Document Type : Research Paper
Authors
1 Associate professor of psychology and director of Family Studies at Razi University
2 Researcher of Social Development and Health Promotion Research Center, Kermanshah University of Medical Sciences, Kermanshah, Iran
3 MA in Family Counseling and member of Razi psychology studies Institute
4 Director of Family and women in Kermanshah Governor
Abstract
Keywords
مقدمه و بیانمسئله
همواره خانواده به عنوان یکی از محیطهای مؤثر در سلامت جسمی و روانی فرد در نظر گرفته میشود. دربارۀ یکی از عواملی که سلامت خانواده را با چالش مواجه میکند، تحت عنوان کلی خیانت زناشویی[1] بحث میشود که مهمترین عامل تهدیدکنندۀ عملکرد، ثبات و تداوم روابط زناشویی است (مارک، جانسون و میهاوسن[2]، 2011). خیانت زناشویی از جمله مواردی است که زوج درمانگران به صورت منظم در فعالیتهای بالینی خود با آن روبرو میشوند (رفیعی، حاتمی و فروغی، 1390)، و به هرگونه روابط جنسی یا عاطفی فراتر از چهارچوب روابط متعهدانه بین دو همسر اطلاق میشود(ینیسری و خدمیر[3]، 2006). خیانت زناشویی بر اساس یک تعریف کلی نقض تعهد رابطۀدونفره است که به شکلگیری درجاتی از صمیمیت عاطفی و فیزیکی با فردی خارج از این رابطه منجر میشود (آویرام و آمیچا[4]، 2005) و از منظری دیگر به چهار نوع بیوفایی جنسی[5]، بیوفایی عاطفی[6]، بیوفایی ترکیبی (عاطفی و جنسی) و بیوفایی مجازی (شامل رابطۀ جنسی تلفنی[7]، گفتگوهای جنسی و مشاهدۀ فیلمهای پورنو[8] تقسیم میشود (رستگار، 1392).
خیانت زناشویی میتواند پیامدهای عاطفی شدیدی در زوجین ایجاد کند. مشاهدات بالینی و پژوهشهای علمی نشان میدهند که افشای خیانت زناشویی تأثیر مخرب و تکاندهندهای بر زوجها میگذارد. متخصصان بالینی گزارش میدهند که در فرد آسیب دیده از خیانت زناشویی عواطف شدید اغلب بین احساس خشم نسبت به همسر و احساسات درونی شرم، افسردگی، درماندگی و طرد در نوسان است (براون[9]، 2001، لاسترمن[10]، 1998). همچنین میتوان به واکنشهای نظیر پرخاشگری و انتقام نسبت به فرد عهدشکن، بیرمقی، بیحوصلگی، بیارادگی، احساس قربانی شدن و رهاشدگی (بروان، 2001، اسپرینگ و اسپرینگ[11]، 1996؛ خدمتگزار، بوالهری و کرملو، 1387)، احساس شوک، ناباوری و انکار (روزناک و هاردن[12]، 1992)، ضرب و شتم، قتل همسر و خودکشی (شاکلفورد، باس و ویکس شاکلفرد[13]، 2003) بعد از افشای خیانت اشاره کرد. این پدیده زوجین را با خطر جدایی و طلاق مواجه میکند و ممکن است اختلالهای روانی شدیدی در پی داشته باشد.
شیوع خیانت زناشویی از پژوهشی به پژوهش دیگر و در کشورهای مختلف متفاوت است که شاید پنهانکاری، رازداری، ترس از بیآبرویی و محافظه کاری افراد در حسن پاسخ به سؤالات از عوامل این اختلافات باشد (رحیمی، 1392). عوامل دیگری مثل روشهای گوناگون تحقیق و ابزارهای اندازهگیری و نحوۀ اجرای تحقیق در برآورد دقیق آمار خیانت اثر میگذارند (خدمتگزار، بوالهری و کرملو ، 1387). بر اساس یکی از مطالعات انجام شده در این زمینه در آمریکا مشخص شده است که 21 درصد مردان و 11 درصد زنان در طی زندگی مرتکب خیانت زناشویی میشوند ( اسنایدر، بوکوم و گردون[14]، 2007 ).
خیانت جنسی یا عاطفی مانند بسیاری از پدیدههای اجتماعی دیگر یک رویداد چند وجهی، پیچیده و وسیعی است که عوامل بالقوۀ متعددی در بروز آن دخالت دارند (رحیمی، 1392). چرا که این امر در برگیرندۀ یک سری عناصر رفتاری چون نیازهای نامناسب هیجانی و جنسی، فرصتطلبی، بی مسئولیتی و فریبکاری عمدی است که پذیرش آنها برای افرادی که به نوعی در این مسئله درگیر میشوند، چندان راحت نیست. همچنین خیانت زناشویی ابزاری است که بهوسیلۀ آن بدون اینکه فرد به یک تخلف جنایی آشکار دست بزند، جنبۀ مشکل زا و تاریک شخصیت خود را نشان میدهد (بشیرپور، 1391). براون (2001) اظهار میدارد افزایش روابط پنهانی خارج از چهارچوب زندگی زناشویی، حاصل تعامل چندین عوامل است. انتظارات بیشتر برای رضایتمندی عاطفی در ازدواج، فقدان مهارتهای ارتباطی و روابط صمیمی، انقلاب جنسی و دگرگونی در ساختار زندگی روزمره از جمله این عوامل هستند.
عوامل دخیل در بروز خیانت زناشویی را میتوان به دو دسته روانی و اجتماعی تقسیم کرد. ویژگیهای گروهی (اجتماعی) مؤلّفههایی نظیر اعتماد اجتماعی، فرهنگ شهروندی، مسئولیتپذیری، مشارکت جویی، رعایت قانون و ... را در بر میگیرد. اعتماد اجتماعی نوعى شرط دربارۀ کنشهاى احتمالى دیگران در آینده است و همۀ افراد در بعضى مواقع چنین شرطهایى را دربارۀ کنشهاى احتمالى دیگران در آینده به کار مىگیرند (زتومکا، 1386). بنابراین، اعتماد عنصر بنیادین روابط اجتماعى است. چنانکه از بررسىها و تحقیقات صاحبنظران و پژوهشگران برمىآید، در طی دهۀ گذشته نشان داده شده که میزان اعتماد اجتماعى در کشور ایران در حال کاهش است و برخى آن را به صورت یک مسئلۀ اجتماعى نیز مطرح کردهاند (معیدفر، 1385). از سوی دیگر مهمترین عاملی که به تداوم حیات بشر کمک کرده، همکاری و مشارکت میان انسانهاست. از منظر جامعهشناسی، مشارکت به عنوان فرآیند تعاملی چندسویه مطرح میشود، که مداخله و نظارت مردم و قابلیت سیاسی - اجتماعی نظام را در دستیابی به توسعه، همراه با عدالت اجتماعی در پی خواهد داشت(نوروزی و بختیاری، 1388). ویژگیهای روانشناختی نیز عامل تأثیرگذاری است که به اختلالهای روانی همچون اضطراب، افسردگی، فوبیا، پرخاشگری، افکارپارانوئید و غیره اشاره دارد.
برخی پژوهشگران معتقد هستند که از جمله پیشبینی کنندههای خیانت زناشویی، عوامل شخصیتی و فردی، عوامل مربوط به رابطۀ زناشویی و میزان رضایتمندی از رابطه و عوامل کلان اجتماعی و فرهنگی و عوامل محیطی هستند (خدمتگزار، بوالهری و کرملو، 1387).
یکی دیگر از متغیرهای مورد بررسی در پژوهش حاضر باورها و ارزشهای فردی بود، تصمیمگیریها و رفتارهای فرد همراه تحت تأثیر هنجارهای اجتماعی و گروهی هستند. عقاید و باورهای مشترک گروهی باعث ایجاد اعتماد به گروه در شخص میشود. بنابراین، شبکههای اجتماعی همسالان از منابع مهم نفوذ اجتماعی است. گروه همسالان به دلیل داشتن منافع روانشناختی برای افراد اهمیت دارد. مؤلّفههای فرهنگی و اجتماعی را میتوان از جمله عوامل کلان تأثیرگذار در رفتار بی وفایی دانست. نگرشها و عقاید عمومی مردم در یک فرهنگ و جامعه در ارتکاب خیانت زناشویی اثرگذار هستند. نگرشهایی که از طرق مختلف نظیر دوستان، همسالان و والدین کسب میشوند. همین طور رفتار والدین نیز میتواند متأثر از الگوهای فرهنگی و اجتماعی باشد. کودکان در خانواده و کنار همسالان با توجه به باورها و نگرشهای غالب در خانه و جامعه، نگرشها را کسب میکنند. این باورها و نگرشها میتواند در جهت حمایت از همسر و حفظ رابطۀ زناشویی باشد یا اینکه افراد را به روابط آزاد خارج از چهارچوب زندگی زناشویی سوق دهد (خدمتگزار و همکاران، 1387). زمانی که دوستان و آشنایان به راحتی و بدون احساس گناه وارد روابط خارج از چهارچوب زندگی زناشویی میشوند، نزدیکان آنها نیز ممکن است با الگوگیری و کم رنگ شدن تدریجی باورهای مانعساز رفتار خیانت، دست به این رفتار بزنند. نتایج یک پژوهش نشان داد زنانی که نزدیکان همجنس آنها مرتکب بیوفایی میشوند، بر روابط خارج از حیطۀ زناشویی تأکید بیشتری دارند (اسمیت، 2004).
در مجموع پژوهش حاضر در پی آن بود که به سیمای کلی گرایش به روابط خارج از چارچوب زناشویی و عوامل روانی و اجتماعی مرتبط با آن دست یابد. یعنی در ابتدا هدف پژوهش تعیین رابطۀ ویژگیهای روانی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی بود، هدف دوم آن تعیین رابطۀ اعتماد اجتماعی و فرهنگ شهروندی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی و هدف سوم بررسی نقش همزمان این متغیرها در پیشبینی نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی بود. اگر فرضیات سهگانۀ فوق تأیید شود و رابطۀ بین متغیرها وجود داشته باشد، با توجه به اینکه تاکنون در این باره مدلی ارائه نشده است، مدلی ارائه و براساس دادههای جمعآوری شده آزمون میشود، در واقع هدف چهارم پژوهش ارائه یک مدل علی برای پیشبینی نگرش به روابط خارج از چارچوب زناشویی بر اساس عوامل اجتماعی و روانی بود.
روش پژوهش
پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیۀ زنان متأهلی بود که حداقل 5 سال در شهر کرمانشاه سکونت دارند و سن آنها بین 20 - 60 سال بود. برای اجرای پژوهش با توجه به پژوهشهای پیشین 600 نفر انتخاب شد. به علت نبود فهرستى از جامعۀ آمارى و میسر نبودن نمونهگیرى تصادفى، مناسبترین روش در این پژوهش، نمونهگیرى خوشهاى چند مرحلهاى تشخیص داده شد. در این روش، ابتدا شهر به شش منطقه تقسیم شد،(ملاک مناطق شهرداری بود) سپس از میان مناطق، نمونههایى انتخاب شد. پس از آن، هریک از مناطق نیز به خوشههایى تقسیم شده و از هر خوشه، نمونههابه طور تصادفى انتخاب شد. برای تحلیل دادههای پژوهش، از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر معادلات ساختاری استفاده شد. برای تعیین توزیع جامعه (نرمال بودن دادهها) از آزمون کولموگروف - اسمیرنوف استفاده شد، در آزمونهای انجام شده سطح 05/0>P معنادار در نظر گرفته شد.
ابزارهای پژوهش عبارت بودند از:
پرسشنامۀ نشانگان اختلالهای روانی(SCL-90): فرم اولیۀ این پرسشنامه را دراگوتیس، لیپمن و کوری (1973؛ به نقل از زکی یی و کرمی، 1393) برای نشان دادن جنبههای روان شناختی بیماران جسمانی و روانی طرحریزی کردهاند. دراگوتیس و همکاران در سال 1984 پرسشنامه مذکور را مورد تجدیدنظر قرار داده و فرم نهایی آن را به نام فهرست تجدیدنظرشده علائم روانی (scl-90-R) منتشر کردند. پایایی آزمون با روش بازآزمایی بین 78/0 تا 90/0 و ضریب آلفای کرونباخ آن 70/0 تا 90/0 گزارش شده است؛ در ایران این آزمون را میرزایی(1359) و باقری در میان 2500 نفر آزمودنی اجرا شده است و پایایی مقیاسها بیشتر از 80/0 گزارش شده است(زکی یی، 1391).
پرسشنامۀ اعتماد اجتماعی: این پرسشنامه در مؤسسه روان پویش (1392) براساس فضای مفهومی مطرح شده و استفاده شده از مدل پااکسون ساخته شده است که اعتماد را به منزلۀ یکی از مؤلّفههای سرمایۀ اجتماعی در نظر میگیرد. در این پرسشنامه طیفبندی لیکرت در نظر گرفته شد و گویههایی حذف شد که با فرهنگ نمونه همخوانی نداشت. پرسشنامۀ ساخته شده 17 گویه دارد که در طیف لیکرت به 5 طیف خیلی کم(1)، کم(2)، تاحدودی(3)، زیاد(4) و خیلی زیاد(5) تقسیم شده است. و دو خرده مقیاس اعتماد به مردم و اعتماد به سازمانهای دولتی را میسنجد و نمرۀ کل حاصل از آن میزان اعتماد اجتماعی فرد را نشان میدهد، نمرۀ بیشتر به معنی اعتماد بیشتر است. گویههای 9، 11، 13، 14، و 15 به صورت معکوس نمرهگذاری میشوند. برای بررسی پایایی پرسشنامۀ آلفای کرونباخ محاسبه شد که برای خرده مقیاس اعتماد به مردم 83/0، خرده مقیاس اعتماد به سازمانهای دولتی 82/0 و نمرۀ کل 84/0 به دست آمد. بین خرده مقیاس اعتماد به سازمانهای دولتی و اعتماد اجتماعی کل ضریب همبستگی، 87/0 و بین خرده مقیاس اعتماد به مردم و اعتماد اجتماعی کل ضریب همبستگی 74/0 بهدست آمد(زکی یی، رجبی گیلان و قاسمی، 1393).
پرسشنامۀ فرهنگ شهروندی: این پرسشنامهبر اساس نظریات موجود که فرهنگ شهروندی را سه مؤلّفه در نظر میگیرد، توسط مؤسسه روان پویش (1392) ساخته شد. یک پرسشنامۀ 26 سؤالی است که سه مؤلّفه براساس طیف لیکرت از 1تا5 نمره گذاری میشود(کاملاً مخالفم، مخالفم، نظری ندارم، موافقم و کاملاً موافقم). سؤالهای 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9، 10 برای خرده مقیاس مشارکتجویی؛ سؤالهای 11، 12، 13، 14، 15، 16، 17 برای خرده مقیاس قانونگرایی و سؤال های 18، 19، 20، 21، 22، 23، 24، 25، 26 برای خردهمقیاس مسئولیتپذیری است. نمرۀ کل حاصل از آن فرهنگ شهروندی را میسنجد که نمرۀ بیشتر به معنی فرهنگ شهروندی بهتر است. برای بررسی پایایی پرسشنامۀ آلفای کرونباخ محاسبه شد که برای خرده مقیاسمشارکتجویی 87/0؛ خرده مقیاس قانونگرایی 91؛ خرده مقیاس مسئولیتپذیری 91/0 و برای کل پرسشنامه 94/0 به دست آمد (مومنی، 1392)
مقیاس ارزشها و باورها: برای سنجش ارزشها و باورهای مردم کرمانشاه از مقیاسی استفاده شد که در طرح ملی ارزشها و نگرش های ایرانیان در سال 1381، به کار برده شده است، اما در این پژوهش از 15 سؤال استفاده شد.
پرسشنامۀ نگرش به روابط خارج از چارچوب زناشویی: برای سنجش نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی از پرسشنامۀ سنجش نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی استفاده شد، این پرسشنامه در سال 1393، در موسسۀ روان پویش ساخته شد، این پرسشنامه دارای دو بعد است، بعد اول مربوط به نگرش نسبت به روابط خارج از چهارچوب در خود فرد و بعد دوم مربوط به عمل در همسر (شوهر) است. بعد اول این پرسشنامه در ابتدا 15 گویه داشت که پس از اجرا و بررسی روایی به 12 گویه کاهش پیدا کرد؛ بعد دوم نیز دارای 14 گویه است. پایایی و روایی این پرسشنامه در 600 نفر از زنان متأهل شهر کرمانشاه بررسی شد که آلفای کرونباخ آن برای بعد اول 79/0 و برای بعد دوم 86/0 به دست آمد. نمرۀ بیشتر در این پرسشنامه به معنی داشتن نگرش مثبت به روابط خارج از چارچوب زناشویی است (کرمی و زکی یی ، 1393).
پس از تنظیم پرسشنامهها و انتخاب آزمودنیها، پرسشنامههای پژوهش در اختیار آنها قرار گرفت. سپس توضیحات لازم از سوی پژوهشگر دربارۀ نحوۀ تکمیل پرسشنامهها به آزمودنیها ارائه شد. از آزمودنیها خواسته شد اگر در فرآیند تکمیل پرسشنامه با مشکلی مواجه شدند از پژوهشگر درخواست توضیح بیشتری داشته باشند. افراد انتخاب شده پس از اعلام رضایت برای شرکت در پژوهش و دریافت تضمین لازم مبنی بر اینکه اطلاعات آنها محرمانه باقی خواهد ماند، به تکمیل پرسشنامهها اقدام کردند. پس از تکمیل پرسشنامه توسط آزمودنیها که به شکل انفرادی و در حضور پژوهشگر بود، پرسشنامههای پژوهش جمعآوری شد. برای تحلیل دادهها از نرم افزارهای آماری amosو spss و روشهای آماری همبستگی پیرسون، معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون استفاده شد.
یافتههای پژوهش
در جدول 1 میانگین و انحراف استاندارد ویژگیهای روانشناختی و جامعهشناختی در نمونه مورد بررسی آمده است.
در جدول 1: میانگین و انحراف استاندارد ویژگیهای روانشناختی و جامعهشناختی
متغیرها |
کمینه |
بیشینه |
میانگین |
انحراف استاندارد |
|
ویژگیهای روانشناختی |
وسواس فکری- عملی |
0 |
39 |
73/13 |
36/7 |
حساسیت میان فردی |
0 |
35 |
94/10 |
58/6 |
|
افسردگی |
0 |
48 |
29/14 |
89/9 |
|
اضطراب |
0 |
39 |
51/9 |
47/7 |
|
پرخاشگری |
0 |
26 |
47/7 |
97/4 |
|
فوبی |
0 |
24 |
60/4 |
38/4 |
|
افکارپارانوئیدی |
0 |
23 |
48/8 |
60/4 |
|
روان پریشی |
0 |
33 |
29/6 |
15/6 |
|
فرهنگ شهروندی |
مشارکت جویی |
10 |
50 |
35/37 |
14/6 |
قانون گرایی |
14 |
35 |
25/30 |
27/4 |
|
مسئولیتپذیری |
15 |
45 |
31/38 |
20/5 |
|
نمرۀ کل فرهنگ شهروندی |
48 |
130 |
90/105 |
58/13 |
|
اعتماد اجتماعی |
اعتماد به مردم |
7 |
32 |
66/15 |
52/4 |
اعتماد به سازمانهای دولتی |
14 |
45 |
91/27 |
57/4 |
|
نمرۀ کل اعتماد اجتماعی |
21 |
73 |
58/43 |
41/7 |
|
نگرش به روابط خارج از چهارچوب |
نگرش به روابط در خود فرد |
15 |
58 |
46/24 |
66/7 |
نگرش به روابط در همسر |
15 |
60 |
60 |
74/7 |
برای بررسی رابطۀ بین متغیرهای پیشبین و نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی، از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد که نتایج در جدول 2 آمده است.
جدول 2: ضرایب همبستگی بین ویژگیهای روانشناختی و جامعهشناختی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی
متغیرهای پژوهش |
نگرش توسط خود فرد |
نگرش توسط همسر |
|||
همبستگی |
معناداری |
همبستگی |
معناداری |
||
ویژگیهای روانشناختی |
وسواس فکری- عملی |
05/0 |
24/0 |
001/0 |
99/0 |
حساسیت میان فردی |
10/0 |
01/0 |
06/0 |
13/0 |
|
افسردگی |
10/0 |
01/0 |
04/0 |
34/0 |
|
اضطراب |
15/0 |
001/0 |
08/0 |
04/0 |
|
پرخاشگری |
11/0 |
006/0 |
06/0 |
16/0 |
|
فوبی |
08/0 |
04/0 |
07/0 |
09/0 |
|
افکارپارانوئیدی |
07/0 |
10/0 |
02/0 |
62/0 |
|
روان پریشی |
18/0 |
001/0 |
11/0 |
006/0 |
|
اعتماد اجتماعی |
اعتماد به مردم |
04/0 |
36/0 |
06/0 |
16/0 |
اعتماد به سازمانهای دولتی |
002/0- |
96/0 |
07/0 |
09/0 |
|
نمرۀ کل |
02/0 |
60/0 |
08/0 |
06/0 |
|
فرهنگ شهروندی |
مشارکتجویی |
29/0- |
001/0 |
28/0- |
001/0 |
قانونگرایی |
37/0- |
001/0 |
36/0- |
001/0 |
|
مسئولیتپذیری |
35/0- |
001/0 |
34/0- |
001/0 |
|
نمرۀ کل |
38/0- |
001/0 |
37/0- |
001/0 |
|
باورها و ارزش ها |
راستگویی |
25/0- |
001/0 |
31/0- |
001/0 |
اخلاقگرایی |
36/0- |
001/0 |
34/0- |
001/0 |
|
اعمال دینی |
29/0- |
001/0 |
26/0- |
001/0 |
|
حفظ هویّت اجتماعی |
28/0- |
001/0 |
30/0- |
001/0 |
|
حفظ بنیان خانواده |
34/0- |
001/0 |
28/0- |
001/0 |
|
احترام به علم |
25/0- |
001/0 |
24/0- |
001/0 |
|
افتخار به مادر بودن |
35/0- |
001/0 |
32/0- |
001/0 |
|
رعایت حقوق دیگران |
35/0- |
001/0 |
33/0- |
001/0 |
|
سبک زندگی اسلامی |
35/0- |
001/0 |
31/0- |
001/0 |
|
رضایت از زندگی |
32/0- |
001/0 |
25/0- |
001/0 |
نتایج تحلیل نشان میدهد که بین ویژگیهای حساسیت میان فردی، افسردگی، پرخاشگری، فوبی و روانپریشی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط خود فرد به ترتیب ضرایب همبستگی 10/0 (01/0>P)؛ 10/0 (01/0>P)؛ 15/0 (001/0>P)؛ 11/0 (006/0>P)؛ 08/0 (04/0>P)؛ و 18/0 (001/0>P)؛ وجود دارد، اما در ارتباط با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط همسر فقط دو ویژگی اضطراب و روانپریشی ضریب همبستگی معناداری با آن دارند، اما بین سایر ویژگیهای روانشناختی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط همسر ضریب همبستگی معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان میدهد که بین اعتماد اجتماعی و مؤلّفههای آن با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی ضریب همبستگی معناداری وجود ندارد. از سوی دیگر نتایج نشان میدهد که بین مشارکت جویی و نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط خود فرد ضریب همبستگی 29/0- (001/0>P) وجود دارد و بین قانونگرایی و نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط خود فرد ضریب همبستگی 37/0- (001/0>P)؛ بین مسئولیتپذیری و نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط خود فرد ضریب همبستگی 35/0- (001/0>P) و بین فرهنگ شهروندی و نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط خود فرد ضریب همبستگی 38/0- (001/0>P) دارد. بر این اساس نتایج نشان داد که بین مشارکتجویی و نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط همسر ضریب همبستگی 28/0- (001/0>P)؛ بین قانونگرایی و نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط همسر ضریب همبستگی 36/0- (001/0>P)؛ بین مسئولیتپذیری و نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط همسر ضریب همبستگی 34/0- (001/0>P) و بین فرهنگ شهروندی و نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط همسر فرد ضریب همبستگی 37/0- (001/0>P) دارد.
برای پیشبینی نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط خود فرد بر اساس ویژگیهای روانی و اجتماعی و باورها و ارزشها از تحلیل رگرسیون به شیوۀ همزمان استفاده شد که خلاصه نتایج آن در جدول 3 آمده است.
جدول 3: خلاصۀ نتایج پیشبینی نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی بر اساس ویژگیهای روانی و اجتماعی
متغیر ملاک |
خلاصۀ مدل |
متغیرهای پیشبین |
B |
β |
t |
سطح معناداری |
نگرش به روابط خارج از چهارچوب در خود فرد |
R= 53/0 R2= 29/0 F=61/11 p= 001/0 |
افسردگی |
13/0- |
17/0- |
39/2 |
02/0 |
اضطراب |
16/0 |
16/0 |
23/2 |
03/0 |
||
قانونگرایی |
25/0- |
14/0- |
60/2 |
01/0 |
||
اخلاقگرایی |
08/1- |
10/0- |
11/2 |
03/0 |
||
رضایت از زندگی |
06/1- |
14/0- |
09/3 |
002/0 |
||
نگرش به روابط خارج از چهارچوب در همسر |
R= 49/0 R2= 24/0 F=85/11 p= 001/0 |
قانونگرایی |
26/0- |
15/0- |
72/2 |
007/0 |
راستگویی |
04/1- |
13/0- |
12/3 |
002/0 |
برای بررسی نقش میانجیگری باورها و ارزشهای فردی در رابطۀ بین ویژگیهای روانشناختی (سلامت روان) و فرهنگ شهروندی با نگرش به روابط خارج از چارچوب زناشویی یک مدل بر اساس الگوی معادلات ساختاری طراحی شد، که نمودار مدل پیشنهادی در شکل 1 آمده است.
نتایج تحلیل نشان داد که الگوی ارائه شده دارای برازش در حد خوب است. ضرایب استاندارد و غیر استاندارد مستقیم مسیرها در جدول 4 آمده است.
جدول 4:پارامترهای اندازه گیری روابط مستقیم
مسیرها |
برآورد استاندارد (β) |
برآورد غیراستاندارد |
خطای معیار |
نسبت بحرانی |
سطح معناداری |
سلامت روان به ارزشها و باورها |
11/0- |
01/0- |
003/0 |
87/2- |
004/0 |
فرهنگ شهروندی به ارزشها و باورها |
68/0 |
07/0 |
007/0 |
98/9 |
001/0 |
سلامت روان به نگرش به روابط خارج از چارچوب |
02/0 |
02/0 |
05/0 |
43/0 |
66/0 |
فرهنگ شهروندی به نگرش به روابط خارج از چارچوب |
16/0- |
24/0- |
09/0 |
51/2- |
01/0 |
ارزشها و باورها به نگرش به روابط خارج از چارچوب |
48/0- |
87/6- |
08/1 |
36/3- |
001/0 |
نتایج جدول 4 نشان میدهد که ضریب استاندارد مستقیم مسیر سلامت روان به ارزشها و باورها 11/0- و در سطح 004/0>P معنادار است. ضریب استاندارد مستقیم مسیر فرهنگ شهروندی به ارزشها و باورها 68/0 و در سطح 001/0>P معنادار است، اما ضریب استاندارد مستقیم مسیر سلامت روان به نگرش به روابط خارج از چارچوب معنادار نیست. بر این اساس ضریب استاندارد مستقیم مسیر فرهنگ شهروندی به نگرش به روابط خارج از چارچوب 16/0- و در سطح 01/0>P معنادار است و ضریب استاندارد مستقیم ارزشها و باورها به نگرش به روابط خارج از چارچوب 48/0- میباشد که در سطح 01/0>P معنادار است.
در جدول5 ضرایب استاندارد و غیر استاندارد اثرات غیر مستقیم برای بررسی میانجیگری باورها و ارزشها آمده است.
جدول5: ضرایب استاندارد و غیر استاندارد اثرات غیر مستقیم
مسیرها |
برآورد استاندارد (β) |
برآورد غیراستاندارد |
سطح معناداری |
رابطۀ فرهنگ شهروندی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب از طریق باورها و ارزشها |
32/0- |
47/0- |
001/0 |
رابطۀ فرهنگ شهروندی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب توسط همسر از طریق باورها و ارزشها |
39/0- |
67/0- |
001/0 |
رابطۀ فرهنگ شهروندی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب توسط خود فرد از طریق باورها و ارزشها |
42/0- |
71/0- |
001/0 |
رابطۀ سلامت روان با نگرش به روابط خارج از چهارچوب از طریق باورها و ارزشها |
05/0 |
07/0 |
002/0 |
رابطۀ سلامت روان با نگرش به روابط خارج از چهارچوب توسط همسر از طریق باورها و ارزشها |
05/0 |
08/0 |
11/0 |
رابطۀ سلامت روان با نگرش به روابط خارج از چهارچوب توسط خود فرد از طریق باورها و ارزشها |
06/0 |
09/0 |
11/0 |
نتایج تحلیل نشان میدهد که ضریب استاندارد مسیر فرهنگ شهروندی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب از طریق باورها و ارزشها 32/0- و در سطح 001/0>P معنادار است. و این بدان معنی است که فرهنگ شهروندی پائین زمانی به نگرش وخیم به خیانت زناشویی منجر میشود که باورها و ارزشهای فردی در شخص تنزل پیدا کرده باشد. بر این اساس نتایج نشان داد که ضریب استاندارد مسیر فرهنگ شهروندی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب توسط همسر از طریق باورها و ارزشها 39/0- و در سطح 001/0>P معنادار است. و ضریب استاندارد مسیر فرهنگ شهروندی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب توسط خود فرد از طریق باورها و ارزشها 42/0- و در سطح 001/0>P معنادار است. همچنین نتایج نشان داد که ضریب استاندارد مسیر سلامت روان با نگرش به روابط خارج از چهارچوب از طریق باورها و ارزشها 05/0 و در سطح 002/0>P معنادار است، اما دو مسیر دیگر سلامت روان به خرده مقیاسهای نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی معنادار نیست.
بحث و نتیجهگیری
با توجه به عوارض سوء خیانت زناشویی برای خانواده و جامعه که با ناپایداری در روابط و نرخ بالای طلاق همراه است این پژوهش با هدف تعین رابطۀ ویژگیهای روانی و اجتماعی با نگرش به روابط خارج از چارچوب زناشویی انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین ویژگیهای حساسیت میان فردی، افسردگی، پرخاشگری، فوبی و روان پریشی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط خود فرد رابطۀ مثبت وجود دارد، اما در ارتباط با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط همسر فقط دو ویژگی اضطراب و روان پریشی با آن رابطه دارند، اما بین سایر ویژگیهای روانشناختی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی توسط همسر رابطهایی وجود ندارد. این بدان معنی است که هرچه میزان ویژگیهای حساسیت میان فردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، فوبی و روان پریشی در فرد بیشتر باشد، او تمایل بیشتری برای داشتن روابط خارج از چارچوب زناشویی دارد و هر چه که میزان آنها کمتر باشد نگرش و تمایل فرد برای روابط خارج از چارچوب زناشویی نیز کمتر است.
در مقایسه با پژوهشهای پیشین میتوان موارد زیر را در نظر داشت: نتایج پژوهش فلدمن و کافمن[15] (1999)، دایجسترا و باردیس[16] (2008) و اسمیت (2004) نشان داد که میزان روان رنجوری در مردان عهدشکن و بی وفا بیشتر از مردان عادی است. نتایج پژوهش ترابیان، عامری و خدابخش(1391) با موضوع «بررسی مقایسهای ویژگیهای شخصیت و سبک دلبستگی همسران بیوفا، خیانت دیده و عادی» نشان داد که بین مردان عهدشکن و مردان عادی تفاوت معناداری در روان رنجوری، وجدانگرایی، اضطراب و سبک دلبستگی اجتنابی وجود دارد. بنابراین، نتایج پژوهش حاضر با پژوهشهای ذکر شده همخوانی دارد.
نتایج پژوهش نشان داد که بین اعتماد اجتماعی و مؤلّفههای آن با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی رابطه وجود ندارد. نتایج پژوهش حاضر در این بخش با پژوهشهای پیشین ناهمسو است. نتایج پژوهشهای هندریک و هندریک[17] (1987)، گلاس و رایت[18] (1988)، بارتا و کین[19] (2005) و شاکلفرد، بسر و گودز[20](2008) نشان داد همسران عهدشکن نمرۀ وجدانگرایی و قابلیت اعتماد کمتری را کسب میکنند. این نتایج همچنین نشان داد که بین مشارکتجویی، مسئولیتپذیری، قانونگرایی و فرهنگ شهروندی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی رابطه وجود دارد. یعنی هر چه که میزان مشارکتجویی، مسئولیتپذیری، قانونگرایی و فرهنگ شهروندی بیشتر باشد نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی کمتر است و هر چه میزان مشارکتجویی، مسئولیتپذیری، قانونگرایی و فرهنگ شهروندی کمتر باشد نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی وخیمتر است.
نتایج پژوهش نشان داد که بین باورها و ارزشهای فردی و اجتماعی با نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی رابطۀ منفی وجود دارد. یعنی هر چه میزان راستگویی، اخلاقگرایی، رضایت از زندگی، تلاش برای حفظ هویّت اجتماعی و ... بیشتر باشد، گرایش و نگرش به روابط خارج از چارچوب کمتر است. یعنی فرد تمایل کمتری برای این کار دارد. ارزشها یکی از ابعاد مهم و اساسی شخصیت و زندگی اجتماعی به شمار میآیند. ارزشها به عنوان آرمانها و اهداف فراموقعیتی توصیف و تعریف میشوند که اصول راهبردی هر فردی را تعیین میکنند. ارزشها در واقع قضاوتهای ذهنی افراد هستند که دربارۀ مفاهیمی چون خدا و آزادی مداوم در حال بازخوانی و فراخوانی هستند. ارزشهای هر جامعهای به ویژه ارزشهای فرهنگی، تعیینکنندۀ میزان پیچیدگی یا سادگی و روشنی افکار انتزاعی اعضای آن جامعه دربارۀ خوبی و درستی آرمانهای آن جامعه است. در واقع این ارزشها هستند که چهارچوبهای ویژهای برای افراد جامعه تعیین میکنند، برای اینکه بدانند در هر موقعیتی چه رفتار و پاسخی مناسب است. به عبارت دیگر، ارزشها تعیینکنندۀ مهم شیوۀ عملکرد، مسیر فعالیتها و چگونگی اولویتبندی اهداف در نظامهای فرهنگی، آموزشی، خانوادگی و سیاسی و مذهبی هر جامعهای هستند. بنابراین، برای افرادی که ارزشها و باورها در جهت حفظ بنیان خانواده و وفاداری به همسر تعریف شده باشد، بدیهی به نظر میرسد که نگرش خوبی به خیانت زناشویی نداشته باشد، زیرا که اصول رفتاری آنها بر اساس ارزشهای تعریف شده است.
نتایج پژوهش براون (2001) دربارۀ علل عهدشکنی زوجین نشان داد که انتظارات بیشتر برای رضایتمندی عاطفی در ازدواج، فقدان شدید مهارتهای ارتباطی و روابط صمیمی، انقلاب جنسی و دگرگونی در ساختار زندگی روزمره از جمله دلایل مهم بروز و افزایش عهدشکنی میان همسران است. بنابراین، نتایج پژوهش حاضر به گونهای با پژوهشهای پیشین همخوانی دارد، هر چند که دربارۀ موضوع پژوهش حاضر تاکنون پژوهشی انجام نشده است.
از سوی دیگر پژوهشهای انجام شده حاکی از این است که اختلال شخصیت ضد اجتماعی (رستگار، 1392)، اختلال شخصیت خودشیفتگی و روانپریشی (خدمتگزار، بوالهری و کرملو ، 1387) به عنوان قویترین عوامل پیشبینیکنندۀ خیانت هستند. زنانی که دچار خودشیفتگی هستند، بیشتر به دنبال جلب توجه هستند، قرار ملاقات با جنس مخالف میگذارند، دست به اغواگری جنسی میزنند و بیشتر به انجامدادن رفتارهای پرخطر جنسی اقدام میکنند. تکانشگری و ناتوانی در خویشتنداری و به تأخیرانداختن لذت نیز از عناصر اصلی اختلالهای شدید روانی است. افراد تکانشگر در مواجهه با رویدادها به سرعت تعادل خود را از دست میدهند و بدون تفکّر واکنش نشان میدهند. این افراد در مقایسه با سایر افراد به احتمال زیاد در فرصتها و موقعیتهای عاطفی و جنسی کنترل خود را از دست میدهند (خدمتگزار، بوالهری و کرملو، 1387).
باتوجه به نتایج مشخص شد که اضطراب و افسردگی در پیشبینی نگرش به روابط خارج از چهارچوب روابط زناشویی نقش بالایی دارند، لذا در تببین نتایج در این بخش پژوهش میتوان گفت که افرادی که اضطراب و افسردگی بالایی دارند، نوع تعبیر و تفسیر آنها از دنیا، خود و افراد دیگر بدبینانه است و دنیا را یک مکان ناامن تلقی کرده و حمایت عاطفی کمی نیز دریافت میکنند و از روابط زناشویی خویش نیز رضایت زناشویی کمتری دارند. این قضیه سبب میشود که شخص احساس کند در چنین دنیایی که روابط آشفته بر آن حاکم است، هیچ گونه وفاداری معنایی نداشته باشد.این افراد که افسردگی بالا دارند و احساس نگرانی در آنها ریشه دوانده است. ممکن است به عنوان یک مکانیسم دفاعی به روابط خارج از چهارچوب فکر کنند. یک مکانیسم دفاعی که فرد انتظار دارد در پناه آن اندکی از فشارها و نگرانیهایش کاهش یابد یا بتواند اندکی از دنیای یکنواخت و خستهکنندۀ افسردگی رهایی یابد. البته، ممکن است به عنوان انتقام نیز به این قضیه فکر کند، انتقام از خانواده، از همسر و از دنیای اطراف، یا حتی بخواهد به عنوان یک چاشنی در ساخت زندگی امن و رهایی از خستگی و کسالت به آن اندیشیده باشد. در نظر این فرد دیگران عامل اضطراب و افسردگی او هستند. بنایراین، باید از آنها انتقام گرفته شود.
نتایج پژوهشها در مجموع بیانکنندۀ آن است که نارضایتی در رابطۀ فعلی، تمایل و اشتیاق برای تنوع یا هیجان جنسی، انتقام، خشم یا حسادت، احساس عدم امنیت یا نامطمئن بودن دربارۀ رابطه، همنشینی و صمیمیت، بلوغنایافتگی و کمبود تعهد، علاقه مفرط برای برقراری رابطۀ عاشقانه با فرد خارج از رابطۀ زناشویی، نارضایتی جنسی، افزایش عزّت نفس، ناتوانی در کنترل وسوسهها، در دسترس نبودن همسر، مصرف دارو یا الکل میتوانند از دلایل متعدد خیانت زناشویی باشند (دریگوتاس، راسبولت[21] و ورت[22]، 1999؛ فلدمن و کافمن، 1999؛ فلدمن و همکاران، 2000؛ گلاس و رایت، 1988). همانگونه که دیده میشود در این پژوهشها هیچ کدام از متغیرهای اصلی پژوهش بررسی نشده است و این برای پژوهشگران این انگیزه را ایجاد کرد، که نقش عوامل دیگر را بررسی کنند، به نظر ما عوامل یاد شده در پژوهشهای پیشین ازجمله نارضایتی از رابطۀ کنونی میتواند سبب اختلالهای روانی مثل اضطراب و افسردگی شود، اما پرسش این است که چرا همۀ افراد مبتلا به افسردگی و اضطراب به خیانت دست نمیزنند؟ برای پاسخگویی به این پرسش بود که پژوهشگران نقش باورها و ارزشها را در نظر گرفتند و آن را به عنوان یک متغیر میانجی بررسی کردند. بنابر نتایج پژوهش حاضر میتوان گفت که با دست کاری باورها و ارزشهای زنان از تأثیرگذاری عواملی همچون نارضایتی از روابط فعلی و نارضایتی جنسی بر نگرش مثبت به روابط خارج از چارچوب زناشویی جلوگیری کرد.
از سوی دیگر نتایج پژوهش نشان داد که در افرادی که در شبکههای اجتماعی عضویت دارند، نگرش به روابط خارج از چهارچوب زناشویی وخیمتر است. از جمله موارد دیگر که در حیطۀ فرهنگ و اجتماع، در ارتکاب رفتار خیانت و افزایش آن در سالهای اخیر نقش مهمی داشت، رشد رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی مجازی است. امروزه، خیانتهای زناشویی در بسیاری از سریالها و فیلمهای سینمایی و کانالهای تلویزیونی نمایش داده میشود. اینترنت و شبکههای اجتماعی مجازی یکی از ابزارهای تأثیرگذار در روابط زناشویی و ارتکاب خیانت هستند. فضایی که این اجازه را به کاربر میدهد تا بدون نام و به صورت ناشناس و خیالی آسوده با افراد دیگر خارج از چهارچوب زندگی زناشویی ارتباط برقرار کند (اسمیت، هال و دیاگل، 2010). اینترنت با توجه به فضای امن و ناشناختهای که در اختیار کاربر قرار میدهد، از طریق اتاقهای گفتگو و شبکههای اجتماعی، افراد را به افشای صمیمانه دربارۀ مشکلات و معضلات زندگی زناشویی و البته خیالپردازی دربارۀ همسرکامل تشویق میکند (براون،2001) که همین امر موجب برقراری ارتباطهای نزدیک و صمیمانه بین کاربران شده و زمینه را برای گفتگوهای جنسی و عاطفی به صورت مجازی و به احتمال زیاد در آینده، به صورت واقعی ایجاد میکند.
در چند سال اخیر نیز، طبق شواهد درمانگران و مشاوران، رشد نرم افزارهایی مانند وایبر، وی چت، لاین و واتس آپ که به عنوان اپلیکیشن در تلفنهای همراه قابل استفاده است، فضا را برای ارتباطهای پنهانی و آسانتر با افراد خارج از چهارچوب زندگی مشترک فراهم کرده است. با توجه به اینکه پژوهشهای نظاممند بسیار کمی در زمینۀ رابطۀ استفاده از این نرمافزارها و بروز خیانت در ایران انجام شده، شایسته است محققان و پژوهشگران توجه بیشتری به تحقیق و بررسی دربارۀ این موضوع داشته باشند.
دربارۀ محدودیتهای پژوهش باید گفت که چون نمونۀ پژوهش یک نمونه کوچک و از یک شهر (کرمانشاه) بود، برای تعمیم نتایج به سایر جامعهها باید با احتیاط عمل کرد. همچنین ویژگیهای فردی و شرایط کاری نمونۀ پژوهش نیز میتواند از محدودیتهای پژوهش باشد که از کنترل پژوهشگر خارج بودند.
با توجه به اینکه نتایج پژوهش حاکی از نقش اضطراب و افسردگی بر نگرش به روابط خارج از چارچوب زناشویی بود، پیشنهاد میشود که درمانگران و مشاوران این نکته را در نظر داشته باشند. همچنین پیشنهاد میشود که بهمنظور تغییر نگرش زنان به روابط خارج از چارچوب زناشویی به نقش فرهنگ شهروندی و مؤلّفههای آن توجه داشت.
[1]. Marital infidelity
[2]. Mark, Janssen & Milhausen
[3]. Yeniçeri & Kkdemir
[4]. Aviram & Amichai
[5]. Sexual infidelity
[6]. Emotional infidelity
[7]. Phone sex
[8]. Porno
[9]. Brown
[10]. Lusterman
[11]. Spring & Spring
[12]. Rosenak & Harnden
[13]. Shackelford, Buss & weekes – Shackelford
[14]. Snyder, Baucom & Gordon
[15]. Feldman & Cauffman
[16]. Dijkstra & Barelds
[17]. Hendrick & Hendrick
[18]. Glass & Wright
[19]. Barta & Kiene
[20]. Shackelford, Besser & Goetz
[21]. Rusbult
[22]. Verette