز و حسن پویان)، تهران، چاپ اول، شیرازه.
خمرنیا، محمد.، تورانی، سوگند و محمدی، رامین(1389). بررسی تأثیر ابعاد سرمایة اجتماعی بر فرسودگی شغلی در پرستاران بیمارستان هاشمی نژاد، مجله پزشکی هرمزگان، سال پانزدهم، شماره سوم ، صص154-136.
خواجه نوری، بیژن و مقدس، علی اصغر (1388). جهانی شدن وسرمایة اجتماعی زنان، مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات وعلوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد ،صص154-131.
رجب زاده، احمد(1380). رفتارهای فرهنگی ایرانیان. تهران: دفتر طرح‌های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
رفعت جاه، مریم و قربانی، سمیه،(1390). تأثیر سرمایة اجتماعی بر ارتقاء شغلی زنان، پژوهش زنان، دوره نهم، شماره10،  صص 146-117.
فیلد، جان(1388). سرمایة اجتماعی، ترجمة غلامرضا غفاری، حسین رمضانی، تهران، کویر.
فوکویاما، فرانسیس(1379). پایان نظم، سرمایة اجتماعی و حفظ آن، ،نشر جامعه ایرانیان.
گرت،استفانی(1379). جامعه‌شناسی جنسیّت، ترجمه کتایون بقایی، تهران، دیگر.
گیدنز، آنتونی(1384). جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نی.
مدنی قهفرخی، سعید(1382). پیامدهای جنسیّتی تخریب سرمایة اجتماعی، فصلنامه پژوهش زنان دوره اول، شماره 5، ، صص34-7.
موحد، مجید.، عنایت، حلیمه و پورنعمت، آرش( 1387). بررسی رابطة میان سرمایة اجتماعی و مشارکت سیاسی زنان، پژوهش‌نامه علوم انسانی و اجتماعی، صص 162- 188.
 
Erickson, B. H. (2004). The Distribution of Gendered Social Capital in Canada, Pp.27-50 in Creation and Returns of Social Capital. Henk Flap and Beate Volker (eds.), NewYork: Routledge.
Lin,Nan.(2001). Social capital: A Theory of Social Structure and Action, Cambridge University press.        
Moore, G. (1990). .Structural Determinants of Men’s and Women’s Personal Network, American Sociological Review, vol. 55, 726-735.
Putnam,Robert,D &  Goss,Kristin A.(2002). Introduction, In Putnam(ed), Democracies in flux, The Evolution of Social Capitalin contemporary Society,Oxford University press. 
Sharon,Timberlake.(2005). Social capital and gender in the workplace, Journal of Management Development, Vol. 24: 1, 34-44.
Wallis, J, & Killerby, P, & Dollery, B, (2004), Social economics and social capital, International Journal of Social Economics, Vol. 31, No. 3, 239-258.